ممنون از صبر و شکیبایی شما...

نامه شصت و ششم

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح نامه ها
۴۰۲/۸/۱۱ . ۱۸ربیع الثانی 

💢 نامه ۶۶ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
نامه شصت و ششم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
44:17 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ إلى عَبْدِاللهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَقَدْ تَقَدَّمَ ذِکْرُهُ بِخِلافِ هَذِهِ الرِّوايَةِ
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْءِ الَّذِي لَمْ يَکُنْ لِيَفُوتَهُ، وَيَحْزَنُ عَلَى الشَّيْءِ الَّذِي لَمْ يَکُنْ لِيُصِيبَهُ، فَلا يَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِکَ مِنْ دُنْيَاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ، وَلَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ. وَلْيَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ، وَأَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ، وَهَمُّکَ فِيمَا بَعْدَ الْمَوْتِ.

نامه اى از آن حضرت (علیه‌السلام) به عبد الله بن عباس و پيش از اين روايت ديگرى از اين نامه را آورديم:
اما بعد، آدمى گاه به چيزى كه سرانجام نصيب او خواهد شد، شادمان مى شود. و گاه بر چيزى كه مقدر نشده كه به او برسد، غمگين مى گردد. پس نبايد بهترين چيزى كه در اين دنيا بدان نايل مى آيى، رسيدن به لذتى يا فرو نشاندن كينه اى باشد، بلكه بايد خاموش كردن باطلى بود يا زنده كردن حقى. بايد شادمانى تو به سبب چيزهايى باشد كه پيشاپيش براى آخرتت فرستاده اى و اندوه و دريغ تو، بر آنچه در اين دنيا به جاى مى گذارى. و بايد كه همه همّ تو منحصر به امور پس از مرگ باشد.

⭕️و من کتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن العباس و قد تقدّم ذکرُه بخلاف هذه الروایة:
این نامه خطاب به عبدالله بن عباس می باشد و همانطور که سید رضی رضوان الله تعالی علیه بیان نموده،  این نامه با نامه ۲۲ نهج البلاغه شباهت زیادی دارد.

🟣 شان نزول به طور تفصیلی در نامه ۲۲ ذکر شد، عبدالله بن عباس از جانب امیرالمومنین برای امیرالحاج انتخاب شد. ابن عباس زیاد بن ابیه را به عنوان مسئول مسائل مالی و ابوالاسود دوئلی را به عنوان جانشین در برگزاری نماز انتخاب کرد و خود عازم حج شد.

_ بین این دو مسئول اختلافی به وجود آمد، وقتی ابن عباس از سفر برگشت زیاد ابن ابیه ماجرا را تعریف کرد و عبدالله بن عباس هم ابوالاسود را توبیخ کرد.

_ ابوالاسود نامه ای به حضرت نوشت و گفت ابن عباس مقداری مال را از بیت المال برداشته است و حضرت هم به ابن عباس نامه نوشت که شفاف سازی مالی کند.

_ ابن عباس از نامه حضرت دلگیر شد و گفت دیگر مسئولیت قبول نمی کند.
حضرت این نامه (که شبیه نامه ۲۲ هست) را برای او نوشت. 

_ خود او میگوید:
«ما انتفعتُ بکلام بعد کلام رسول الله صلى اللّه علیه و آله، کإنتفاعی بهذا الکلام!»
«آنقدر که من از این کلام استفاده نمودم بعد  از سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله  از هیچ سخن و مطلبی استفاده نبرده بردم .»

✅ لازم به ذکر است که به تحلیل برخی محققان، شاید همه این اتهامات به ابن عباس و نامه ابوالاسود جعلی و دروغین باشد و از طرف دوستان معاویه ارسال شده باشد برای تضعیف چهره ابن عباس.

💠أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ [الْعَبْدَ] الْمَرْءَ لَیَفْرَحُ بِالشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ
انسان گاهی به چیزی که قرار نبود از او گرفته شود  و از آن بی بهره بماند[لِیَفُوتَهُ] خوشحال می شود [لَیَفْرَحُ]

💠 وَ یَحْزَنُ عَلَى الشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ؛ 
و به خاطر چیزی که قرار نبود به او برسد ،تأسف می خورد .

🟤 در حدیث داریم « لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن‏.»
در نظام خلقت بعضی امور در اختیار انسان است و برخی امور از اختیار انسان خارج است.
 میفرماید شما وظیفه تان را انجام دهید ولی از اینکه چه اتفاقی می افتد هیچ نگرانی نداشته باشید.

🟣 مغازه دار وظیفه دارد اول صبح مغازه اش را باز کند و شرایط را برای کسب روزی فراهم کند.
حال اگر کسی سراغ او آمد و خرید کرد که نیاز به خوشحالی آنچنانی ندارد چرا که در تقدیرات الهی مقدر شده بود در چنین ساعتی فلان مقدار به او برسد. 
و اگر کسی برای خرید نیامد نباید ناراحت شود چون بنا نبوده چنین چیزی به او برسد.

🟤 انسان از اینکه رئیس بیمارستان نشد ناراحت نمی شود چون اصلا پزشک نیست که به این مقام برسد، 
هر چیزی در عالم همین گونه است . 
اگر رسیدیم برای چه مستی؟ در حالی که بنایی بر نرسیدن نبوده.
اگر نرسیدیم برای چه افسرگی؟ در حالی که بنا نبوده برسیم.
به این حالت، حالت تسلیم و رضا‌،می گویند .

💠 فَلَا یَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِی نَفْسِکَ مِنْ دُنْیَاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَیْظٍقٍّ
مبادا [فَلَایَکُنْ] بیشترین چیزی که از دنیا به انسان می رسد،[مَا نِلْتَ] رسیدن به لذت (انواع خوراکی ،شهوت یا …) یا انتقام جویی و خنک کردن دل باشد .

🟢 انسان در دنیا دنبال لذت است، گاهی این لذت از طریق خوراکی های رنگارنگ به دست می آید، گاهی از طریق رسیدن به پست و مقام یا شهرت و …
گاهی این لذت از طریق انتقام جویی و خنک کردن دل حاصل میشود.
حضرت فرمود بالاخره انسان لذت های مشروع میخواهد، نشاط در زندگی مهم است ولی این امور نباید بالاترین هدف انسان باشند.
در زندگی هدف های بالاتری هست که این امور باید مقدمه آنها باشند.

