ممنون از صبر و شکیبایی شما...

حکمت دویست و نود و پنجم نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها:

حکمت دویست و نود و پنجم نهج البلاغه
۴۰۳/۱۱/۷ . ۲۵ رجب

💢 حکمت ۲۹۵ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت دویست و نود و پنجم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
40:40 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.

حضرت در حکمت دویست و نود و پنجم نهج البلاغه و فرمود : دوستان تو سه كس اند و دشمنان تو نيز، سه كس. اما دوستان تو دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست و اما دشمنان تو: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو.

حکمت ۲۹۵ دوستان و دشمنان از نگاه امام علی

💠وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ
امام علی علیه السلام فرمودند: دوستان تو سه گروه و دشمنان تو نيز سه گروهند؛

💠 فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ
اما دوستانت: دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن تو؛

💠 وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.
و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو هستند.

⏪معمولا دوستی‌ها بر دو محور استوار است:

  • اول؛ شباهت ها و سنخیت‌ها
  • دوم؛ اهداف و برنامه ها

    از آنجایی که :
    ” السِّنْخِیَّةُ عِلَّةُ الاِنْضِمامِ” ، نوعا افرادی که با هم دوستی می کنند شباهت ها و سنخیت هایی با یکدیگر دارند. و دوستان آنها نیز این شباهت و سنخیت ها را دارد که با آنها دوست شده اند.
    از طرفی انسان با یک عده دشمن است و در این دشمنی با برخی افراد دیگر هدف مشترکی دارد و خود این هدف باعث دوستی میشود.

⏪از طرف دیگر نیز دشمنی بر دو رکن استوار است:

  1. اول ؛ عدم سنخیت و مشابهت
  2. دوم؛ تضاد و اختلاف در هدف و مقصد.

    لذا دشمن انسان‌ نیز هم یکی خود دشمن است؛ یکی دوستان و همفکران و هم مسلکی های او،
    یکی هم دشمن دوستان انسان که در اهداف ضد هم هستند.

🟢 شباهت و سنخیت عامل دوستی و دشمنی است.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود :
الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ،
ارواح انسان ها مانند لشکری متراکم هستند؛
فماتَعارَفَ مِنها ائتَلَفَ ،
آنها كه يكديگر را بشناسند با هم انس مى گيرند.
وما تَناكَرَ مِنها اختَلَفَ
و آنان كه همديگر را نشناسند از هم جدا مى شوند .

🟢 با نگاه به دوستان افراد، خودشان را بشناسید:
مرحوم صدوق در كتاب صفات الشيعة از امیرالمومنین روایت نقل میکند:
مَنِ اشْتَبَهَ عَلَيْكُمْ أَمْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِينَهُ فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ
هرگاه وضع باطنى كسى بر شما مشتبه شود و دين او را نتوانستيد بشناسيد، نگاه به هم نشينان او كنيد.
فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِينِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَى دِينِ اللَّهِ
اگر آنها اهل دين خدا هستند او نيز بر دين خداست .
وَإِنْ كَانُوا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِينِ اللَّهِ
و اگر آنها بر غير دين خدا هستند او نيز بهره اى از دين خدا ندارد.

🛑دوستی با دشمنان امیرالمومنین، دشمنی با امیرالمومنین است.
«ابن عبد ربه» در عقد الفريد نقل مى كند كه «دحيه كلبى» روزى خدمت اميرمؤمنان على عليه السلام رسيد و در حضور حضرت پيوسته از معاويه ياد مى كرد و او را مدح مى نمود. امام عليه السلام اين دو شعر را براى او خواند:
صَديقُ عَدُوّي داخِلٌ في عَداوَتي/
وَإنّى لِمَنْ وَدَّ الصَّديقَ وَدُودٌ
دوستِ دشمن من، داخل دشمنان من است ـ و من نسبت به كسى كه دوستم را دوست دارد، دوستى مى كنم.
فَلا تَقْرَبَنْ مِنّي وَأنْتَ صَديقُهُ /
فَإنَّ الَّذي بَيْنَ الْقُلُوبِ بَعيدٌ
بنابراين به من نزديك نشو و از من دور شو زیرا تو دوست دشمن منى ـ و دل هاى ما بسيار از هم دور است.

