ممنون از صبر و شکیبایی شما...

خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح خطبه ها:
خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه 
۱۴۰۲/۲/۱۱ – ۱۰ شوال

💢 خطبه ۲۳۷ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
خطبه دویست و سی و هفتم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
45:26 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

و من خطبة له (عليه السلام) في المُسارعة إلى العمل:
فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقَاءِ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ، وَ الْمُدْبِرُ يُدْعَى وَ الْمُسِيءُ يُرْجَى، قَبْلَ أَنْ يَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ يَنْقَطِعَ الْمَهَلُ وَ يَنْقَضِيَ الْأَجَلُ [تَنْقَضِيَ الْمُدَّةُ] وَ يُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِكَةُ. فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَخَذَ مِنْ حَيٍّ لِمَيِّتٍ وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ؛ امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ؛ امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّه.

خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه حضرت می فرماید:
عمل كنيد، اكنون كه عمرتان باقى است و صحيفه ها گشوده است و در توبه باز است و رويگردانندگان از خداى را فرا مى خوانند و گناهكاران را اميد مى دهند، پيش از آنكه، آتش عمل خاموش شود و فرصت از دست برود و زمان به سر آيد و در توبه را بربندند و ملايكه به آسمانها فرا روند.
پس، هر كس بايد كه خود براى خود بكوشد. از زندگيش براى مردنش و از دنياى فانى براى دنياى باقى و از جهان رونده براى جهان جاودان توشه برگيرد. مردى است كه از خداى ترسيده و تا زمان مرگ هنوز هم او را فرصت است و براى به جاى آوردن عمل نيكو مهلتش داده اند. و كسى است كه بر دهان نفس خود لجام زده و زمام آن به دست خود دارد. كه هر گاه بخواهد مرتكب گناه شود، لجامش را مى گيرد و بار ديگر به فرمانبردارى خداوندش را مى دارد. 

موضوع خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه : توصیه اخلاقی و تشویق به عمل خیر و غنیمت شمردن فرصت‌ها

🔵و من خطبة له (علیه السلام) فی المُسارعة إلى العمل:
برخی از شارحان خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه از این جهت که فضای کلی خطبه با خطبه غراء تناسب دارد معتقدند خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه بخشی از خطبه غراء است. (امیر المومنین از جایی می‌گذشتند که خانواده ای بالای سر جنازه یکی از عزیزانشان نشسته بودند و عزاداری می‌کردند ، در این زمان حضرت  خطبه طولانی غراء را قرائت فرمودند.) 

💠فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِی نَفَسِ الْبَقَاءِ،
اهل عمل باشید شما الان در وسعت بقا [نَفَسِ الْبَقَاءِ] هستید (شما در بطن زندگی هستید.)
در برخی از موارد هم به واژه  «فاعلموا» اشاره شده ولی در اینجا تاکید بر عمل است چرا که در بسیاری از موارد دانسته ها به عمل ختم نمی‌شود پس دانستن تنها کفایت نمیکند. 

چه بسیار گناهانی که ما به بدی آن واقفیم ولی همچنان آن را انجام میدهیم. 
در روایت است :  
«مَن عَمِلَ بما یَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم یَعلَم» 
هر کس به آنچه که می داند ، عمل کند ، خداوند آنچه را که نمی داند ، به او خواهد آموخت.
مشکل ما در بسیاری از موارد ندانستن نیست عمل کردن است. 

💠وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ
امروزی که پرونده شما باز است. 
هر عملی که انجام دهید ثبت و نوشته میشود
ناظران الهی مشغول و منتظر نوشتن اعمال ما هستند.ولی فردا که عمر به پایان رسید، دفتر اعمال بسته میشود تا روز حسابرسی که دوباره باز شود 
«وَإِذَا ٱلصُّحُفُ نُشِرَتۡ»

البته طبق روایت کسانی هستند که بعد از مرگشان همچنان دفاتر ثبت اعمالشان باز است:
« مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ .» 
کسى که  طریقۀ خوبى را احداث کند  اجر و ثواب آن و ثواب هر کس که به آن تا روز قیامت عمل کند براى اوست و کسى که طریقۀ بدى را اختراع کند، گناهش و گناه هر کس که به آن تا روز قیامت عمل کند بر اوست.

سنت نیکو یا سنت غلط پرونده ی شخص را تا بعد از مرگش باز میگذارد
البته اگر کسی اعمالش محدود به خود بود و به عنوان مثال فقط خودش نماز می‌خواند و کاری با دیگری نداشت پرونده عملش با او بسته می‌شود ولی همین که کس دیگری را با نماز آشنا کند و یا سنت و تفکری را پایه گذاری کند و یا مسجد و مدرسه ای بسازد پرونده اعمالش تا قیامت باز است و همچنان خیر به او می‌رسد.

تا وقتی کتب نهج البلاغه هست ثوابش به سید رضی می‌رسد و تا زمانی که کتبی همچون منهاج البراعه درشرح نهج البلاغه هست ثوابش به نویسنده آن میرسد. 

💠وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ،  
همینک سفره توبه پهن است[مَبْسُوطَةٌ] 
الان که خداوند فرش قرمز را برای استقبال ازتوبه کننده پهن کرده باید به فکرتوبه وعمل صالح بود. 

خداوند در پاسخ کسی که توبه را به بعد وا می‌گذارد و درزمان مرگ می‌گوید که می‌خواهم توبه کنم میفرماید: 
 «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ؛  مومنون – 99»
(آنها همچنان به توصیف‌هاى ناروا و کردارهاى زشت خود ادامه مى‌دهند) تا زمانى که مرگ به سراغ یکى از آنان آید، مى‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردان.
 « لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛  مومنون- 100»
شاید در آنچه از خود به جاى گذاشته‌ام (از مال و ثروت و …)، کار نیکى انجام دهم. (به او گفته مى‌شود:) هرگز. این گفته سخنى است که به ظاهر مى‌گوید ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى‌کند و در پى آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند.

