بسم الله الرحمن الرحیم
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
كِتَابُ الْحُجَّةِ
بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَ آلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ آلْغِرَّةِ.
امام (عليه السلام) فرمود:
ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد (که مانع تأثير آن است).
🔻حدیث اول🔻
💠عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ:
از ابی عمیر و او هم از حسن بن محبوب و او نیز از داوود رقی و او از وجود نازنین امام کاظم علیهالسلام اینچنین روایت میکند:
💠إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امام، آن زمانی که امام شناخته شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅نکته اول:
وجوه مختلف قرائت حدیث:
1⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يَعْرِف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که آگاهی و علم دارد به آنچه مردم به آن نیاز دارند.
2⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که شناخته شده.
3⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعَرَّف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که شناسانده شود.
4⃣ در این حدیث و دو حدیث بعدی لفظ ” بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ” آمده ولی در برخی نسخه های دیگر ” بِإِمَامٍ حَىٍّ يُعْرَفَ” آمده:
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر به سبب امام زنده ای که مردم او را بشناسند
5⃣ إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامِ حقٍ يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی بحقی که شناخته شده باشد.
✅نکته دوم:
علامه مجلسی میفرماید:
التعريف شرط التكليف
⏪تا شخصی نبوت و امامتش ثابت نشود و مردم او را حجت الهی ندادند، وظیفه ای برای تبعیت از او نخواهند داشت.و خداوند هم نمیتواند مردم را به خاطر عدم متابعت مواخذه کند. پس لازم است امام شناخته شده باشد.
✅نکته سوم:
امام باید قابل شناخت باشد.
عده ای به طور قطع و یقین چشم بر حقایق بسته اند و انگشت در گوش میگذارند تا صدای حق را نشنوند، اینها در حکم مرده اند “إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ”، ولی اگر کسی بنا باشد چشم باز کند و حقایق را ببیند، امام باید شناخته شده باشد به نحوی که بتوان او را شناخت.
این شناخت نیز گاهی از طریق اعلام امام قبلی است، گاهی از طریق معجزه.
✅نکته چهارم:
با توجه به نسخه ای که میفرماید : إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يَعْرِف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که آگاهی و علم دارد به آنچه مردم به آن نیاز دارند.
⏪ امام هم وظیفه دارد آنچه مورد احتیاج و نیاز جامعه است را برای مردم بازگو کند.
از آنجایی که یقین دارد امام در انجام وظیفه هیچ کوتاهی نمیکند، کاملا واضح است که همه احتیاجات و نیازهای معنوی و سلوکی و احکامی و تربیتی و اخلاقی مردم در فرمایشات اهل بیت موجود است.
👈بعضی ها به خاطر کوتاهی ما مغفول مانده.
👈برخی به خاطر ظلم ظالمان از دست رفته و با ظهور امام زمان این گنجینه به طور کامل برای هدایت انسان مهیا میگردد.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻حدیث دوم و سوم🔻
💠عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ.
💠عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:
إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حدیث ۲و۳ هیچ تفاوتی با حدیث اول ندارند مگر اینکه حدیث اول از امام کاظم و حدیث ۲و۳ از امام رضا هستند.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻حدیث چهارم🔻
💠 عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
روایت است از ابان بن تغلب که امام صادق علیهالسلام فرمودند:
💠 الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ
حجت الهی پيش از خلق و با خلق و بعد از خلق بوده و هست و خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅علامه مجلسی در معنای این حدیث سه احتمال را مطرح میکند:
1⃣ مقصود خلقت زمانی حجج الهی باشد
_حجت الهی باید اولین شخصی باشد تا تکلیف را بداند و تکلیف بعدی ها را هم روشن کند.
