ممنون از صبر و شکیبایی شما...

نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح نامه ها:
نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه 
۴۰۲/۸/۲۵ –  ۲جمادی‌الاول 

💢نامه ۷۴💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
43:30 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

و من حِلفٍ له (علیه السلام) كَتَبَه بين ربيعة و اليمن و نُقِل من خط هشام بن الكلبي:
هَذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ الْيَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا، وَ رَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا، أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ وَ يَأْمُرُونَ بِهِ وَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَ أَمَرَ بِهِ، لَا يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً [قَلِيلًا] وَ لَا يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلًا، وَ أَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ وَ تَرَكَهُ، [وَ أَنَّهُمْ] أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ، دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ، لَا يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لَا لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لَا لِاسْتِذْلَالِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لَا لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً؛ عَلَى ذَلِكَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِيهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِيمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ؛ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ، إِنَّ عَهْدَ اللَّهِ كَانَ مَسْئُولًا؛ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب.

نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه، پيمان نامه اى از آن حضرت (علیه‌السلام) ميان ربيعه و يمن. از روى خط هشام بن الكلبى نقل شده است:
اين پيمان نامه اى است كه اهل يمن و مردم ربيعه، چه آنها كه شهر نشين اند، و چه آنها كه بيابان نشين اند، بر آن توافق كرده اند كه از كتاب خدا پيروى كنند و مردم را به آن فرا خوانند و از مردم بخواهند كه آن را بپذيرند. و هر كس را كه به كتاب خدا دعوت كند و بدان فرمان دهد، اجابت كنند. و در برابر اين كار مزدى نطلبند و جز به آن به كار ديگر خرسند نشوند. و بر ضد كسى كه اين پيمان بشكند يا آن را ترك گويد، دست به دست هم دهند. و يار و مددكار يكديگر باشند و سخنشان يكى شود، و عهد خود را به سبب سرزنش يا خشم اين و آن يا به سبب خوار ساختن و دشنام دادن گروهى گروه ديگر را، نشكنند.
و بر آن گواه است، آنكه از ايشان حاضر است يا غايب است و هر كه سفيه است يا داناست و هر كه بردبار است و هر كه نادان است. عهد و پيمان خدا در اين عهد نامه بر عهده شماست و از پيمان خدا سؤال خواهند كرد. نوشت آن را على بن ابى طالب.

⭕️و من حِلفٍ له (علیه السلام) کَتَبَه بین ربیعة و الیمن و نُقِل من خط هشام بن الکلبی:
یکی از مواردی که در نهج البلاغه سید رضی اجمالا ذکر سند میکند این نامه است، ایشان میگوید من نامه را به خط هاشم بن محمد کلبی که از تاریخ نگاران شیعی است نقل میکنم.
پدر بزرگ هاشم و سه تن از فرزندانش (مجموعا چهار نفر) جزء رزمندگان جمل در رکاب امیرالمومنین بوده اند.

⛔️ قبیله ربیعه و یمن، در عربستان زمان صدر اسلام سه قبیله مهم بودند:
مجموعه قبایل یمنی در جنوب عربستان؛ 
مجموعه قبایلِ ربیعه در  شرق عربستان؛
مجموعه قبایل مُضَر  غرب عربستان.

🛑 نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه مربوط به درگیری بین قبایل یمنی و شرقی عربستان بوده است که توسط حضرت نوشته شده است. 
این دشمنی خیلی قدیمی بوده و توسط صلح نامه حضرت برطرف شد.

✅صلح جویی امیرالمومنین:
 امیرالمومنین دنبال ایجاد صلح در جامعه بوده ، اولیاء الهی صلح را مقدمه رسیدن به اهداف عالیه خود میدانند‌. 
تمام تلاش خود را میکنند که این صلح را برقرار کنند.مؤمنین هم صلح طلب هستند تا زیر سایه صلح برادری ،دینداری و… را تقویت نمایند .
ولی در تاریخ مروانی ها و امویان و …
 حضرت را جنگ طلب توصیف کرده اند.

❌ متاسفانه گاهی خود ما شیعیان نیز، به خاطر نشان دادن شجاعت امیرالمومنین، حضرت را متهم به جنگ طلبی و خونریزی می کنیم و او را ” قتال العرب” می نامیم.
 در حالی که حضرت صلح طلب بوده است. و ایشان «قتال الکفره»بودند .
صلح با مسلمین، تفرقه با مشرکین و کفار ،،اکر کسی خارج از دایره دین بود ،صلح معنا ندارد .