🟣 پیامبر : َ مَنْ کَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فِی عُمُرِهِ 
یکی از آثار عفو و انتقام نگرفتن، طولانی شدن عمر است .

💠 وَ لَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ [وَ] أَوْ إِحْیَاءُ 
باید بیشترین بهره تو از دنیا خاموش  کردن [إِطْفَاءُ] باطل و زنده کردن حق باشد.
انسان باید استعدادها را در مسیر درست مصرف کند.
ما چرا عمرمان را صرف انتقام های شخصی کنیم در حالی که میتوانیم “انتقام های اجتماعی” بگیریم.

🟠 وقتی کسی به جمعی ظلم میکند، ما باید دست به دست هم بدهیم و او را سر جایش بنشانیم، این هم به نحوی تشفی خاطر است، انتقام است ولی انتقامی که جنبه عمومی دارد.

🟡 حضرت علی علیه السلام فرمودند من دنبال خلافت نیستم به این دلیل که صرفا به من ظلم شد ولی جایی که به جامعه ظلم شود سکوت نمی کنم  .این انتقامجویی عمومی از خلفا است 
درخطبه ۳۳ فرمود: 
وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا
این نعلین کهنه برای من از حکومت با ارزش تر است مگر آنکه بتوانم حقی را زنده کنم یا باطلی را از بین ببرم .

💠 وَ لْیَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ
خوشحالی جایی معنا دارد که چیزی برای انسان پایدار باشد، آنچه انسان پیش میفرستد چون مربوط به قیامت و ابدیت او میشود جای خوشحالی دارد، 
سر بلندی انسان به آن است که از استعدادها به درستی استفاده کرده باشد و همه را برای روز معاد ذخیره کرده باشد.

🟠 در خطبه ۱۹۰ فرمود : 
وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وأَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ
قبل از حلول مرگ برای مرگ آماده شوید . اسباب و وسایل این مهمانی را قبل  از وارد شدن ، نزول مهمان عزیز ( مرگ) آماده کنید

💠وَ أَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ 
و ناراحتی تو به خاطر آنچه باشد که باقی گذاشته ای
هم به معنای گناهان و اشتباهاتی است که انسان در طول عمر انجام داده، و نام بدی است که از خود باقی گذاشته.
هم به معنای مال و ثروتی است که باقی گذاشته ولی با آن آخرتش را آباد نکرده است.

💠وَ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْتِ 
باید تمام همت  صرف آخرت شود
 آنچه اهمیت دارد قیامت است، باید همت ما متناسب با اهمیت امور باشد.

⏪ مناظره ابن عباس با معاویه در مورد آیات فضیلت علی علیه السلام :

مرحوم مجلسی در بحار الانوار ج۴۴ ص۱۲۴ آورده که :
قَدِمَ مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ حَاجّاً فِی خِلَافَتِهِ
معاویه لعنه الله در زمان خلافتش به مدینه آمد 
فَاسْتَقْبَلَهُ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَنَظَرَ فَإِذَا الَّذِینَ اسْتَقْبَلُوهُ مَا مِنْهُمْ إِلَّا قُرَشِیّ
مردم به استقبال او آمدند ولی هیچ مهاجر و انصاری بین مستقبلین نبودند .
فَلَمَّا نَزَلَ قَال‏ مَا فَعَلَتِ الْأَنْصَارُ وَ مَا بَالُهُمْ لَمْ یَسْتَقْبِلُونِی
گفت: چرا از صحابی پیامبر کسی نیست و همه قوم و خویش من هستند .
قِیلَ لَهُ إِنَّهُمْ مُحْتَاجُونَ لَیْسَ لَهُمْ دَوَابُّ
پاسخ داده شد:صحابی پیامبر صلی آله علیه و آله در سختی گرفتار شده اند حتی یک شتر[دَوَابُّ] برای رفت و آمد ندارند 
 فَقَالَ مُعَاوِیَةُ وَ أَیْنَ نَوَاضِحُهُمْ
معاویه گفت با چه از چاه  آب می کشند؟
شترهای آبکش [نَوَاضِحُهُمْ] کجاست
فَقَالَ قَیْسُ بْنُ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ وَ کَانَ سَیِّدَ الْأَنْصَارِ وَ ابْنَ سَیِّدِهَا أَفْنَوْهَا یَوْمَ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ مَا بَعْدَهُمَا مِنْ مَشَاهِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص حِینَ ضَرَبُوکَ 
پاسخ به او داده شد که در جنگ با تو و پدرانت ،همه شأن کشته شدند .
ثُمَّ إِنَّ مُعَاوِیَةَ مَرَّ بِحَلْقَةٍ مِنْ قُرَیْشٍ فَلَمَّا رَأَوْهُ قَامُوا غَیْرَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ
معاویه به جمع قریش رفت  مردم به پای او برخاستند ولی عبدالله بن عباس بر نخاست
 فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا مَنَعَکَ مِنَ الْقِیَامِ کَمَا قَامَ أَصْحَابُکَ إِلَّا لِمَوْجِدَةِ 
معاویه به او گفت :چرا برنخاستی ؟ بر نخاستن تو به دلیل کینه تو [لِمَوْجِدَةِ] از جنگ صفین بوده 
قَالَ فَإِنَّا قَدْ کَتَبْنَا فِی الْآفَاقِ نَنْهَى عَنْ ذِکْرِ مَنَاقِبِ عَلِیٍّ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ ع
و ادامه داد که ما در قلمروها ی خود بخشنامه فرستادیم و همگان را از آنکه در مورد علی ع و اهل بیتش سخن برانند ،نهی نمودیم (فرمان به سب آنها دادیم)
فَقَالَ یَا مُعَاوِیَةُ أَ تَنْهَانَا عَنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ
ابن عباس گفت ما را از قرائت  قرآن نهی می کنی؟
فَتَنْهَانَا عَنْ تَأْوِیلِهِ
ابن عباس گفت از تأویل آن ما را نهی می کنی .
 قَالَ نَعَمْ
معاویه گفت: بله 
 قَالَ فَنَقْرَؤُهُ وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا عَنَى اللَّهُ بِهِ
ابن عباس گفت : قرآن را بخوانیم ولی آن معنا که خدا  فرموده بیان نکنیم ؟
 ثُمَّ قَالَ فَأَیُّهُمَا أَوْجَبُ عَلَیْنَا قِرَاءَتُهُ أَوِ الْعَمَلُ بِهِ
ابن عباس گفت: کدامیک بر ما واجب است قرائت قرآن یا عمل به قرآن ؟
قَالَ الْعَمَلُ بِهِ
معاویه گفت : عمل به آن 
 قَالَ کَیْفَ نَعْمَلُ بِهِ وَ لَا نَعْلَمُ مَا عَنَى اللَّهُ
ابن عباس گفت : چگونه به آن عمل کنیم و ندانیم خدا چه فرموده 
 قَالَ سَلْ عَنْ ذَلِکَ مَنْ یَتَأَوَّلُهُ عَلَى غَیْرِ مَا تَتَأَوَّلُهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ 
معاویه گفت: تأویل قرآن را از کسانی که اهل بیت نباشند بپرس
قَالَ اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَ تَأَوَّلُوهُ وَ لَا تَرْوُوا شَیْئاً مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیکُمْ وَ ارْوُوا مَا سِوَى ذَلِک‏
معاویه گفت: «تفسیر بگو و خلاف حقیقت و درو‌غ هم روایت [لَاتَرْوُوا] و معنا مکن، لکن حق نداری دم از فضیلت علی بزنی.»

