بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۳/۹/۲۹. ۱۷جمادی الثانی
حکمت ۲۷4
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلاً، وَ يَقِينَکُمْ شَکّاً، إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا.
امام (عليه السلام) فرمود:
علم خويشتن را جهل، و يقينتان را شک قرار ندهيد، آن گاه که عالم و آگاه شديد عمل کنيد و زمانى که يقين کرديد اقدام نماييد (تا علم و يقين شما پايدار بماند)
💠وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً
علم خويشتن را جهل، و يقينتان را شك قرار ندهيد
💠 إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا
آنگاه كه عالم و آگاه شديد عمل كنيد.
💠 وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا
و زمانى كه يقين كرديد اقدام نماييد تا علم و يقين شما پايدار بماند
❇️ علم و یقین آثاری دارند، اگر آثار رفت، علم و یقین هم میرود
هرچيزى آثارى دارد كه از آثار آن مى توان آن را شناخت، هنگامى كه اثر و خاصيت خود را از دست بدهد هرچند ظاهرا وجود داشته باشد، بمنزله آن است که معدوم است .
✳️قرآن و نهج البلاغه موارد متعدی از این موارد دارند:
کسی که حرف شنو نیست، مرده است.
قرآن مجيد میفرماید:
《 إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ؛ نمل- ۸۰ 》
تو نمى توانى سخن خود را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى صداى خود را به گوش انسان های کَر برسانى در آن هنگام كه پشت مى كنند و از سخنان تو مى گريزند
ابوجهل و ابولهب زنده هستند ولی قرآن میفرماید مرده هستند چون گوش دارند ولی نمیشنوند .
♻️دنیا طلب ها، زنده شان هم مرده است در حکمت ۱۴۷ فرمود:
يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ
کسانی که دنبال جمع کردن اموال اند مرده اند، در حالی که جسمشان زنده است. حیات انسان اگر صرف خیر و خوبی و عبودیت نشود آثار حیات را ندارد.
❇️علما بعد از مرگ زنده اند چون هدایتگر اند
وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ، أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ
عالمان اگرچه سالها از دنیا رفته باشند ولی حقیقت آنها زنده است و در قلوب حیات دارند
اثر علم هدایتگری است. عالم تا وقتی هدایتگر است زنده است اگر چه از دنیا رفته باشد.
❎علم اگر اثر گذار نباشد جهل است
در حکمت ۱۰۷ فرمود:
رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا يَنْفَعُهُ.
چه بسا عالمی که که جهلش او را به قتل رسانده و علمش نفعی به حال او ندارد
در خطبه ۱۱۰ فرمود:
و إنَّ العالِمَ العامِلَ بِغَيرِ عِلمِهِ كالجاهِلِ الحائرِ الّذي لا يَستَفيقُ مِن جَهلِهِ
دانايى كه برخلاف علمش عمل كند، به نادان سرگشته اى مى ماند كه از نادانی اش هوشیار نمیشود.
بَلِ الحُجَّةُ عَلَيهِ أعظَمُ ، وَ الحَسرَةُ لَهُ ألزَمُ ، و هُوَ عِندَ اللّه ِ ألوَمُ
بلكه حجّت بر چنين عالمى بزرگتر است و حسرتش بيشتر باشد و در پيشگاه خداوند، بيشتر سرزنش شود.
♻️علم اگر به مرتبه ی عمل نرسد و تاثیر گذار نباشد نه علم علم است و نه عالم عالم.یقین ندارد شک دارد .
کسانی که مجاهده با دشمن نداشته باشند، مرد نیستند
در خطبه ۲۷ خطبه جهادیه در مورد کسانی که در مقابله و مبارزه با دشمن کوتاهی میکنند فرمود:
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ، لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ
انها ظاهری شبیه مرد دارند ولی وقتی آثار مردانگی که شجاعت و غیرت است رانداشته باشند، فقط شبهی از مرد بودن دارند.
❇️شهدا اثر گذار اند پس زنده اند.
قرآن کریم در مورد شهدا میفرماید:
《 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ آل عمران – ۱۶۹》
حیات حقیقی هر کسی به اثر گذاری اوست. شهدا زنده اند چون دستشان باز است و میتوانند اثر گذار باشند ولی کسی که حتی در زمان حیاتش هم اثر گذار نباشد، زمان مرگش نیز همینگونه است.
💠لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً
علم و یقین نیز باید آثاری داشته باشند تا موجودیت خود را ثابت کنند. اگر علم باشد ولی عمل نباشد. یقین باشد ولی اقدام نباشد گویا اینها اصلا وجود ندارند.