✳️ در نامه ۶۴ نهج البلاغه فرمود :
إِنَّا کُنَّا نَحْنُ وَ أَنْتُمْ عَلَى مَا ذَکَرْتَ مِنَ الْأُلْفَةِ وَ الْجَمَاعَةِ
 ما همه یک قوم‌و قبیله بودیم ما ایمان آوردیم شما بنی امیه ایمان نیاوردید.
 فَفَرَّقَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَمْسِ أَنَّا آمَنَّا وَ کَفَرْتُمْ وَ الْیَوْمَ أَنَّا اسْتَقَمْنَا وَ فُتِنْتُمْ.
 تفرقه ایجاد شد وامروز ما در اسلام  استوار شدیم و شما امتحان گردیدید 

💠هَذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ أَهْلُ الْیَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِیهَا، وَ رَبِیعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِیهَا
این پیمانی است که همه اهل یمن چه شهر نشین چه روستا نشین،
 و قبیله ربیعه چه شهر نشین و چه روستا نشین [بَادِیهَا] بر آن اجتماع کردند.

💠أَنَّهُمْ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ 
که به احکام قرآن پایبند باشند
عمل به قرآن همان محور صلح است، قرآن و صلح را فدای خواسته های دنیایی خود نکنند.

💠یَدْعُونَ إِلَیْهِ
همدیگر را به سمت قرآن فرا بخوانند ،نظر قرآن را در موضوع بخواهند 

💠وَ یَأْمُرُونَ بِهِ
همه را امر به رعایت از قرآن نمایند و اختلاف و مشکل را به قرآن عرضه نموده و آنچه او بیان نماید را فصل الخطاب خود قرار دهند .

💠یُجِیبُونَ مَنْ دَعَا إِلَیْهِ وَ أَمَرَ بِهِ
اگر کسی دعوت به قرآن و عمل به آن  نمود او را اجابت کنند و همدیگر را تشویق به حفظ عمل به آن کنند .

💠 لَا یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً [قَلِیلًا] 
مبادا آیات قرآن را به بهایی اندک بفروشید ، نگذارید صلح به هر قیمتی زیر  پا گذاشته شود .

💠 وَ لَا یَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلًا،
مبادا چیزی جز قرآن را به جای آن ،بدل قرار دهید 

✅ اگر چه قانون ما بر مبنای دین نوشته شده است ولی ما باید سبک زندگی قرآنی را در دستور کار داشته باشیم نه سبک زندگی قانونی را.

در قانون ، حد و مرزها سختگیرانه و خشن هستند، ولی در قرآن اصالت با اخلاق و گذشت و چشم پوشی است. ما باید هیچ چیزی را جانشین قرآن نکنیم.

💠وَ أَنَّهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِکَ وَ تَرَکَهُ
یمن و ربیعه باید همدست باشند در برابر کسی که با قرآن _با این صلحنامه مخالفت کرده و آن را ترک کند،
 مردم باید به عهد و پیمانهایی که می بندند پایبند باشند و در مقابل عده ی معدودی که می خواهند پیمان نامه ها را زیرپا بگذارند باجدیت بایستند.

✳️ درخطبه ۱۰۶ نهج البلاغه فرمود: 
وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ
پیمانهای خدا را شکسته می بینید و خشمگین نمی‌شوید.
 وَ أَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَأْنَفُون‏؛ 
 و حال آنکه ننگ شکستن پیمانهای پدرانتان را نمی پذیرید .

❌ مردم باید برای زیر پا گذاشتن عهد و پیمانی که بر مبنای قرآن بسته شده خیلی حساس باشند.

💠وَ أَنَّهُمْ] أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
این دو قبیله باید بعضی کمک کار بعض دیگر باشند 

💠دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ
صدای دو قبیله یکی باشد ،حرف و گفتارشان یکی باشد که شنیده میشود. 

❌ هر جایی همدلی و همصدایی، اجتماع و اتحاد دینی اتفاق افتاد،  شیطان برای اختلاف  می آید یک عده ی ناراحت میشوند، دست های دشمن شروع به شایعه پراکنی و ایجاد کدورت میکند.
 شکاف های مذهبی ایجاد میشود و این اتحاد هدف قرار میگیرد، 
حضرت میفرماید در مقابل این کینه توزی ها شما حواستان جمع باشد و به خاطر یک حرف و یک نفر، از هدف مقدس اجتماع و صلح دست نکشید.

✅صله رحم  برای نزدیکی است نباید با بیان کینه ها این جمع ها را به هم زد 

💠لَا یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ
دو قبیله‌ی یمن و ربیعه؛! عهد خود را به دلیل سرزنش سرزنش کنندگان [عَاتِبٍ] زیر پا نگذارید.