🛑حق معلم آن است که با دشمن او دوستی نکنید.
رساله حقوق امام سجاد علیه السلام امده:
حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ التَّعْظِيمُ لَهُ
حق استاد تو اين است كه به او احترام گذارى،
وَ التَّوْقِيرُ لِمَجْلِسِهِ
احترام جایگاه او را حفظ کنی،
وَ حُسْنُ الِاسْتِمَاعِ إِلَيْهِ
با دقت به سخنانش گوش بسپارى.
أَنْ تَسْتُرَ عُيُوبَهُ وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ
عيبهايش را بپوشانى، خوبيها و صفات نيكش را آشكار سازى.
وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً
با دشمن او همنشينى نكنى
وَ لَا تُعَادِيَ لَهُ وَلِيّاً
و با دوستش دشمنى نورزى.
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَهِدَتْ لَكَ مَلَائِكَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
هر گاه اين كارها را كردى فرشتگان خدا درباره ات گواهى دهند
بِأَنَّكَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُهُ لَا لِلنَّاسِ
كه تو براى رضاى خدا؛ نه براى مردم، نزد آن استاد رفته اى و دانش او را فرا گرفته اى.

🟢دشمن دشمن، دوست است.
علامه شوشتری میفرماید:
كَانَ اَلْحَجَّاجُ يُعْجِبُهُ الْمُخْتَارُ معَ اخْتِلَافِ مَذْهَبِهِمَا فِي حُبِّ اهْلِ الْبَيْتِ ع وَ بُغْضِهِمْ
حجاج بن یوسف با همه اختلافات عقیدتی که با مختار داشت ولی با او خوب بود.
وَ كَانَ مصعب اَمَرَ بِقَطْعِ كَفِّ الْمُخْتَارِ وَ دَقَّهَا بِمِسْمَارٍ عَلِيٍ اَلْجِدَارِ
مصعب بن زبیر دستور داد دست مختار قطع شود و به دیوار نصب شود.( تا مایه عبرت دیگران شود)
فَامَرَ اَلْحَجَّاجُ بِانْزَالهَا وَ دَفَنَهَا
ولی حجاج وقتی به قدرا رسید دستور داد دست او را برداشته و دفن کنند.
فَكَانَ اَلْمُخْتَارُ عَدُوَّ عَدُوِّ اَلْحَجَّاجِ اِبْنِ اَلزُّبَيْرِ
زیرا مختار با مصعب بن زبیر دشمن بود و حجاج نیز با مصعب دشمن بود و دشمن دشمن، دوست است.

💠أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ دوستانت سه گروهند و دشمنانت نيز سه گروه؛

💠فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عدُوُّ عَدُوِّكَ
اما دوستانت: دوست تو و دوست دوستت و دشمن دشمنت؛

💠وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.
و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوستت و دوست دشمنت هستند.

🔻حکمت دویست و نود و پنجم نهج البلاغه نکته1 :

حکمت ۲۹۵ در صدد بیان معیار دوستی نیست، بلکه در صدد بیان آمار دوستی است.
کلام حضرت در حکمت ۲۹۵ یک برهان عقلی نیست که هیچ استثنائی در آن نباشد و دوستان و دشمنان منحصر در همین شش گروه باشند.
زیرا در عالم واقع می بینیم که گاهی دوستان دوست انسان، دوست او نیستند. یا دشمن دشمن انسان، دوست انسان نیست.
کلام حضرت توجه به یک نکته است: درست آمار بگیرید تا درست برنامه ریزی کنید.

🟢اگر انسان دوستانش را فقط همین دوستان مرحله اول خودش بداند شاید احساس ضعف و ناتوانی کند و نتواند وظایف و مسئولیت هایش را درست انجام دهد و از ظرفیت هایش استفاده کند.

🛑اگر انسان دشمنانش را نیز نشناسد و خیال کند دشمنان انسان فقط دشمنان درجه یک هستند، شاید دچار اشتباه و اختلال در تصمیم گیری شود
برای برنامه ر یزی درست و شناخت ظرفیت ها و آسیب ها، باید دوستان را تا سه لایه و دشمنان را تا سه لایه حساب کرد و آمار آنها را در آورد.