🔹قرائت آیه اطعام :

ابن عباس گفت: بسیار خوب، لکن گاهی من این آیه شریفه را می‌خوانم: 
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً و اسیراً؛  انسان – ۸ »
از من سؤال می‌کنند: خداوند در این آیه از چه کسانی ستایش می‌کند؟ اگر بگویم آنان علی و اهل بیتش بودند؟!

_ معاویه گفت: «آیات دیگر را از برای مردم تفسیر کن مگر قر‌آن آیه دیگری ندارد؟»

🔹آیه ابلاغ برابر رسالت: 

 ابن عباس گفت: «بسیار خوب، اینک آیه دیگری می‌خوانم و آنگاه این آیه را خواند:
 « یْا ایُّها الرَّسولُ بَلَّغْ ما اُنزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ الّناس ؛  مائده – ۶ »
از من سؤال می‌کنند، پیامبر مامور به ابلاغ چه موضوعی بوده که اگر آنرا ابلاغ نمی‌کرد گویا اصلاً رسالت خود راانجام نداده ؟
آیا جز این است که در غدیر خم پیامبر صلی الله علیه و آله  حضرت علی علیه السلام را معرفی نمود .

_ معاویه گفت: قرآن آیات دیگر دارد آنها را بخوان .

🔹آیه نجوا:

ابن عباس گفت: این آیه شریفه را بشنو:
 « یاایُّهاالذین آمنوا اذا ناجَیْتُمُ الرَّسولَ فَقَدَّموا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَة؛ مجادله – ۱۲ »
از من می‌پرسند: آیا کسی به این آیه شریف عمل نموده؟ اگر بگویم تنها کسی که به این آیه عمل نموده علی (علیه‌السّلام) است و او با اینکه یک دینار بیشتر نداشت، با این حال یک دینار را به ده درهم فروخت و هر گاه می‌خواست با پیامبر نجوا کند، یک درهم صدقه میداد، در این صورت آیه را صحیح تفسیر کرده‌ام و الّا بر خداوند دروغ بسته‌ام و من هرگز جرات آن را ندارم که بر خلاف واقع، قرآن را تفسیر کنم.

_ معاویه گفت: «از آیات دیگر قرآن بخوان.»

🔹آیه لیة‌المبیت:

 ابن عباس خواند:
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشری نَفْسَهُ اَبْتِغاءَ مَرْضات اللهِ، وَاللهُ رَئُوفٌ بالعِبادِ؛ بقره – ۲۰۷ »
از من می‌پرسند: «آن کسی که جان خود را در راه رضایت خدا بذل نمود که بوده؟ 
اگر بگویم آن شخص علی (علیه‌السّلام) بود که در «لیلةالمبیت» بجای پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بستر خوابید تا اینکه آن حضرت بتواند به مدینه هجرت کند، آیه را به نحو حقیقت و واقع تفسیر نموده‌ام والا به خداوند اسناد دروغ داده‌ام.»

✅امام وقتی بخواهد چیزی بداند ،می داند ،ولی اراده نکند نمی‌داند ،حضرت علی علیه السلام نخواست بداند در لیله المبیت چه خواهد شد 

_ معاویه گفت: «قرآن هزاران آیه دارد، آیه دیگری بخوان.

🔹آیه مودت: 

 ابن عباس گفت: این آیه را گوش کن: 
« قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً اِلاّ المَوَدَّةِ فی القُرْبی؛شوری – ۳۲ »
از من سؤال می‌کنند: «ذی القربی» کیانند که محبت آنان در عوض مزد رسالت پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد؟
 من باید بگویم مراد علی علیه السلام و خاندان او هستند.

✅ لازم به ذکر است مودت با محبت فرق دارد .وقتی  به کسی مودت داشته باشی اگر چیزی بگوید عمل می کنی .

🔹آیه تطهیر:

ابن عباس خواند: 
« انَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛  احزاب – ۳۳»
از من می‌پرسند: آنانیکه خداوند هر رجس و پلیدی را از آنها زایل نموده چه کسانی هستند؟ 
اگر بگویم آنان اهل بیت پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستند براستی و درستی سخن گفته‌ام و الّا آیه را به دروغ تفسیر کرده‌ام.