⛔️ عده ای از اتحاد ناراحت اند و شروع میکنند به سرزنش کردن.
به جای هفته وحدت، هفته برائت به راه می اندازند و تا می توانند به منادیان وحدت می تازند و حتی آنان را متهم میکنند به ولایت فروشی. که شما ولایت امیرالمومنین را به اتحاد با اهل سنت فروختید.

💠لَا لِغَضَبِ غَاضِبٍ
عده ای از اجتماع و اتحاد ناراحت میشوند، عصبانیت و خشم آنها بروز پیدا میکند.به خاطر خشم آنها مبادا دست از عهد خود بکشید .

💠 وَ لَا لِاسْتِذْلَالِ قَوْمٍ قَوْماً
و نه به خاطر خوار کردن[اسْتِذْلَالِ] کسی دیگری را.
اگر گروهی از این دو قبیله کاری کردند که باعث اهانت و توهین به دیگری شد، کار یک نفر را به پای جمع ننویسید و دوستی را تبدیل به دشمنی نکنید.

💠وَ لَا لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً؛
و نه به خاطر ناسزا گفتن [مَسَبَّةِ] کسی به دیگری.
حتی اگر آمدند و به شما ناسزا گفتند باز هم باید اجتماع و اتحاد را بر این امور شخصیه جزئیه مقدم کنید.

💠عَلَى ذَلِکَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِیهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِیمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ

🛑حلیم به  دو معنا:
۱) صبور ,
۲) اندیشمند صاحب عقل 
وقتی پیمان نامه ای بین عقلاء قوم نوشته میشود، اجرای آن محدود به همان افراد حاضر در جلسه نیست بلکه همه افرادی که غائب اند یا حتی با این پیمان مخالفت هایی دارند نیز باید به آن تن دهند چرا که پشتوانه ی آن عقل و مصلحت است.

✅معاویه به حضرت امیر علیه السلام ایراد میکرد که من و چند نفر با تو بیعت نکردیم پس تحت حکومت تو نمی‌رویم ، این سخن حضرت نقض ایراد معاویه به ایشان می باشد 

💠ثُمَّ إِنَّ عَلَیْهِمْ بِذَلِکَ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِیثَاقَهُ
 همه افراد در مواجهه با این پیمان نامه، درمقابل خدا مسول اند همانگونه که قرآن میفرماید:
《 إِنَّ عَهْدَ اللَّهِ کَانَ مَسْئُولًا ؛ اسری – ۳۴ 》
و خداوند در مورد پیمانها سوال میکند.
تا قبل از این با خودتان بود  از اینجا به بعد با خدا عهد بستید که این امر مهم به دوش دو قبیله می باشد .

💠 کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب
حضرت صلح نامه دو قبیله را منسوب به خدا میکند چون خداوند راضی به صلح است و رضایت به تفرقه  ندارد.

🔻سه نکته : 

1⃣سرانجام صلح نامه یمن و ربیعه چه شد!!!
از آنجایی که نان یک عده در تفرقه است و آنها چون صلاحیت های حکومت را ندارند باید همیشه جامعه را ملتهب نگه دارند که در این اضطراب و آشوب بتوانند چند صباحی حکومت کنند،
 این صلح نامه هم به اختلاف کشید.
به عبارت ضرب المثل معروف: 
” فَرِّق تَسُد” تفرقه بینداز تا حکومت کنی.

⛔️ ابوالفرج اصفهانی در الاغانی مینویسید: منصور دوانیقی یکی از اطرافیانش به نام مُعَن بن زائده را فرا خواند و گفت: 
 قال له: إنّی قد أمّلتک لأمر 
من آرزو دارم تو کاری برای من انجام دهی، 
فکیف تکون فیه؟ 
آیا حاضری برای من کاری انجام دهی؟ قال: کما یُحبُّ أمیرُ المؤمنین،
معن گفت هر کاری شما دوست داشته  باشد انجام میدهم.
قال: قد ولّیتک الیمن، فابسط السیف فیهم حتى یُنقض حِلف ربیعةَ و الیمن 
من تو را فرمانروای یمن می کنم و تو شمشیر را بین قبیله ی ربیعه و یمن قرار بده- 
قال: أَبلَغ من ذلک مایحبّ أمیرالمؤمنین. 
بیش از آنچه شما دوست دارید را انجام میدهم.
 فولّاه الیمن و توجّه إلیها فبسط السیف فیهم حتى أَسرَف،
منصور دوانیقی او را حاکم یمن کرد و او آنچنان درگیری و نزاع ایجاد کرد که اسراف در قتل شد.