مانند حضرت آدم که خودش حجت بود. بعد از حضرت آدم هم انبیاء زیادی در زمان های زیاد با مردم زندگی کردند و آنها را هدایت کردند. برای تمام شدن این عالم نیز باید آخرین کسی که از دنیا میرود امام و حجت باشد وگرنه اگر عده ای بعد از امام باشند، تکلیف را تشخیص نمیدهند و حجتی بر آنها نیست.
🔺تعبیر علامه مجلسی در مرآة العقول:
” قبل الخلق” أي قبل جميعِهِم من المكلفين كآدم عليه السلام إذ كان قبل خلق حواء و خلق ذريته
قبل از خلق یعنی قبل از همهی مکلفین همانگونه که آدم علیه السلام قبل از حواء و فرزندانش بود.
” و مع الخلق” لعدم خلو الأرض من الإمام،
و همراه خلق به جهت خالی نبودن زمین از امام(چرا که«لولا الحجه لساخت الارض»اگر حجت نباشد زمین همه چیز را در خود میکشد.)
“و بعد الخلق” إذ القائم أو أمير المؤمنين عليهما السلام آخر من يموت من الخلق
و بعد از مردم هم آخرین کسی که از دنیا میرود یا امام الزمان است یا امیر المومنین.
2⃣منظور، خلقت نوری حجج الهی باشد.
🔺باز هم در مرآة العقول علامه مجلسی آمده است:
حجية الحجة قبل إيجاد الخلق في الميثاق، و معهم في الدنيا و بعد موتهم في القيامة
وجود حجت ، قبل از ایجاد مردم در علامه زر و … و همراه آنها دردنیا و بعد از مرگ آنها در قیامت است.
⏪نور اهل بیت قبل از خلقت خلق بود.
در دنیا نیز همراهی هست.
بعد از مرگ مردم نیز نور اهل بیت باقی می ماند _که خود این باقی ماندن نور با توجه به اینکه روح بقیه انسان ها نیز باقی می ماند نیاز به تحقیق و فهم دارد_
🔺پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله وسلم میفرمایند:
أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي.
اولین چیزی که خداوند آفرید نور من بود.
⏪در برخی روایات زیل عنوان اوَّلُ ما خَلَقَ الله اولین چیزی که آفریده شده را آب یا عقل یا… بر میشمارند که مرحوم فیض کاشانی رضوان الله علیه همه این احادیث را جمع کرده و توضیحات خیلی زیبایی داده است، میفرماید اینها هیچ تناقضی با هم ندارند چرا که عقل همان وجود نازنین پیامبر صلوات الله علیه است، آب هم از این جهت است که «وَ جَعلنا مِن الماءِ کُلِّ شَیءٍ حَیٍّ»
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند:
أَلَا إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ
همانا من بندهی خدا و برادر پیامبرش هستم
وَ صِدِّيقُهُ الْأَوَّلُ صَدَّقْتُهُ
و اولین نفری هستم که او را تصدیق کرد
وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ
زمانی که آدم در حال خلقت بود .
⏪از لحاظ ماده امیر المومنین در زریه آدم است ولی نور حضرت قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام بوده است.
3⃣منظور خلقت غایی حجج الهی است.
🔺مرآة العقول:
هو قبل الخلق بالعلية،
علت خلق أمیرالمؤمنین ابت
و معهم بالزمان،
و همراه مردم است در زمان
و بعدهم بالغائية
و بعد از آنها هستند چرا که هدف خلقتند.
👈حجج الهی قبل از خلق بودند چون علت خلقت بودند.
لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما
اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمى آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى آفريدم.
👈حجج الهی از جهت زمان همراه و همدوره مردمان بوده اند.
👈حجج الهی مقصد و مقصود آفرینش بوده اند و باید تلاش شود به آنان تقرب جست و همراه آنان شد.