_معاویه گفت: «مگر در قرآن آیه دیگری نیست؟»

🔹آیه مباهله:

ابن عباس این آیه شریفه را خواند: 
« فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَکَ مِنَ العِلْمِ فَقُل ْتَعالَوْ نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُمْ وَ نسائَنا و نسائَکُمْ وَ اَنفُسَنا اَنْفُسَکُمْ، ثٌمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلُ لَّعنَةَ اللهِ عَلَی الکاذِبینَ؛ آل عمران – ۶۱ »
گفت: «از من سؤال می‌کنند: داستان مباهله پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با نصارای نجران که بنا شد در حق هم نفرین کنند تا خداوند دروغگو را از بین ببرد چیست؟ اگر بخواهم طبق واقع تفسیر کنم باید بگویم:
مراد از  
نساء،حضرت فاطمه سلام الله 
ابناء:حسنین علیهما السلام 
نفس:علی علیه السلام می باشد 

_ معاویه گفت: «آیه دیگری بخوان.»

🔹آیه ولایت :

ابن عباس خواند: 
«اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رسوُلُهُ و الَّذینَ آمنوا الذینَ یُقیمون الصَّلوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ؛ مائده – ۵۵ »
پس گفت: «اگر از من بپرسند: آن کسی که بعد از خدا و رسول بر مردم ولایت دارد و دارای این صفت بوده که در حال رکوع نماز زکات داده کیست؟

 اگر بگویم او علی (علیه‌السّلام) است به نحو حقیقت سخن رانده‌ام والا آیه را بر خلاف حقیقت تفسیر کرده‌ام و از من چنین انتظاری نداشته باش»

_ معاویه گفت: «آیه دیگری را برای مردم تفسیر کن، مگر قر‌آن فقط شامل همین آیاتی بود که در شان علی تفسیر کردی؟

🔹آیه انذار: 

ابن عباس گفت: پس این آیه را بشنو 
« اِنَّمااَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ‌هاد؛ رعد – ۷ » 
از من سؤالی می‌شود که تفسیر این آیه چیست؟  «منذر» را که پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد ما شناخته‌ایم 
امّا،‌ هادی امّت را نمی‌شناسیم.

 اگر بگویم مقصود از «هادی امّت» علی (علیه‌السّلام) است براستی سخن گفته‌ام زیرا تمام علماء خاصّه و عامّه این حدیث شریف را از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل نموده‌اند که فرمود: 
«انا المُنْذِرُ و علیٌّ الهادی و بِکَ یا علیُّ یُهْتَدی المُهْتَدوُنَ» 
من ترساننده امّت و علی رهنمای آنان می‌باشد.
 و سپس فرمودند:
 یا علی توسط تو مردم به راه راست هدایت خواهند شد و هر گاه آیه شریفه را خلاف واقع تفسیر کنم گنهکار خواهم بود و من طاقت عقوبت خداوند را ندارم.»

_ معاویه گفت: «مگر قرآن آیات دیگری ندارد که تفسیر کنی؟»

 🔹علی باب علم: 

ابن عباس گفت: بسیار خوب آیه دیگری را گوش کن: 
« قُلْ کَفی بِاللهِ شهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُم وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الکِتابِ؛ رعد – ۴۳ »
مردم از من سؤال می‌کنند: آن کسی که در نزد او علم قرآن بوده چه کسی است؟
 اگر بگویم علی (علیه‌السّلام) است براستی سخن گفته‌ام

 زیرا تمام مفسرین از اهل تسنّن و تشیع نقل کرده‌اند که چون از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال شد: آن کسی که علم قرآن در نزد اوست کیست؟ 
فرمود: علی (علیه‌السّلام) است بعلاوه رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بارها فرمودند:
«انا مدینةُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها، فَمَنْ ارادَ الحِکْمَةَ فَالْیَئْتِها مِنْ بابِها»
«من شهر علم و علی بمنزله باب علم و حکمت است، پس هر کس دانش می‌خواهد باید ابتدا دست به دامن علی (علیه‌السّلام) شود.»

_ معاویه گفت: «از آیات دیگر قرآن قرائت کن.»

🔹آیه اعتصام: 

ابن عباس گفت «این آیه شریفه را می‌خوانم: 
« وَاَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً و لا َتفَرَّقوُا؛ آل عمران – ۱۰۳»
  تفسیر این آیه از من سؤال می‌کنند؛ 
اگر بگویم مقصود از ریسمانی که مردم باید به آن چنگ بزنند تا دچار اختلاف نشوند،اهل بیت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و در راس آنان علی (علیه‌السّلام) است،

 براستی سخن گفته‌ام زیرا خاصّه و عامّه بنحو تواتر این حدیث را از وجود مبارک نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که فرمود:
«اِنی تَرَکْتُ فیکُمْ حَبْلَیْنی،
«به درستی که من دو ریسمان محکم را در بین امّت خود به یادگار می‌گذارم،
 انْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ‌ تَضِلّوا اَبَداً، 
و هر کس به این دو ریسمان محکم چنگ بزند هر‌گز گمراه نمی‌شود،
 وَ عِتْرَتی اهلَ بیتی فَانَّهُما لَنْ یفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْض» 
 و دیگری عترت من است و این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند.»

‌ای معاویه! اگر من آیه را به غیر از این تفسیر کنم بر خلاف حقیقت معنی نموده‌ام و من هرگز چنین نخواهم کرد.
چون قرآن به جز مدح علی آیه ندارد.

✅ ابن عباس این جملات را به معاویه گفت و معاویه با اون همه دشمنی با امیرالمومنین نتوانست یک کلمه حرف بزنه.

⏪ روایت دیگری از عبدالله ابن عباس در فضیلت مولا:

از ابن عبّاس، نقل کرده اند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی حِکْمَتِهِ وَ إلى إبْراهیمَ فی حِلْمِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب» 

هر که مى خواهد دانش آدم و حکمت نوح و بردبارى ابراهیم را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد.

اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایهِ علی بن ابیطالب امیرالمومنین

نامه شصت و ششم

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح نامه ها
۴۰۲/۸/۱۱ . ۱۸ربیع الثانی 

💢 نامه ۶۶ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
نامه شصت و ششم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
44:17 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ إلى عَبْدِاللهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَقَدْ تَقَدَّمَ ذِکْرُهُ بِخِلافِ هَذِهِ الرِّوايَةِ
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْءِ الَّذِي لَمْ يَکُنْ لِيَفُوتَهُ، وَيَحْزَنُ عَلَى الشَّيْءِ الَّذِي لَمْ يَکُنْ لِيُصِيبَهُ، فَلا يَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِکَ مِنْ دُنْيَاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ، وَلَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ. وَلْيَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ، وَأَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ، وَهَمُّکَ فِيمَا بَعْدَ الْمَوْتِ.

نامه اى از آن حضرت (علیه‌السلام) به عبد الله بن عباس و پيش از اين روايت ديگرى از اين نامه را آورديم:
اما بعد، آدمى گاه به چيزى كه سرانجام نصيب او خواهد شد، شادمان مى شود. و گاه بر چيزى كه مقدر نشده كه به او برسد، غمگين مى گردد. پس نبايد بهترين چيزى كه در اين دنيا بدان نايل مى آيى، رسيدن به لذتى يا فرو نشاندن كينه اى باشد، بلكه بايد خاموش كردن باطلى بود يا زنده كردن حقى. بايد شادمانى تو به سبب چيزهايى باشد كه پيشاپيش براى آخرتت فرستاده اى و اندوه و دريغ تو، بر آنچه در اين دنيا به جاى مى گذارى. و بايد كه همه همّ تو منحصر به امور پس از مرگ باشد.

⭕️و من کتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن العباس و قد تقدّم ذکرُه بخلاف هذه الروایة:
این نامه خطاب به عبدالله بن عباس می باشد و همانطور که سید رضی رضوان الله تعالی علیه بیان نموده،  این نامه با نامه ۲۲ نهج البلاغه شباهت زیادی دارد.

🟣 شان نزول به طور تفصیلی در نامه ۲۲ ذکر شد، عبدالله بن عباس از جانب امیرالمومنین برای امیرالحاج انتخاب شد. ابن عباس زیاد بن ابیه را به عنوان مسئول مسائل مالی و ابوالاسود دوئلی را به عنوان جانشین در برگزاری نماز انتخاب کرد و خود عازم حج شد.

_ بین این دو مسئول اختلافی به وجود آمد، وقتی ابن عباس از سفر برگشت زیاد ابن ابیه ماجرا را تعریف کرد و عبدالله بن عباس هم ابوالاسود را توبیخ کرد.

_ ابوالاسود نامه ای به حضرت نوشت و گفت ابن عباس مقداری مال را از بیت المال برداشته است و حضرت هم به ابن عباس نامه نوشت که شفاف سازی مالی کند.

_ ابن عباس از نامه حضرت دلگیر شد و گفت دیگر مسئولیت قبول نمی کند.
حضرت این نامه (که شبیه نامه ۲۲ هست) را برای او نوشت. 

_ خود او میگوید:
«ما انتفعتُ بکلام بعد کلام رسول الله صلى اللّه علیه و آله، کإنتفاعی بهذا الکلام!»
«آنقدر که من از این کلام استفاده نمودم بعد  از سخنان رسول الله صلی الله علیه و آله  از هیچ سخن و مطلبی استفاده نبرده بردم .»

✅ لازم به ذکر است که به تحلیل برخی محققان، شاید همه این اتهامات به ابن عباس و نامه ابوالاسود جعلی و دروغین باشد و از طرف دوستان معاویه ارسال شده باشد برای تضعیف چهره ابن عباس.

💠أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ [الْعَبْدَ] الْمَرْءَ لَیَفْرَحُ بِالشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ
انسان گاهی به چیزی که قرار نبود از او گرفته شود  و از آن بی بهره بماند[لِیَفُوتَهُ] خوشحال می شود [لَیَفْرَحُ]

💠 وَ یَحْزَنُ عَلَى الشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ؛ 
و به خاطر چیزی که قرار نبود به او برسد ،تأسف می خورد .

🟤 در حدیث داریم « لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن‏.»
در نظام خلقت بعضی امور در اختیار انسان است و برخی امور از اختیار انسان خارج است.
 میفرماید شما وظیفه تان را انجام دهید ولی از اینکه چه اتفاقی می افتد هیچ نگرانی نداشته باشید.

🟣 مغازه دار وظیفه دارد اول صبح مغازه اش را باز کند و شرایط را برای کسب روزی فراهم کند.
حال اگر کسی سراغ او آمد و خرید کرد که نیاز به خوشحالی آنچنانی ندارد چرا که در تقدیرات الهی مقدر شده بود در چنین ساعتی فلان مقدار به او برسد. 
و اگر کسی برای خرید نیامد نباید ناراحت شود چون بنا نبوده چنین چیزی به او برسد.

🟤 انسان از اینکه رئیس بیمارستان نشد ناراحت نمی شود چون اصلا پزشک نیست که به این مقام برسد، 
هر چیزی در عالم همین گونه است . 
اگر رسیدیم برای چه مستی؟ در حالی که بنایی بر نرسیدن نبوده.
اگر نرسیدیم برای چه افسرگی؟ در حالی که بنا نبوده برسیم.
به این حالت، حالت تسلیم و رضا‌،می گویند .

💠 فَلَا یَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِی نَفْسِکَ مِنْ دُنْیَاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَیْظٍقٍّ
مبادا [فَلَایَکُنْ] بیشترین چیزی که از دنیا به انسان می رسد،[مَا نِلْتَ] رسیدن به لذت (انواع خوراکی ،شهوت یا …) یا انتقام جویی و خنک کردن دل باشد .

🟢 انسان در دنیا دنبال لذت است، گاهی این لذت از طریق خوراکی های رنگارنگ به دست می آید، گاهی از طریق رسیدن به پست و مقام یا شهرت و …
گاهی این لذت از طریق انتقام جویی و خنک کردن دل حاصل میشود.
حضرت فرمود بالاخره انسان لذت های مشروع میخواهد، نشاط در زندگی مهم است ولی این امور نباید بالاترین هدف انسان باشند.
در زندگی هدف های بالاتری هست که این امور باید مقدمه آنها باشند.