2⃣در برخی از کتب روایتی از پیامبر نقل شده که فرمود: 
لا حِلفَ فِی الإِسلامِ ، 
در اسلام هیچ پیمان نامه ای نداریم،
و أیُّما حِلفٍ کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ
 ولی پیمانهایی که از زمان جاهلیت بسته شده اند 
 لَم یَزِدهُ الإِسلامُ إلّا شِدَّةً 
 با شدت بییشتری در اسلام هم رعایت میشوند.

❌گرچه این روایت در کتب شیعی و اهل سنت آمده ولی از آن جهت که مغایر با سیره عملی پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام می باشد ،نشان می دهد که این روایت نقل ایشان نیست 

✳️ پیمان حِلف الفضول:
 روزی مردی از زَبیدِ یمن با کالای خود به مکه رفت. عاص بن وائل سَهْمی (پدر عمرو بن عاص) کالای وی را خرید، اما در پرداخت قیمت آن تأخیر کرد.

_ مرد یمنی به قریش پناه جست و از آنان خواست تا او را در گرفتن حقّش یاری کنند، اما کسی او را یاری نکرد. 

_ از این رو تصمیم گرفت برای احقاق حق و بیان اعتراض خود، بر فراز کوه ابوقبیس (نزدیک مسجدالحرام) رود. 

_ وی در این مکان ایستاد و با صدای بلند این اشعار را خواند و از مردم خواست به او کمک کنند.
عده ای از جوانمردان قریش و دیگر قبائل جمع شدند وپیمان بستند که به مظلومین کمک کنند.

_ پیامبر از کسانی بود که در این پیمان جوانمردی شرکت جست و بعدها فرمود:
 لقد شَهدتُ فی دارِ عبد الله بن جَدعان حِلفاً 
_ همراه عموهای خود در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی (حلف‌الفضول) بودم.
ما أَحَبُ أنّ لی به حمر النعم
 که اگر همه شتران سرخ موی را به من دهند، دوست ندارم به آن خیانت کنم.

✳️ در نامه ۵۳ نهج البلاغه به مالک فرمود: 
وَ إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً
اگر بین تو و دشمن پیمانی بسته شد.
 أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بِالْأَمَانَةِ
پس آنچه بر عهده گرفته اى، خیانت مکن و پیمانت را مشکن و خصمت را به پیمان مفریب.
 وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ
در برابر پیمانى که بسته اى و امانى که داده اى خود را سپر ساز،
 فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ شَیْ‏ءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیْهِ اجْتِمَاعاً مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ
 زیرا هیچ یک از واجبات خداوند که مردم با وجود اختلاف در آرا و عقاید، در آن همداستان و همرأى هستند،
 مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ
 بزرگتر از وفاى به عهد و پیمان نیست.
 وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ 
 حتى مشرکان هم وفاى به عهد را در میان خود لازم مى شمردند، 
لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَد
زیرا عواقب ناگوار غدر و پیمان شکنى را دریافته بودند.

3⃣از سیره حضرت بیاموزیم، جایی که تفرقه است پیشقدم شویم اسباب صلح را فراهم کنیم .

✳️ اهمیت اصلاح ذات البین، نامه ۴۷ نهج البلاغه :  أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ 
 شما حسنین و جمیع فرزندان و هر کس نامه من به او می رسد را به تقوای پروردگار و نظم در امر حکومت سفارش می کنم. 
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ
 و اینکه دنبال اصلاح و رفاقت باشید.
 فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ص یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَام‏
 که از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) شنیدم که فرمود : آشتى با یکدیگر برتر است از یک سال نماز و روزه.

❇️ امام صادق(علیه السلام) در حدیثى به «مفضل بن عمر» می فرماید:
 اِذا رَاَیْتَ بَیْنَ اِثْنَیْنِ مِنْ شِیْعَتِنا مُنازِعَةً
 هنگامى که میان دو نفر از شیعیان من نزاعى دیدى [بر سر امور مالى و مانند آن]
 فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى.
 با مال من، در میان آنها صلح و سازش برقرار ساز.

⛔️ بر همین اساس یکى از اصحاب امام صادق(علیه السلام) به نام «ابو حنیفه سابق الحج» مى گوید:
 بین من و دامادم بر سر میراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آن جا مى گذشت، کمى ایستاد 
سپس گفت: هر دو به منزل من بیایید،
 ما آنجا رفتیم و با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل کرد، 

_ سپس گفت: بدانید این از مال من نبود بلکه از اموال امام صادق(علیه السلام) بود که دستور فرموده هرگاه اختلافى در بین شیعیان واقع شد بوسیله دارایی امام آنها را صلح دهم.