🟢 شناخت این دایره وسیع از دوستان و دشمنان میتواند انسان را برای تاثیر گذاری نیز موثر تر کند.
گاهی اوقات اگر کسی میخواهد روی دوستش تاثیر بگذارد باید از طریق دوستان دوستش اقدام کند. یا حتی از طریق مدیریت دشمنان او اقدام کند تا تاثیر گذاری واقع شود.
این حکمت آمار را بیان کرد ولی در جای جای نهج البلاغه معیارهای دوست خوب بیان شده است.

♻️معیار دوست خوب را درحکمت ۳۸ فرمود :
يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ؛
فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش، چرا كه او مى‌خواهد به تو منفعت رساند ولى زيان مى‌رساند.
[زيرا بر اثر حماقتش سود و زيان را تشخيص نمى‌دهد]
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ، فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ؛
و از دوستى با بخيل دورى كن، زيرا به هنگامى كه شديدترين نياز را به او دارى تو را رها مى‌سازد.
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ؛
و از دوستى با انسان فاجر بپرهيز، چرا كه تو را به اندك چيزى مى‌فروشد.
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ، فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ .
و از دوستى با دروغ‌گو برحذر باش، چرا كه او مثل سراب است؛
يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
دور را در نظر تو نزديك و نزديك را در نظر تو دور مى‌سازد و حقايق را به تو وارونه نشان مى‌دهد.

♻️ معیار دوستیابی را حضرت در نامه ۳۱ فرمود:
قارِن اَهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن اَهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم
با خوبان معاشرت كن تا از آنان باشى و از بدان دورى كن تا از آنان نباشى.

♻️حضرت در حکمت ۱۳۴ هم فرمود :
لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند:
فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ.
به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش.

♻️معیار دوستی را در غرر الحکم فرمودند :
خَيرُ اِخوانِكَ مَن دَعاكَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ
بهترين برادرانت دوستانت، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى دعوت كند
وَ نَدَبَكَ اِلى اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ
و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.

🔻حکمت دویست و نود و پنجم نهج البلاغه نکته ۲ :

یکی از مصادیق مهمی که از حکمت ۲۹۵ قابل فهم است، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خداست.
اگر ما بتوانیم حب خود به خدا و دوستان خدا را تنظیم کنیم، رشد فوق العاده ای خواهیم کرد.

⏪گلایه خداوند از برخی مومنین:
《 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ؛ ممتحنه – ۱ 》
ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید.
دوستی با دشمنان خدا، دشمنی با خداست.

⏪ایمان واقعی در انتخاب دوستان خدایی بودن است.قرآن کریم میفرماید:
《 لاَ تَجِدُ قَوْما يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ؛ مجادله – ۲۱ 》
هيچ قومى را نمی یابی كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند، كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند.
《 أُوْلَئِکَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الاِيمَانَ 》
آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته است.

❌دشمنی با دشمنان خدا عامل تقرب به خدا:
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ تَحَبَّبُوا إِلَى اللَّهِ وَ تَقَرَّبُوا إِلَيْهِ
از حضرت عیسی به حواریین فرمودند: به خداوند محبت پیدا کنید و به او نزدیک
شوید!
قَالُوا يَا رُوحَ اللَّهِ بِمَا ذَا نَتَحَبَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ نَتَقَرَّبُ
حواریین پرسیدند: چگونه محبت خدا را کسب کنیم و به او نزدیک شویم؟
قَالَ بِبُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِي وَ الْتَمِسُوا رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِهِمْ
اهل معصیت را البته به‌خاطر معصیتشان دشمن بدارید و اگر امر دائر مدار رضایت خداوند و رضایت آن‌ها شد، آن‌ها را ناخشنود کنید، تا خدا از شما راضی باشد.

❌دشمنی با دشمنان، حب دوستان را زیاد میکند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
طَلَبْتُ‏ حُبَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَجَلَ ‏ فَوَجَدْتُهُ فِی بُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِی
به دنبال محبت خدا رفتم تا ببینم کجا پیدا می‌شود، و آن را در دشمنی اهل معصیت یافتم.
دشمنی با اهل معصیت، دل انسان را برای محبت خدا آماده می‌کند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
إِیَّاکَ‏ أَنْ‏ تُحِبَّ‏ أَعْدَاءَ اللَّهِ‏ أو تصفیَ وُدَّک لغیرِ أولیاءِ اللّه
مبادا دشمنان خدا را دوست بداری و محبتت را برای غیر خدا خالص کنی.