كسى كه يقين دارد به اينكه فلان غذا مسموم است و از آن مى خورد به منزله كسى است كه شك دارد و از يقين بى بهره است.
کسی كه به قيامت يقين دارد و آماده آن نمى شود، گویا به قیامت شک دارد.
کسانی که آثار منفى گناه را مى دانند و میدانند سم است و مرتكب گناه مى شوند، گویا به این حقایق شک دارند.
کسانی که به آثار مثبت اطاعت از خدا پى برده اند و ترك مى كنند، همه بمنزله انسان هاى شكاك اند.
♻️تعجبی که امیرالمومنین در خطبه ۱۲۶ بیان میکند همین تعجب از تبدیل یقین به شک است.
عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ،
از بخيل تعجب مىكنم كه به استقبال فقرى مىرود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مىدهد كه طالب آن است.
فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِحِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ
در دنيا همچون فقيران زندگى مىكند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد.
وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً؛
و تعجب مىكنم از متكبرى كه ديروز نطفهاى بىارزش بوده و فردا مردار گنديدهاى است.
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛
در شگفتم از كسى كه در خدا شك مىكند در حالى كه خلق او را مىبيند.
❎این بیان حضرت برای این است که انسان وقتی یقین کرد دیگر دچار شک نگردد
انسان به مرتبه ای میرسد که به همه ی این امور ایمان و یقین دارد ولی در عین حال به مقتضای این ایمان و یقین عمل نمیکند و گویی در انها شک دارد.
⏪بدون اقدام و عمل، علم علم نیست. یقین یقین نیست.
إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا
هرگاه بخواهيم علم ما جهل نشود بايد عمل كنيم و هرگاه اراده كنيم كه يقين ما تبديل به شك نشود بايد بر طبق آن رفتار نماييم. دانستن و یقین کردن اگر به مرحله ی اقدام و عمل نرسد به زودی کارکرد خود را از دست میدهد و به ضد خود تبدیل میشود.
🔻نکته1:
«لزوم عمل گرایی»
حضرت در حکمت ۲۱۰ فرمود:
اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً
تقواى الهى پيشه كنيد؛ و براى اطاعت خدا دامن همت به كمر بزنید
وَ جَدَّ تَشْمِيراً
و در این راه نهایت همت و جدیت را به کار ببندید.
✳️ صرف داشتن هدفِ خوب کافی نیست، در این راه باید جدیت به خرج داد تا به نتیجه رسیداگر یقین داریم باید عمل کنیم گرچه سخت باشد . در خطبه ۲۹ می فرماید:
لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ
فقط افراد ذلیل هستند که نمی توانند ظلم را از خود دور کنند و زیر بار آن میروند
وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِد
و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمى آيد.
✳️در خطبه ۲۳۰ فرمود :
فَعَلَيْكُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ وَ التَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ
بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت و در دوران زندگى دنيا.خطبه ۱۷۶: الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَع
در مسیر خدا دوبار عمل ، دوبار اهداف بزرگ در نظر گرفتن ،دوباراستقامت ، دوبار رسیدن به “اتقوا الله” شدنی نیست مگر با جدیت در این مسیر.
اگر انسان علمی که دارد را عمل نکند علم به جهل و یقین انسان تبدیل به شک می گردد .
🔻نکته۲ :
ابن ابی الحدید می گوید
هذا نهي لِلْعُلَمَاءِ عَنْ تَرْكِ اَلْعَمَلِ.
مخاطب اصلی این حکمت علما _دانشمندان_ هستند.
عالم کسی است که میداند.
❇️ در زمان امیرالمومنین علیه السلام کسی شراب خورده بود آوردند در زمان خلفا او را حد بزنند حضرت فرمود از او بپرسید اصلا آیات حرمت شراب به گوش او رسیده یا نه ؟
اگر نرسیده جاهل است او را رها کنید
ولی در جاییکه شخص عالم است حرمت گناه را میداند فرق می کند همین که انسان بفهمد ،مکلف میشود .
✳️امیرالمومنین علیه السلام :
و لا تَكونوا جَبابِرَةَ العُلَماءِ ، فَلا يَقومَ عِلمُكُم بِجَهلِكُم
و از عالمانِ متكبّر نباشيد كه در آن صورت، دانش شما نادانيتان را از بين نمى برد.
هر کسی بیشتر میداند و یقین دارد باید بیشتر عمل کند.
