بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۱/۱۱ . ۱۹ رجب
💢 حکمت ۸۱ 💢
وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ.
امام (عليه السلام) فرمود:
قيمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد.
مرحوم سيّد رضى مى گويد: اين از کلماتى است که قيمتى براى آن تصور نمى شود و هيچ سخن حکيمانه اى هم وزن آن نيست و هيچ سخنى نمى تواند هم رديف آن قرار گيرد؛ (قالَ الرَّضىُ: وَ هِي الْکَلِمَةُ الَّتي لا تُصاب لَها قيمَةٌ، وَ لاتُوزَنُ بِها حِکْمَةٌ، وَ لا تُقْرَنُ إلَيْها کَلِمَةٌ).
💠وَ قَالَ (علیه السلام): قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ.
امیر المومنین، علی (ع) فرمودند: ارزش هر انسانی به آن چیزی است که آن را خوب می پندارد.
📗مرحوم سید رضی در جاهایی از نهج البلاغه که نیاز به شرح بوده، دست به قلم شده و بعضی از کلمات حضرت را توضیح داده اند. وحکمت ۸۱ یکی از آنهاست که در ذیل این حکمت جمله ای بسیار عالی نوشته اند.
🔹 [قالَ الرَّضىُ: وَهِی الْکَلِمَةُ الَّتی لا تُصاب لَها قیمَةٌ، وَلا تُوزَنُ بِها حِکْمَةٌ، وَلا تُقْرَنُ إلَیْها کَلِمَةٌ].
(این از کلماتى است که قیمتى براى آن تصور نمى شود و هیچ سخن حکیمانه اى هم وزن آن نیست و هیچ سخنى نمى تواند هم ردیف آن قرار گیرد)
⏪ قیمت حکمت ۸۱:
این کلام حضرت را بسیاری قبل از سید رضی نقل کرده اند از جمله ابوعثمان جاحظ در دو جا از کتاب البیان والتبیین آن را آورده است و میگوید:
فَلَوْ لَمْ نَقِفْ مِنْ هَذَا الْکِتَابِ إِلَّا عَلَى هَذِهِ الْکَلِمَةَ
اگر در این کتاب جز همین کلمه حکمت آمیز نبود
لوجدناها شَافِیَةُ کَافِیَةُ ، وَ مجزئة مُغنیَةٍ ،
آن را کافى و شافى و مجزى و مغنى مى یافتى.
وَ أَحْسَنَ الْکَلَامِ مَا کَانَ قَلِیلَة، یُغْنِیَکَ عَنِ کَثِیرَهُ
.و بهترین کلام آن است که در عین کوتاهی، معنای زیادی را برساند.
♻️مرحوم خویی در منهاج البراعه می فرماید:
قِیمَةُ کُلِّ شَیْءٍ بِاعْتِبَارِ مَا یَتَرَتَّبُ عَلَیْهِ مِنَ الْفَوَائِدِ وَ الاثار المرغوبة عِنْدَ اللَّهِ أَوْ عِنْدَ خَلْقِهِ
ارزش هر چیزی به فایده مندی آن نزد خالق یا مخلوق است.
🔰برای جمله ” ما یُحسنُه ” در این حکمت سه معنا بیان شده است:
⏪ معنای اول:
قیمت انسان به هنر و تخصصی است که او دارد.
اگر کسی تخصصی داشت و توانست با تخصصش دردی رادرمان کند، مشکلی از جامعه حل کند و…
این شخص ذی قیمت و با ارزشی است. ولی اگر کسی کاری بلد نباشد، هر چند حسب و نسب داشته باشد بی ارزش است.
♻️امیرالمومنین در حکمت ۴۷ فرمود:
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه
ارزش انسان به اندازه همت اوست.
انسان باید برای رسیدن به اهداف بلند بالاهمت کند.
به دست آوردن تخصص با زحمت و رنج ، با سختی کشیدن همراه است، کسی که سرمایه عمر را خرج کند و یک تخصص به دست بیاورد معلوم است که گوهر شناس است، عمر را بیهوده از دست نداده و این شخص با ارزش است.
❇️قرآن کریم در یک قاعده کلی میفرماید:
《وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ؛ هود – ۸۵》
در موردهیچ کسی، هیچ چیزی کم نگذار.
✳️پیامبر برای خاکسپاری معاذ بن جبل وارد قبر شد و مکرر میفرمود:
نَاوِلُونِی حَجَراً نَاوِلُونِی تُرَاباً رَطْباً یَسُدُّ بِهِ مَا بَیْنَ اللَّبِن
سنگ بدهید، گل بدهید تا بین شکاف های سنگ لحد را پر کنم.بعد فرمود :
إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَیَبْلَى وَ یَصِلُ الْبِلَى إِلَیْهِ
میدانم این قبر و صاحب آن چند صباح دیگر پوسیده میشوند
وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْکَمَه
ولی خداوند دوست دارد مومن کار را محکم انجام دهد.