💠وَ الْمُدْبِرُ یُدْعَى
شما امروز میتوانید کاری کنید امروزی که پشت کنندگان به خدا دعوت شده اند.

در حدیث قدسی آمده‌:
 لَو یَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ انتِظاری لَهُم
اگر آنان که از من رویگردان شده اند ، مى دانستند که چگونه در انتظارشان هستم
 ورِفقی بِهِم وشَوقی إلى تَرکِ مَعاصیهِم لَماتوا شَوقا إلَیَّ ،
 و چه مهرى نسبت به آنان دارم و چه قدر مشتاقم که معصیتشان را ترک کنند ، از اشتیاق من مى مردند 
وتَقَطَّعَت أوصالُهُم مِن مَحَبَّتی..
 و در راه محبّتم ، بند از بندشان جدا مى شد …..

💠وَ الْمُسِیءُ یُرْجَى، 
و کسی که اهل گناه باشد به او امید داده شده
ما نه تنها گناهان را می‌بخشیم بلکه گناهان را به حسنه تبدیل میکنیم البته به شرط اینکه توبه همراه با عمل باشد، توبه زبانی که در عمل ترک گناه را به همراه نداشته باشد اثری ندارد. 

💠قَبْلَ أَنْ یَخْمُدَ الْعَمَلُ
قبل از خاموش شدن[یَخمُد] مشعل عمل به فکر عمل باشید .

💠وَ یَنْقَطِعَ الْمَهَلُ
قبل از اینکه مهلت[مهَل]  شما منقضی شود

💠وَ یَنْقَضِیَ الْأَجَلُ [تَنْقَضِیَ الْمُدَّةُ] 
قبل از اینکه مدت عمر شما به پایان برسد و منقضی شود.،(عمل کنید) 

💠وَ یُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ 
قبل از اینکه درهای توبه بسته شود عمل کنید. 
همه این بند هایی که تا به اینجا گفته شد به فاعملوا متصل است. 

💠وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِکَةُ. 
قبل از این که ملائکه بالا بروند فکر عمل خودتان باشید.

✅چند روایت در باب توبه:
در رابطه با معنای توبه از وجود امیرالمومنین روایت شده‌‌:
 «النَدْم علی الفِعْل و والعَزْم علی التَرْک»
اینکه از کار اشتباه پشیمان  و عزم بر ترک آن گناه باشد. 
توبه با وجود پشیمانی بر فعل سوء و عزم برای ترک آن حاصل می‌شود در غیر این صورت توبه پذیرفته نیست. 

توبه تا چه زمانی از انسان پذیرفته می‌شود؟
تا قبل از زمان احتضار(حضور ملک الموت بر بالین شخص محتضر) توبه پذیرفته است.  چرا که در آن زمان چشم انسان برزخی می‌شود و جایگاه و نتیجه عمل و رفتار خود را مشاهده می‌کند در این زمان توبه سودی ندارد چرا که بر جبر و به خاطر مشاهده عذاب و جزای گناه است.

✳️در روایت است از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که فرمودند:
«انّ اللَّه یقبل توبة العبد ما لم یُغَرْغِر»
تا وقتی روح به گلو نرسیده باشد توبه از سوی خدا پذیرفته است. 

روایتی است شیرین از حضرت آدم ‌:
إنَّ آدَمَ(ع) قالَ: یا رَبِّ، سَلَّطتَ عَلَی الشَّیطانَ وأَجرَیتَهُ مِنّی مَجرَی الدَّمِ فَاجعَل لی شَیئاً.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! شیطان را بر من چیره گردانیدی و او را در وجودم مانند جریان خون، جاری ساختی. پس برای من چیزی قرار ده.
فَقالَ: یا آدَمُ، جَعَلتُ لَک أنَّ مَن هَمَّ مِن ذُرِّیتِک بِسَیئَةٍ لَم تُکتَب عَلَیهِ،
خداوند فرمود: «ای آدم! این را برایت قرار دادم که هر یک از فرزندان تو آهنگِ گناهی کرد، برایش نوشته نشود.
 فَإِن عَمِلَها کتِبَت عَلَیهِ سَیئَةٌ، 
 و اگر انجامش داد، یک گناه برایش نوشته شود، 
ومَن هَمَّ مِنهُم بِحَسَنَةٍ فَإِن لَم یعمَلها کتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ 
و هر یک از آنها آهنگِ کار نیکی کرد، انجامش نداد، یک کار نیک برایش نوشته شود .
فَإِن هُوَ عَمِلَها کتِبَت لَهُ عَشراً.
و اگر انجامش داد، ده کار نیک برایش نوشته شود.
قالَ: یا رَبِّ زِدنی.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! بیشتر لطف بفرما. 
قالَ: جَعَلتُ لَک أنَّ مَن عَمِلَ مِنهُم سَیئَةً ثُمَّ استَغفَرَ لَهُ غَفَرتُ لَهُ.
فرمود: «برایت قرار دادم که هر کس از آنها گناهی کرد و سپس آمرزش خواست، او را بیامرزم».
قالَ: یا رَبِّ زِدنی.
 پروردگارا! بیشتر لطف بفرما.
قالَ: جَعَلتُ لَهُمُ التَّوبَةَ ـ 
فرمود: «توبه را برایشان قرار دادم ـ
أو قالَ: بَسَطتُ لَهُمُ التَّوبَةَ ـ  
فرمود: بساط توبه را برایشان گستردم ـ
حَتّی تَبلُغَ النَّفسُ هذِهِ.
 تا آن گاه که نفس به گلو برسد.
قالَ: یا رَبِّ حَسبی.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! مرا کافی است.

🔷مرحوم شیخ بهایی در  همین رابطه میفرمایند:با وجود اینکه خداوند به ما فرصت توبه را تا لحظه احتضار داده ولی با این حال توبه را به تعویق نیاندازید .
چرا که: 
اولا ما نمی‌دانیم در چه حالی خواهیم مرد، (شاید مرگ هنگام خواب به سراغ ما آمد یا در تصادف و… که در این صورت فرصت توبه را نخواهیم داشت) 

دوما وقتی ما بر گناهی اصرار داشته باشیم و آن گناه را تکرار نماییم توفیق توبه از ما سلب خواهد شد. 
پس زود توبه کنید. 