🔻نکته۳:
چگونه یقین به شک تبدیل میشود؟
در حکمت ۳۱ امیرالمومنین در مورد پایه های ایمان و کفر و شک مطالب مهمی بیان فرمود.
الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ:
شک نیز بر چهار پایه استوار است
عَلَى التَّمَارِي
بر «مراء» _گفت و گوى بى حاصل_
وَ الْهَوْلِ
ترس در بیان حقیقت
وَ التَّرَدُّدِ
ترديد در تصميم گيرى و اجرا
وَ الِاسْتِسْلَامِ
و تسليم شدن در برابر موانع
1⃣کسی که در آنچه یقین دارد گفتگوی بی حاصل و بگو مگو کند از یقین به شک می افتد.
2⃣ آن کسی که آنچه را یقین دارد از روی ترس آشکار نکند دچار شک میشود.
3⃣ آن کسی که یقین به چیزی دارد ولی در تصمیم گیری دچار تردید شود و به موقع اقدام نکند دچار شک میشود.
4⃣ آن کسی که در برابر موانع تسلیم شود و در مسیر یقین پایداری نکند، یقین او تبدیل به شک میشود.
↙️ شک همه اش ضرر است
درحکمت ۲۷۳ فرمود: رزق مقدر است و خداوند آن را برای هر کسی در لوح محفوظ مشخص کرده است….
وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّةٍ
کسانی که به رزاقیت خدا شک داشته باشند بیشترین دلواپسی و گرفتاری ،بیشترین خسارت را دارند
کسی که به مطلبی علم و یقین داشته باشد ولی یقین خود را تبدیل به شک کند، دچار گرفتاری و ضرر میشود.
هم مشغله اش بیش از اندازه زیاد میشود، هم خسارت شخصی میکند و به دیگران نیز خسارت میزند.
🔰 ابن ابی الحدید و علامه شوشتری جریانی از خلیفه دوم ذکر کرده اند.
از طرف بحرین مبلغ پانصد هزار درهم یا دینار برای خلیفه دوم به عنوان مالیات رسید.
خلیفه دوم از عده ای مشاوره گرفت که با این پولها که در واقع بیت المال بوده اند چه کنیم؟ آنها گفتند یک دیوان درست کنیم و پول را به مردم بدهیم.
بعد از تقسیم پولها، مبلغی اضافه آمد. دوباره عمر از همین جمع نظر خواهی کرد که با بقیه پول چه کنیم؟
آنها گفتند:
اِنّا شَغَلْنَاكَ بِوَلاَيَهِ اُمُورُنَا
ما تو را خلیفه قرار دادیم که هر کاری خواستی انجام بدهی.
خلیفه دوم از امیرالمومنین علیه السلام نظر خواست. حضرت فرمود:
لا تَجْعَلْ يَقينَکَ شَكّآ وَلا عِلْمَکَ جَهْلاً.
او متوجه نشد حضرت ادامه داد.
حضرت فرمود یادت بیاید روزی که اوایل بعثت تو با عباس عموی پیامبر در یک مساله ی مالی اختلاف پیدا کردی. به اتفاق نزد پیامبر رفتیم برای حل و فصل ماجرا . ولی آن روز حضرت خیلی ناراحت بود و چیزی نگفتیم. روز بعد نزد حضرت رفتیم درحالیکه…
فَوَجَدْنَاهُ طَيِّبَ النفس
حضرت خیلی خوشحال بود
از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد خوشحال و ناراحتی اش سوال کردند، حضرت فرمود: دیروز دو دینار از پول بیت المال پیش من مانده بود و من خیلی نگران و ناراحت بودم که پول را به اهلش برسانم، امروز توانستم آن پول را به اهلش برسانم وخوشحالم.
امیرالمومنین به عمر فرمود این جریان را یادت هست؟ گفت بله.
حضرت فرمود پس یقین خود را تبدیل به شک نکن.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله اینقدر در مورد اموال بیت المال حساس بود که دو درهمش او را غمگین کرده بود، چطور تو میخواهی اموال فراوان بیت المال را در راه دیگری مصرف کنی؟
📗از مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله علیه این جمله معروف است که از ایشان میپرسیدند توصیه ای بفرمایید ایشان میفرمودند همان چیزی که بلد هستید اجرا کنید .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۳/۹/۲۹. ۱۷جمادی الثانی
حکمت ۲۷4
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلاً، وَ يَقِينَکُمْ شَکّاً، إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا.