این بود پایان نامه نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه از وب سایت پای منبر مولا

غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین

نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه

نامه هفتاد و چهارم

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح نامه ها 
۴۰۲/۸/۲۵ –  ۲جمادی‌الاول 

💢نامه ۷۴💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
نامه هفتاد و چهارم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
43:30 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

و من حِلفٍ له (علیه السلام) كَتَبَه بين ربيعة و اليمن و نُقِل من خط هشام بن الكلبي:
هَذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ الْيَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا، وَ رَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا، أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ وَ يَأْمُرُونَ بِهِ وَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَ أَمَرَ بِهِ، لَا يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً [قَلِيلًا] وَ لَا يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلًا، وَ أَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ وَ تَرَكَهُ، [وَ أَنَّهُمْ] أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ، دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ، لَا يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لَا لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لَا لِاسْتِذْلَالِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لَا لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً؛ عَلَى ذَلِكَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِيهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِيمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ؛ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ، إِنَّ عَهْدَ اللَّهِ كَانَ مَسْئُولًا؛ وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب.

پيمان نامه اى از آن حضرت (علیه‌السلام) ميان ربيعه و يمن. از روى خط هشام بن الكلبى نقل شده است:
اين پيمان نامه اى است كه اهل يمن و مردم ربيعه، چه آنها كه شهر نشين اند، و چه آنها كه بيابان نشين اند، بر آن توافق كرده اند كه از كتاب خدا پيروى كنند و مردم را به آن فرا خوانند و از مردم بخواهند كه آن را بپذيرند. و هر كس را كه به كتاب خدا دعوت كند و بدان فرمان دهد، اجابت كنند. و در برابر اين كار مزدى نطلبند و جز به آن به كار ديگر خرسند نشوند. و بر ضد كسى كه اين پيمان بشكند يا آن را ترك گويد، دست به دست هم دهند. و يار و مددكار يكديگر باشند و سخنشان يكى شود، و عهد خود را به سبب سرزنش يا خشم اين و آن يا به سبب خوار ساختن و دشنام دادن گروهى گروه ديگر را، نشكنند.
و بر آن گواه است، آنكه از ايشان حاضر است يا غايب است و هر كه سفيه است يا داناست و هر كه بردبار است و هر كه نادان است. عهد و پيمان خدا در اين عهد نامه بر عهده شماست و از پيمان خدا سؤال خواهند كرد. نوشت آن را على بن ابى طالب.

⭕️و من حِلفٍ له (علیه السلام) کَتَبَه بین ربیعة و الیمن و نُقِل من خط هشام بن الکلبی:
یکی از مواردی که در نهج البلاغه سید رضی اجمالا ذکر سند میکند این نامه است، ایشان میگوید من نامه را به خط هاشم بن محمد کلبی که از تاریخ نگاران شیعی است نقل میکنم.
پدر بزرگ هاشم و سه تن از فرزندانش (مجموعا چهار نفر) جزء رزمندگان جمل در رکاب امیرالمومنین بوده اند.

⛔️ قبیله ربیعه و یمن، در عربستان زمان صدر اسلام سه قبیله مهم بودند:
مجموعه قبایل یمنی در جنوب عربستان؛ 
مجموعه قبایلِ ربیعه در  شرق عربستان؛
مجموعه قبایل مُضَر  غرب عربستان.

🛑 نامه ۷۴ مربوط به درگیری بین قبایل یمنی و شرقی عربستان بوده است که توسط حضرت نوشته شده است. 
این دشمنی خیلی قدیمی بوده و توسط صلح نامه حضرت برطرف شد.

✅صلح جویی امیرالمومنین:
 امیرالمومنین دنبال ایجاد صلح در جامعه بوده ، اولیاء الهی صلح را مقدمه رسیدن به اهداف عالیه خود میدانند‌. 
تمام تلاش خود را میکنند که این صلح را برقرار کنند.مؤمنین هم صلح طلب هستند تا زیر سایه صلح برادری ،دینداری و… را تقویت نمایند .
ولی در تاریخ مروانی ها و امویان و …
 حضرت را جنگ طلب توصیف کرده اند.

❌ متاسفانه گاهی خود ما شیعیان نیز، به خاطر نشان دادن شجاعت امیرالمومنین، حضرت را متهم به جنگ طلبی و خونریزی می کنیم و او را ” قتال العرب” می نامیم.
 در حالی که حضرت صلح طلب بوده است. و ایشان «قتال الکفره»بودند .
صلح با مسلمین، تفرقه با مشرکین و کفار ،،اکر کسی خارج از دایره دین بود ،صلح معنا ندارد .