🟢باید طلب کرد دوستی دوستان را:
در دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان امده :
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت،

🟢 أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى هَلْ‏ عَمِلْتَ‏ لِي‏ عَمَلًا قَطُّ
خدای متعال به موسی وحی کرد: «آیا هرگز برای من کاری کرده ای؟»
قَالَ إِلَهِي صَلَّيْتُ لَكَ وَ صُمْتُ وَ تَصَدَّقْتُ وَ ذَكَرْتُ لَكَ
گفت: معبودا! من برای تو نماز خواندم، روزه گرفتم، صدقه دادم و ذکر تو را گفتم.
فَقَالَ إِنَّ الصَّلَاةَ لَكَ بُرْهَانٌ
خداوند فرمود: «نماز برای تو، راهنمایی است به سمت هدایت،
وَ الصَّوْمَ جُنَّةٌ
و روزه، حفاظی است از آتش،
وَ الصَّدَقَةَ ظِلٌّ
و صدقه، سایه رحمت پروردگار است
وَ الذِّكْرَ نُورٌ
و ذکر، برای تو نور است.
فَأَيَّ عَمَلٍ عَمِلْتَ لِي
چه عملی را برای من کردی؟
فَقَالَ مُوسَى ع دُلَّنِي عَلَى عَمَلٍ هُوَ لَكَ
موسی ع پرسید : چه عملی را انجام دهم فقط برای توست.
فَقَالَ يَا مُوسَى هَلْ وَالَيْتَ لِي وَلِيّاً
خداوند فرمود: «ای موسی! آیا هرگز به خاطر من با دوستی، دوستی کرده ای
وَ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً قَطُّ
و آیا به خاطر من با دشمنی، دشمنی ورزیده ای؟»
فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ.
پس موسی(ع) دانست که محبوب ترین اعمال، دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست.

اللهم اجعلنا محّباً لاولیائک مبغظاً لاعدائک

حکمت دویست و نود و پنجم

حکمت دویست و نود و پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۱۱/۷ . ۲۵ رجب

💢 حکمت ۲۹۵ 💢

 

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت دویست و نود و پنجم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
42:22 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.

و فرمود (ع): دوستان تو سه كس اند و دشمنان تو نيز، سه كس. اما دوستان تو دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن توست و اما دشمنان تو: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو.

💠وَ قَالَ (علیه السلام): أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ
امام علی علیه السلام فرمودند: دوستان تو سه گروه و دشمنان تو نيز سه گروهند؛

💠 فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ
اما دوستانت: دوست تو و دوست دوست تو و دشمن دشمن تو؛

💠 وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.
و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوست تو و دوست دشمن تو هستند.

⏪معمولا دوستی‌ها بر دو محور استوار است:
اول؛ شباهت ها و سنخیت‌ها
دوم؛ اهداف و برنامه ها
از آنجایی که :
” السِّنْخِیَّةُ عِلَّةُ الاِنْضِمامِ” ، نوعا افرادی که با هم دوستی می کنند شباهت ها و سنخیت هایی با یکدیگر دارند. و دوستان آنها نیز این شباهت و سنخیت ها را دارد که با آنها دوست شده اند.
از طرفی انسان با یک عده دشمن است و در این دشمنی با برخی افراد دیگر هدف مشترکی دارد و خود این هدف باعث دوستی میشود.

⏪از طرف دیگر نیز دشمنی بر دو رکن استوار است:
اول ؛ عدم سنخیت و مشابهت
دوم؛ تضاد و اختلاف در هدف و مقصد.
لذا دشمن انسان‌ نیز هم یکی خود دشمن است؛ یکی دوستان و همفکران و هم مسلکی های او،
یکی هم دشمن دوستان انسان که در اهداف ضد هم هستند.

🟢 شباهت و سنخیت عامل دوستی و دشمنی است.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود :
الأرواحُ جُنودٌ مُجَنَّدَةٌ ،
ارواح انسان ها مانند لشکری متراکم هستند؛
فماتَعارَفَ مِنها ائتَلَفَ ،
آنها كه يكديگر را بشناسند با هم انس مى گيرند.
وما تَناكَرَ مِنها اختَلَفَ
و آنان كه همديگر را نشناسند از هم جدا مى شوند .