امام (عليه السلام) فرمود:
علم خويشتن را جهل، و يقينتان را شک قرار ندهيد، آن گاه که عالم و آگاه شديد عمل کنيد و زمانى که يقين کرديد اقدام نماييد (تا علم و يقين شما پايدار بماند)
💠وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً
علم خويشتن را جهل، و يقينتان را شك قرار ندهيد
💠 إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا
آنگاه كه عالم و آگاه شديد عمل كنيد.
💠 وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا
و زمانى كه يقين كرديد اقدام نماييد تا علم و يقين شما پايدار بماند
❇️ علم و یقین آثاری دارند، اگر آثار رفت، علم و یقین هم میرود
هرچيزى آثارى دارد كه از آثار آن مى توان آن را شناخت، هنگامى كه اثر و خاصيت خود را از دست بدهد هرچند ظاهرا وجود داشته باشد، بمنزله آن است که معدوم است .
✳️قرآن و نهج البلاغه موارد متعدی از این موارد دارند:
کسی که حرف شنو نیست، مرده است.
قرآن مجيد میفرماید:
《 إِنَّکَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ؛ نمل- ۸۰ 》
تو نمى توانى سخن خود را به گوش مردگان برسانى و نمى توانى صداى خود را به گوش انسان های کَر برسانى در آن هنگام كه پشت مى كنند و از سخنان تو مى گريزند
ابوجهل و ابولهب زنده هستند ولی قرآن میفرماید مرده هستند چون گوش دارند ولی نمیشنوند .
♻️دنیا طلب ها، زنده شان هم مرده است در حکمت ۱۴۷ فرمود:
يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ
کسانی که دنبال جمع کردن اموال اند مرده اند، در حالی که جسمشان زنده است. حیات انسان اگر صرف خیر و خوبی و عبودیت نشود آثار حیات را ندارد.
❇️علما بعد از مرگ زنده اند چون هدایتگر اند
وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ، أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ
عالمان اگرچه سالها از دنیا رفته باشند ولی حقیقت آنها زنده است و در قلوب حیات دارند
اثر علم هدایتگری است. عالم تا وقتی هدایتگر است زنده است اگر چه از دنیا رفته باشد.
❎علم اگر اثر گذار نباشد جهل است
در حکمت ۱۰۷ فرمود:
رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا يَنْفَعُهُ.
چه بسا عالمی که که جهلش او را به قتل رسانده و علمش نفعی به حال او ندارد
در خطبه ۱۱۰ فرمود:
و إنَّ العالِمَ العامِلَ بِغَيرِ عِلمِهِ كالجاهِلِ الحائرِ الّذي لا يَستَفيقُ مِن جَهلِهِ
دانايى كه برخلاف علمش عمل كند، به نادان سرگشته اى مى ماند كه از نادانی اش هوشیار نمیشود.
بَلِ الحُجَّةُ عَلَيهِ أعظَمُ ، وَ الحَسرَةُ لَهُ ألزَمُ ، و هُوَ عِندَ اللّه ِ ألوَمُ
بلكه حجّت بر چنين عالمى بزرگتر است و حسرتش بيشتر باشد و در پيشگاه خداوند، بيشتر سرزنش شود.
♻️علم اگر به مرتبه ی عمل نرسد و تاثیر گذار نباشد نه علم علم است و نه عالم عالم.یقین ندارد شک دارد .
کسانی که مجاهده با دشمن نداشته باشند، مرد نیستند
در خطبه ۲۷ خطبه جهادیه در مورد کسانی که در مقابله و مبارزه با دشمن کوتاهی میکنند فرمود:
يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ، لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ
انها ظاهری شبیه مرد دارند ولی وقتی آثار مردانگی که شجاعت و غیرت است رانداشته باشند، فقط شبهی از مرد بودن دارند.
❇️شهدا اثر گذار اند پس زنده اند.
قرآن کریم در مورد شهدا میفرماید:
《 وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ آل عمران – ۱۶۹》
حیات حقیقی هر کسی به اثر گذاری اوست. شهدا زنده اند چون دستشان باز است و میتوانند اثر گذار باشند ولی کسی که حتی در زمان حیاتش هم اثر گذار نباشد، زمان مرگش نیز همینگونه است.
💠لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا، وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً
علم و یقین نیز باید آثاری داشته باشند تا موجودیت خود را ثابت کنند. اگر علم باشد ولی عمل نباشد. یقین باشد ولی اقدام نباشد گویا اینها اصلا وجود ندارند.
