ممنون از صبر و شکیبایی شما...

خطبه پنجاه و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم 

💢 خطبه ۵۷ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
خطبه پنجاه و هفتم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
26:33 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|
من كلام له (علیه السلام) في صفة رجل مذموم ثم في فضله هو (علیه السلام): 
أَمَّا إِنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ مَا يَجِدُ وَ يَطْلُبُ مَا لَا يَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ. أَلَا وَ إِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّي، فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي فَإِنَّهُ لِي زَكَاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ؛ وَ أَمَّا الْبَرَاءَةُ، فَلَا تَتَبَرَّءُوا مِنِّي، فَإِنِّي وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به اصحاب خود:
بدانيد كه پس از من مردى پرخوار و شكم پرست بر شما چيره خواهد شد، كه هر چه به چنگش افتد بخورد و هر چه نيابد طلب كند. بكشيدش. ولى هرگز نتوانيد. از شما مى خواهد كه مرا دشنام دهيد و ناسزا گوييد و از من بيزارى جوييد. اما دشنام و ناسزا بگوييد. زيرا براى من مايه پاكى است و هم سبب رهايى شما از مرگ. اما بيزارى، از من بيزارى مجوييد كه من بر فطرت اسلام زاده شده ام و به ايمان و هجرت بر ديگران سبقت گرفته ام. 

 پیش بینی امیرالمومنین در دوران بعد از خود چه اتفاقی خواهد افتاد و حکومت بدست چه شخصی می افتد.
از تلختربن جملات حضرت و بسیار درد ناک .

یکی از راههای شناخت امام معجزه است و یکی از انواع آن علم غیب است. که در آینده بطور کامل بوقوع می پیوندد.
یکی از مواردی که پیشگویی می کنند: 
بدانبد بعد از مدت کوتاهی شخصی بر شما غالب و پیروز میشود‌ با چنین صفاتی: 

🔷اَما اِنهُ سَیَظهَرُ علیکم بعدیٖ رجلٌ رَحبُ البُلعُوم مُندَحِقٌُ البَطن
بدرستیکه مشاهده می کنم ،بقطع یقین می گویم:  مردی حلقوم گشاد [ رحب البلغوم]
شکم برآمده [مندحق]بر شما پیروز میگردد.

معنای لغوی : معاویه پرخوری داشت از خوردن خسته میشد اما سیر نمیشد.
واین نفرین را پیامبر بر او کرد.
روز ی فرستاد دنبال معاویه. نیامد سه بار تکرار شدهر سه بار به بهانه غذا خوردن نیامد فرمود: 
خدایا هیچگاه او را سیر نکن. 

معنای کنایی: اشاره میکند به حب گسترش حکومت ، 
معاویه حرص زیادی داشت به کشور گشایی و حکومت بر منطقه جغرافیایی، و یکی از دلایل در افتادن با حضرت همین بود.

🔷  یَأ کلُ ما یَجِد و یَطلبُ ما لا یَجد
آنچه را که در دسترس بود می خورد و آنچه که در دسترس نبود فریاد میزد و آنرا طلب می کرد.
این جملات را بعنوان مذمت معاویه بیان می کند.
و مذمت هر کسی که چنین صفتی داشته باشد.
آنچه که در اختیار ست استفاده و آنچه که نیست ، از هر طریق و با ذلت آن را بدست آورد.و به داشته ها قانع نباشد.
  «صفت معاویه ایست» 
 
🔷فاقتُلوهُ ولن تَقتُلوه 
معاویه واجب القتل است اورا بکشید اما میدانم که او را نخواهید کشت.

✳️ دلیل واجب القتل !!
– روایت صحیح پیامبر که حجت شرعی هم دارد فرمود: هر زمان معاویه بر منبر من نشست حکومت بدست گرفت و مردم را امر و نهی کرد او را بکشید.

– ادله دیگر: بحث سباب النبی است
کسی پیامبر و امام معصوم را با اراده و اختیار خود سبب کند‌
معاویه لعن و نفرین را گسترش داد بمدت چهل سال بر منبرها و قبل از نماز سب را رایج کرده بود.

–  آفساد فی الارض و قاتل بودن هزاران نفر و یاران حضرت از جمله مالک.
همه دلایل واجب القتل بودن معاویه است.

🔷اَلا و اِنَّهُ سَیَأمُرُکم بِسَبّیِ والبَراءَةِ منّی 
بدانید بزودی شما را امر میکند به سب کردن . و بیزاری جستن از علی.

تفاوت این دو؟!
لعن ، دور شدن از لطف و رحمت است ،
سب ، ناسزا و فحش دادن است.
که معاویه آنرا بخشنامه کرده بود واکر قبل از نماز فراموش میشد نماز را اعاده میکردند چون باطل بود.

🔷اَمَّا السَّبُ فَسُبونّی فاِنَّهُ لی زَکاةٌ ولکن نَجاةٌ
اگر شرایط برشما تنگ و سخت شد از روی تقیه مرا دشنام بدهید [ فیسبونی]
این دشنام دادن سبب رشد و ترقی من میشود [ زکاة] وباعث نجات شما می گردد.
زکات مال هم ، چنین سبب برکت ، فزونی و رشد می گردد.