🟣 پیامبر : َ مَنْ کَثُرَ عَفْوُهُ مُدَّ فِی عُمُرِهِ 
یکی از آثار عفو و انتقام نگرفتن، طولانی شدن عمر است .

💠 وَ لَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ [وَ] أَوْ إِحْیَاءُ 
باید بیشترین بهره تو از دنیا خاموش  کردن [إِطْفَاءُ] باطل و زنده کردن حق باشد.
انسان باید استعدادها را در مسیر درست مصرف کند.
ما چرا عمرمان را صرف انتقام های شخصی کنیم در حالی که میتوانیم “انتقام های اجتماعی” بگیریم.

🟠 وقتی کسی به جمعی ظلم میکند، ما باید دست به دست هم بدهیم و او را سر جایش بنشانیم، این هم به نحوی تشفی خاطر است، انتقام است ولی انتقامی که جنبه عمومی دارد.

🟡 حضرت علی علیه السلام فرمودند من دنبال خلافت نیستم به این دلیل که صرفا به من ظلم شد ولی جایی که به جامعه ظلم شود سکوت نمی کنم  .این انتقامجویی عمومی از خلفا است 
درخطبه ۳۳ فرمود: 
وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا
این نعلین کهنه برای من از حکومت با ارزش تر است مگر آنکه بتوانم حقی را زنده کنم یا باطلی را از بین ببرم .

💠 وَ لْیَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ
خوشحالی جایی معنا دارد که چیزی برای انسان پایدار باشد، آنچه انسان پیش میفرستد چون مربوط به قیامت و ابدیت او میشود جای خوشحالی دارد، 
سر بلندی انسان به آن است که از استعدادها به درستی استفاده کرده باشد و همه را برای روز معاد ذخیره کرده باشد.

🟠 در خطبه ۱۹۰ فرمود : 
وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ وأَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ
قبل از حلول مرگ برای مرگ آماده شوید . اسباب و وسایل این مهمانی را قبل  از وارد شدن ، نزول مهمان عزیز ( مرگ) آماده کنید

💠وَ أَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ 
و ناراحتی تو به خاطر آنچه باشد که باقی گذاشته ای
هم به معنای گناهان و اشتباهاتی است که انسان در طول عمر انجام داده، و نام بدی است که از خود باقی گذاشته.
هم به معنای مال و ثروتی است که باقی گذاشته ولی با آن آخرتش را آباد نکرده است.

💠وَ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْتِ 
باید تمام همت  صرف آخرت شود
 آنچه اهمیت دارد قیامت است، باید همت ما متناسب با اهمیت امور باشد.

⏪ مناظره ابن عباس با معاویه در مورد آیات فضیلت علی علیه السلام :

مرحوم مجلسی در بحار الانوار ج۴۴ ص۱۲۴ آورده که :
قَدِمَ مُعَاوِیَةُ بْنُ أَبِی سُفْیَانَ حَاجّاً فِی خِلَافَتِهِ
معاویه لعنه الله در زمان خلافتش به مدینه آمد 
فَاسْتَقْبَلَهُ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَنَظَرَ فَإِذَا الَّذِینَ اسْتَقْبَلُوهُ مَا مِنْهُمْ إِلَّا قُرَشِیّ
مردم به استقبال او آمدند ولی هیچ مهاجر و انصاری بین مستقبلین نبودند .
فَلَمَّا نَزَلَ قَال‏ مَا فَعَلَتِ الْأَنْصَارُ وَ مَا بَالُهُمْ لَمْ یَسْتَقْبِلُونِی
گفت: چرا از صحابی پیامبر کسی نیست و همه قوم و خویش من هستند .
قِیلَ لَهُ إِنَّهُمْ مُحْتَاجُونَ لَیْسَ لَهُمْ دَوَابُّ
پاسخ داده شد:صحابی پیامبر صلی آله علیه و آله در سختی گرفتار شده اند حتی یک شتر[دَوَابُّ] برای رفت و آمد ندارند 
 فَقَالَ مُعَاوِیَةُ وَ أَیْنَ نَوَاضِحُهُمْ
معاویه گفت با چه از چاه  آب می کشند؟
شترهای آبکش [نَوَاضِحُهُمْ] کجاست
فَقَالَ قَیْسُ بْنُ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ وَ کَانَ سَیِّدَ الْأَنْصَارِ وَ ابْنَ سَیِّدِهَا أَفْنَوْهَا یَوْمَ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ مَا بَعْدَهُمَا مِنْ مَشَاهِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص حِینَ ضَرَبُوکَ 
پاسخ به او داده شد که در جنگ با تو و پدرانت ،همه شأن کشته شدند .
ثُمَّ إِنَّ مُعَاوِیَةَ مَرَّ بِحَلْقَةٍ مِنْ قُرَیْشٍ فَلَمَّا رَأَوْهُ قَامُوا غَیْرَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ
معاویه به جمع قریش رفت  مردم به پای او برخاستند ولی عبدالله بن عباس بر نخاست
 فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا مَنَعَکَ مِنَ الْقِیَامِ کَمَا قَامَ أَصْحَابُکَ إِلَّا لِمَوْجِدَةِ 
معاویه به او گفت :چرا برنخاستی ؟ بر نخاستن تو به دلیل کینه تو [لِمَوْجِدَةِ] از جنگ صفین بوده 
قَالَ فَإِنَّا قَدْ کَتَبْنَا فِی الْآفَاقِ نَنْهَى عَنْ ذِکْرِ مَنَاقِبِ عَلِیٍّ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ ع
و ادامه داد که ما در قلمروها ی خود بخشنامه فرستادیم و همگان را از آنکه در مورد علی ع و اهل بیتش سخن برانند ،نهی نمودیم (فرمان به سب آنها دادیم)
فَقَالَ یَا مُعَاوِیَةُ أَ تَنْهَانَا عَنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ
ابن عباس گفت ما را از قرائت  قرآن نهی می کنی؟
فَتَنْهَانَا عَنْ تَأْوِیلِهِ
ابن عباس گفت از تأویل آن ما را نهی می کنی .
 قَالَ نَعَمْ
معاویه گفت: بله 
 قَالَ فَنَقْرَؤُهُ وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا عَنَى اللَّهُ بِهِ
ابن عباس گفت : قرآن را بخوانیم ولی آن معنا که خدا  فرموده بیان نکنیم ؟
 ثُمَّ قَالَ فَأَیُّهُمَا أَوْجَبُ عَلَیْنَا قِرَاءَتُهُ أَوِ الْعَمَلُ بِهِ
ابن عباس گفت: کدامیک بر ما واجب است قرائت قرآن یا عمل به قرآن ؟
قَالَ الْعَمَلُ بِهِ
معاویه گفت : عمل به آن 
 قَالَ کَیْفَ نَعْمَلُ بِهِ وَ لَا نَعْلَمُ مَا عَنَى اللَّهُ
ابن عباس گفت : چگونه به آن عمل کنیم و ندانیم خدا چه فرموده 
 قَالَ سَلْ عَنْ ذَلِکَ مَنْ یَتَأَوَّلُهُ عَلَى غَیْرِ مَا تَتَأَوَّلُهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ 
معاویه گفت: تأویل قرآن را از کسانی که اهل بیت نباشند بپرس
قَالَ اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَ تَأَوَّلُوهُ وَ لَا تَرْوُوا شَیْئاً مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیکُمْ وَ ارْوُوا مَا سِوَى ذَلِک‏
معاویه گفت: «تفسیر بگو و خلاف حقیقت و درو‌غ هم روایت [لَاتَرْوُوا] و معنا مکن، لکن حق نداری دم از فضیلت علی بزنی.»