////////////////////
✅️ اِحکام و اتقان کار مربوط به تخصص است.انسان باید کار را ماهرانه انجام دهد تا ارزش پیدا کند.
موید این معنا روایتی است که در کافی است.
أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ فِی بَعْضِ خُطَبِهِ
امیر المومنین در بعضی از خطبه ها می فرمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ بِعَاقِلٍ مَن انْزَعَجَ مِنْ قَوْلِ الزُّورِ فِیهِ
اى مردم!بدانید کسى از گفتار ناحقی که به او گویند از جاى خود کنده مىشود عاقل نیست. (از قول اشتباه عصبانی شود)
وَ لَا بِحَکِیمٍ مَنْ رَضِیَ بِثَنَاءِ الْجَاهِلِ عَلَیْهِ و آنکه از ستایش نادان خوشش مىآید حکیم نیست.
النَّاسُ أَبْنَاءُ مَا یُحْسِنُونَ وَ قَدْرُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُ
مردم فرزندان کارهاى خوب خویشاند و ارزش هرکس به اندازه کارى است که به خوبى انجام مىدهد.
فَتَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنْ أَقْدَارُکُمْ
از دانش سخن گویید تا قدر و منزلت شما آشکار گردد.
✳️ امام صادق سلام الله علیه فرمود:
وَ أَکْثَرُ النَّاسِ قِیمَةً أَکْثَرُهُمْ عِلْماً
با ارزشترین افراد کسانی هستند که علم وتخصص بیشتری دارند.
وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِیمَةً أَقَلُّهُمْ عِلْماً
و کم ارزشترین افراد کسانی هستند که علم ندارند.
⏪معنای دوم:
قیمت انسان به چیزی است که آن را احسان میکند.
《 لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ مائده – ۹۱》
آنجا که بتوانی از داشته بگذری و دست دیگران را بگیری ارزش دارد، ولی اینکه فقط برای خودت جمع کنی این خساست است و بی ارزش.
وآیه ای که در وصف اهل بیت نازل شد.
《وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا؛ انسان – ۸》
“علی حُبّه” ضمیر حُبه دو تا مرجع دارد:
۱. اهل بیت به خاطر حب خدا از غذا گذشتند.
۲. اهل بیت در عین حال که به غذا نیاز داشتند از غذا گذشتند.
♻️قیمت انسان به آن چیزی است که عطا کرده، نه آن چیزی که نگه داشته.
عایشه میگوید: رسول خدا(ص) گوسفندى را ذبح نمود و به غیر از کتف آن، تمام گوشتش را در راه خدا انفاق نمود. من عرض کردم: یا رسول اللّه! از این گوسفند، تنها کتف آن باقى مانده است!
حضرت(ص) پاسخ داد: تمامی آن گوسفند(که در راه خدا انفاق شد) باقى مانده است، مگر کتف آنرا که برای خودمان نگه داشتیم!
✅️ ارزش انسان به احسان است، به هر کسی باید به اندازه خودش احسان کرد.
/////////////////////////
📗 در باب بذل وبخشش مرحوم علامه مجلسی در بحار نقل می کند:
أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنَّ لِی الَیْکَ حَاجَةً
مردى به حضور امیر المؤمنین على(علیه السّلام)آمد و گفت: اى امیر المؤمنین مرا به تو نیازى است.
فَقَالَ اکْتُبْهَا فِی الْأَرْضِ فَإِنِّی أَرَى الضُّرَّ فِیکَ بَیِّناً
فرمود:آن را روى زمین بنویس که درماندگى را در تو آشکار مىبینم.
فَکَتَبَ فِی الْأَرْضِ أَنَا فَقِیرٌ مُحْتَاجٌ
او بر روى زمین نوشت، من بینوایى نیازمندم.
فَقَالَ عَلِیٌّ ع یَا قَنْبَرُ اکْسُهُ حُلَّتَیْنِ فَأَنْشَأَ الرَّجُلُ یَقُولُ
آن حضرت به قنبر فرمودند:دو لباس بر او بپوشان و آن مرد این ابیات را سرود.
کَسَوْتَنِی حُلَّةً تُبْلَى مَحَاسِنُهَا /
فَسَوْفَ أَکْسُوکَ مِنْ حُسْنِ الثَّنَا حُلَلًا /
بر من جامهیى پوشاندى که کهنه خواهد شد ،
و من بزودى از ستایش بر تو، جامهها مىپوشانم
إِنْ نِلْتَ حُسْنَ ثَنَائِی نِلْتَ مَکْرُمَةً/
وَ لَسْتَ تَبْغِی بِمَا قَدْ نِلْتَهُ بَدَلًا /
هر چند تو،در جستجوى پاداشى به آنچه که من رسیدم نیستى ،
ولى با نیایش و ستایش من به مکرمت مىرسى
إِنَّ الثَّنَاءَ لَیُحْیِی ذِکْرَ صَاحِبِهِ /
کَالْغَیْثِ یُحْیِی نَدَاهُ السَّهْلَ وَ الْجَبَلَا /
همانا ستایش موجب زنده شدن یاد و نام کسى است که ستایش مىشود،
همچون باران که کوه و دشت را زنده مىکند.
لَا تَزْهَدِ الدَّهْرَ فِی عُرْفٍ بَدَأْتَ بِهِ /
فَکُلُّ عَبْدٍ سَیُجْزَى بِالَّذِی فَعَلَا /
در روزگار نسبت به کارهاى نیکى که آغاز کردهاى کوتاهى مکن،
که هر بنده بزودى به آنچه انجام داده، پاداش داده مىشود
↩️ فَقَالَ ع أَعْطُوهُ مِائَةَ دِینَارٍ
مجدد امیر المؤمنین فرمود:صد دینار به او بدهید.
فَقِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَقَدْ أَغْنَیْتَهُ
گفتند:او را براستى بىنیاز فرمودى.
فَقَالَ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ
گفت:آرى،که شنیدم پیامبر مىفرمود :
أَنْزِلِ النَّاسَ مَنَازِلَهُمْ
از مردم به اندازۀ منزلت ایشان قدردانى کنید.
ثُمَّ قَالَ عَلِیٌّ ع إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ أَقْوَامٍ یَشْتَرُونَ الْمَمَالِیکَ بِأَمْوَالِهِمْ
و سپس فرمود من در شگفتم از مردمى که بندگان را با اموال خود مىخرند.
وَ لَا یَشْتَرُونَ الْأَحْرَارَ بِمَعْرُوفِهِمْ
و آزادگان را با بخشش و نیکى خویش نمىخرند.
🔀 بنابر این جمله :
قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ
یعنی ارزش هر کسی به احسان اوست، و احسان نیز باید طبق شخصیت و جایگاه شخص مقابل باشد
⏪معنای سوم:
قیمت هر کسی به آن چیزی است که او را خوب می شمارد.
اگر کسی دنیا را خوب میدانست به همین اندازه ارزش دارد، اگر کسی معنویت را خوب میدانست به همین اندازه ارزش دارد و…
✅️معیار ارزش گذاری انسان به آن علایق و خواسته هایی است که شخص دارد. در ادعیه معیارهای آرزوی ما را مشخص کرده اند:
یَا غَایَةَ رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ
ای نهایت رغبت و میل و شوق و محبت و عشق.(دعای عرفه)
وَ مُنْتَهَى أَمَلِ الرَّاجِین
ای منتهای آرزوی امیدواران(دعای عرفه)
یَا غَایَةَ آمَال الْعَارِفِین
اى منتهای آرزوى عارفان(دعای کمیل)
✳️امام سجاد در مناجات های نیمه شب با اشک و آه این شعر را میخواند:
أَ تُحْرِقُنِی بِالنَّارِ یَا غَایَةَ الْمُنَى/
فَأَیْنَ رَجَائِی ثُمَّ أَیْنَ مَحَبَّتِی /
آیا مرا به آتش می سوزانی ای نهایت آرزوی من! پس کجاست امید من؟ کجاست محبّت من؟
أَتَیْتُ بِأَعْمَالٍ قِبَاحٍ رَدِیَّةٍ/
وَ مَا فِی الْوَرَى خَلْقٌ جَنَى کَجِنَایَتِی/
با اعمالی زشت و پست به درگاهت آمدم
و هیچ خلقی مثل جنایت و خطائی که من کردم جنایت نکرده است.
《رسد آدمی به جایی که به جز خدا نخواهد》
انسان چه چیزی را تحویل میگیرد، قیمت او همان است؛
♻️بی توجهی امیرالمومنین به لباس دنیا و توجه به آخرت:
در خطبه ۱۶۰ امیرالمومنین لباسش را تحویل نمی گیرد:
وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا
آن قدر این پیراهنم را وصله زدم که از وصله کننده آن شرم دارم
وَ لَقَدْ قَالَ لِی قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْکَ
تا آن جا که کسى به من گفت: چرا این پیراهن کهنه را دور نمى افکنى؟
فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِّی
گفتم: از من دور شو.
فَعِنْدَ الصَّبَاحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى
صبحگاهان، رهروان شب را ستایش مى کنند! و فرداى قیامت وضع ما روشن مى شود.
❇️ درخطبه ۳۳ فرمود:
قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ دَخَلْتُ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع بِذِی قَارٍ وَ هُوَ یَخْصِفُ نَعْلَهُ
عبد الله بن عباس میگویدواردخیمه امیرالمومنین در ذی قارشدم، امیر المومنین نعلین خود راوصله می زد،
فَقَالَ لِی مَا قِیمَةُ هَذَا النَّعْلِ
نگاهی به من کرد وگفت: این کفش من چقدر می ارزد؟
فَقُلْتُ لَا قِیمَةَ لَهَا
گفتم: ارزشی ندارد.
فَقَالَ ع وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ
فرمود: بخدا سوگند که آن کفش بی ارزش برای من بسیار محبوبتر است از امیر شدن بر شما ،
إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا
مگر اینکه حقی رابه پا دارم، یا باطلی را دور کنم.
✳️در حکمت ۱۰۳ فرمود :
رُئِیَ عَلَیْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ
لباس کهنه و وصله دارى بر اندام آن حضرت دیده شد،
فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ
کسى درباره آن سؤال کرد. (که چرا امام علیه السلام با داشتن امکانات چنین لباسى را براى خود انتخاب کرده است).
فَقَالَ یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ
امام(علیه السلام) فرمود:
قلب به سبب آن خاضع مى شود
وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ
و نفس سرکش با آن رام مى گردد
وَ یَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُون
و مؤمنان به آن اقتدا مى کنند
✅️کسی که قیمت خودش را نشناسد، خود را به هیچ می فروشد.حکمت ۱۴۹:
هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَه
کسی که قدر خودش رانشناسد هلاک می شود.
📚داستان علامه جعفری و حکمت ۸۱:
علامه جعفری، قبل از انقلاب به جلسه ای که در کانادا، جامعه شناسان و روانشناسان مطرح دنیا دعوت داشتند دعوت شده بود. موضوع جلسه، معیار ارزش گذاری انسان چیست ؟ بود.
که حاضرین جلسه هر کدام ارزش انسان را در چیزی میدیدند. مثلا، پول، جمال، خانواده، مسئولیت، جایگاه اجتماعی و…
وقتی نوبت علامه شد ،
علامه گفت: به نظر من ارزش انسان به آن چیزی است که آن را دوست دارد. وقتی علامه از پله ها پایین می امد همه جامعه حضار به افتخار واحترام او از جا بلند شده واو را تشویق کردند.
علامه می گوید : بلند شدم وگقتم این حرف، کلام من نبود، این حرف مولای من امیرالمومنین است.
قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ.
//////////////////////
🔻نکته
قالٍ الشَّعْبِیِّ
عامر شعبی گوید:
قَالَ: تَکَلَّمَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِتِسْعِ کَلِمَاتٍ
امیر المومنین بدون هیچ پیش بینی قبلی نه جمله فرمود:
ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُیُونَ الْبَلَاغَةِ وَ أَیْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِکْمَةِ
که چشمهای بلاغت را از خیره گی کور کرد و جواهر حکمت را یتیم کرده
وَ قَطَعْنَ جَمِیعَ الْأَنَامِ عَنِ اللَّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ
و دست همه مردم را از اینکه بتوانند یکی از این جمله ها را ادا کنند کوتاه کرده است.
ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْمُنَاجَاةِ
سه جمله از آنها در راز و نیاز است.
وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْحِکْمَةِ
و سه جمله در حکمت
وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْأَدَبِ
و سه جمله در ادب معاشرت است.
فَأَمَّا اللَّاتِی فِی الْمُنَاجَاةِ
اما آن سه جمله که در مناجات عرضکرد:
إِلَهِی کَفَى بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً
۱. خدای من مرا همین عزت بس که تو را بنده باشم
وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً
۲. و همین سربلندی ام بس که تو پروردگار من باشی .
أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ
۳. تو آن چنانی که من دوست دارم مرا نیز آنچنان کن که تو دوست داری.
وَ أَمَّا اللَّاتِی فِی الْحِکْمَةِ
و اما آن سه جمله که درحکمت فرموده است:
فَقَالَ قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ
۱. ارزش هر کس به اندازه کاری است که بخوبى از عهده آن بر مى آید.
وَ مَا هَلَکَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ
۲. آن کس که قدر و مقام خود را بشناسد.
وَ الْمَرْءُ مَخْبُوٌّ تَحْتَ لِسَانِهِ
۳. انسان در زیر زبان خود نهفته است.
وَ اللَّاتِی فِی الْأَدَبِ
و اما آن سه که در ادب معاشرت اینست:
فَقَالَ امْنُنْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیرَهُ
۱. به هر کس که میخواهی با احسان و نیکی منت بگذار تا سرورش باشی،
وَ احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَسِیرَهُ
۲. به هر کس که خواهی نیازمند باش تا به اسیری اش در آیی.
وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَکُنْ نَظِیرَهُ
۳. و از هر کس که خواهی بی نیاز باش تا با او هم تراز گردی .
❌قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ:
ارزش به تخصص.
ارزش به احسان ،
ارزش به علاقه هاست.
اللهم اکرمنا بکرامه الایمان
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۱/۱۱ . ۱۹ رجب
💢 حکمت ۸۱ 💢
وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ.
امام (عليه السلام) فرمود:
قيمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد.
مرحوم سيّد رضى مى گويد: اين از کلماتى است که قيمتى براى آن تصور نمى شود و هيچ سخن حکيمانه اى هم وزن آن نيست و هيچ سخنى نمى تواند هم رديف آن قرار گيرد؛ (قالَ الرَّضىُ: وَ هِي الْکَلِمَةُ الَّتي لا تُصاب لَها قيمَةٌ، وَ لاتُوزَنُ بِها حِکْمَةٌ، وَ لا تُقْرَنُ إلَيْها کَلِمَةٌ).
💠وَ قَالَ (علیه السلام): قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ.
امیر المومنین، علی (ع) فرمودند: ارزش هر انسانی به آن چیزی است که آن را خوب می پندارد.
📗مرحوم سید رضی در جاهایی از نهج البلاغه که نیاز به شرح بوده، دست به قلم شده و بعضی از کلمات حضرت را توضیح داده اند. وحکمت ۸۱ یکی از آنهاست که در ذیل این حکمت جمله ای بسیار عالی نوشته اند.
🔹 [قالَ الرَّضىُ: وَهِی الْکَلِمَةُ الَّتی لا تُصاب لَها قیمَةٌ، وَلا تُوزَنُ بِها حِکْمَةٌ، وَلا تُقْرَنُ إلَیْها کَلِمَةٌ].
(این از کلماتى است که قیمتى براى آن تصور نمى شود و هیچ سخن حکیمانه اى هم وزن آن نیست و هیچ سخنى نمى تواند هم ردیف آن قرار گیرد)
⏪ قیمت حکمت ۸۱:
این کلام حضرت را بسیاری قبل از سید رضی نقل کرده اند از جمله ابوعثمان جاحظ در دو جا از کتاب البیان والتبیین آن را آورده است و میگوید:
فَلَوْ لَمْ نَقِفْ مِنْ هَذَا الْکِتَابِ إِلَّا عَلَى هَذِهِ الْکَلِمَةَ
اگر در این کتاب جز همین کلمه حکمت آمیز نبود
لوجدناها شَافِیَةُ کَافِیَةُ ، وَ مجزئة مُغنیَةٍ ،
آن را کافى و شافى و مجزى و مغنى مى یافتى.
وَ أَحْسَنَ الْکَلَامِ مَا کَانَ قَلِیلَة، یُغْنِیَکَ عَنِ کَثِیرَهُ
.و بهترین کلام آن است که در عین کوتاهی، معنای زیادی را برساند.
♻️مرحوم خویی در منهاج البراعه می فرماید:
قِیمَةُ کُلِّ شَیْءٍ بِاعْتِبَارِ مَا یَتَرَتَّبُ عَلَیْهِ مِنَ الْفَوَائِدِ وَ الاثار المرغوبة عِنْدَ اللَّهِ أَوْ عِنْدَ خَلْقِهِ
ارزش هر چیزی به فایده مندی آن نزد خالق یا مخلوق است.
🔰برای جمله ” ما یُحسنُه ” در این حکمت سه معنا بیان شده است:
⏪ معنای اول:
قیمت انسان به هنر و تخصصی است که او دارد.
اگر کسی تخصصی داشت و توانست با تخصصش دردی رادرمان کند، مشکلی از جامعه حل کند و…
این شخص ذی قیمت و با ارزشی است. ولی اگر کسی کاری بلد نباشد، هر چند حسب و نسب داشته باشد بی ارزش است.
♻️امیرالمومنین در حکمت ۴۷ فرمود:
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِه
ارزش انسان به اندازه همت اوست.
انسان باید برای رسیدن به اهداف بلند بالاهمت کند.
به دست آوردن تخصص با زحمت و رنج ، با سختی کشیدن همراه است، کسی که سرمایه عمر را خرج کند و یک تخصص به دست بیاورد معلوم است که گوهر شناس است، عمر را بیهوده از دست نداده و این شخص با ارزش است.
❇️قرآن کریم در یک قاعده کلی میفرماید:
《وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ؛ هود – ۸۵》
در موردهیچ کسی، هیچ چیزی کم نگذار.
✳️پیامبر برای خاکسپاری معاذ بن جبل وارد قبر شد و مکرر میفرمود:
نَاوِلُونِی حَجَراً نَاوِلُونِی تُرَاباً رَطْباً یَسُدُّ بِهِ مَا بَیْنَ اللَّبِن
سنگ بدهید، گل بدهید تا بین شکاف های سنگ لحد را پر کنم.بعد فرمود :
إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَیَبْلَى وَ یَصِلُ الْبِلَى إِلَیْهِ
میدانم این قبر و صاحب آن چند صباح دیگر پوسیده میشوند
وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْکَمَه
ولی خداوند دوست دارد مومن کار را محکم انجام دهد.
////////////////////
✅️ اِحکام و اتقان کار مربوط به تخصص است.انسان باید کار را ماهرانه انجام دهد تا ارزش پیدا کند.
موید این معنا روایتی است که در کافی است.
أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ فِی بَعْضِ خُطَبِهِ
امیر المومنین در بعضی از خطبه ها می فرمودند:
أَیُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ بِعَاقِلٍ مَن انْزَعَجَ مِنْ قَوْلِ الزُّورِ فِیهِ
اى مردم!بدانید کسى از گفتار ناحقی که به او گویند از جاى خود کنده مىشود عاقل نیست. (از قول اشتباه عصبانی شود)
وَ لَا بِحَکِیمٍ مَنْ رَضِیَ بِثَنَاءِ الْجَاهِلِ عَلَیْهِ و آنکه از ستایش نادان خوشش مىآید حکیم نیست.
النَّاسُ أَبْنَاءُ مَا یُحْسِنُونَ وَ قَدْرُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُ
مردم فرزندان کارهاى خوب خویشاند و ارزش هرکس به اندازه کارى است که به خوبى انجام مىدهد.
فَتَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنْ أَقْدَارُکُمْ
از دانش سخن گویید تا قدر و منزلت شما آشکار گردد.
✳️ امام صادق سلام الله علیه فرمود:
وَ أَکْثَرُ النَّاسِ قِیمَةً أَکْثَرُهُمْ عِلْماً
با ارزشترین افراد کسانی هستند که علم وتخصص بیشتری دارند.
وَ أَقَلُّ النَّاسِ قِیمَةً أَقَلُّهُمْ عِلْماً
و کم ارزشترین افراد کسانی هستند که علم ندارند.
⏪معنای دوم:
قیمت انسان به چیزی است که آن را احسان میکند.
《 لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ؛ مائده – ۹۱》
آنجا که بتوانی از داشته بگذری و دست دیگران را بگیری ارزش دارد، ولی اینکه فقط برای خودت جمع کنی این خساست است و بی ارزش.
وآیه ای که در وصف اهل بیت نازل شد.
《وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا؛ انسان – ۸》
“علی حُبّه” ضمیر حُبه دو تا مرجع دارد:
۱. اهل بیت به خاطر حب خدا از غذا گذشتند.
۲. اهل بیت در عین حال که به غذا نیاز داشتند از غذا گذشتند.
♻️قیمت انسان به آن چیزی است که عطا کرده، نه آن چیزی که نگه داشته.
عایشه میگوید: رسول خدا(ص) گوسفندى را ذبح نمود و به غیر از کتف آن، تمام گوشتش را در راه خدا انفاق نمود. من عرض کردم: یا رسول اللّه! از این گوسفند، تنها کتف آن باقى مانده است!
حضرت(ص) پاسخ داد: تمامی آن گوسفند(که در راه خدا انفاق شد) باقى مانده است، مگر کتف آنرا که برای خودمان نگه داشتیم!
✅️ ارزش انسان به احسان است، به هر کسی باید به اندازه خودش احسان کرد.
/////////////////////////
📗 در باب بذل وبخشش مرحوم علامه مجلسی در بحار نقل می کند:
أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَ لَهُ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنَّ لِی الَیْکَ حَاجَةً
مردى به حضور امیر المؤمنین على(علیه السّلام)آمد و گفت: اى امیر المؤمنین مرا به تو نیازى است.
فَقَالَ اکْتُبْهَا فِی الْأَرْضِ فَإِنِّی أَرَى الضُّرَّ فِیکَ بَیِّناً
فرمود:آن را روى زمین بنویس که درماندگى را در تو آشکار مىبینم.
فَکَتَبَ فِی الْأَرْضِ أَنَا فَقِیرٌ مُحْتَاجٌ
او بر روى زمین نوشت، من بینوایى نیازمندم.
فَقَالَ عَلِیٌّ ع یَا قَنْبَرُ اکْسُهُ حُلَّتَیْنِ فَأَنْشَأَ الرَّجُلُ یَقُولُ
آن حضرت به قنبر فرمودند:دو لباس بر او بپوشان و آن مرد این ابیات را سرود.
کَسَوْتَنِی حُلَّةً تُبْلَى مَحَاسِنُهَا /
فَسَوْفَ أَکْسُوکَ مِنْ حُسْنِ الثَّنَا حُلَلًا /
بر من جامهیى پوشاندى که کهنه خواهد شد ،
و من بزودى از ستایش بر تو، جامهها مىپوشانم
إِنْ نِلْتَ حُسْنَ ثَنَائِی نِلْتَ مَکْرُمَةً/
وَ لَسْتَ تَبْغِی بِمَا قَدْ نِلْتَهُ بَدَلًا /
هر چند تو،در جستجوى پاداشى به آنچه که من رسیدم نیستى ،
ولى با نیایش و ستایش من به مکرمت مىرسى
إِنَّ الثَّنَاءَ لَیُحْیِی ذِکْرَ صَاحِبِهِ /
کَالْغَیْثِ یُحْیِی نَدَاهُ السَّهْلَ وَ الْجَبَلَا /
همانا ستایش موجب زنده شدن یاد و نام کسى است که ستایش مىشود،
همچون باران که کوه و دشت را زنده مىکند.
لَا تَزْهَدِ الدَّهْرَ فِی عُرْفٍ بَدَأْتَ بِهِ /
فَکُلُّ عَبْدٍ سَیُجْزَى بِالَّذِی فَعَلَا /
در روزگار نسبت به کارهاى نیکى که آغاز کردهاى کوتاهى مکن،
که هر بنده بزودى به آنچه انجام داده، پاداش داده مىشود
↩️ فَقَالَ ع أَعْطُوهُ مِائَةَ دِینَارٍ
مجدد امیر المؤمنین فرمود:صد دینار به او بدهید.
فَقِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَقَدْ أَغْنَیْتَهُ
گفتند:او را براستى بىنیاز فرمودى.
فَقَالَ إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ
گفت:آرى،که شنیدم پیامبر مىفرمود :
أَنْزِلِ النَّاسَ مَنَازِلَهُمْ
از مردم به اندازۀ منزلت ایشان قدردانى کنید.
ثُمَّ قَالَ عَلِیٌّ ع إِنِّی لَأَعْجَبُ مِنْ أَقْوَامٍ یَشْتَرُونَ الْمَمَالِیکَ بِأَمْوَالِهِمْ
و سپس فرمود من در شگفتم از مردمى که بندگان را با اموال خود مىخرند.
وَ لَا یَشْتَرُونَ الْأَحْرَارَ بِمَعْرُوفِهِمْ
و آزادگان را با بخشش و نیکى خویش نمىخرند.
🔀 بنابر این جمله :
قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ
یعنی ارزش هر کسی به احسان اوست، و احسان نیز باید طبق شخصیت و جایگاه شخص مقابل باشد
⏪معنای سوم:
قیمت هر کسی به آن چیزی است که او را خوب می شمارد.
اگر کسی دنیا را خوب میدانست به همین اندازه ارزش دارد، اگر کسی معنویت را خوب میدانست به همین اندازه ارزش دارد و…
✅️معیار ارزش گذاری انسان به آن علایق و خواسته هایی است که شخص دارد. در ادعیه معیارهای آرزوی ما را مشخص کرده اند:
یَا غَایَةَ رَغْبَةِ الرَّاغِبِینَ
ای نهایت رغبت و میل و شوق و محبت و عشق.(دعای عرفه)
وَ مُنْتَهَى أَمَلِ الرَّاجِین
ای منتهای آرزوی امیدواران(دعای عرفه)
یَا غَایَةَ آمَال الْعَارِفِین
اى منتهای آرزوى عارفان(دعای کمیل)
✳️امام سجاد در مناجات های نیمه شب با اشک و آه این شعر را میخواند:
أَ تُحْرِقُنِی بِالنَّارِ یَا غَایَةَ الْمُنَى/
فَأَیْنَ رَجَائِی ثُمَّ أَیْنَ مَحَبَّتِی /
آیا مرا به آتش می سوزانی ای نهایت آرزوی من! پس کجاست امید من؟ کجاست محبّت من؟
أَتَیْتُ بِأَعْمَالٍ قِبَاحٍ رَدِیَّةٍ/
وَ مَا فِی الْوَرَى خَلْقٌ جَنَى کَجِنَایَتِی/
با اعمالی زشت و پست به درگاهت آمدم
و هیچ خلقی مثل جنایت و خطائی که من کردم جنایت نکرده است.
《رسد آدمی به جایی که به جز خدا نخواهد》
انسان چه چیزی را تحویل میگیرد، قیمت او همان است؛
♻️بی توجهی امیرالمومنین به لباس دنیا و توجه به آخرت:
در خطبه ۱۶۰ امیرالمومنین لباسش را تحویل نمی گیرد:
وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا
آن قدر این پیراهنم را وصله زدم که از وصله کننده آن شرم دارم
وَ لَقَدْ قَالَ لِی قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْکَ
تا آن جا که کسى به من گفت: چرا این پیراهن کهنه را دور نمى افکنى؟
فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِّی
گفتم: از من دور شو.
فَعِنْدَ الصَّبَاحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى
صبحگاهان، رهروان شب را ستایش مى کنند! و فرداى قیامت وضع ما روشن مى شود.
❇️ درخطبه ۳۳ فرمود:
قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ دَخَلْتُ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع بِذِی قَارٍ وَ هُوَ یَخْصِفُ نَعْلَهُ
عبد الله بن عباس میگویدواردخیمه امیرالمومنین در ذی قارشدم، امیر المومنین نعلین خود راوصله می زد،
فَقَالَ لِی مَا قِیمَةُ هَذَا النَّعْلِ
نگاهی به من کرد وگفت: این کفش من چقدر می ارزد؟
فَقُلْتُ لَا قِیمَةَ لَهَا
گفتم: ارزشی ندارد.
فَقَالَ ع وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ
فرمود: بخدا سوگند که آن کفش بی ارزش برای من بسیار محبوبتر است از امیر شدن بر شما ،
إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا
مگر اینکه حقی رابه پا دارم، یا باطلی را دور کنم.
✳️در حکمت ۱۰۳ فرمود :
رُئِیَ عَلَیْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ
لباس کهنه و وصله دارى بر اندام آن حضرت دیده شد،
فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ
کسى درباره آن سؤال کرد. (که چرا امام علیه السلام با داشتن امکانات چنین لباسى را براى خود انتخاب کرده است).
فَقَالَ یَخْشَعُ لَهُ الْقَلْبُ
امام(علیه السلام) فرمود:
قلب به سبب آن خاضع مى شود
وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ
و نفس سرکش با آن رام مى گردد
وَ یَقْتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُون
و مؤمنان به آن اقتدا مى کنند
✅️کسی که قیمت خودش را نشناسد، خود را به هیچ می فروشد.حکمت ۱۴۹:
هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَه
کسی که قدر خودش رانشناسد هلاک می شود.
📚داستان علامه جعفری و حکمت ۸۱:
علامه جعفری، قبل از انقلاب به جلسه ای که در کانادا، جامعه شناسان و روانشناسان مطرح دنیا دعوت داشتند دعوت شده بود. موضوع جلسه، معیار ارزش گذاری انسان چیست ؟ بود.
که حاضرین جلسه هر کدام ارزش انسان را در چیزی میدیدند. مثلا، پول، جمال، خانواده، مسئولیت، جایگاه اجتماعی و…
وقتی نوبت علامه شد ،
علامه گفت: به نظر من ارزش انسان به آن چیزی است که آن را دوست دارد. وقتی علامه از پله ها پایین می امد همه جامعه حضار به افتخار واحترام او از جا بلند شده واو را تشویق کردند.
علامه می گوید : بلند شدم وگقتم این حرف، کلام من نبود، این حرف مولای من امیرالمومنین است.
قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ.
//////////////////////
🔻نکته
قالٍ الشَّعْبِیِّ
عامر شعبی گوید:
قَالَ: تَکَلَّمَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِتِسْعِ کَلِمَاتٍ
امیر المومنین بدون هیچ پیش بینی قبلی نه جمله فرمود:
ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُیُونَ الْبَلَاغَةِ وَ أَیْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِکْمَةِ
که چشمهای بلاغت را از خیره گی کور کرد و جواهر حکمت را یتیم کرده
وَ قَطَعْنَ جَمِیعَ الْأَنَامِ عَنِ اللَّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ
و دست همه مردم را از اینکه بتوانند یکی از این جمله ها را ادا کنند کوتاه کرده است.
ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْمُنَاجَاةِ
سه جمله از آنها در راز و نیاز است.
وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْحِکْمَةِ
و سه جمله در حکمت
وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِی الْأَدَبِ
و سه جمله در ادب معاشرت است.
فَأَمَّا اللَّاتِی فِی الْمُنَاجَاةِ
اما آن سه جمله که در مناجات عرضکرد:
إِلَهِی کَفَى بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً
۱. خدای من مرا همین عزت بس که تو را بنده باشم
وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً
۲. و همین سربلندی ام بس که تو پروردگار من باشی .
أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ
۳. تو آن چنانی که من دوست دارم مرا نیز آنچنان کن که تو دوست داری.
وَ أَمَّا اللَّاتِی فِی الْحِکْمَةِ
و اما آن سه جمله که درحکمت فرموده است:
فَقَالَ قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ
۱. ارزش هر کس به اندازه کاری است که بخوبى از عهده آن بر مى آید.
وَ مَا هَلَکَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ
۲. آن کس که قدر و مقام خود را بشناسد.
وَ الْمَرْءُ مَخْبُوٌّ تَحْتَ لِسَانِهِ
۳. انسان در زیر زبان خود نهفته است.
وَ اللَّاتِی فِی الْأَدَبِ
و اما آن سه که در ادب معاشرت اینست:
فَقَالَ امْنُنْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیرَهُ
۱. به هر کس که میخواهی با احسان و نیکی منت بگذار تا سرورش باشی،
وَ احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَسِیرَهُ
۲. به هر کس که خواهی نیازمند باش تا به اسیری اش در آیی.
وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَکُنْ نَظِیرَهُ
۳. و از هر کس که خواهی بی نیاز باش تا با او هم تراز گردی .
❌قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ:
ارزش به تخصص.
ارزش به احسان ،
ارزش به علاقه هاست.
اللهم اکرمنا بکرامه الایمان