✳️مروان بن حکم میگوید: 
ما مجاهدت و عظمت علی را می دانستیم ، عاملی که باعث لعن شد این بود: 
ما دنبال حکومت بودیم. دقت کردیم ،
 در هر جایی که علی باشد معاویه بها و ارزشی ندارد.
برای بزرگ کردن خود علی را کوچک کردیم.
« اِنه لا یَستَقیمُ لنَا الاَمر الا بذالک » 
به هیچ طریقی نمی توانستیم به حکومت برسیم مگر علی را از چشم مردم بیندازیم.

دشمن ماهم دنبال اینست؛ رهبری ، نظام ، خدمات، پیشرفت ، را از چشم مردم بیندازد.
برای بزرگ کردن خود، باید خوب‌ها را تضعیف کنند. 
علی که پایین آمد، دیگران بالا می‌روند.

🔷و اَمَّا البرائَةُ فلا تَتَّبَرَّأُوا منّی 
اگر امر شدید به برائت جستن از من ، ازمن تبری نکنید [ لا تتبروا]

ناسزا گفتن به یک شخص است .
اما برائت از شخصیت یک فرد است.
شخصیت علی ، توحید ، دین ، اعتقادات است.
برائت از علی ، برائت از پیغمبر و ایمان و توحید است.

عدم برائت از علی به سه دلیل

🔷فاِنی وُلِدتُ الفِطرةِ و سبقَت الیَ للایمانِ وَالهِجرَه
– من بر فطرت توحیدی زاده شدم [ فطره]
– من اولین سبقه ایمان و اسلام دارم[ سبقت]
– اولین هجرت را دارم [ هحره]

کسی که فطرت پاک توحیدی دارد.
  و ایمان او اول،  چه از جهت زمان و چه از جهت رتبه کسی جز علی نیست . برائت از او برائت از ایمان است.

فضای کلی مسلمان‌های صدر با فضای حاکم بر مسلمان‌های زمان حکومت خود مقایسه می کند.و بسیار تفاوت است .
بعد از سی سال بعد پیغمبر چنان زمان دگرگون شده که هیچ مشابهتی به مسلمان ابتدایی نیست و اگر به آن سیره و روش عمل نشود شکست قطعی و حتمی ست.

اللهم انصر علی مَن عادانا

خطبه پنجاه و هفتم

خطبه پنجاه و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم 

💢 خطبه ۵۷ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
خطبه پنجاه و هفتم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
26:33 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|
من كلام له (علیه السلام) في صفة رجل مذموم ثم في فضله هو (علیه السلام): 
أَمَّا إِنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ مَا يَجِدُ وَ يَطْلُبُ مَا لَا يَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ وَ لَنْ تَقْتُلُوهُ. أَلَا وَ إِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَ الْبَرَاءَةِ مِنِّي، فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي فَإِنَّهُ لِي زَكَاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ؛ وَ أَمَّا الْبَرَاءَةُ، فَلَا تَتَبَرَّءُوا مِنِّي، فَإِنِّي وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ وَ سَبَقْتُ إِلَى الْإِيمَانِ وَ الْهِجْرَةِ.
سخنى از آن حضرت (ع) در خطاب به اصحاب خود:
بدانيد كه پس از من مردى پرخوار و شكم پرست بر شما چيره خواهد شد، كه هر چه به چنگش افتد بخورد و هر چه نيابد طلب كند. بكشيدش. ولى هرگز نتوانيد. از شما مى خواهد كه مرا دشنام دهيد و ناسزا گوييد و از من بيزارى جوييد. اما دشنام و ناسزا بگوييد. زيرا براى من مايه پاكى است و هم سبب رهايى شما از مرگ. اما بيزارى، از من بيزارى مجوييد كه من بر فطرت اسلام زاده شده ام و به ايمان و هجرت بر ديگران سبقت گرفته ام. 

 پیش بینی امیرالمومنین در دوران بعد از خود چه اتفاقی خواهد افتاد و حکومت بدست چه شخصی می افتد.
از تلختربن جملات حضرت و بسیار درد ناک .

یکی از راههای شناخت امام معجزه است و یکی از انواع آن علم غیب است. که در آینده بطور کامل بوقوع می پیوندد.
یکی از مواردی که پیشگویی می کنند: 
بدانبد بعد از مدت کوتاهی شخصی بر شما غالب و پیروز میشود‌ با چنین صفاتی: 

🔷اَما اِنهُ سَیَظهَرُ علیکم بعدیٖ رجلٌ رَحبُ البُلعُوم مُندَحِقٌُ البَطن
بدرستیکه مشاهده می کنم ،بقطع یقین می گویم:  مردی حلقوم گشاد [ رحب البلغوم]
شکم برآمده [مندحق]بر شما پیروز میگردد.

معنای لغوی : معاویه پرخوری داشت از خوردن خسته میشد اما سیر نمیشد.
واین نفرین را پیامبر بر او کرد.
روز ی فرستاد دنبال معاویه. نیامد سه بار تکرار شدهر سه بار به بهانه غذا خوردن نیامد فرمود: 
خدایا هیچگاه او را سیر نکن. 