🔹قرائت آیه اطعام :

ابن عباس گفت: بسیار خوب، لکن گاهی من این آیه شریفه را می‌خوانم: 
«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً و اسیراً؛  انسان – ۸ »
از من سؤال می‌کنند: خداوند در این آیه از چه کسانی ستایش می‌کند؟ اگر بگویم آنان علی و اهل بیتش بودند؟!

_ معاویه گفت: «آیات دیگر را از برای مردم تفسیر کن مگر قر‌آن آیه دیگری ندارد؟»

🔹آیه ابلاغ برابر رسالت: 

 ابن عباس گفت: «بسیار خوب، اینک آیه دیگری می‌خوانم و آنگاه این آیه را خواند:
 « یْا ایُّها الرَّسولُ بَلَّغْ ما اُنزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ الّناس ؛  مائده – ۶ »
از من سؤال می‌کنند، پیامبر مامور به ابلاغ چه موضوعی بوده که اگر آنرا ابلاغ نمی‌کرد گویا اصلاً رسالت خود راانجام نداده ؟
آیا جز این است که در غدیر خم پیامبر صلی الله علیه و آله  حضرت علی علیه السلام را معرفی نمود .

_ معاویه گفت: قرآن آیات دیگر دارد آنها را بخوان .

🔹آیه نجوا:

ابن عباس گفت: این آیه شریفه را بشنو:
 « یاایُّهاالذین آمنوا اذا ناجَیْتُمُ الرَّسولَ فَقَدَّموا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَة؛ مجادله – ۱۲ »
از من می‌پرسند: آیا کسی به این آیه شریف عمل نموده؟ اگر بگویم تنها کسی که به این آیه عمل نموده علی (علیه‌السّلام) است و او با اینکه یک دینار بیشتر نداشت، با این حال یک دینار را به ده درهم فروخت و هر گاه می‌خواست با پیامبر نجوا کند، یک درهم صدقه میداد، در این صورت آیه را صحیح تفسیر کرده‌ام و الّا بر خداوند دروغ بسته‌ام و من هرگز جرات آن را ندارم که بر خلاف واقع، قرآن را تفسیر کنم.

_ معاویه گفت: «از آیات دیگر قرآن بخوان.»

🔹آیه لیة‌المبیت:

 ابن عباس خواند:
«وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشری نَفْسَهُ اَبْتِغاءَ مَرْضات اللهِ، وَاللهُ رَئُوفٌ بالعِبادِ؛ بقره – ۲۰۷ »
از من می‌پرسند: «آن کسی که جان خود را در راه رضایت خدا بذل نمود که بوده؟ 
اگر بگویم آن شخص علی (علیه‌السّلام) بود که در «لیلةالمبیت» بجای پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بستر خوابید تا اینکه آن حضرت بتواند به مدینه هجرت کند، آیه را به نحو حقیقت و واقع تفسیر نموده‌ام والا به خداوند اسناد دروغ داده‌ام.»

✅امام وقتی بخواهد چیزی بداند ،می داند ،ولی اراده نکند نمی‌داند ،حضرت علی علیه السلام نخواست بداند در لیله المبیت چه خواهد شد 

_ معاویه گفت: «قرآن هزاران آیه دارد، آیه دیگری بخوان.

🔹آیه مودت: 

 ابن عباس گفت: این آیه را گوش کن: 
« قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ اَجْراً اِلاّ المَوَدَّةِ فی القُرْبی؛شوری – ۳۲ »
از من سؤال می‌کنند: «ذی القربی» کیانند که محبت آنان در عوض مزد رسالت پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد؟
 من باید بگویم مراد علی علیه السلام و خاندان او هستند.

✅ لازم به ذکر است مودت با محبت فرق دارد .وقتی  به کسی مودت داشته باشی اگر چیزی بگوید عمل می کنی .

🔹آیه تطهیر:

ابن عباس خواند: 
« انَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛  احزاب – ۳۳»
از من می‌پرسند: آنانیکه خداوند هر رجس و پلیدی را از آنها زایل نموده چه کسانی هستند؟ 
اگر بگویم آنان اهل بیت پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هستند براستی و درستی سخن گفته‌ام و الّا آیه را به دروغ تفسیر کرده‌ام.