✳️ در نامه ۶۴ فرمود :
إِنَّا کُنَّا نَحْنُ وَ أَنْتُمْ عَلَى مَا ذَکَرْتَ مِنَ الْأُلْفَةِ وَ الْجَمَاعَةِ
 ما همه یک قوم‌و قبیله بودیم ما ایمان آوردیم شما بنی امیه ایمان نیاوردید.
 فَفَرَّقَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَمْسِ أَنَّا آمَنَّا وَ کَفَرْتُمْ وَ الْیَوْمَ أَنَّا اسْتَقَمْنَا وَ فُتِنْتُمْ.
 تفرقه ایجاد شد وامروز ما در اسلام  استوار شدیم و شما امتحان گردیدید 

💠هَذَا مَا اجْتَمَعَ عَلَیْهِ أَهْلُ الْیَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِیهَا، وَ رَبِیعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِیهَا
این پیمانی است که همه اهل یمن چه شهر نشین چه روستا نشین،
 و قبیله ربیعه چه شهر نشین و چه روستا نشین [بَادِیهَا] بر آن اجتماع کردند.

💠أَنَّهُمْ عَلَى کِتَابِ اللَّهِ 
که به احکام قرآن پایبند باشند
عمل به قرآن همان محور صلح است، قرآن و صلح را فدای خواسته های دنیایی خود نکنند.

💠یَدْعُونَ إِلَیْهِ
همدیگر را به سمت قرآن فرا بخوانند ،نظر قرآن را در موضوع بخواهند 

💠وَ یَأْمُرُونَ بِهِ
همه را امر به رعایت از قرآن نمایند و اختلاف و مشکل را به قرآن عرضه نموده و آنچه او بیان نماید را فصل الخطاب خود قرار دهند .

💠یُجِیبُونَ مَنْ دَعَا إِلَیْهِ وَ أَمَرَ بِهِ
اگر کسی دعوت به قرآن و عمل به آن  نمود او را اجابت کنند و همدیگر را تشویق به حفظ عمل به آن کنند .

💠 لَا یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً [قَلِیلًا] 
مبادا آیات قرآن را به بهایی اندک بفروشید ، نگذارید صلح به هر قیمتی زیر  پا گذاشته شود .

💠 وَ لَا یَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلًا،
مبادا چیزی جز قرآن را به جای آن ،بدل قرار دهید 

✅ اگر چه قانون ما بر مبنای دین نوشته شده است ولی ما باید سبک زندگی قرآنی را در دستور کار داشته باشیم نه سبک زندگی قانونی را.

در قانون ، حد و مرزها سختگیرانه و خشن هستند، ولی در قرآن اصالت با اخلاق و گذشت و چشم پوشی است. ما باید هیچ چیزی را جانشین قرآن نکنیم.

💠وَ أَنَّهُمْ یَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِکَ وَ تَرَکَهُ
یمن و ربیعه باید همدست باشند در برابر کسی که با قرآن _با این صلحنامه مخالفت کرده و آن را ترک کند،
 مردم باید به عهد و پیمانهایی که می بندند پایبند باشند و در مقابل عده ی معدودی که می خواهند پیمان نامه ها را زیرپا بگذارند باجدیت بایستند.

✳️ درخطبه ۱۰۶ فرمود: 
وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ
پیمانهای خدا را شکسته می بینید و خشمگین نمی‌شوید.
 وَ أَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَأْنَفُون‏؛ 
 و حال آنکه ننگ شکستن پیمانهای پدرانتان را نمی پذیرید .

❌ مردم باید برای زیر پا گذاشتن عهد و پیمانی که بر مبنای قرآن بسته شده خیلی حساس باشند.

💠وَ أَنَّهُمْ] أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
این دو قبیله باید بعضی کمک کار بعض دیگر باشند 

💠دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ
صدای دو قبیله یکی باشد ،حرف و گفتارشان یکی باشد که شنیده میشود. 

❌ هر جایی همدلی و همصدایی، اجتماع و اتحاد دینی اتفاق افتاد،  شیطان برای اختلاف  می آید یک عده ی ناراحت میشوند، دست های دشمن شروع به شایعه پراکنی و ایجاد کدورت میکند.
 شکاف های مذهبی ایجاد میشود و این اتحاد هدف قرار میگیرد، 
حضرت میفرماید در مقابل این کینه توزی ها شما حواستان جمع باشد و به خاطر یک حرف و یک نفر، از هدف مقدس اجتماع و صلح دست نکشید.

✅صله رحم  برای نزدیکی است نباید با بیان کینه ها این جمع ها را به هم زد 

💠لَا یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ
دو قبیله‌ی یمن و ربیعه؛! عهد خود را به دلیل سرزنش سرزنش کنندگان [عَاتِبٍ] زیر پا نگذارید.