🟢 با نگاه به دوستان افراد، خودشان را بشناسید:
مرحوم صدوق در كتاب صفات الشيعة از امیرالمومنین روایت نقل میکند:
مَنِ اشْتَبَهَ عَلَيْكُمْ أَمْرُهُ وَلَمْ تَعْرِفُوا دِينَهُ فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ
هرگاه وضع باطنى كسى بر شما مشتبه شود و دين او را نتوانستيد بشناسيد، نگاه به هم نشينان او كنيد.
فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِينِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَى دِينِ اللَّهِ
اگر آنها اهل دين خدا هستند او نيز بر دين خداست .
وَإِنْ كَانُوا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِينِ اللَّهِ
و اگر آنها بر غير دين خدا هستند او نيز بهره اى از دين خدا ندارد.

🛑دوستی با دشمنان امیرالمومنین، دشمنی با امیرالمومنین است.
«ابن عبد ربه» در عقد الفريد نقل مى كند كه «دحيه كلبى» روزى خدمت اميرمؤمنان على عليه السلام رسيد و در حضور حضرت پيوسته از معاويه ياد مى كرد و او را مدح مى نمود. امام عليه السلام اين دو شعر را براى او خواند:
صَديقُ عَدُوّي داخِلٌ في عَداوَتي/
وَإنّى لِمَنْ وَدَّ الصَّديقَ وَدُودٌ
دوستِ دشمن من، داخل دشمنان من است ـ و من نسبت به كسى كه دوستم را دوست دارد، دوستى مى كنم.
فَلا تَقْرَبَنْ مِنّي وَأنْتَ صَديقُهُ /
فَإنَّ الَّذي بَيْنَ الْقُلُوبِ بَعيدٌ
بنابراين به من نزديك نشو و از من دور شو زیرا تو دوست دشمن منى ـ و دل هاى ما بسيار از هم دور است.

🛑حق معلم آن است که با دشمن او دوستی نکنید.
رساله حقوق امام سجاد علیه السلام امده:
حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ التَّعْظِيمُ لَهُ
حق استاد تو اين است كه به او احترام گذارى،
وَ التَّوْقِيرُ لِمَجْلِسِهِ
احترام جایگاه او را حفظ کنی،
وَ حُسْنُ الِاسْتِمَاعِ إِلَيْهِ
با دقت به سخنانش گوش بسپارى.
أَنْ تَسْتُرَ عُيُوبَهُ وَ تُظْهِرَ مَنَاقِبَهُ
عيبهايش را بپوشانى، خوبيها و صفات نيكش را آشكار سازى.
وَ لَا تُجَالِسَ لَهُ عَدُوّاً
با دشمن او همنشينى نكنى
وَ لَا تُعَادِيَ لَهُ وَلِيّاً
و با دوستش دشمنى نورزى.
فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَهِدَتْ لَكَ مَلَائِكَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
هر گاه اين كارها را كردى فرشتگان خدا درباره ات گواهى دهند
بِأَنَّكَ قَصَدْتَهُ وَ تَعَلَّمْتَ عِلْمَهُ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُهُ لَا لِلنَّاسِ
كه تو براى رضاى خدا؛ نه براى مردم، نزد آن استاد رفته اى و دانش او را فرا گرفته اى.

🟢دشمن دشمن، دوست است.
علامه شوشتری میفرماید:
كَانَ اَلْحَجَّاجُ يُعْجِبُهُ الْمُخْتَارُ معَ اخْتِلَافِ مَذْهَبِهِمَا فِي حُبِّ اهْلِ الْبَيْتِ ع وَ بُغْضِهِمْ
حجاج بن یوسف با همه اختلافات عقیدتی که با مختار داشت ولی با او خوب بود.
وَ كَانَ مصعب اَمَرَ بِقَطْعِ كَفِّ الْمُخْتَارِ وَ دَقَّهَا بِمِسْمَارٍ عَلِيٍ اَلْجِدَارِ
مصعب بن زبیر دستور داد دست مختار قطع شود و به دیوار نصب شود.( تا مایه عبرت دیگران شود)
فَامَرَ اَلْحَجَّاجُ بِانْزَالهَا وَ دَفَنَهَا
ولی حجاج وقتی به قدرا رسید دستور داد دست او را برداشته و دفن کنند.
فَكَانَ اَلْمُخْتَارُ عَدُوَّ عَدُوِّ اَلْحَجَّاجِ اِبْنِ اَلزُّبَيْرِ
زیرا مختار با مصعب بن زبیر دشمن بود و حجاج نیز با مصعب دشمن بود و دشمن دشمن، دوست است.