🔷 روایتی است در زمینه توبه پذیرفته شده ی شخصی در پایان عمر:
شخصی نقل می‌کند که در سفر حج پیرمرد عابد سنی با برادر زاده شیعه با ما همسفر بود، در بین راه حال پیرمرد بد شد و در حال مرگ بود در همین حالت ما از برادر زاده او خواستیم تا او را به تشیع دعوت نماید، برادر زاده شروع کرد به توضیح مبانی تشیع برای عمویش، بعد از توضیحاتی که داد پیرمردمنقلب شد و این سخنان را پذیرفت و شیعه شد و بلا فاصله از دنیا رفت، 

درمسیر بازگشت ما با امام صادق علیه السلام ملاقات داشتیم داستان را برای ایشان بازگو کردیم ایشان فرمودند:
 این شخص عاقبت بخیر شد  واو هم اهل بهشت است و توبه اش پذیرفته شد. 
ولی از کجا معلوم که چنین فرصتی به انسان دست دهد.

راهکار و برنامه عملی :

💠فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ 
۱- هر کدام از شما باید از خودش برای خودش خرج کند
استعداد هر شخصی در یک چیز است یکی در خانواده یکی در تحصیلات  یکی در هوش و… 
هر کدام از ما باید از استعدادهایمان به نفع خودمان بهره ببریم و پیش برویم. 

💠وَ أَخَذَ مِنْ حَیٍّ لِمَیِّتٍ 
۲- هر کسی باید از زمان حیاتش برای زمان مرگش بهره ای بگیرد
الان که سفره حبات پهن است و می‌توان ازآن بهره گرفت بعد از مرگ دیگر سفره پهن نمی‌شود مگر آنچه در این دنیا با خود برده ایم. 
سفره را با آنچه ازین دنیا با خود برده ایم تزیین می‌کنند. 

💠وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ 
۳- هر کسی باید از این جان فانی برای جای باقی و دائمی استفاده کند .

روح و بهشت و قیامت باقی و دائمی است پس باید جسم را برای دین و روح خرج کنیم، اگر روح خرج جسم شد خسارتی غیر قابل جبران است.

💠وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ؛ 
۴- باید از آنچه که رفتنی است برای دائم استفاده کرد. 
دنیای زود گذر باید فدای روح ما شود نه بر عکس
جسم و دنیا را به مرکبی در حال عبور برای آخرت توصیف کرده. 
جسم باید در مشقت و سختی باشد تا روح ترقی نماید.

خداوند در این رابطه در آیه ۲۰ سوره فصلت میفرماید:
 «حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» 
تا چون به دوزخ رسند، گوش و چشمان و پوستشان به آن چه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهد.

شهادت کی معنا می‌دهد وقتی دست و پا و جسم، چیزی غیر از تو باشند. چراکه اگر از خود تو بودند شهادتشان سودی نداشت،پس اینجا مرکب بودن و موقت بودن جسم ثابت میشود

💠امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ 
۵- هر کسی[اِمرُءُ] که عمری طولانی دارد[مُعَمَّرٌ] باید از خدا به خاطر سر رسیدن زمان مرگش بترسد. 
البته که خدا ترس ندارد چیزی که در زمان مرگ ترسناک است عمل انسان است. 

💠وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ؛ 
۶- و در این مهلت داده شده برای به دست آوردن عملش بکوشد

💠امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا 
۷- انسان باید به خود لجام مخصوص به خود را بزند
لجام دهان بندی آهنی است که به دهان اسب می‌بندند و با کشیدن ان دهان اسب درد می‌گیرد و ناچارا می‌ایستد ما هم باید برای نفس سرکش لجامی ببندیم.

 از واژه  «بِلِجَامِهَا» چنین برداشت می‌شود که هر نفسی لجام مخصوص به خود را دارد به عنوان مثال لجام شخص چشم چران پرداخت صدقه نیست  باید افسار مربوط این گناه را بر خود ببندد. 

💠وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، 
۸- طنابی بر بینی  نفس بزنید تا با کشیدن مانع از سرکشی آن شوید. 
زمام حلقه آهنی است که در بینی حیوان چموش می‌بندند و با کشیدن ان دردی عارض میشود. برخلاف لجام که بر دهان حیوان بسته می‌شود. 
هر گناهی افسار و زمام خاص خود را دارد. [بِزِمَامِهَا] 

کارکرد لجام و زمام : 

💠فَأَمْسَکَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ 
با لجام مخصوص نفس را از نزدیک شدن به سرپیچی از خدا نگه دارد. [فَأَمْسَکَهَا] 
(با لجام از ورود به وادی گناه حفظ کند)

💠وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّه.
به سبب آن افسار و زمام نفس را به سمت طاعت الهی  راهنمایی کند[قَادَهَا] 

امیر المومنین در این مورد می‌فرمایند:  عده ای سوار مرکب گناهان هستند دم در جهنم پیاده می‌شوند، عده‌ای بر مرکب اعمال نیک سوارند انها دم در بهشت پیاده خواهند شد. 

✅روایاتی در رابطه با چگونگی استفاده از این زمام
این زمام چیست و چگونه استفاده می‌شود؟
 منظور همین تربیت نفس است که به زمام زدن تعبیر شده است. 
امام علی علیه السلام در غررالحکم حدیثی دارند که میفرمایند:
إذا صَعُبَت علَیکَ نَفسُکَ فاصعُبْ لَها تَذِلَّ لکَ ، و خادِعْ نفسَکَ عن نفسِکَ تَنْقَدْ لَکَ .
هرگاه نفْس تو در برابرت سرکشى کرد، تو نیز در برابر او سرکشى کن، تا رام تو شود و نفْس خود را درباره خودت فریب بده، تا فرمانبردار تو شود.
تربیت نفس با مخالفت او ممکن است. 

همچنین از ایشان در روایت آمده است:
 أعوَنُ شیءٍ على صَلاحِ النَّفسِ القَناعَةُ . بهترین کمک براى خودسازى، قناعت است.قناعت افساری است برای سرکشی نفس. 