⛔️ عده ای از اتحاد ناراحت اند و شروع میکنند به سرزنش کردن.
به جای هفته وحدت، هفته برائت به راه می اندازند و تا می توانند به منادیان وحدت می تازند و حتی آنان را متهم میکنند به ولایت فروشی. که شما ولایت امیرالمومنین را به اتحاد با اهل سنت فروختید.

💠لَا لِغَضَبِ غَاضِبٍ
عده ای از اجتماع و اتحاد ناراحت میشوند، عصبانیت و خشم آنها بروز پیدا میکند.به خاطر خشم آنها مبادا دست از عهد خود بکشید .

💠 وَ لَا لِاسْتِذْلَالِ قَوْمٍ قَوْماً
و نه به خاطر خوار کردن[اسْتِذْلَالِ] کسی دیگری را.
اگر گروهی از این دو قبیله کاری کردند که باعث اهانت و توهین به دیگری شد، کار یک نفر را به پای جمع ننویسید و دوستی را تبدیل به دشمنی نکنید.

💠وَ لَا لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً؛
و نه به خاطر ناسزا گفتن [مَسَبَّةِ] کسی به دیگری.
حتی اگر آمدند و به شما ناسزا گفتند باز هم باید اجتماع و اتحاد را بر این امور شخصیه جزئیه مقدم کنید.

💠عَلَى ذَلِکَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِیهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِیمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ

🛑حلیم به  دو معنا:
۱) صبور ,
۲) اندیشمند صاحب عقل 
وقتی پیمان نامه ای بین عقلاء قوم نوشته میشود، اجرای آن محدود به همان افراد حاضر در جلسه نیست بلکه همه افرادی که غائب اند یا حتی با این پیمان مخالفت هایی دارند نیز باید به آن تن دهند چرا که پشتوانه ی آن عقل و مصلحت است.

✅معاویه به حضرت امیر علیه السلام ایراد میکرد که من و چند نفر با تو بیعت نکردیم پس تحت حکومت تو نمی‌رویم ، این سخن حضرت نقض ایراد معاویه به ایشان می باشد 

💠ثُمَّ إِنَّ عَلَیْهِمْ بِذَلِکَ عَهْدَ اللَّهِ وَ مِیثَاقَهُ
 همه افراد در مواجهه با این پیمان نامه، درمقابل خدا مسول اند همانگونه که قرآن میفرماید:
《 إِنَّ عَهْدَ اللَّهِ کَانَ مَسْئُولًا ؛ اسری – ۳۴ 》
و خداوند در مورد پیمانها سوال میکند.
تا قبل از این با خودتان بود  از اینجا به بعد با خدا عهد بستید که این امر مهم به دوش دو قبیله می باشد .

💠 کَتَبَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب
حضرت صلح نامه دو قبیله را منسوب به خدا میکند چون خداوند راضی به صلح است و رضایت به تفرقه  ندارد.

🔻سه نکته : 

1⃣سرانجام صلح نامه یمن و ربیعه چه شد!!!
از آنجایی که نان یک عده در تفرقه است و آنها چون صلاحیت های حکومت را ندارند باید همیشه جامعه را ملتهب نگه دارند که در این اضطراب و آشوب بتوانند چند صباحی حکومت کنند،
 این صلح نامه هم به اختلاف کشید.
به عبارت ضرب المثل معروف: 
” فَرِّق تَسُد” تفرقه بینداز تا حکومت کنی.

⛔️ ابوالفرج اصفهانی در الاغانی مینویسید: منصور دوانیقی یکی از اطرافیانش به نام مُعَن بن زائده را فرا خواند و گفت: 
 قال له: إنّی قد أمّلتک لأمر 
من آرزو دارم تو کاری برای من انجام دهی، 
فکیف تکون فیه؟ 
آیا حاضری برای من کاری انجام دهی؟ قال: کما یُحبُّ أمیرُ المؤمنین،
معن گفت هر کاری شما دوست داشته  باشد انجام میدهم.
قال: قد ولّیتک الیمن، فابسط السیف فیهم حتى یُنقض حِلف ربیعةَ و الیمن 
من تو را فرمانروای یمن می کنم و تو شمشیر را بین قبیله ی ربیعه و یمن قرار بده- 
قال: أَبلَغ من ذلک مایحبّ أمیرالمؤمنین. 
بیش از آنچه شما دوست دارید را انجام میدهم.
 فولّاه الیمن و توجّه إلیها فبسط السیف فیهم حتى أَسرَف،
منصور دوانیقی او را حاکم یمن کرد و او آنچنان درگیری و نزاع ایجاد کرد که اسراف در قتل شد.