💠أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ دوستانت سه گروهند و دشمنانت نيز سه گروه؛

💠فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عدُوُّ عَدُوِّكَ
اما دوستانت: دوست تو و دوست دوستت و دشمن دشمنت؛

💠وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك.
و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوستت و دوست دشمنت هستند.

🔻نکته1:
این حکمت در صدد بیان معیار دوستی نیست، بلکه در صدد بیان آمار دوستی است.
کلام حضرت در حکمت ۲۹۵ یک برهان عقلی نیست که هیچ استثنائی در آن نباشد و دوستان و دشمنان منحصر در همین شش گروه باشند.
زیرا در عالم واقع می بینیم که گاهی دوستان دوست انسان، دوست او نیستند. یا دشمن دشمن انسان، دوست انسان نیست.
کلام حضرت توجه به یک نکته است: درست آمار بگیرید تا درست برنامه ریزی کنید.

🟢اگر انسان دوستانش را فقط همین دوستان مرحله اول خودش بداند شاید احساس ضعف و ناتوانی کند و نتواند وظایف و مسئولیت هایش را درست انجام دهد و از ظرفیت هایش استفاده کند.

🛑اگر انسان دشمنانش را نیز نشناسد و خیال کند دشمنان انسان فقط دشمنان درجه یک هستند، شاید دچار اشتباه و اختلال در تصمیم گیری شود
برای برنامه ر یزی درست و شناخت ظرفیت ها و آسیب ها، باید دوستان را تا سه لایه و دشمنان را تا سه لایه حساب کرد و آمار آنها را در آورد.

🟢 شناخت این دایره وسیع از دوستان و دشمنان میتواند انسان را برای تاثیر گذاری نیز موثر تر کند.
گاهی اوقات اگر کسی میخواهد روی دوستش تاثیر بگذارد باید از طریق دوستان دوستش اقدام کند. یا حتی از طریق مدیریت دشمنان او اقدام کند تا تاثیر گذاری واقع شود.
این حکمت آمار را بیان کرد ولی در جای جای نهج البلاغه معیارهای دوست خوب بیان شده است.

♻️معیار دوست خوب را درحکمت ۳۸ فرمود :
يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ، فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرُّكَ؛
فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش، چرا كه او مى‌خواهد به تو منفعت رساند ولى زيان مى‌رساند.
[زيرا بر اثر حماقتش سود و زيان را تشخيص نمى‌دهد]
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ، فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ؛
و از دوستى با بخيل دورى كن، زيرا به هنگامى كه شديدترين نياز را به او دارى تو را رها مى‌سازد.
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ، فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ؛
و از دوستى با انسان فاجر بپرهيز، چرا كه تو را به اندك چيزى مى‌فروشد.
وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ، فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ .
و از دوستى با دروغ‌گو برحذر باش، چرا كه او مثل سراب است؛
يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ.
دور را در نظر تو نزديك و نزديك را در نظر تو دور مى‌سازد و حقايق را به تو وارونه نشان مى‌دهد.

♻️ معیار دوستیابی را حضرت در نامه ۳۱ فرمود:
قارِن اَهلَ الخَيرِ تَكُن مِنهُم وَ بايِن اَهلَ الشَّرِّ تَبِن عَنهُم
با خوبان معاشرت كن تا از آنان باشى و از بدان دورى كن تا از آنان نباشى.

♻️حضرت در حکمت ۱۳۴ هم فرمود :
لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند:
فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ.
به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند و در زمانى كه غايب است و پس از مرگش.

♻️معیار دوستی را در غرر الحکم فرمودند :
خَيرُ اِخوانِكَ مَن دَعاكَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ
بهترين برادرانت دوستانت، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى دعوت كند
وَ نَدَبَكَ اِلى اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ
و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.

🔻نکته ۲:
یکی از مصادیق مهمی که از حکمت ۲۹۵ قابل فهم است، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خداست.
اگر ما بتوانیم حب خود به خدا و دوستان خدا را تنظیم کنیم، رشد فوق العاده ای خواهیم کرد.