✅در نامه 45 امیر المومنین به عثمان بن حنیف فرمود:
أَرُوضَنَّ نَفْسِی رِیَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَى الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَیْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً
نفس خویش را چنان پرورش دهم که چون قرص نانى یابد شادمان شود و به جاى هر نانخورش به نمک قناعت ورزد. 
امام این گونه با قناعت، نفس را تربیت می‌کردند که موارد بسیاری از این دست در نهج البلاغه آمده است.

✅نکاتی در رابطه با عبارت :
« و تَصْعَدَ الْمَلَائِکَةُ» 
ملائکی که تا زمان مرگ با ما همراهند. 
 در آیه ۱۱ سوره رعد میفرماید:
لهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ
براى انسان فرشتگانى است که پى‌درپى او را از پیش‌رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت مى‌کنند. 
(این محافظت صورت نمی‌گیرد مگر اینکه:) 
 إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
همانا خداوند حال قومى را تغییر نمى‌دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند
(البته تا وقتی که اراده خدا بر امری تعلق نگرفته باشد در این صورت:) 
 وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
هرگاه خداوند براى قومى آسیبى بخواهد پس هیچ برگشتى براى آن نیست و در برابر او هیچ دوست و حمایت کننده‌اى براى آنان نیست.

خیلی از مشکلات و بلایا هست که به سبب همین فرشتگان از انسان دفع می‌شود و در آن دنیا با کنار رفتن پرده ها هر کسی متوجه این حفاظتها و امداد های غیبی خواهد شد.

با انجام کارهای نیک می‌توان این فرشتگان را در اطراف زیاد کرد. 
اراده انسان در این امر دخیل است. تا خود شخص نخواهد ملائکه برای او کاری نمیکنند. 
البته وقتی اراده خدا بر تنبیه شخصی باشد هیچ کس مانع آن نخواهد شد.

همچنین در سوره انفطار۱۲-۱۰ میفرماید:
 « وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ کِراماً کاتِبِینَ  یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ »
قطعاً بر شما نگهبانانى از فرشتگان گمارده شده‌. نویسندگانى بزرگوار، که به آنچه انجام مى‌دهید آگاهند.

آیا هر دو (کراما کاتبین) مسئول ثبت اعمال نیک و بد هستند یا یکی اعمال نیک را می‌نویسد و دیگری بد؟
آیا این دو فرشته ثابتند یا متغیر؟ 
سوالاتی که در تفاسیر به آنها پاسخ داده شده است. 
در جنگ ها و موقعیت‌های خطرناک برای محافظت از شخص، ملائکه زیاد میشوند. 

✳️پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی وَکَّلَ بِعَبْدِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ عَلَیْهِ 
خداوند تعالی دو فرشته را مأمور هر بنده‌ کرده که [اعمال] او را می‌نویسند.
فَإِذَا مَاتَ قَالَا: یَا رَبِّ قَدْ قَبَضْتَ عَبْدَکَ فُلَاناً فَإِلَی أَیْنَ؟
هنگامی‌که از دنیا رفت [آن دو فرشته] می‌گویند: «پروردگارا! فلانی را قبض روح کردی، حال به کجا [برویم]»؟
 قَالَ: سَمَائِی مَمْلُوءَهًٌْ بِمَلَائِکَتِی یَعْبُدُونَنِی وَ أَرْضِی مَمْلُوءَهًٌْ مِنْ خَلْقِی یُطِیعُونَنِی، 
می‌فرماید: «آسمان من پُر است از فرشتگانم که مرا عبادت می‌کنند و زمین من پُر است از مخلوقاتم که مرا اطاعت می‌کنند.
اذْهَبَا إِلَی قَبْرِ عَبْدِی فَسَبِّحَانِی وَ کَبِّرَانِی وَ هَلِّلَانِی وَ اکْتُبَا ذَلِکَ فِی حَسَنَاتِ عَبْدِی.
 شما دو نفر به‌سوی قبر بنده‌ام بروید و تسبیح مرا بگویید و تکبیر مرا کنید و تهلیل به‌جا آورید و همه را در اعمال نیک بنده‌ام بنویسید».

این روایت اوج رحمت خدا را می‌رساند که چطور بعد از مرگ نیز به‌فکر پرونده اعمال ماست البته به شرط پاکی و نگه داشتن حرمت خدا.
خداوند در قرآن میفرماید:
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ خدا ما را می‌بیند با این حال باز هم گناه میکنیم؟! 
این فرشتگان هم شاهد و ناظر اعمال ما هستند، 

در روایت است از وجود مبارک امام کاظم که روزی از ایشان سوال شد:
 وقتی نیت گناه میکنیم مرتکب آن نشده واز نیت خود باز میگردیم این فرشتگان محافظ می‌فهمند؟
حضرت فرمود: إِذَا أَرَادَ الْعَبْدُ….. إِذَا هَمَّ بِالسَّیِّئَةِ خَرَجَ نَفَسُهُ مُنْتِنَ الرِّیحِ
وقتی نیت گناهی میشود  بوی بدی از نفس خارج می‌شود که این فرشتگان می‌شنوند.

🔷امام علی علیه السلام هم در خطبه 201 نهج البلاغه میفرمایند:
 إِنَّ مَعَ کُلِّ إِنْسَانٍ مَلَکَیْنِ یَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ؛ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِینَةٌ.
همراه هر انسانى دو فرشته است که وى را (از خطرات) محافظت مى کنند، اما هنگامى که روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراین) اجل و سرآمد زندگى (که از سوى خداوند تعیین شده) سپرى است محافظ و نگهدار. 