2⃣در برخی از کتب روایتی از پیامبر نقل شده که فرمود: 
لا حِلفَ فِی الإِسلامِ ، 
در اسلام هیچ پیمان نامه ای نداریم،
و أیُّما حِلفٍ کانَ فِی الجاهِلِیَّةِ
 ولی پیمانهایی که از زمان جاهلیت بسته شده اند 
 لَم یَزِدهُ الإِسلامُ إلّا شِدَّةً 
 با شدت بییشتری در اسلام هم رعایت میشوند.

❌گرچه این روایت در کتب شیعی و اهل سنت آمده ولی از آن جهت که مغایر با سیره عملی پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام می باشد ،نشان می دهد که این روایت نقل ایشان نیست 

✳️ پیمان حِلف الفضول:
 روزی مردی از زَبیدِ یمن با کالای خود به مکه رفت. عاص بن وائل سَهْمی (پدر عمرو بن عاص) کالای وی را خرید، اما در پرداخت قیمت آن تأخیر کرد.

_ مرد یمنی به قریش پناه جست و از آنان خواست تا او را در گرفتن حقّش یاری کنند، اما کسی او را یاری نکرد. 

_ از این رو تصمیم گرفت برای احقاق حق و بیان اعتراض خود، بر فراز کوه ابوقبیس (نزدیک مسجدالحرام) رود. 

_ وی در این مکان ایستاد و با صدای بلند این اشعار را خواند و از مردم خواست به او کمک کنند.
عده ای از جوانمردان قریش و دیگر قبائل جمع شدند وپیمان بستند که به مظلومین کمک کنند.

_ پیامبر از کسانی بود که در این پیمان جوانمردی شرکت جست و بعدها فرمود:
 لقد شَهدتُ فی دارِ عبد الله بن جَدعان حِلفاً 
_ همراه عموهای خود در خانه عبدالله بن جدعان شاهد پیمانی (حلف‌الفضول) بودم.
ما أَحَبُ أنّ لی به حمر النعم
 که اگر همه شتران سرخ موی را به من دهند، دوست ندارم به آن خیانت کنم.

✳️ در نامه ۵۳ به مالک فرمود: 
وَ إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً
اگر بین تو و دشمن پیمانی بسته شد.
 أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بِالْأَمَانَةِ
پس آنچه بر عهده گرفته اى، خیانت مکن و پیمانت را مشکن و خصمت را به پیمان مفریب.
 وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ
در برابر پیمانى که بسته اى و امانى که داده اى خود را سپر ساز،
 فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ شَیْ‏ءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیْهِ اجْتِمَاعاً مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ
 زیرا هیچ یک از واجبات خداوند که مردم با وجود اختلاف در آرا و عقاید، در آن همداستان و همرأى هستند،
 مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ
 بزرگتر از وفاى به عهد و پیمان نیست.
 وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ 
 حتى مشرکان هم وفاى به عهد را در میان خود لازم مى شمردند، 
لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَد
زیرا عواقب ناگوار غدر و پیمان شکنى را دریافته بودند.

3⃣از سیره حضرت بیاموزیم، جایی که تفرقه است پیشقدم شویم اسباب صلح را فراهم کنیم .

✳️ اهمیت اصلاح ذات البین، نامه ۴۷:  أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ 
 شما حسنین و جمیع فرزندان و هر کس نامه من به او می رسد را به تقوای پروردگار و نظم در امر حکومت سفارش می کنم. 
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ
 و اینکه دنبال اصلاح و رفاقت باشید.
 فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا ص یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَام‏
 که از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) شنیدم که فرمود : آشتى با یکدیگر برتر است از یک سال نماز و روزه.

❇️ امام صادق(علیه السلام) در حدیثى به «مفضل بن عمر» می فرماید:
 اِذا رَاَیْتَ بَیْنَ اِثْنَیْنِ مِنْ شِیْعَتِنا مُنازِعَةً
 هنگامى که میان دو نفر از شیعیان من نزاعى دیدى [بر سر امور مالى و مانند آن]
 فَاَفْتَدْها مِنْ مالِى.
 با مال من، در میان آنها صلح و سازش برقرار ساز.

⛔️ بر همین اساس یکى از اصحاب امام صادق(علیه السلام) به نام «ابو حنیفه سابق الحج» مى گوید:
 بین من و دامادم بر سر میراثى نزاعى در گرفت، مفضّل از آن جا مى گذشت، کمى ایستاد 
سپس گفت: هر دو به منزل من بیایید،
 ما آنجا رفتیم و با چهارصد درهم، اختلاف بین ما را حل کرد، 

_ سپس گفت: بدانید این از مال من نبود بلکه از اموال امام صادق(علیه السلام) بود که دستور فرموده هرگاه اختلافى در بین شیعیان واقع شد بوسیله دارایی امام آنها را صلح دهم.

غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین

نامه هفتاد و چهارم نهج البلاغه
error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.