زیارت جامعه کبیره:
وَ إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ
بازگشت مردم در قيامت ، به سوى شماست و رسيدگى به پرونده آنان ، برعهده شماست.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻شناخت امام و رویت امام ممکن است🔻
علامه حاج سید محمد حسن میرجهانی طباطبایی، صاحب تألیفات مفید که از خواص اصحاب سید ابوالحسن اصفهانی رضوان الله علیه بودند حکایت کرده اند که:
« یکی از علمای زیدیه به نام بحرالعلوم یمنی وجود حضرت ولی عصر علیه السلام را انکار می کرد و با علما و مراجع شیعه آن روز مکاتبه کرده و برای اثبات وجود و حیات آن حضرت برهان می خواست و آقایان از کتب اخبار و تواریخ عامه و خاصه اقامه دلیل می کردند؛ ولی وی قانع نمی شد و می گفت: من هم این کتب را دیده ام.
تا اینکه برای مرحوم آیت الله اصفهانی نامه نوشت و جواب قاطعی خواست. سید در جواب مرقوم فرمود: جواب شما را باید مشافهتاً بدهم، شما طی سفری به نجف مشرف شوید.
آن سید یمنی با فرزندش سید ابراهیم و چند تن از مریدان خاصش، به نجف اشرف مشرف و همه علما از جمله مرحوم آیت الله اصفهانی از وی دیدن کردند. سید یمنی عرض کردند من روی دعوت شما، به این مسافرت آمدم، جوابی که وعده فرمودید بدهید. ایشان فرمودند: شب بعد به منزل من بیایید.
شب بعد به منزل آسید ابوالحسن آمدند و پس از صرف شام و رفتن اکثر میهمانها و گذشتن نیمی از شب، نوکر خود، مشهدی حسین چراغدار را طلبیده و فرمودند: به سید یمنی و فرزندش بگویید بیایند و ما تا درب منزل رفتیم به ما فرمودند: شما نیایید و خود به اتفاق سید و فرزندش رفتند و ما ندانستیم کجا رفتند.
تا روز بعد که سید ابراهیم یمنی، فرزند بحرالعلوم مزبور را ملاقات کردم و از جریان شب پرسیدم. گفت: الحمدلله (بحمدالله) ما مستبصر و اثنی عشری شدیم.
گفتم: چطور؟ گفت: برای اینکه آقای اصفهانی حضرت ولی عصر امام زمان علیه السلام را به پدرم نشان داد. تفصیل آن را پرسیدم.
گفت: ما از منزل که بیرون آمدیم نمی دانستیم به کجا می رویم؛ تا اینکه از شهر خارج و وارد وادی السلام شده و در وسط وادی جایی بود که آن را مقام مهدی علیه السلام می گفتند.
چراغ را از مشهدی حسین گرفته و خود به اتفاق پدرم و من وارد آن محیط شدیم. پس آقای اصفهانی خود از چاه آنجا، آب کشیده و وضو تجدید کرد و ما به عمل او می خندیدیم؛ آنگاه وارد مقام شد و چهار رکعت نماز خواند و کلماتی گفت؛ ناگاه دیدیم آن فضا روشن گردید، پس پدرم را طلبید.
وقتی وارد آن مقام شد طولی نکشید که صدای گریه پدرم بلند شد و صیحه ای زد و بیهوش شد؛ نزدیک رفتم دیدم آقای اصفهانی شانه های پدرم را مالش می دهد تا به هوش آمد و وقتی از آنجا برگشتیم پدرم گفت: حضرت ولی عصر حجه بن الحسن العسکری علیه السلام را مشافهتاً زیارت کردم. و با دیدنش مستبصر و شیعه اثنی عشری شدم. »
سید مزبور بعد از چند روز از نجف اشرف به یمن مراجعت نمود و چهار هزار نفر از مریدان یمنی خود را، شیعه اثنی عشری نمود. »
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
كِتَابُ الْحُجَّةِ
بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَ آلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ آلْغِرَّةِ.
امام (عليه السلام) فرمود:
ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد (که مانع تأثير آن است).
🔻حدیث اول🔻
💠عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ:
از ابی عمیر و او هم از حسن بن محبوب و او نیز از داوود رقی و او از وجود نازنین امام کاظم علیهالسلام اینچنین روایت میکند:
💠إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امام، آن زمانی که امام شناخته شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅نکته اول:
وجوه مختلف قرائت حدیث:
1⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يَعْرِف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که آگاهی و علم دارد به آنچه مردم به آن نیاز دارند.
2⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که شناخته شده.
3⃣إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعَرَّف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که شناسانده شود.
4⃣ در این حدیث و دو حدیث بعدی لفظ ” بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ” آمده ولی در برخی نسخه های دیگر ” بِإِمَامٍ حَىٍّ يُعْرَفَ” آمده:
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر به سبب امام زنده ای که مردم او را بشناسند
5⃣ إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامِ حقٍ يُعْرَفَ
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی بحقی که شناخته شده باشد.
✅نکته دوم:
علامه مجلسی میفرماید:
التعريف شرط التكليف
⏪تا شخصی نبوت و امامتش ثابت نشود و مردم او را حجت الهی ندادند، وظیفه ای برای تبعیت از او نخواهند داشت.و خداوند هم نمیتواند مردم را به خاطر عدم متابعت مواخذه کند. پس لازم است امام شناخته شده باشد.
✅نکته سوم:
امام باید قابل شناخت باشد.
عده ای به طور قطع و یقین چشم بر حقایق بسته اند و انگشت در گوش میگذارند تا صدای حق را نشنوند، اینها در حکم مرده اند “إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ”، ولی اگر کسی بنا باشد چشم باز کند و حقایق را ببیند، امام باید شناخته شده باشد به نحوی که بتوان او را شناخت.
این شناخت نیز گاهی از طریق اعلام امام قبلی است، گاهی از طریق معجزه.
✅نکته چهارم:
با توجه به نسخه ای که میفرماید : إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يَعْرِف
حجت الهی بر مردم تمام نمیشود مگر با امامی که آگاهی و علم دارد به آنچه مردم به آن نیاز دارند.
⏪ امام هم وظیفه دارد آنچه مورد احتیاج و نیاز جامعه است را برای مردم بازگو کند.
از آنجایی که یقین دارد امام در انجام وظیفه هیچ کوتاهی نمیکند، کاملا واضح است که همه احتیاجات و نیازهای معنوی و سلوکی و احکامی و تربیتی و اخلاقی مردم در فرمایشات اهل بیت موجود است.
👈بعضی ها به خاطر کوتاهی ما مغفول مانده.
👈برخی به خاطر ظلم ظالمان از دست رفته و با ظهور امام زمان این گنجینه به طور کامل برای هدایت انسان مهیا میگردد.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻حدیث دوم و سوم🔻
💠عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ.
💠عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ:
إِنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ حَتَّى يُعْرَفَ.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حدیث ۲و۳ هیچ تفاوتی با حدیث اول ندارند مگر اینکه حدیث اول از امام کاظم و حدیث ۲و۳ از امام رضا هستند.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻حدیث چهارم🔻
💠 عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع
روایت است از ابان بن تغلب که امام صادق علیهالسلام فرمودند:
💠 الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ
حجت الهی پيش از خلق و با خلق و بعد از خلق بوده و هست و خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅علامه مجلسی در معنای این حدیث سه احتمال را مطرح میکند:
1⃣ مقصود خلقت زمانی حجج الهی باشد
_حجت الهی باید اولین شخصی باشد تا تکلیف را بداند و تکلیف بعدی ها را هم روشن کند.
مانند حضرت آدم که خودش حجت بود. بعد از حضرت آدم هم انبیاء زیادی در زمان های زیاد با مردم زندگی کردند و آنها را هدایت کردند. برای تمام شدن این عالم نیز باید آخرین کسی که از دنیا میرود امام و حجت باشد وگرنه اگر عده ای بعد از امام باشند، تکلیف را تشخیص نمیدهند و حجتی بر آنها نیست.
🔺تعبیر علامه مجلسی در مرآة العقول:
” قبل الخلق” أي قبل جميعِهِم من المكلفين كآدم عليه السلام إذ كان قبل خلق حواء و خلق ذريته
قبل از خلق یعنی قبل از همهی مکلفین همانگونه که آدم علیه السلام قبل از حواء و فرزندانش بود.
” و مع الخلق” لعدم خلو الأرض من الإمام،
و همراه خلق به جهت خالی نبودن زمین از امام(چرا که«لولا الحجه لساخت الارض»اگر حجت نباشد زمین همه چیز را در خود میکشد.)
“و بعد الخلق” إذ القائم أو أمير المؤمنين عليهما السلام آخر من يموت من الخلق
و بعد از مردم هم آخرین کسی که از دنیا میرود یا امام الزمان است یا امیر المومنین.
2⃣منظور، خلقت نوری حجج الهی باشد.
🔺باز هم در مرآة العقول علامه مجلسی آمده است:
حجية الحجة قبل إيجاد الخلق في الميثاق، و معهم في الدنيا و بعد موتهم في القيامة
وجود حجت ، قبل از ایجاد مردم در علامه زر و … و همراه آنها دردنیا و بعد از مرگ آنها در قیامت است.
⏪نور اهل بیت قبل از خلقت خلق بود.
در دنیا نیز همراهی هست.
بعد از مرگ مردم نیز نور اهل بیت باقی می ماند _که خود این باقی ماندن نور با توجه به اینکه روح بقیه انسان ها نیز باقی می ماند نیاز به تحقیق و فهم دارد_
🔺پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله وسلم میفرمایند:
أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي.
اولین چیزی که خداوند آفرید نور من بود.
⏪در برخی روایات زیل عنوان اوَّلُ ما خَلَقَ الله اولین چیزی که آفریده شده را آب یا عقل یا… بر میشمارند که مرحوم فیض کاشانی رضوان الله علیه همه این احادیث را جمع کرده و توضیحات خیلی زیبایی داده است، میفرماید اینها هیچ تناقضی با هم ندارند چرا که عقل همان وجود نازنین پیامبر صلوات الله علیه است، آب هم از این جهت است که «وَ جَعلنا مِن الماءِ کُلِّ شَیءٍ حَیٍّ»
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند:
أَلَا إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ
همانا من بندهی خدا و برادر پیامبرش هستم
وَ صِدِّيقُهُ الْأَوَّلُ صَدَّقْتُهُ
و اولین نفری هستم که او را تصدیق کرد
وَ آدَمُ بَيْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَدِ
زمانی که آدم در حال خلقت بود .
⏪از لحاظ ماده امیر المومنین در زریه آدم است ولی نور حضرت قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام بوده است.
3⃣منظور خلقت غایی حجج الهی است.
🔺مرآة العقول:
هو قبل الخلق بالعلية،
علت خلق أمیرالمؤمنین ابت
و معهم بالزمان،
و همراه مردم است در زمان
و بعدهم بالغائية
و بعد از آنها هستند چرا که هدف خلقتند.
👈حجج الهی قبل از خلق بودند چون علت خلقت بودند.
لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما
اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمى آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، من شما دو نفر را نمى آفريدم.
👈حجج الهی از جهت زمان همراه و همدوره مردمان بوده اند.
👈حجج الهی مقصد و مقصود آفرینش بوده اند و باید تلاش شود به آنان تقرب جست و همراه آنان شد.
زیارت جامعه کبیره:
وَ إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ
بازگشت مردم در قيامت ، به سوى شماست و رسيدگى به پرونده آنان ، برعهده شماست.