_معاویه گفت: «مگر در قرآن آیه دیگری نیست؟»

🔹آیه مباهله:

ابن عباس این آیه شریفه را خواند: 
« فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَکَ مِنَ العِلْمِ فَقُل ْتَعالَوْ نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَکُمْ وَ نسائَنا و نسائَکُمْ وَ اَنفُسَنا اَنْفُسَکُمْ، ثٌمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلُ لَّعنَةَ اللهِ عَلَی الکاذِبینَ؛ آل عمران – ۶۱ »
گفت: «از من سؤال می‌کنند: داستان مباهله پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با نصارای نجران که بنا شد در حق هم نفرین کنند تا خداوند دروغگو را از بین ببرد چیست؟ اگر بخواهم طبق واقع تفسیر کنم باید بگویم:
مراد از  
نساء،حضرت فاطمه سلام الله 
ابناء:حسنین علیهما السلام 
نفس:علی علیه السلام می باشد 

_ معاویه گفت: «آیه دیگری بخوان.»

🔹آیه ولایت :

ابن عباس خواند: 
«اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رسوُلُهُ و الَّذینَ آمنوا الذینَ یُقیمون الصَّلوهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاهَ وَهُمْ راکِعُونَ؛ مائده – ۵۵ »
پس گفت: «اگر از من بپرسند: آن کسی که بعد از خدا و رسول بر مردم ولایت دارد و دارای این صفت بوده که در حال رکوع نماز زکات داده کیست؟

 اگر بگویم او علی (علیه‌السّلام) است به نحو حقیقت سخن رانده‌ام والا آیه را بر خلاف حقیقت تفسیر کرده‌ام و از من چنین انتظاری نداشته باش»

_ معاویه گفت: «آیه دیگری را برای مردم تفسیر کن، مگر قر‌آن فقط شامل همین آیاتی بود که در شان علی تفسیر کردی؟

🔹آیه انذار: 

ابن عباس گفت: پس این آیه را بشنو 
« اِنَّمااَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ‌هاد؛ رعد – ۷ » 
از من سؤالی می‌شود که تفسیر این آیه چیست؟  «منذر» را که پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) باشد ما شناخته‌ایم 
امّا،‌ هادی امّت را نمی‌شناسیم.

 اگر بگویم مقصود از «هادی امّت» علی (علیه‌السّلام) است براستی سخن گفته‌ام زیرا تمام علماء خاصّه و عامّه این حدیث شریف را از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل نموده‌اند که فرمود: 
«انا المُنْذِرُ و علیٌّ الهادی و بِکَ یا علیُّ یُهْتَدی المُهْتَدوُنَ» 
من ترساننده امّت و علی رهنمای آنان می‌باشد.
 و سپس فرمودند:
 یا علی توسط تو مردم به راه راست هدایت خواهند شد و هر گاه آیه شریفه را خلاف واقع تفسیر کنم گنهکار خواهم بود و من طاقت عقوبت خداوند را ندارم.»

_ معاویه گفت: «مگر قرآن آیات دیگری ندارد که تفسیر کنی؟»

 🔹علی باب علم: 

ابن عباس گفت: بسیار خوب آیه دیگری را گوش کن: 
« قُلْ کَفی بِاللهِ شهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُم وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الکِتابِ؛ رعد – ۴۳ »
مردم از من سؤال می‌کنند: آن کسی که در نزد او علم قرآن بوده چه کسی است؟
 اگر بگویم علی (علیه‌السّلام) است براستی سخن گفته‌ام

 زیرا تمام مفسرین از اهل تسنّن و تشیع نقل کرده‌اند که چون از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال شد: آن کسی که علم قرآن در نزد اوست کیست؟ 
فرمود: علی (علیه‌السّلام) است بعلاوه رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بارها فرمودند:
«انا مدینةُ العِلْمِ وَ عَلیٌّ بابُها، فَمَنْ ارادَ الحِکْمَةَ فَالْیَئْتِها مِنْ بابِها»
«من شهر علم و علی بمنزله باب علم و حکمت است، پس هر کس دانش می‌خواهد باید ابتدا دست به دامن علی (علیه‌السّلام) شود.»

_ معاویه گفت: «از آیات دیگر قرآن قرائت کن.»

🔹آیه اعتصام: 

ابن عباس گفت «این آیه شریفه را می‌خوانم: 
« وَاَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً و لا َتفَرَّقوُا؛ آل عمران – ۱۰۳»
  تفسیر این آیه از من سؤال می‌کنند؛ 
اگر بگویم مقصود از ریسمانی که مردم باید به آن چنگ بزنند تا دچار اختلاف نشوند،اهل بیت پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و در راس آنان علی (علیه‌السّلام) است،

 براستی سخن گفته‌ام زیرا خاصّه و عامّه بنحو تواتر این حدیث را از وجود مبارک نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که فرمود:
«اِنی تَرَکْتُ فیکُمْ حَبْلَیْنی،
«به درستی که من دو ریسمان محکم را در بین امّت خود به یادگار می‌گذارم،
 انْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ‌ تَضِلّوا اَبَداً، 
و هر کس به این دو ریسمان محکم چنگ بزند هر‌گز گمراه نمی‌شود،
 وَ عِتْرَتی اهلَ بیتی فَانَّهُما لَنْ یفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْض» 
 و دیگری عترت من است و این دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند.»

‌ای معاویه! اگر من آیه را به غیر از این تفسیر کنم بر خلاف حقیقت معنی نموده‌ام و من هرگز چنین نخواهم کرد.
چون قرآن به جز مدح علی آیه ندارد.

✅ ابن عباس این جملات را به معاویه گفت و معاویه با اون همه دشمنی با امیرالمومنین نتوانست یک کلمه حرف بزنه.

⏪ روایت دیگری از عبدالله ابن عباس در فضیلت مولا:

از ابن عبّاس، نقل کرده اند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:
«مَنْ أرادَ أنْ یَنْظُرَ إلى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ إلى نُوح فی حِکْمَتِهِ وَ إلى إبْراهیمَ فی حِلْمِهِ، فَلْیَنْظُرْ إلى عَلیِّ بْنِ أبی طالِب» 

هر که مى خواهد دانش آدم و حکمت نوح و بردبارى ابراهیم را ببیند، على بن ابى طالب را بنگرد.

اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایهِ علی بن ابیطالب امیرالمومنین

error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.