این محافظت هم محافظت بر اعمال است و هم در برابر خطر. 
 مرگ سپر مستحکمی است که تاقبل آن فرشتگان مسئول حفاظت ما هستند

 اللهم انصرنا علی من عادانا

 
خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه

خطبه دویست و سی و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح خطبه ها 
۱۴۰۲/۲/۱۱ – ۱۰ شوال

💢 خطبه ۲۳۷ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
خطبه دویست و سی و هفتم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
45:26 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

و من خطبة له (عليه السلام) في المُسارعة إلى العمل:
فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقَاءِ، وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ، وَ الْمُدْبِرُ يُدْعَى وَ الْمُسِيءُ يُرْجَى، قَبْلَ أَنْ يَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ يَنْقَطِعَ الْمَهَلُ وَ يَنْقَضِيَ الْأَجَلُ [تَنْقَضِيَ الْمُدَّةُ] وَ يُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِكَةُ. فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَخَذَ مِنْ حَيٍّ لِمَيِّتٍ وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ؛ امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ؛ امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّه.

عمل كنيد، اكنون كه عمرتان باقى است و صحيفه ها گشوده است و در توبه باز است و رويگردانندگان از خداى را فرا مى خوانند و گناهكاران را اميد مى دهند، پيش از آنكه، آتش عمل خاموش شود و فرصت از دست برود و زمان به سر آيد و در توبه را بربندند و ملايكه به آسمانها فرا روند.
پس، هر كس بايد كه خود براى خود بكوشد. از زندگيش براى مردنش و از دنياى فانى براى دنياى باقى و از جهان رونده براى جهان جاودان توشه برگيرد. مردى است كه از خداى ترسيده و تا زمان مرگ هنوز هم او را فرصت است و براى به جاى آوردن عمل نيكو مهلتش داده اند. و كسى است كه بر دهان نفس خود لجام زده و زمام آن به دست خود دارد. كه هر گاه بخواهد مرتكب گناه شود، لجامش را مى گيرد و بار ديگر به فرمانبردارى خداوندش را مى دارد.
 

موضوع : توصیه اخلاقی و تشویق به عمل خیر و غنیمت شمردن فرصت‌ها

🔵و من خطبة له (علیه السلام) فی المُسارعة إلى العمل:
برخی از شارحان  از این جهت که فضای کلی خطبه با خطبه غراء تناسب دارد معتقدند این خطبه بخشی از خطبه غراء است. (امیر المومنین از جایی می‌گذشتند که خانواده ای بالای سر جنازه یکی از عزیزانشان نشسته بودند و عزاداری می‌کردند ، در این زمان حضرت  خطبه طولانی غراء را قرائت فرمودند.) 

💠فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِی نَفَسِ الْبَقَاءِ،
اهل عمل باشید شما الان در وسعت بقا [نَفَسِ الْبَقَاءِ] هستید (شما در بطن زندگی هستید.)
در برخی از موارد هم به واژه  «فاعلموا» اشاره شده ولی در اینجا تاکید بر عمل است چرا که در بسیاری از موارد دانسته ها به عمل ختم نمی‌شود پس دانستن تنها کفایت نمیکند. 

چه بسیار گناهانی که ما به بدی آن واقفیم ولی همچنان آن را انجام میدهیم. 
در روایت است :  
«مَن عَمِلَ بما یَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم یَعلَم» 
هر کس به آنچه که می داند ، عمل کند ، خداوند آنچه را که نمی داند ، به او خواهد آموخت.
مشکل ما در بسیاری از موارد ندانستن نیست عمل کردن است. 

💠وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ
امروزی که پرونده شما باز است. 
هر عملی که انجام دهید ثبت و نوشته میشود
ناظران الهی مشغول و منتظر نوشتن اعمال ما هستند.ولی فردا که عمر به پایان رسید، دفتر اعمال بسته میشود تا روز حسابرسی که دوباره باز شود 
«وَإِذَا ٱلصُّحُفُ نُشِرَتۡ»

البته طبق روایت کسانی هستند که بعد از مرگشان همچنان دفاتر ثبت اعمالشان باز است:
« مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةً کَانَ عَلَیْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ .» 
کسى که  طریقۀ خوبى را احداث کند  اجر و ثواب آن و ثواب هر کس که به آن تا روز قیامت عمل کند براى اوست و کسى که طریقۀ بدى را اختراع کند، گناهش و گناه هر کس که به آن تا روز قیامت عمل کند بر اوست.

سنت نیکو یا سنت غلط پرونده ی شخص را تا بعد از مرگش باز میگذارد
البته اگر کسی اعمالش محدود به خود بود و به عنوان مثال فقط خودش نماز می‌خواند و کاری با دیگری نداشت پرونده عملش با او بسته می‌شود ولی همین که کس دیگری را با نماز آشنا کند و یا سنت و تفکری را پایه گذاری کند و یا مسجد و مدرسه ای بسازد پرونده اعمالش تا قیامت باز است و همچنان خیر به او می‌رسد.

تا وقتی کتب نهج البلاغه هست ثوابش به سید رضی می‌رسد و تا زمانی که کتبی همچون منهاج البراعه درشرح نهج البلاغه هست ثوابش به نویسنده آن میرسد. 

💠وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ،  
همینک سفره توبه پهن است[مَبْسُوطَةٌ] 
الان که خداوند فرش قرمز را برای استقبال ازتوبه کننده پهن کرده باید به فکرتوبه وعمل صالح بود. 

خداوند در پاسخ کسی که توبه را به بعد وا می‌گذارد و درزمان مرگ می‌گوید که می‌خواهم توبه کنم میفرماید: 
 «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ؛  مومنون – 99»
(آنها همچنان به توصیف‌هاى ناروا و کردارهاى زشت خود ادامه مى‌دهند) تا زمانى که مرگ به سراغ یکى از آنان آید، مى‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردان.
 « لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛  مومنون- 100»
شاید در آنچه از خود به جاى گذاشته‌ام (از مال و ثروت و …)، کار نیکى انجام دهم. (به او گفته مى‌شود:) هرگز. این گفته سخنى است که به ظاهر مى‌گوید ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى‌کند و در پى آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند.

💠وَ الْمُدْبِرُ یُدْعَى
شما امروز میتوانید کاری کنید امروزی که پشت کنندگان به خدا دعوت شده اند.

در حدیث قدسی آمده‌:
 لَو یَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ انتِظاری لَهُم
اگر آنان که از من رویگردان شده اند ، مى دانستند که چگونه در انتظارشان هستم
 ورِفقی بِهِم وشَوقی إلى تَرکِ مَعاصیهِم لَماتوا شَوقا إلَیَّ ،
 و چه مهرى نسبت به آنان دارم و چه قدر مشتاقم که معصیتشان را ترک کنند ، از اشتیاق من مى مردند 
وتَقَطَّعَت أوصالُهُم مِن مَحَبَّتی..
 و در راه محبّتم ، بند از بندشان جدا مى شد …..

💠وَ الْمُسِیءُ یُرْجَى، 
و کسی که اهل گناه باشد به او امید داده شده
ما نه تنها گناهان را می‌بخشیم بلکه گناهان را به حسنه تبدیل میکنیم البته به شرط اینکه توبه همراه با عمل باشد، توبه زبانی که در عمل ترک گناه را به همراه نداشته باشد اثری ندارد. 

💠قَبْلَ أَنْ یَخْمُدَ الْعَمَلُ
قبل از خاموش شدن[یَخمُد] مشعل عمل به فکر عمل باشید .


💠وَ یَنْقَطِعَ الْمَهَلُ
قبل از اینکه مهلت[مهَل]  شما منقضی شود

💠وَ یَنْقَضِیَ الْأَجَلُ [تَنْقَضِیَ الْمُدَّةُ] 
قبل از اینکه مدت عمر شما به پایان برسد و منقضی شود.،(عمل کنید) 

💠وَ یُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ 
قبل از اینکه درهای توبه بسته شود عمل کنید. 
همه این بند هایی که تا به اینجا گفته شد به فاعملوا متصل است. 

💠وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِکَةُ. 
قبل از این که ملائکه بالا بروند فکر عمل خودتان باشید.

✅چند روایت در باب توبه:
در رابطه با معنای توبه از وجود امیرالمومنین روایت شده‌‌:
 «النَدْم علی الفِعْل و والعَزْم علی التَرْک»
اینکه از کار اشتباه پشیمان  و عزم بر ترک آن گناه باشد. 
توبه با وجود پشیمانی بر فعل سوء و عزم برای ترک آن حاصل می‌شود در غیر این صورت توبه پذیرفته نیست. 

توبه تا چه زمانی از انسان پذیرفته می‌شود؟
تا قبل از زمان احتضار(حضور ملک الموت بر بالین شخص محتضر) توبه پذیرفته است.  چرا که در آن زمان چشم انسان برزخی می‌شود و جایگاه و نتیجه عمل و رفتار خود را مشاهده می‌کند در این زمان توبه سودی ندارد چرا که بر جبر و به خاطر مشاهده عذاب و جزای گناه است.

✳️در روایت است از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که فرمودند:
«انّ اللَّه یقبل توبة العبد ما لم یُغَرْغِر»
تا وقتی روح به گلو نرسیده باشد توبه از سوی خدا پذیرفته است. 

روایتی است شیرین از حضرت آدم ‌:
إنَّ آدَمَ(ع) قالَ: یا رَبِّ، سَلَّطتَ عَلَی الشَّیطانَ وأَجرَیتَهُ مِنّی مَجرَی الدَّمِ فَاجعَل لی شَیئاً.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! شیطان را بر من چیره گردانیدی و او را در وجودم مانند جریان خون، جاری ساختی. پس برای من چیزی قرار ده.
فَقالَ: یا آدَمُ، جَعَلتُ لَک أنَّ مَن هَمَّ مِن ذُرِّیتِک بِسَیئَةٍ لَم تُکتَب عَلَیهِ،
خداوند فرمود: «ای آدم! این را برایت قرار دادم که هر یک از فرزندان تو آهنگِ گناهی کرد، برایش نوشته نشود.
 فَإِن عَمِلَها کتِبَت عَلَیهِ سَیئَةٌ، 
 و اگر انجامش داد، یک گناه برایش نوشته شود، 
ومَن هَمَّ مِنهُم بِحَسَنَةٍ فَإِن لَم یعمَلها کتِبَت لَهُ حَسَنَةٌ 
و هر یک از آنها آهنگِ کار نیکی کرد، انجامش نداد، یک کار نیک برایش نوشته شود .
فَإِن هُوَ عَمِلَها کتِبَت لَهُ عَشراً.
و اگر انجامش داد، ده کار نیک برایش نوشته شود.
قالَ: یا رَبِّ زِدنی.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! بیشتر لطف بفرما. 
قالَ: جَعَلتُ لَک أنَّ مَن عَمِلَ مِنهُم سَیئَةً ثُمَّ استَغفَرَ لَهُ غَفَرتُ لَهُ.
فرمود: «برایت قرار دادم که هر کس از آنها گناهی کرد و سپس آمرزش خواست، او را بیامرزم».
قالَ: یا رَبِّ زِدنی.
 پروردگارا! بیشتر لطف بفرما.
قالَ: جَعَلتُ لَهُمُ التَّوبَةَ ـ 
فرمود: «توبه را برایشان قرار دادم ـ
أو قالَ: بَسَطتُ لَهُمُ التَّوبَةَ ـ  
فرمود: بساط توبه را برایشان گستردم ـ
حَتّی تَبلُغَ النَّفسُ هذِهِ.
 تا آن گاه که نفس به گلو برسد.
قالَ: یا رَبِّ حَسبی.
آدم(ع) گفت: پروردگارا! مرا کافی است.

🔷مرحوم شیخ بهایی در  همین رابطه میفرمایند:با وجود اینکه خداوند به ما فرصت توبه را تا لحظه احتضار داده ولی با این حال توبه را به تعویق نیاندازید .
چرا که: 
اولا ما نمی‌دانیم در چه حالی خواهیم مرد، (شاید مرگ هنگام خواب به سراغ ما آمد یا در تصادف و… که در این صورت فرصت توبه را نخواهیم داشت) 

دوما وقتی ما بر گناهی اصرار داشته باشیم و آن گناه را تکرار نماییم توفیق توبه از ما سلب خواهد شد. 
پس زود توبه کنید. 