كسى كه يقين دارد به اينكه فلان غذا مسموم است و از آن مى خورد به منزله كسى است كه شك دارد و از يقين بى بهره است.
کسی كه به قيامت يقين دارد و آماده آن نمى شود، گویا به قیامت شک دارد.
کسانی که آثار منفى گناه را مى دانند و میدانند سم است و مرتكب گناه مى شوند، گویا به این حقایق شک دارند.
کسانی که به آثار مثبت اطاعت از خدا پى برده اند و ترك مى كنند، همه بمنزله انسان هاى شكاك اند.
♻️تعجبی که امیرالمومنین در خطبه ۱۲۶ بیان میکند همین تعجب از تبدیل یقین به شک است.
عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ،
از بخيل تعجب مىكنم كه به استقبال فقرى مىرود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مىدهد كه طالب آن است.
فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَ يُحَاسَبُ فِي الْآخِرَةِحِسَابَ الْأَغْنِيَاءِ
در دنيا همچون فقيران زندگى مىكند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد.
وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً وَ يَكُونُ غَداً جِيفَةً؛
و تعجب مىكنم از متكبرى كه ديروز نطفهاى بىارزش بوده و فردا مردار گنديدهاى است.
وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي اللَّهِ وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛
در شگفتم از كسى كه در خدا شك مىكند در حالى كه خلق او را مىبيند.
❎این بیان حضرت برای این است که انسان وقتی یقین کرد دیگر دچار شک نگردد
انسان به مرتبه ای میرسد که به همه ی این امور ایمان و یقین دارد ولی در عین حال به مقتضای این ایمان و یقین عمل نمیکند و گویی در انها شک دارد.
⏪بدون اقدام و عمل، علم علم نیست. یقین یقین نیست.
إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا
هرگاه بخواهيم علم ما جهل نشود بايد عمل كنيم و هرگاه اراده كنيم كه يقين ما تبديل به شك نشود بايد بر طبق آن رفتار نماييم. دانستن و یقین کردن اگر به مرحله ی اقدام و عمل نرسد به زودی کارکرد خود را از دست میدهد و به ضد خود تبدیل میشود.
🔻نکته1:
«لزوم عمل گرایی»
حضرت در حکمت ۲۱۰ فرمود:
اتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَمَّرَ تَجْرِيداً
تقواى الهى پيشه كنيد؛ و براى اطاعت خدا دامن همت به كمر بزنید
وَ جَدَّ تَشْمِيراً
و در این راه نهایت همت و جدیت را به کار ببندید.
✳️ صرف داشتن هدفِ خوب کافی نیست، در این راه باید جدیت به خرج داد تا به نتیجه رسیداگر یقین داریم باید عمل کنیم گرچه سخت باشد . در خطبه ۲۹ می فرماید:
لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ
فقط افراد ذلیل هستند که نمی توانند ظلم را از خود دور کنند و زیر بار آن میروند
وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِد
و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمى آيد.
✳️در خطبه ۲۳۰ فرمود :
فَعَلَيْكُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ وَ التَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ
بر شما باد به تلاش و كوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت و در دوران زندگى دنيا.خطبه ۱۷۶: الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَع
در مسیر خدا دوبار عمل ، دوبار اهداف بزرگ در نظر گرفتن ،دوباراستقامت ، دوبار رسیدن به “اتقوا الله” شدنی نیست مگر با جدیت در این مسیر.
اگر انسان علمی که دارد را عمل نکند علم به جهل و یقین انسان تبدیل به شک می گردد .
🔻نکته۲ :
ابن ابی الحدید می گوید
هذا نهي لِلْعُلَمَاءِ عَنْ تَرْكِ اَلْعَمَلِ.
مخاطب اصلی این حکمت علما _دانشمندان_ هستند.
عالم کسی است که میداند.
❇️ در زمان امیرالمومنین علیه السلام کسی شراب خورده بود آوردند در زمان خلفا او را حد بزنند حضرت فرمود از او بپرسید اصلا آیات حرمت شراب به گوش او رسیده یا نه ؟
اگر نرسیده جاهل است او را رها کنید
ولی در جاییکه شخص عالم است حرمت گناه را میداند فرق می کند همین که انسان بفهمد ،مکلف میشود .
✳️امیرالمومنین علیه السلام :
و لا تَكونوا جَبابِرَةَ العُلَماءِ ، فَلا يَقومَ عِلمُكُم بِجَهلِكُم
و از عالمانِ متكبّر نباشيد كه در آن صورت، دانش شما نادانيتان را از بين نمى برد.