⏪گلایه خداوند از برخی مومنین:
《 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ؛ ممتحنه – ۱ 》
ای اهل ایمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگیرید.
دوستی با دشمنان خدا، دشمنی با خداست.

⏪ایمان واقعی در انتخاب دوستان خدایی بودن است.قرآن کریم میفرماید:
《 لاَ تَجِدُ قَوْما يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الاْخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ؛ مجادله – ۲۱ 》
هيچ قومى را نمی یابی كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند، كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند.
《 أُوْلَئِکَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الاِيمَانَ 》
آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته است.

❌دشمنی با دشمنان خدا عامل تقرب به خدا:
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ تَحَبَّبُوا إِلَى اللَّهِ وَ تَقَرَّبُوا إِلَيْهِ
از حضرت عیسی به حواریین فرمودند: به خداوند محبت پیدا کنید و به او نزدیک
شوید!
قَالُوا يَا رُوحَ اللَّهِ بِمَا ذَا نَتَحَبَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ نَتَقَرَّبُ
حواریین پرسیدند: چگونه محبت خدا را کسب کنیم و به او نزدیک شویم؟
قَالَ بِبُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِي وَ الْتَمِسُوا رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِهِمْ
اهل معصیت را البته به‌خاطر معصیتشان دشمن بدارید و اگر امر دائر مدار رضایت خداوند و رضایت آن‌ها شد، آن‌ها را ناخشنود کنید، تا خدا از شما راضی باشد.

❌دشمنی با دشمنان، حب دوستان را زیاد میکند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
طَلَبْتُ‏ حُبَ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَجَلَ ‏ فَوَجَدْتُهُ فِی بُغْضِ أَهْلِ الْمَعَاصِی
به دنبال محبت خدا رفتم تا ببینم کجا پیدا می‌شود، و آن را در دشمنی اهل معصیت یافتم.
دشمنی با اهل معصیت، دل انسان را برای محبت خدا آماده می‌کند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود :
إِیَّاکَ‏ أَنْ‏ تُحِبَّ‏ أَعْدَاءَ اللَّهِ‏ أو تصفیَ وُدَّک لغیرِ أولیاءِ اللّه
مبادا دشمنان خدا را دوست بداری و محبتت را برای غیر خدا خالص کنی.

🟢باید طلب کرد دوستی دوستان را:
در دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان امده :
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت،

🟢 أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى هَلْ‏ عَمِلْتَ‏ لِي‏ عَمَلًا قَطُّ
خدای متعال به موسی وحی کرد: «آیا هرگز برای من کاری کرده ای؟»
قَالَ إِلَهِي صَلَّيْتُ لَكَ وَ صُمْتُ وَ تَصَدَّقْتُ وَ ذَكَرْتُ لَكَ
گفت: معبودا! من برای تو نماز خواندم، روزه گرفتم، صدقه دادم و ذکر تو را گفتم.
فَقَالَ إِنَّ الصَّلَاةَ لَكَ بُرْهَانٌ
خداوند فرمود: «نماز برای تو، راهنمایی است به سمت هدایت،
وَ الصَّوْمَ جُنَّةٌ
و روزه، حفاظی است از آتش،
وَ الصَّدَقَةَ ظِلٌّ
و صدقه، سایه رحمت پروردگار است
وَ الذِّكْرَ نُورٌ
و ذکر، برای تو نور است.
فَأَيَّ عَمَلٍ عَمِلْتَ لِي
چه عملی را برای من کردی؟
فَقَالَ مُوسَى ع دُلَّنِي عَلَى عَمَلٍ هُوَ لَكَ
موسی ع پرسید : چه عملی را انجام دهم فقط برای توست.
فَقَالَ يَا مُوسَى هَلْ وَالَيْتَ لِي وَلِيّاً
خداوند فرمود: «ای موسی! آیا هرگز به خاطر من با دوستی، دوستی کرده ای
وَ هَلْ عَادَيْتَ لِي عَدُوّاً قَطُّ
و آیا به خاطر من با دشمنی، دشمنی ورزیده ای؟»
فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِي اللَّهِ.
پس موسی(ع) دانست که محبوب ترین اعمال، دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست.

اللهم اجعلنا محّباً لاولیائک مبغظاً لاعدائک

حکمت دویست و نود و پنجم
error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.