🔷 روایتی است در زمینه توبه پذیرفته شده ی شخصی در پایان عمر:
شخصی نقل می‌کند که در سفر حج پیرمرد عابد سنی با برادر زاده شیعه با ما همسفر بود، در بین راه حال پیرمرد بد شد و در حال مرگ بود در همین حالت ما از برادر زاده او خواستیم تا او را به تشیع دعوت نماید، برادر زاده شروع کرد به توضیح مبانی تشیع برای عمویش، بعد از توضیحاتی که داد پیرمردمنقلب شد و این سخنان را پذیرفت و شیعه شد و بلا فاصله از دنیا رفت، 

درمسیر بازگشت ما با امام صادق علیه السلام ملاقات داشتیم داستان را برای ایشان بازگو کردیم ایشان فرمودند:
 این شخص عاقبت بخیر شد  واو هم اهل بهشت است و توبه اش پذیرفته شد. 
ولی از کجا معلوم که چنین فرصتی به انسان دست دهد.

راهکار و برنامه عملی :

💠فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ 
۱- هر کدام از شما باید از خودش برای خودش خرج کند
استعداد هر شخصی در یک چیز است یکی در خانواده یکی در تحصیلات  یکی در هوش و… 
هر کدام از ما باید از استعدادهایمان به نفع خودمان بهره ببریم و پیش برویم. 

💠وَ أَخَذَ مِنْ حَیٍّ لِمَیِّتٍ 
۲- هر کسی باید از زمان حیاتش برای زمان مرگش بهره ای بگیرد
الان که سفره حبات پهن است و می‌توان ازآن بهره گرفت بعد از مرگ دیگر سفره پهن نمی‌شود مگر آنچه در این دنیا با خود برده ایم. 
سفره را با آنچه ازین دنیا با خود برده ایم تزیین می‌کنند. 

💠وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ 
۳- هر کسی باید از این جان فانی برای جای باقی و دائمی استفاده کند .

روح و بهشت و قیامت باقی و دائمی است پس باید جسم را برای دین و روح خرج کنیم، اگر روح خرج جسم شد خسارتی غیر قابل جبران است.

💠وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ؛ 
۴- باید از آنچه که رفتنی است برای دائم استفاده کرد. 
دنیای زود گذر باید فدای روح ما شود نه بر عکس
جسم و دنیا را به مرکبی در حال عبور برای آخرت توصیف کرده. 
جسم باید در مشقت و سختی باشد تا روح ترقی نماید.

خداوند در این رابطه در آیه ۲۰ سوره فصلت میفرماید:
 «حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» 
تا چون به دوزخ رسند، گوش و چشمان و پوستشان به آن چه انجام مى‌دادند گواهى مى‌دهد.
 
شهادت کی معنا می‌دهد وقتی دست و پا و جسم، چیزی غیر از تو باشند. چراکه اگر از خود تو بودند شهادتشان سودی نداشت،پس اینجا مرکب بودن و موقت بودن جسم ثابت میشود

💠امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ 
۵- هر کسی[اِمرُءُ] که عمری طولانی دارد[مُعَمَّرٌ] باید از خدا به خاطر سر رسیدن زمان مرگش بترسد. 
البته که خدا ترس ندارد چیزی که در زمان مرگ ترسناک است عمل انسان است. 

💠وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ؛ 
۶- و در این مهلت داده شده برای به دست آوردن عملش بکوشد

💠امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا 
۷- انسان باید به خود لجام مخصوص به خود را بزند
لجام دهان بندی آهنی است که به دهان اسب می‌بندند و با کشیدن ان دهان اسب درد می‌گیرد و ناچارا می‌ایستد ما هم باید برای نفس سرکش لجامی ببندیم.

 از واژه  «بِلِجَامِهَا» چنین برداشت می‌شود که هر نفسی لجام مخصوص به خود را دارد به عنوان مثال لجام شخص چشم چران پرداخت صدقه نیست  باید افسار مربوط این گناه را بر خود ببندد. 

💠وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا، 
۸- طنابی بر بینی  نفس بزنید تا با کشیدن مانع از سرکشی آن شوید. 
زمام حلقه آهنی است که در بینی حیوان چموش می‌بندند و با کشیدن ان دردی عارض میشود. برخلاف لجام که بر دهان حیوان بسته می‌شود. 
هر گناهی افسار و زمام خاص خود را دارد. [بِزِمَامِهَا] 

کارکرد لجام و زمام : 

💠فَأَمْسَکَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ 
با لجام مخصوص نفس را از نزدیک شدن به سرپیچی از خدا نگه دارد. [فَأَمْسَکَهَا] 
(با لجام از ورود به وادی گناه حفظ کند)

💠وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّه.
به سبب آن افسار و زمام نفس را به سمت طاعت الهی  راهنمایی کند[قَادَهَا] 

امیر المومنین در این مورد می‌فرمایند:  عده ای سوار مرکب گناهان هستند دم در جهنم پیاده می‌شوند، عده‌ای بر مرکب اعمال نیک سوارند انها دم در بهشت پیاده خواهند شد. 

✅روایاتی در رابطه با چگونگی استفاده از این زمام
این زمام چیست و چگونه استفاده می‌شود؟
 منظور همین تربیت نفس است که به زمام زدن تعبیر شده است. 
امام علی علیه السلام در غررالحکم حدیثی دارند که میفرمایند:
إذا صَعُبَت علَیکَ نَفسُکَ فاصعُبْ لَها تَذِلَّ لکَ ، و خادِعْ نفسَکَ عن نفسِکَ تَنْقَدْ لَکَ .
هرگاه نفْس تو در برابرت سرکشى کرد، تو نیز در برابر او سرکشى کن، تا رام تو شود و نفْس خود را درباره خودت فریب بده، تا فرمانبردار تو شود.
تربیت نفس با مخالفت او ممکن است. 

همچنین از ایشان در روایت آمده است:
 أعوَنُ شیءٍ على صَلاحِ النَّفسِ القَناعَةُ . بهترین کمک براى خودسازى، قناعت است.قناعت افساری است برای سرکشی نفس. 