هر کسی بیشتر میداند و یقین دارد باید بیشتر عمل کند.
🔻نکته۳:
چگونه یقین به شک تبدیل میشود؟
در حکمت ۳۱ امیرالمومنین در مورد پایه های ایمان و کفر و شک مطالب مهمی بیان فرمود.
الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ:
شک نیز بر چهار پایه استوار است
عَلَى التَّمَارِي
بر «مراء» _گفت و گوى بى حاصل_
وَ الْهَوْلِ
ترس در بیان حقیقت
وَ التَّرَدُّدِ
ترديد در تصميم گيرى و اجرا
وَ الِاسْتِسْلَامِ
و تسليم شدن در برابر موانع
1⃣کسی که در آنچه یقین دارد گفتگوی بی حاصل و بگو مگو کند از یقین به شک می افتد.
2⃣ آن کسی که آنچه را یقین دارد از روی ترس آشکار نکند دچار شک میشود.
3⃣ آن کسی که یقین به چیزی دارد ولی در تصمیم گیری دچار تردید شود و به موقع اقدام نکند دچار شک میشود.
4⃣ آن کسی که در برابر موانع تسلیم شود و در مسیر یقین پایداری نکند، یقین او تبدیل به شک میشود.
↙️ شک همه اش ضرر است
درحکمت ۲۷۳ فرمود: رزق مقدر است و خداوند آن را برای هر کسی در لوح محفوظ مشخص کرده است….
وَ التَّارِكُ لَهُ الشَّاكُّ فِيهِ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّةٍ
کسانی که به رزاقیت خدا شک داشته باشند بیشترین دلواپسی و گرفتاری ،بیشترین خسارت را دارند
کسی که به مطلبی علم و یقین داشته باشد ولی یقین خود را تبدیل به شک کند، دچار گرفتاری و ضرر میشود.
هم مشغله اش بیش از اندازه زیاد میشود، هم خسارت شخصی میکند و به دیگران نیز خسارت میزند.
🔰 ابن ابی الحدید و علامه شوشتری جریانی از خلیفه دوم ذکر کرده اند.
از طرف بحرین مبلغ پانصد هزار درهم یا دینار برای خلیفه دوم به عنوان مالیات رسید.
خلیفه دوم از عده ای مشاوره گرفت که با این پولها که در واقع بیت المال بوده اند چه کنیم؟ آنها گفتند یک دیوان درست کنیم و پول را به مردم بدهیم.
بعد از تقسیم پولها، مبلغی اضافه آمد. دوباره عمر از همین جمع نظر خواهی کرد که با بقیه پول چه کنیم؟
آنها گفتند:
اِنّا شَغَلْنَاكَ بِوَلاَيَهِ اُمُورُنَا
ما تو را خلیفه قرار دادیم که هر کاری خواستی انجام بدهی.
خلیفه دوم از امیرالمومنین علیه السلام نظر خواست. حضرت فرمود:
لا تَجْعَلْ يَقينَکَ شَكّآ وَلا عِلْمَکَ جَهْلاً.
او متوجه نشد حضرت ادامه داد.
حضرت فرمود یادت بیاید روزی که اوایل بعثت تو با عباس عموی پیامبر در یک مساله ی مالی اختلاف پیدا کردی. به اتفاق نزد پیامبر رفتیم برای حل و فصل ماجرا . ولی آن روز حضرت خیلی ناراحت بود و چیزی نگفتیم. روز بعد نزد حضرت رفتیم درحالیکه…
فَوَجَدْنَاهُ طَيِّبَ النفس
حضرت خیلی خوشحال بود
از پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد خوشحال و ناراحتی اش سوال کردند، حضرت فرمود: دیروز دو دینار از پول بیت المال پیش من مانده بود و من خیلی نگران و ناراحت بودم که پول را به اهلش برسانم، امروز توانستم آن پول را به اهلش برسانم وخوشحالم.
امیرالمومنین به عمر فرمود این جریان را یادت هست؟ گفت بله.
حضرت فرمود پس یقین خود را تبدیل به شک نکن.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله اینقدر در مورد اموال بیت المال حساس بود که دو درهمش او را غمگین کرده بود، چطور تو میخواهی اموال فراوان بیت المال را در راه دیگری مصرف کنی؟
📗از مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله علیه این جمله معروف است که از ایشان میپرسیدند توصیه ای بفرمایید ایشان میفرمودند همان چیزی که بلد هستید اجرا کنید .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین