بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
شرح اصول کافی_درس نوزدهم
1402/07/30_6ربیعالثانی 1445
بَابُ مَنْ عَمِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَ آلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ آلْغِرَّةِ.
امام (عليه السلام) فرمود:
ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد (که مانع تأثير آن است).
🔸️درکتاب فضلالعلم روایتی داریم با این مضمون که احادیث ارث انبیاء هستند و علماء ورثهی انبیاء هستند.
🔹️کلام اهل بیت نور است. بزرگان با خودکاری که حدیث مینوشتند چیز دیگری نمینوشتند. یک خودکار مختص حدیث و قرآن دارند و با آن کار عادی انجام نمیشود.
✴️ارثیه اهلبیت به ما احادیث است. چون ما به این حدیث پیامبر معتقدیم که
أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ…
ما به معنای واقعی فرزند این خانودهایم و هر پدری برای فرزندش ارث میگذارد. این ارث، پول و شهرت نیست.
این ارث تنها وتنها علم است و این علم در اصول کافی است. ما اگر فرزندان خلفی باشیم باید استفاده کنیم.
نهجالبلاغه،صحیفة سجادیه،اصول کافی، توحید شیخ صدوق؛ روایاتی که از اهل بیت (ع) به ما رسیده، اینها همه ارثیهی پدران ما است.
🔸️اگر پدری از دنیا برود، میبینید که ورثه سر پول دعوا میکنند.
ما چرا سر ارثیهمان(احادیث) دعوا نمیکنیم؟؟
هرکدام از این احادیث میلیونها برابر ارزشش از مطلق پول بیشتر است.
تا وقتی که ما نیاز مبرم خودمان را به احادیث نفهمیدیم، سراغش نمیرویم!
اگر علم غیب نباشد، این حرفها را از کجا میخواهید پیدا کنید؟
✳️علامه جعفری در شرح نهجالبلاغه البلاغهاش میگوید: اگر تمام مکاتب مادی را از ما بگیرند و آتش بزنند، ما نهجالبلاغه داشته باشیم؛ برای ما کافی است چرا که تمام مکاتب اقتصادی، تربیتی، فرهنگی و هر چه بخواهید در این کتاب است.
🔹️کافی و صحیفة و… هم همین است.
ما چون قدر نمیدانیم، کم بهره میبریم.
اگر کسی با احادیث آشنا شد شک نکنید و یقین داشته باشید یک سر وگردن از همردیف های خودش بالاتر است. اصلاً قابل قیاس نیست کسی که انس با حدیث دارد، نُطقش و تاثیر کلامش متفاوتتر است. اثری که روی مخاطب داردغیرقابل قیاس با فلان دانشمند و... است.
🔸️یکی از جریانها در طلبگی اثرگذاری است، اثرگذاری در طلبگی کی حاصل میشود؟
زمانی که با کلام اهل بیت انس داشته باشید.
⭕️ خلاصه ای از «بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ»
این باب ۹روایت داشت.
وقتی درباره چیزی علم ندارید، حرف نزنید. راحت و صریح بگویید: لا أدري
نمیدانم و نگویید اللهاعلم چون بقیه به اشتباه میافتند.
وقتی میگویید اللهاعلم، طرف مقابل فکر میکند تو عالِم هستی، از شدت علم احتیاط میکنی و میگویی اللهاعلم.
درحالی که تو جاهل هستی و میخواهی این جهل را با اللهاعلم بپوشانی.
🔺امام صادق(ع) فرمود: نگویید اللهاعلم.
اگر عالم باشد و بعد از بررسی بگوید الله اعلم، این خیلی خوب است.
یکی حرفی را که نمیداند، همینطور میگوید و یکی ندانسته عمل میکند و وای به حال کسانی که ندانسته عمل میکنند.
⚜کتاب فضل العلم⚜
⚜بَابُ مَنْ عَمِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ⚜
🔻حدیث اول
💠سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
راوی میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که اینگونه میفرمود:
💠الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ
کسی که بدون بصیرت(علم نافذ و عمیق)کاری را انجام دهد؛ مثل کسی که است که به بیراهه حرکت میکند.
💠لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً.
هرچه بیشتر و تندتر برود؛ فقط دورتر میشود.
از جهت ریاضی اگر شما بخواهید موشکی را به فضا پرتاپ کنید، یک میلیمتر اختلاف و انحراف در مبدا اگر ضربدر طول مسیر شود، آخرش چقدر درمیآید؟ چند کیلومتر انحراف!
ما چقدر مسیر پیش رو داریم؟
در ابدیت؛ مسافت تمام شدنی نیست. اگر یک میلیمتر اینجا منحرف بشوید، کجا پیاده میشوید؟ وسط جهنم!
لذا به ما گفتهاند: طابق النعل بالنعل.
نسبت به امام حرکت کنید.
هرچه میگویید و انجام میدهید باید مستند شرعی داشته باشد. چون امام گفت باید عمل کنیم و چون امام نهی کرد؛ باید رد کنیم.
🔺درخطبه ۱۵۴ نهجالبلاغه حضرت فرمود:
الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ…
کسی که عمل کند و علم نداشته باشد مثل کسی است که بیراهه میرود.
شما میخواستید مشهد بروید اما مسیر سیستان را پیش گرفتهاید! هرچه بیشتر بروید، هیچوقت به هدف نهایی نمیرسید!
✅نکتهی این روایت:
ندانسته نگو! ندانسته عمل نکن!
⬇️این روایت ازامیرالمومنین (ع) و پیغمبر(ص) نقل شده و شاید هم امیرالمؤمنین از پیامبر این حدیث راگرفته است.
❇️ حضرت فرمود دو گروه کمر مرا شکستند.( این همان پیغمبری است که به او سنگ میزدند، یک جایی برای دعا کردن میرفت؛ خدایا قوم من نمیدانند، آنها را ببخش! پیغمبر با این وسعت ازرحمت میفرماید.) چه کسانی؟
🔸️1⃣عابدان جاهل و خشک مقدس
🔹️2⃣عالمان بدون عمل
🔸️گروه اول خشک مقدسها؛ عمل میکند ولی عمل او بدون علم است. همینطوری نماز میخواند! چرا نماز میخوانی؟ تعبد بدون فکر و بصیرت، این فقط کمر پیغمبر را میشکند.
🔹️گروه دوم کسانی هستندکه خیلی میدانند ولی عمل نمیکنند. میداند عبادت خوب است، اما عبادت نمیکند. خیلی میداند ولی هم ربا میخورد! هم نگاه به نامحرم میکند! و این آقا منبر هم رفت ولی در وادی عمل کمر پیغمبر را شکست.
✴️حاجآقای قرائتی میگفتندکه من به خانه پدر شهیدی رفتم. به من گفتند طبقه سوم محل سکونت شماست. من رفتم بالا وضو گرفتم، دیدم پیرمرد(پدرشهید)نفس نفسزنان، با یک حوله از سه طبقه بالا آمد و حوله را به من داد و گفت: دست و صورتت را خشک کن. من بهش گفتم حاجآقا مستحب است که انسان بعد از وضو دستش را خشک نکند و باید خشک بشود؛ مکروه است اگر خشک کنی.
پیرمرد تامل کرد و گفت: حالا اینکه دستت را خشک نکنی درست است ولی من نمیدانم در دین شما چنین چیزی نیست که اگر پیرمردی سه طبقه نفس نفسزنان، برای احترام به تو بالا آمد؛ اینجوری دست رد به سینهاش نزنی! بازهم خودت میدانی!
آقای قرائتی گفت: من فهمیدم دین چیز دیگری است.
🔻حدیث دوم
💠سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
راوی میگوید من از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت فرمود:
💠لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ
هیچ عملی به درجهی قبولی نمیرسد مگر اینکه پشتوانهی معرفت داشته باشد.
یعنی استثنابردار نیست. تو تا نفهمی هیچ عملی ازتو قبول نمیشود.
💠وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ
وهیچ معرفتی، معرفت نیست مگر اینکه پشتوانهاش عمل باشد!
معرفت تنها به درد نمیخورد. ما خیلی علم داریم ولی علم برای ما اصالت ندارد. علم برای آن است که انسان به عمل برسد. این علم باید ظهور و بروز داشته باشد.
💠فَمَنْ عَرَفَ دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ
کسی که معرفت پیدا کرد،این معرفت او را هل میدهد و راهنمایی میکند به سمت عمل کردن (به سمت انجام چیزی که میداند.)
💠وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ
اگر کسی را دیدید که هیچ کاری انجام نمیدهد. این شخص علم ندارد.
( اینهایی که اسمش را علم گذاشته، علم نیستند. علم واقعی آن است که انسان را به عمل وادار کند.)
💠أَلَا إِنَّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.
آگاه باشید ایمان جزء جزء است. هر جزئی، جزء بعد را میسازد.
(اینطور نیست که روز اول به کل ایمان برسید. ایمان پله به پله است. هر جزئی را که کسب کردی؛ راه ورود به جزء بعد را به شما میدهند.)
🔰🔰نکات روایت دوم🔰🔰
1️⃣شرط قبولی اعمال، معرفت است.
قرآن کریم در این زمینه فرمود:
♦️﴿إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقينَ…﴾مائده/۲۷
خدا عمل کسانی راقبول میکندکه به درجه متقین رسیده اند.
هم دین را میفهمند هم عمل میکنند.
[انّما] حصر است، فقط و فقط از این گروه پذیرفته میشود. باید بفهمید خدایی هست تا عبادتش کنید.
2️⃣هیچ معرفتی نیست مگر در خارج ظهور دارد.
(این جواب کسانی است که میگویند دلت پاک باشد.)
🔺امام صادق در این روایت فرمود: لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ
تو اگر واقعا میفهمی و واقعاً دلت پاک است، پس چرا حجاب نداری! چرا گناه میکنی!
دانستنی که پشتوانهاش عمل نباشد؛ دروغ است.
حتی خودمان هم به این جمله توجه نمیکنیم!
نماز شب خوب است. آقا دلت پاک باشدما که حالا الحمدلله طلبه هستیم، شما جایی روایت دیدهاید هر کسی طلبهاست نماز شب نخواند؟!
هرکسی گفت اشهد ان علی ولی الله مجاز است گناه کند؟!
بلعکس فرمود به اتکای ولایت و محبت ما گناه نکنید. حساب و کتاب است.
شاعری گفت:
اگر حساب و کتاب حشر باعلی است/ هرچه میخواهی گناه کن
حضرت شب به خواب ایشان آمد چرا اینطوری گفتی!
بگو اگرحساب و کتاب حشر با علی است/شرم از رخ علی کن، کمتر گناه کن.
❌جملهی “دلت پاک باشد. انشاءالله خدا میبخشد” مجوز ترک عمل نیست.
3️⃣ذات معرفت به پروردگار، هدایتگری و راهنمایی است.
خیلی وقتها دچار چه کنم! چه کنم! هستیم. الآن منبر دعوتم کردهاند، قبول کنم یا نکنم!
چرا این حیرت به وجود میآید؟ چون دو مرحله قبل نیست. حضرت فرمود شما اگر عالِم عامل باشید، درون شما یک رهبری به وجود میآید. این خودش به تو میگوید چکارکن! آقای بهجت هیچ وقت دچارتردید نمیشد. اسرائیل الآن حمله کرده، موضع بگیرم یا نگیرم!!
✅تحیر یا ثمره جهل است یا ثمرهی عمل نکردن است.
من عالمی هستم که عمل میکنم خدا درون من نوری روشن میکند. این نور من را هدایت میکند.
4️⃣اگر کسی عمل صالح نداشت، معلوم است که علم ندارد. اصلاً باور نکنید کسانی که نماز جماعت شرکت نمیکنند، هیئت نمیروند، نماز شب نمیخوانند؛ عالِم باشند!
علم نور است و سیاهه نیست. اینکه کسی بخواهد صد صفحه کتاب بنویسد این که علم نیست. اگر کسی نور داشت حتماً عبادت انجام میدهد.
5️⃣ایمان به نحوی است که معرفت جدید میسازد.
ما در مسابقهای مثل بازی کامپیوتری هستیم. هر پلهای که رفتید، قفل پلهی بعد باز میشود و میگوید ماشین بعدی را میتوانید بخرید. ایمان اینطوری است. هر مرحله را که رفتید باب دیگری باز میشود، باب بسیار هست، هزاران مطلب آنجا ریخته است. من تا وقتی متمسک به درس نشوم مرحله بعد من را راه نمیدهند. بعد غصه میخورم چرا فلانی رسید، من نرسیدم.
✴️در آخر اصول کافی مرحوم کمرهای نکاتی را ذکر کرده است از جمله در ذیل حدیث دوم پاورقی(۲۶) در شرح احادیث مشکل آورده است: ما یک معرفت قبل از عمل و یک معرفت بعد از عمل داریم.
(ما قبل از خواندن نماز باید معرفت داشته باشیم؛ خدایی هست، عبودیت لازم است و کیفیتش اینطوری است. گفتهاند با این هیئت و شرایط نماز بخوان. بعداز فهم همهی اینها نماز میخوانی. حالا نماز برای تو ایجاد معرفت میکند! یعنی چه؟ )
مرحوم کمرهای میگوید: علم اول، عمل ساز است، وقتی تو عمل انجام دادی، معرفت به وجود میآید، این معرفت دوم با معرفت اول فرق میکند. به معرفت دوم اطمینان میگویند. فرد آرام میشود.
🔺در روایت داریم وسط جنگ جمل یک نفر خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمد، حضرت جلو رفته بود. جنگ جمل طوری بود که حضرت شخصاً میرفت. اگر چه در نهجالبلاغه به فرماندهان سپاه توصیه میکند شما خط مقدم نروید اما حضرت خودش خط مقدم میرفت. راوی میگوید: من دو نفر را مامور کرده بودم که اسب امیرالمؤمنین را بگیرند و نگذارند حضرت برود. یک لحظه غافل شدند، حضرت اسب را برداشت و رفت. وقتی برگشت دیدیم حضرت شمشیر را پرت کرد. گفتیم چه شد؟ فرمود: شمشیر شکست وگرنه من برنمیگشتم. امیرالمؤمنین در جنگ جمل برگشت عقب فرمود: الماء الماء. یک نفر به من آب بدهد. یک نفر جلو آمدگفت: آقا ما آب داریم؛ به نظر من شما یک مقداری عسل بخورید. دراین شرایطی که هستید(گرما، ضعف یا هرچیز) عسل برای شما بهتر است. حضرت فرمود: باشه. حضرت یک انگشت عسل در دهان گذاشت. فرمود: إنّ عسلك لطائفيّ.
عسل تو عسل عراق نیست. عسل عربستان است آن هم کجای عربستان؟ طائف. بنده خدا متعجب شد که لعجبا منك و اللَّه يا أمير المؤمنين لمعرفتك الطائفيّ … خیلی عجیب است در این شرایط که همسر پیغمبر طلحه و زبیر روبهرو ماست،جان بر لب رسیده. … جنگ هفدههزار کشته داشت! شما اینجا راحت میگویید که عسل طائفی است!
حضرت فرمود: ما ملأ صدر عمّك…
هیج چیزی سینهی مرا تنگ نمیکند. هیچ چیزی من را ناراحت نمیکند،حواس من را پرت نمیکند. چه میشود آدم انقدر آرامش داشته باشه؟!
وسط جنگ کارد به استخوان رسیده! آن هم امیرالمؤمنین که بعد از همین جنگ جمل، وسط کشتهها راه میرفت، ناراحت بود. خودیها هیچی؛ وسط کشتههای جمل، بالای سر طلحه رسید ابراز ناراحتی کرد، آنقدر دلش میسوزد! ولی میگوید همهی اینها حواس من را پرت نمیکند. من چنان وسعت و آرامشی دارم که اینها حواس من را پرت نمیکند.
⬇️چرا انسان به آن آرامش می رسد؟
🔸️۱. معرفت
🔸️۲.عملی که انجام دادید، معرفتی به نام آرامش قلب میسازد.
⭕️امروز در جامعه ما قرص افسردگی تا دلتان بخواهد مصرف میشود! بیشترین دکتری که در این جامعه درآمد دارد، دکتر اعصاب است! چرا؟ چون معرفت نبود، عمل نبود. ما فقط میگوییم آرامش داشته باشیم. آرامش یک قاعدهای دارد. تا این قاعده را پیاده نکنی به آرامش نمیرسی…
🔻حدیث سوم
💠قَالَ رَسُولُ اللَّهِ
امام صادق از پیغمبر روایت نقل میکند. فرمود:
💠مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِح
کسی که بدون علم کاری انجام دهد، آنچه ویران میکند بیش از آن چیزی است که اصلاح میکند.
⤵️این علم دومعنا دارد:
🔷️علم کلام، باورها و اعتقادات.
🔶️علم به احکام.
من چگونه نماز بخوانم؟ رساله میخواهد. یا تو باید مجتهد باشی یا باید تقلید کنی.
✅اگر انسان علم به معارف و باورها پیدا کرد یا علم به احکام پیدا کرد،بنا به فرموده حضرت آنچه به فسادمیکشاند بیش از آن چیزی است که اصلاح میکند.(مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِح)
🔰🔰🔰نکات مهم🔰🔰🔰
🟠علم اینجا هم به معنای علم عقايد و هم به معنای علم احکام است.
ما باید یک شخص رسالهای باشیم، رساله از دست ما نباید بیافتد. هرجا رساله را کنار گذاشتهایم، ضرر کردهایم.
🟡آنچه به فساد میکشاند، بیش از چیزی است که اصلاح میکند.
⤵️اسلام ظاهری چندتا ثمره دارد:
🔹️۱. میگوید خون شخص محترم است، خونش را نریزید.
🔸️۲. عِرض و آبروی این شخص، ناموس این شخص چون مسلمان است باید حفظ شود. بعد از مردن هم میگویند ایشان را در قبرستان مسلمانها خاک کنید. اشهد ان لا اله الا الله که پشتش عمل نباشد، ثمرهاش اصلاح دنیاست. پولت را بالا نکشند، بردگی نکشی… و آخر هم بعزت و…داخل قبرستان مسلمانها خاک کنند.
ولی چه چیزی را خراب کردهای؟!
آخرت.
حضرت فرمود: اگر ایمان درست نباشد. اگر شخصی رسالهای نباشی، شاید دنیا را با اسلام آباد کنی ولی آخرت که بزرگتر است را خراب کردهای!
ولی اگر برعکس شد؛ اگر انسان بامعرفت و رسالهای بودید؛ هم دنیا و هم آخرت را دارید.
🔺در روایت داریم فرمود: هرکسی دنیا را بخواهد، خدا دنیا را به او میدهدو سختیهایی هم به او میدهد. هر کسی آخرت را بخواهدبه او میدهد، در دنیا یک گرفتاریهایی برایش به وجود میآورد. ولی کسی که مولا را بخواهد؛ او را بخواهد. هم دنیا، هم عقبی و هم مولا را دارد. و این هدف، هدف بلند ماست.
علم یعنی ما باید انس با احادیث داشته باشیم. در پشت فهم احادیث، عمل به احادیث باشد وگرنه کمر پیغمبر را شکستهایم. باید عمل کنیم. ما در دو وجهاش مجاز نیستیم. یعنی کسی بگوید حالا که سخت است من یاد نمیگیریم. یاد نگرفتن ظلم است.
در روایاتی که اول کتاب فضلالعلم آمده، فرمود: واجب است بر هر کسی که علم یاد بگیرد. ما باید یاد بگیریم. اگر یاد گرفتی و عمل نکردی چه! ما دو وظیفه داریم خوب یاد بگیریم و خوب عمل کنیم. با انجام دادن این دوتا، نور پیدا میکنیم و مردم برای هدایت به هیچ چیزی جزء نور احتیاج ندارند.
✅️برای هدایت مردم هیچکسی به ما نگفته است سخنرانی کنیم. اتفاقاً به ما گفتهاند سخنرانی نکنید.
کونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَا تَکونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکمْ.
پس چطور هدایت کنم؟ فرمود: در ظلمت دنیا تو فانوس باش. تو نور داشته باشی همه دور تو جمع میشوند. و همه راه را پیدا میکنند. در جایی که تاریک است تو یک چراغ بگیر، همه به سمت تو میآیند. وتو هر جایی بروی آنها هم میآیند. چون همه جا تاریک است الا اینجا! وظیفهی ما نورانی شدن است، نور که بیاید انشاءالله هم خودمان هدایت میشویم هم دیگران را هدایت میکنیم.
الحمدلله رب العالمین
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
شرح اصول کافی_درس نوزدهم
1402/07/30_6ربیعالثانی 1445
بَابُ مَنْ عَمِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
بَيْنَکُمْ وَ بَيْنَ آلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ آلْغِرَّةِ.
امام (عليه السلام) فرمود:
ميان شما و موعظه، پرده اى از غفلت (و غرور) وجود دارد (که مانع تأثير آن است).
🔸️درکتاب فضلالعلم روایتی داریم با این مضمون که احادیث ارث انبیاء هستند و علماء ورثهی انبیاء هستند.
🔹️کلام اهل بیت نور است. بزرگان با خودکاری که حدیث مینوشتند چیز دیگری نمینوشتند. یک خودکار مختص حدیث و قرآن دارند و با آن کار عادی انجام نمیشود.
✴️ارثیه اهلبیت به ما احادیث است. چون ما به این حدیث پیامبر معتقدیم که
أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ…
ما به معنای واقعی فرزند این خانودهایم و هر پدری برای فرزندش ارث میگذارد. این ارث، پول و شهرت نیست.
این ارث تنها وتنها علم است و این علم در اصول کافی است. ما اگر فرزندان خلفی باشیم باید استفاده کنیم.
نهجالبلاغه،صحیفة سجادیه،اصول کافی، توحید شیخ صدوق؛ روایاتی که از اهل بیت (ع) به ما رسیده، اینها همه ارثیهی پدران ما است.
🔸️اگر پدری از دنیا برود، میبینید که ورثه سر پول دعوا میکنند.
ما چرا سر ارثیهمان(احادیث) دعوا نمیکنیم؟؟
هرکدام از این احادیث میلیونها برابر ارزشش از مطلق پول بیشتر است.
تا وقتی که ما نیاز مبرم خودمان را به احادیث نفهمیدیم، سراغش نمیرویم!
اگر علم غیب نباشد، این حرفها را از کجا میخواهید پیدا کنید؟
✳️علامه جعفری در شرح نهجالبلاغه البلاغهاش میگوید: اگر تمام مکاتب مادی را از ما بگیرند و آتش بزنند، ما نهجالبلاغه داشته باشیم؛ برای ما کافی است چرا که تمام مکاتب اقتصادی، تربیتی، فرهنگی و هر چه بخواهید در این کتاب است.
🔹️کافی و صحیفة و… هم همین است.
ما چون قدر نمیدانیم، کم بهره میبریم.
اگر کسی با احادیث آشنا شد شک نکنید و یقین داشته باشید یک سر وگردن از همردیف های خودش بالاتر است. اصلاً قابل قیاس نیست کسی که انس با حدیث دارد، نُطقش و تاثیر کلامش متفاوتتر است. اثری که روی مخاطب داردغیرقابل قیاس با فلان دانشمند و... است.
🔸️یکی از جریانها در طلبگی اثرگذاری است، اثرگذاری در طلبگی کی حاصل میشود؟
زمانی که با کلام اهل بیت انس داشته باشید.
⭕️ خلاصه ای از «بَابُ النَّهْيِ عَنِ الْقَوْلِ بِغَيْرِ عِلْمٍ»
این باب ۹روایت داشت.
وقتی درباره چیزی علم ندارید، حرف نزنید. راحت و صریح بگویید: لا أدري
نمیدانم و نگویید اللهاعلم چون بقیه به اشتباه میافتند.
وقتی میگویید اللهاعلم، طرف مقابل فکر میکند تو عالِم هستی، از شدت علم احتیاط میکنی و میگویی اللهاعلم.
درحالی که تو جاهل هستی و میخواهی این جهل را با اللهاعلم بپوشانی.
🔺امام صادق(ع) فرمود: نگویید اللهاعلم.
اگر عالم باشد و بعد از بررسی بگوید الله اعلم، این خیلی خوب است.
یکی حرفی را که نمیداند، همینطور میگوید و یکی ندانسته عمل میکند و وای به حال کسانی که ندانسته عمل میکنند.
⚜کتاب فضل العلم⚜
⚜بَابُ مَنْ عَمِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ⚜
🔻حدیث اول
💠سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
راوی میگوید از امام صادق(ع) شنیدم که اینگونه میفرمود:
💠الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ
کسی که بدون بصیرت(علم نافذ و عمیق)کاری را انجام دهد؛ مثل کسی که است که به بیراهه حرکت میکند.
💠لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً.
هرچه بیشتر و تندتر برود؛ فقط دورتر میشود.
از جهت ریاضی اگر شما بخواهید موشکی را به فضا پرتاپ کنید، یک میلیمتر اختلاف و انحراف در مبدا اگر ضربدر طول مسیر شود، آخرش چقدر درمیآید؟ چند کیلومتر انحراف!
ما چقدر مسیر پیش رو داریم؟
در ابدیت؛ مسافت تمام شدنی نیست. اگر یک میلیمتر اینجا منحرف بشوید، کجا پیاده میشوید؟ وسط جهنم!
لذا به ما گفتهاند: طابق النعل بالنعل.
نسبت به امام حرکت کنید.
هرچه میگویید و انجام میدهید باید مستند شرعی داشته باشد. چون امام گفت باید عمل کنیم و چون امام نهی کرد؛ باید رد کنیم.
🔺درخطبه ۱۵۴ نهجالبلاغه حضرت فرمود:
الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ…
کسی که عمل کند و علم نداشته باشد مثل کسی است که بیراهه میرود.
شما میخواستید مشهد بروید اما مسیر سیستان را پیش گرفتهاید! هرچه بیشتر بروید، هیچوقت به هدف نهایی نمیرسید!
✅نکتهی این روایت:
ندانسته نگو! ندانسته عمل نکن!
⬇️این روایت ازامیرالمومنین (ع) و پیغمبر(ص) نقل شده و شاید هم امیرالمؤمنین از پیامبر این حدیث راگرفته است.
❇️ حضرت فرمود دو گروه کمر مرا شکستند.( این همان پیغمبری است که به او سنگ میزدند، یک جایی برای دعا کردن میرفت؛ خدایا قوم من نمیدانند، آنها را ببخش! پیغمبر با این وسعت ازرحمت میفرماید.) چه کسانی؟
🔸️1⃣عابدان جاهل و خشک مقدس
🔹️2⃣عالمان بدون عمل
🔸️گروه اول خشک مقدسها؛ عمل میکند ولی عمل او بدون علم است. همینطوری نماز میخواند! چرا نماز میخوانی؟ تعبد بدون فکر و بصیرت، این فقط کمر پیغمبر را میشکند.
🔹️گروه دوم کسانی هستندکه خیلی میدانند ولی عمل نمیکنند. میداند عبادت خوب است، اما عبادت نمیکند. خیلی میداند ولی هم ربا میخورد! هم نگاه به نامحرم میکند! و این آقا منبر هم رفت ولی در وادی عمل کمر پیغمبر را شکست.
✴️حاجآقای قرائتی میگفتندکه من به خانه پدر شهیدی رفتم. به من گفتند طبقه سوم محل سکونت شماست. من رفتم بالا وضو گرفتم، دیدم پیرمرد(پدرشهید)نفس نفسزنان، با یک حوله از سه طبقه بالا آمد و حوله را به من داد و گفت: دست و صورتت را خشک کن. من بهش گفتم حاجآقا مستحب است که انسان بعد از وضو دستش را خشک نکند و باید خشک بشود؛ مکروه است اگر خشک کنی.
پیرمرد تامل کرد و گفت: حالا اینکه دستت را خشک نکنی درست است ولی من نمیدانم در دین شما چنین چیزی نیست که اگر پیرمردی سه طبقه نفس نفسزنان، برای احترام به تو بالا آمد؛ اینجوری دست رد به سینهاش نزنی! بازهم خودت میدانی!
آقای قرائتی گفت: من فهمیدم دین چیز دیگری است.
🔻حدیث دوم
💠سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ
راوی میگوید من از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت فرمود:
💠لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَةٍ
هیچ عملی به درجهی قبولی نمیرسد مگر اینکه پشتوانهی معرفت داشته باشد.
یعنی استثنابردار نیست. تو تا نفهمی هیچ عملی ازتو قبول نمیشود.
💠وَ لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ
وهیچ معرفتی، معرفت نیست مگر اینکه پشتوانهاش عمل باشد!
معرفت تنها به درد نمیخورد. ما خیلی علم داریم ولی علم برای ما اصالت ندارد. علم برای آن است که انسان به عمل برسد. این علم باید ظهور و بروز داشته باشد.
💠فَمَنْ عَرَفَ دَلَّتْهُ الْمَعْرِفَةُ عَلَى الْعَمَلِ
کسی که معرفت پیدا کرد،این معرفت او را هل میدهد و راهنمایی میکند به سمت عمل کردن (به سمت انجام چیزی که میداند.)
💠وَ مَنْ لَمْ يَعْمَلْ فَلَا مَعْرِفَةَ لَهُ
اگر کسی را دیدید که هیچ کاری انجام نمیدهد. این شخص علم ندارد.
( اینهایی که اسمش را علم گذاشته، علم نیستند. علم واقعی آن است که انسان را به عمل وادار کند.)
💠أَلَا إِنَّ الْإِيمَانَ بَعْضُهُ مِنْ بَعْضٍ.
آگاه باشید ایمان جزء جزء است. هر جزئی، جزء بعد را میسازد.
(اینطور نیست که روز اول به کل ایمان برسید. ایمان پله به پله است. هر جزئی را که کسب کردی؛ راه ورود به جزء بعد را به شما میدهند.)
🔰🔰نکات روایت دوم🔰🔰
1️⃣شرط قبولی اعمال، معرفت است.
قرآن کریم در این زمینه فرمود:
♦️﴿إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ المُتَّقينَ…﴾مائده/۲۷
خدا عمل کسانی راقبول میکندکه به درجه متقین رسیده اند.
هم دین را میفهمند هم عمل میکنند.
[انّما] حصر است، فقط و فقط از این گروه پذیرفته میشود. باید بفهمید خدایی هست تا عبادتش کنید.
2️⃣هیچ معرفتی نیست مگر در خارج ظهور دارد.
(این جواب کسانی است که میگویند دلت پاک باشد.)
🔺امام صادق در این روایت فرمود: لَا مَعْرِفَةَ إِلَّا بِعَمَلٍ
تو اگر واقعا میفهمی و واقعاً دلت پاک است، پس چرا حجاب نداری! چرا گناه میکنی!
دانستنی که پشتوانهاش عمل نباشد؛ دروغ است.
حتی خودمان هم به این جمله توجه نمیکنیم!
نماز شب خوب است. آقا دلت پاک باشدما که حالا الحمدلله طلبه هستیم، شما جایی روایت دیدهاید هر کسی طلبهاست نماز شب نخواند؟!
هرکسی گفت اشهد ان علی ولی الله مجاز است گناه کند؟!
بلعکس فرمود به اتکای ولایت و محبت ما گناه نکنید. حساب و کتاب است.
شاعری گفت:
اگر حساب و کتاب حشر باعلی است/ هرچه میخواهی گناه کن
حضرت شب به خواب ایشان آمد چرا اینطوری گفتی!
بگو اگرحساب و کتاب حشر با علی است/شرم از رخ علی کن، کمتر گناه کن.
❌جملهی “دلت پاک باشد. انشاءالله خدا میبخشد” مجوز ترک عمل نیست.
3️⃣ذات معرفت به پروردگار، هدایتگری و راهنمایی است.
خیلی وقتها دچار چه کنم! چه کنم! هستیم. الآن منبر دعوتم کردهاند، قبول کنم یا نکنم!
چرا این حیرت به وجود میآید؟ چون دو مرحله قبل نیست. حضرت فرمود شما اگر عالِم عامل باشید، درون شما یک رهبری به وجود میآید. این خودش به تو میگوید چکارکن! آقای بهجت هیچ وقت دچارتردید نمیشد. اسرائیل الآن حمله کرده، موضع بگیرم یا نگیرم!!
✅تحیر یا ثمره جهل است یا ثمرهی عمل نکردن است.
من عالمی هستم که عمل میکنم خدا درون من نوری روشن میکند. این نور من را هدایت میکند.
4️⃣اگر کسی عمل صالح نداشت، معلوم است که علم ندارد. اصلاً باور نکنید کسانی که نماز جماعت شرکت نمیکنند، هیئت نمیروند، نماز شب نمیخوانند؛ عالِم باشند!
علم نور است و سیاهه نیست. اینکه کسی بخواهد صد صفحه کتاب بنویسد این که علم نیست. اگر کسی نور داشت حتماً عبادت انجام میدهد.
5️⃣ایمان به نحوی است که معرفت جدید میسازد.
ما در مسابقهای مثل بازی کامپیوتری هستیم. هر پلهای که رفتید، قفل پلهی بعد باز میشود و میگوید ماشین بعدی را میتوانید بخرید. ایمان اینطوری است. هر مرحله را که رفتید باب دیگری باز میشود، باب بسیار هست، هزاران مطلب آنجا ریخته است. من تا وقتی متمسک به درس نشوم مرحله بعد من را راه نمیدهند. بعد غصه میخورم چرا فلانی رسید، من نرسیدم.
✴️در آخر اصول کافی مرحوم کمرهای نکاتی را ذکر کرده است از جمله در ذیل حدیث دوم پاورقی(۲۶) در شرح احادیث مشکل آورده است: ما یک معرفت قبل از عمل و یک معرفت بعد از عمل داریم.
(ما قبل از خواندن نماز باید معرفت داشته باشیم؛ خدایی هست، عبودیت لازم است و کیفیتش اینطوری است. گفتهاند با این هیئت و شرایط نماز بخوان. بعداز فهم همهی اینها نماز میخوانی. حالا نماز برای تو ایجاد معرفت میکند! یعنی چه؟ )
مرحوم کمرهای میگوید: علم اول، عمل ساز است، وقتی تو عمل انجام دادی، معرفت به وجود میآید، این معرفت دوم با معرفت اول فرق میکند. به معرفت دوم اطمینان میگویند. فرد آرام میشود.
🔺در روایت داریم وسط جنگ جمل یک نفر خدمت امیرالمؤمنین (ع) آمد، حضرت جلو رفته بود. جنگ جمل طوری بود که حضرت شخصاً میرفت. اگر چه در نهجالبلاغه به فرماندهان سپاه توصیه میکند شما خط مقدم نروید اما حضرت خودش خط مقدم میرفت. راوی میگوید: من دو نفر را مامور کرده بودم که اسب امیرالمؤمنین را بگیرند و نگذارند حضرت برود. یک لحظه غافل شدند، حضرت اسب را برداشت و رفت. وقتی برگشت دیدیم حضرت شمشیر را پرت کرد. گفتیم چه شد؟ فرمود: شمشیر شکست وگرنه من برنمیگشتم. امیرالمؤمنین در جنگ جمل برگشت عقب فرمود: الماء الماء. یک نفر به من آب بدهد. یک نفر جلو آمدگفت: آقا ما آب داریم؛ به نظر من شما یک مقداری عسل بخورید. دراین شرایطی که هستید(گرما، ضعف یا هرچیز) عسل برای شما بهتر است. حضرت فرمود: باشه. حضرت یک انگشت عسل در دهان گذاشت. فرمود: إنّ عسلك لطائفيّ.
عسل تو عسل عراق نیست. عسل عربستان است آن هم کجای عربستان؟ طائف. بنده خدا متعجب شد که لعجبا منك و اللَّه يا أمير المؤمنين لمعرفتك الطائفيّ … خیلی عجیب است در این شرایط که همسر پیغمبر طلحه و زبیر روبهرو ماست،جان بر لب رسیده. … جنگ هفدههزار کشته داشت! شما اینجا راحت میگویید که عسل طائفی است!
حضرت فرمود: ما ملأ صدر عمّك…
هیج چیزی سینهی مرا تنگ نمیکند. هیچ چیزی من را ناراحت نمیکند،حواس من را پرت نمیکند. چه میشود آدم انقدر آرامش داشته باشه؟!
وسط جنگ کارد به استخوان رسیده! آن هم امیرالمؤمنین که بعد از همین جنگ جمل، وسط کشتهها راه میرفت، ناراحت بود. خودیها هیچی؛ وسط کشتههای جمل، بالای سر طلحه رسید ابراز ناراحتی کرد، آنقدر دلش میسوزد! ولی میگوید همهی اینها حواس من را پرت نمیکند. من چنان وسعت و آرامشی دارم که اینها حواس من را پرت نمیکند.
⬇️چرا انسان به آن آرامش می رسد؟
🔸️۱. معرفت
🔸️۲.عملی که انجام دادید، معرفتی به نام آرامش قلب میسازد.
⭕️امروز در جامعه ما قرص افسردگی تا دلتان بخواهد مصرف میشود! بیشترین دکتری که در این جامعه درآمد دارد، دکتر اعصاب است! چرا؟ چون معرفت نبود، عمل نبود. ما فقط میگوییم آرامش داشته باشیم. آرامش یک قاعدهای دارد. تا این قاعده را پیاده نکنی به آرامش نمیرسی…
🔻حدیث سوم
💠قَالَ رَسُولُ اللَّهِ
امام صادق از پیغمبر روایت نقل میکند. فرمود:
💠مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِح
کسی که بدون علم کاری انجام دهد، آنچه ویران میکند بیش از آن چیزی است که اصلاح میکند.
⤵️این علم دومعنا دارد:
🔷️علم کلام، باورها و اعتقادات.
🔶️علم به احکام.
من چگونه نماز بخوانم؟ رساله میخواهد. یا تو باید مجتهد باشی یا باید تقلید کنی.
✅اگر انسان علم به معارف و باورها پیدا کرد یا علم به احکام پیدا کرد،بنا به فرموده حضرت آنچه به فسادمیکشاند بیش از آن چیزی است که اصلاح میکند.(مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِح)
🔰🔰🔰نکات مهم🔰🔰🔰
🟠علم اینجا هم به معنای علم عقايد و هم به معنای علم احکام است.
ما باید یک شخص رسالهای باشیم، رساله از دست ما نباید بیافتد. هرجا رساله را کنار گذاشتهایم، ضرر کردهایم.
🟡آنچه به فساد میکشاند، بیش از چیزی است که اصلاح میکند.
⤵️اسلام ظاهری چندتا ثمره دارد:
🔹️۱. میگوید خون شخص محترم است، خونش را نریزید.
🔸️۲. عِرض و آبروی این شخص، ناموس این شخص چون مسلمان است باید حفظ شود. بعد از مردن هم میگویند ایشان را در قبرستان مسلمانها خاک کنید. اشهد ان لا اله الا الله که پشتش عمل نباشد، ثمرهاش اصلاح دنیاست. پولت را بالا نکشند، بردگی نکشی… و آخر هم بعزت و…داخل قبرستان مسلمانها خاک کنند.
ولی چه چیزی را خراب کردهای؟!
آخرت.
حضرت فرمود: اگر ایمان درست نباشد. اگر شخصی رسالهای نباشی، شاید دنیا را با اسلام آباد کنی ولی آخرت که بزرگتر است را خراب کردهای!
ولی اگر برعکس شد؛ اگر انسان بامعرفت و رسالهای بودید؛ هم دنیا و هم آخرت را دارید.
🔺در روایت داریم فرمود: هرکسی دنیا را بخواهد، خدا دنیا را به او میدهدو سختیهایی هم به او میدهد. هر کسی آخرت را بخواهدبه او میدهد، در دنیا یک گرفتاریهایی برایش به وجود میآورد. ولی کسی که مولا را بخواهد؛ او را بخواهد. هم دنیا، هم عقبی و هم مولا را دارد. و این هدف، هدف بلند ماست.
علم یعنی ما باید انس با احادیث داشته باشیم. در پشت فهم احادیث، عمل به احادیث باشد وگرنه کمر پیغمبر را شکستهایم. باید عمل کنیم. ما در دو وجهاش مجاز نیستیم. یعنی کسی بگوید حالا که سخت است من یاد نمیگیریم. یاد نگرفتن ظلم است.
در روایاتی که اول کتاب فضلالعلم آمده، فرمود: واجب است بر هر کسی که علم یاد بگیرد. ما باید یاد بگیریم. اگر یاد گرفتی و عمل نکردی چه! ما دو وظیفه داریم خوب یاد بگیریم و خوب عمل کنیم. با انجام دادن این دوتا، نور پیدا میکنیم و مردم برای هدایت به هیچ چیزی جزء نور احتیاج ندارند.
✅️برای هدایت مردم هیچکسی به ما نگفته است سخنرانی کنیم. اتفاقاً به ما گفتهاند سخنرانی نکنید.
کونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکمْ وَ لَا تَکونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکمْ.
پس چطور هدایت کنم؟ فرمود: در ظلمت دنیا تو فانوس باش. تو نور داشته باشی همه دور تو جمع میشوند. و همه راه را پیدا میکنند. در جایی که تاریک است تو یک چراغ بگیر، همه به سمت تو میآیند. وتو هر جایی بروی آنها هم میآیند. چون همه جا تاریک است الا اینجا! وظیفهی ما نورانی شدن است، نور که بیاید انشاءالله هم خودمان هدایت میشویم هم دیگران را هدایت میکنیم.
الحمدلله رب العالمین