✅در نامه 45 امیر المومنین به عثمان بن حنیف فرمود:
أَرُوضَنَّ نَفْسِی رِیَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَى الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَیْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً
نفس خویش را چنان پرورش دهم که چون قرص نانى یابد شادمان شود و به جاى هر نانخورش به نمک قناعت ورزد. 
امام این گونه با قناعت، نفس را تربیت می‌کردند که موارد بسیاری از این دست در نهج البلاغه آمده است.

✅نکاتی در رابطه با عبارت :
« و تَصْعَدَ الْمَلَائِکَةُ» 
ملائکی که تا زمان مرگ با ما همراهند. 
 در آیه ۱۱ سوره رعد میفرماید:
لهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ
براى انسان فرشتگانى است که پى‌درپى او را از پیش‌رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت مى‌کنند. 
(این محافظت صورت نمی‌گیرد مگر اینکه:) 
 إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
همانا خداوند حال قومى را تغییر نمى‌دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند
(البته تا وقتی که اراده خدا بر امری تعلق نگرفته باشد در این صورت:) 
 وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ
هرگاه خداوند براى قومى آسیبى بخواهد پس هیچ برگشتى براى آن نیست و در برابر او هیچ دوست و حمایت کننده‌اى براى آنان نیست.

خیلی از مشکلات و بلایا هست که به سبب همین فرشتگان از انسان دفع می‌شود و در آن دنیا با کنار رفتن پرده ها هر کسی متوجه این حفاظتها و امداد های غیبی خواهد شد.

با انجام کارهای نیک می‌توان این فرشتگان را در اطراف زیاد کرد. 
اراده انسان در این امر دخیل است. تا خود شخص نخواهد ملائکه برای او کاری نمیکنند. 
البته وقتی اراده خدا بر تنبیه شخصی باشد هیچ کس مانع آن نخواهد شد.

همچنین در سوره انفطار۱۲-۱۰ میفرماید:
 « وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ کِراماً کاتِبِینَ  یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ »
قطعاً بر شما نگهبانانى از فرشتگان گمارده شده‌. نویسندگانى بزرگوار، که به آنچه انجام مى‌دهید آگاهند.

آیا هر دو (کراما کاتبین) مسئول ثبت اعمال نیک و بد هستند یا یکی اعمال نیک را می‌نویسد و دیگری بد؟
آیا این دو فرشته ثابتند یا متغیر؟ 
سوالاتی که در تفاسیر به آنها پاسخ داده شده است. 
در جنگ ها و موقعیت‌های خطرناک برای محافظت از شخص، ملائکه زیاد میشوند. 

✳️پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند:
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی وَکَّلَ بِعَبْدِهِ مَلَکَیْنِ یَکْتُبَانِ عَلَیْهِ 
خداوند تعالی دو فرشته را مأمور هر بنده‌ کرده که [اعمال] او را می‌نویسند.
فَإِذَا مَاتَ قَالَا: یَا رَبِّ قَدْ قَبَضْتَ عَبْدَکَ فُلَاناً فَإِلَی أَیْنَ؟
هنگامی‌که از دنیا رفت [آن دو فرشته] می‌گویند: «پروردگارا! فلانی را قبض روح کردی، حال به کجا [برویم]»؟
 قَالَ: سَمَائِی مَمْلُوءَهًٌْ بِمَلَائِکَتِی یَعْبُدُونَنِی وَ أَرْضِی مَمْلُوءَهًٌْ مِنْ خَلْقِی یُطِیعُونَنِی، 
می‌فرماید: «آسمان من پُر است از فرشتگانم که مرا عبادت می‌کنند و زمین من پُر است از مخلوقاتم که مرا اطاعت می‌کنند.
اذْهَبَا إِلَی قَبْرِ عَبْدِی فَسَبِّحَانِی وَ کَبِّرَانِی وَ هَلِّلَانِی وَ اکْتُبَا ذَلِکَ فِی حَسَنَاتِ عَبْدِی.
 شما دو نفر به‌سوی قبر بنده‌ام بروید و تسبیح مرا بگویید و تکبیر مرا کنید و تهلیل به‌جا آورید و همه را در اعمال نیک بنده‌ام بنویسید».

این روایت اوج رحمت خدا را می‌رساند که چطور بعد از مرگ نیز به‌فکر پرونده اعمال ماست البته به شرط پاکی و نگه داشتن حرمت خدا.
خداوند در قرآن میفرماید:
أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ خدا ما را می‌بیند با این حال باز هم گناه میکنیم؟! 
این فرشتگان هم شاهد و ناظر اعمال ما هستند، 

در روایت است از وجود مبارک امام کاظم که روزی از ایشان سوال شد:
 وقتی نیت گناه میکنیم مرتکب آن نشده واز نیت خود باز میگردیم این فرشتگان محافظ می‌فهمند؟
حضرت فرمود: إِذَا أَرَادَ الْعَبْدُ….. إِذَا هَمَّ بِالسَّیِّئَةِ خَرَجَ نَفَسُهُ مُنْتِنَ الرِّیحِ
وقتی نیت گناهی میشود  بوی بدی از نفس خارج می‌شود که این فرشتگان می‌شنوند.

🔷امام علی علیه السلام هم در خطبه 201 نهج البلاغه میفرمایند:
 إِنَّ مَعَ کُلِّ إِنْسَانٍ مَلَکَیْنِ یَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّیَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ؛ وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِینَةٌ.
همراه هر انسانى دو فرشته است که وى را (از خطرات) محافظت مى کنند، اما هنگامى که روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراین) اجل و سرآمد زندگى (که از سوى خداوند تعیین شده) سپرى است محافظ و نگهدار. 

این محافظت هم محافظت بر اعمال است و هم در برابر خطر. 
 مرگ سپر مستحکمی است که تاقبل آن فرشتگان مسئول حفاظت ما هستند

 اللهم انصرنا علی من عادانا

 
خطبه دویست و سی و هفتم نهج البلاغه
error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.