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️
شرح اصول کافی_جلسه چهلوهشتم
۱۴۰۳/۰۷/۲۲- ۹ربیع الثانی
⚜كِتَابُ الْحُجَّةِ⚜
⚜️بَابُ أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَامٍ⚜️
نمیشود حجت بر مردم تمام شود مگر به وسیله امامی.(امام اتمام حجت بر مردم)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻شناخت امام و رویت امام ممکن است🔻
علامه حاج سید محمد حسن میرجهانی طباطبایی، صاحب تألیفات مفید که از خواص اصحاب سید ابوالحسن اصفهانی رضوان الله علیه بودند حکایت کرده اند که:
« یکی از علمای زیدیه به نام بحرالعلوم یمنی وجود حضرت ولی عصر علیه السلام را انکار می کرد و با علما و مراجع شیعه آن روز مکاتبه کرده و برای اثبات وجود و حیات آن حضرت برهان می خواست و آقایان از کتب اخبار و تواریخ عامه و خاصه اقامه دلیل می کردند؛ ولی وی قانع نمی شد و می گفت: من هم این کتب را دیده ام.
تا اینکه برای مرحوم آیت الله اصفهانی نامه نوشت و جواب قاطعی خواست. سید در جواب مرقوم فرمود: جواب شما را باید مشافهتاً بدهم، شما طی سفری به نجف مشرف شوید.
آن سید یمنی با فرزندش سید ابراهیم و چند تن از مریدان خاصش، به نجف اشرف مشرف و همه علما از جمله مرحوم آیت الله اصفهانی از وی دیدن کردند. سید یمنی عرض کردند من روی دعوت شما، به این مسافرت آمدم، جوابی که وعده فرمودید بدهید. ایشان فرمودند: شب بعد به منزل من بیایید.
شب بعد به منزل آسید ابوالحسن آمدند و پس از صرف شام و رفتن اکثر میهمانها و گذشتن نیمی از شب، نوکر خود، مشهدی حسین چراغدار را طلبیده و فرمودند: به سید یمنی و فرزندش بگویید بیایند و ما تا درب منزل رفتیم به ما فرمودند: شما نیایید و خود به اتفاق سید و فرزندش رفتند و ما ندانستیم کجا رفتند.
تا روز بعد که سید ابراهیم یمنی، فرزند بحرالعلوم مزبور را ملاقات کردم و از جریان شب پرسیدم. گفت: الحمدلله (بحمدالله) ما مستبصر و اثنی عشری شدیم.
گفتم: چطور؟ گفت: برای اینکه آقای اصفهانی حضرت ولی عصر امام زمان علیه السلام را به پدرم نشان داد. تفصیل آن را پرسیدم.
گفت: ما از منزل که بیرون آمدیم نمی دانستیم به کجا می رویم؛ تا اینکه از شهر خارج و وارد وادی السلام شده و در وسط وادی جایی بود که آن را مقام مهدی علیه السلام می گفتند.
چراغ را از مشهدی حسین گرفته و خود به اتفاق پدرم و من وارد آن محیط شدیم. پس آقای اصفهانی خود از چاه آنجا، آب کشیده و وضو تجدید کرد و ما به عمل او می خندیدیم؛ آنگاه وارد مقام شد و چهار رکعت نماز خواند و کلماتی گفت؛ ناگاه دیدیم آن فضا روشن گردید، پس پدرم را طلبید.
وقتی وارد آن مقام شد طولی نکشید که صدای گریه پدرم بلند شد و صیحه ای زد و بیهوش شد؛ نزدیک رفتم دیدم آقای اصفهانی شانه های پدرم را مالش می دهد تا به هوش آمد و وقتی از آنجا برگشتیم پدرم گفت: حضرت ولی عصر حجه بن الحسن العسکری علیه السلام را مشافهتاً زیارت کردم. و با دیدنش مستبصر و شیعه اثنی عشری شدم. »
سید مزبور بعد از چند روز از نجف اشرف به یمن مراجعت نمود و چهار هزار نفر از مریدان یمنی خود را، شیعه اثنی عشری نمود. »