معنای کنایی: اشاره میکند به حب گسترش حکومت ، 
معاویه حرص زیادی داشت به کشور گشایی و حکومت بر منطقه جغرافیایی، و یکی از دلایل در افتادن با حضرت همین بود.

🔷  یَأ کلُ ما یَجِد و یَطلبُ ما لا یَجد
آنچه را که در دسترس بود می خورد و آنچه که در دسترس نبود فریاد میزد و آنرا طلب می کرد.
این جملات را بعنوان مذمت معاویه بیان می کند.
و مذمت هر کسی که چنین صفتی داشته باشد.
آنچه که در اختیار ست استفاده و آنچه که نیست ، از هر طریق و با ذلت آن را بدست آورد.و به داشته ها قانع نباشد.
  «صفت معاویه ایست» 
 
🔷فاقتُلوهُ ولن تَقتُلوه 
معاویه واجب القتل است اورا بکشید اما میدانم که او را نخواهید کشت.

✳️ دلیل واجب القتل !!
– روایت صحیح پیامبر که حجت شرعی هم دارد فرمود: هر زمان معاویه بر منبر من نشست حکومت بدست گرفت و مردم را امر و نهی کرد او را بکشید.

– ادله دیگر: بحث سباب النبی است
کسی پیامبر و امام معصوم را با اراده و اختیار خود سبب کند‌
معاویه لعن و نفرین را گسترش داد بمدت چهل سال بر منبرها و قبل از نماز سب را رایج کرده بود.

–  آفساد فی الارض و قاتل بودن هزاران نفر و یاران حضرت از جمله مالک.
همه دلایل واجب القتل بودن معاویه است.

🔷اَلا و اِنَّهُ سَیَأمُرُکم بِسَبّیِ والبَراءَةِ منّی 
بدانید بزودی شما را امر میکند به سب کردن . و بیزاری جستن از علی.

تفاوت این دو؟!
لعن ، دور شدن از لطف و رحمت است ،
سب ، ناسزا و فحش دادن است.
که معاویه آنرا بخشنامه کرده بود واکر قبل از نماز فراموش میشد نماز را اعاده میکردند چون باطل بود.

🔷اَمَّا السَّبُ فَسُبونّی فاِنَّهُ لی زَکاةٌ ولکن نَجاةٌ
اگر شرایط برشما تنگ و سخت شد از روی تقیه مرا دشنام بدهید [ فیسبونی]
این دشنام دادن سبب رشد و ترقی من میشود [ زکاة] وباعث نجات شما می گردد.
زکات مال هم ، چنین سبب برکت ، فزونی و رشد می گردد.

✳️مروان بن حکم میگوید: 
ما مجاهدت و عظمت علی را می دانستیم ، عاملی که باعث لعن شد این بود: 
ما دنبال حکومت بودیم. دقت کردیم ،
 در هر جایی که علی باشد معاویه بها و ارزشی ندارد.
برای بزرگ کردن خود علی را کوچک کردیم.
« اِنه لا یَستَقیمُ لنَا الاَمر الا بذالک » 
به هیچ طریقی نمی توانستیم به حکومت برسیم مگر علی را از چشم مردم بیندازیم.

دشمن ماهم دنبال اینست؛ رهبری ، نظام ، خدمات، پیشرفت ، را از چشم مردم بیندازد.
برای بزرگ کردن خود، باید خوب‌ها را تضعیف کنند. 
علی که پایین آمد، دیگران بالا می‌روند.

🔷و اَمَّا البرائَةُ فلا تَتَّبَرَّأُوا منّی 
اگر امر شدید به برائت جستن از من ، ازمن تبری نکنید [ لا تتبروا]

ناسزا گفتن به یک شخص است .
اما برائت از شخصیت یک فرد است.
شخصیت علی ، توحید ، دین ، اعتقادات است.
برائت از علی ، برائت از پیغمبر و ایمان و توحید است.

عدم برائت از علی به سه دلیل

🔷فاِنی وُلِدتُ الفِطرةِ و سبقَت الیَ للایمانِ وَالهِجرَه
– من بر فطرت توحیدی زاده شدم [ فطره]
– من اولین سبقه ایمان و اسلام دارم[ سبقت]
– اولین هجرت را دارم [ هحره]

کسی که فطرت پاک توحیدی دارد.
  و ایمان او اول،  چه از جهت زمان و چه از جهت رتبه کسی جز علی نیست . برائت از او برائت از ایمان است.

فضای کلی مسلمان‌های صدر با فضای حاکم بر مسلمان‌های زمان حکومت خود مقایسه می کند.و بسیار تفاوت است .
بعد از سی سال بعد پیغمبر چنان زمان دگرگون شده که هیچ مشابهتی به مسلمان ابتدایی نیست و اگر به آن سیره و روش عمل نشود شکست قطعی و حتمی ست.

اللهم انصر علی مَن عادانا

خطبه پنجاه و هفتم
error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.