بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۷/۲۹ . ۱۸ربیع الثانی
بخش اول حکمت ۲۵۲
بخش اول
وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ (علیه السلام) لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ. قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ،
سخنى از آن حضرت (ع) به كميل بن زياد نخعى. كميل بن زياد گويد: امير مؤمنان، على بن ابى طالب، دست مرا گرفت و از شهر بيرون برد. چون به صحرا رسيدم آه بلندى كشيد و فرمود:
اى كميل، دلها چونان ظرفهايند و بهترين آنها نگهدارنده ترين آنهاست. پس، هر چه مى گويم به خاطر بسپار. مردم سه دسته اند، عالمى ربّانى و آموزنده اى كه در راه راست گام برمى دارد و سه ديگر همج الرّعاع.
💠وَ قَالَ (علیه السلام): فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ
خدا ايمان را براى تطهير دل از شرك، واجب كرده است.
در این حکمت امیرالمومنین حدود ۲۰ مورد از فلسفه و حکمت عبادات را برای ما معین کرده است. که علت وجوب هر حکمی چه بوده است. شبیه و نظیر این روایت که در مقام بیان فلسفه احکام است در روایات ما زیاد است.
⏪به طور کلی در رابطه با بحث و دقت در فلسفه احکام سه نظر وجود دارد:
◀️الف: عده ای قائل اند احکام و فرامین الهی تابع مصالح و مفاسد نیستند یعنی هیچ حکمت و دلیلی برای اینکه نماز صبح دو رکعت باشد و نماز مغرب سه رکعت وجود ندارد و خداوند کار بدون مصلحت انجام داده است.
بطلان این قول واضح است چرا که شخص حکیم هیچ کاری را بدون علت انجام نمیدهد و حتما در همه این عبادت ها و آداب و احکامش فلسفه و ضرورت هایی بوده است که خداوند آن ها متناسب با اهمیتشان به واجب و مستحب، یا بنا به ضررشان به حرام و مکروه تقسیم کرده است.
◀️ ب: برخی نیز قائل اند احکام قطعا تابع مصالح و مفاسدی است و خداوند حکیم بر مبنای مصلحت احکام را وضع کرده است ولی ما مطلقا نباید به سراغ فهم فلسفه و علت عبادات برویم. ما باید مطیع محض باشیم و بدون چون و چرا و پرسش از علت فقط اطاعت کنیم.
اگر چه بخشی از حرف این گروه صحیح است که ما باید اطاعت بی چون و چرا داشته باشیم ولی بخشی از حرف آنها باطل است زیرا خود روایات مخصوصا همین حکمت ۲۵۲ ما را به فهم فلسفه عبادات تشویق میکند و اگر چنین چیزی ممنوع بود نباید اهل بیت آنها را بیان میکردند.
◀️ ج: قول سوم که قول مقبول است آن است که قطعا احکام تابع مصالح و مفاسد هستند، و ما نیز مامور هستیم در حد توان این مصالح را بفهمیم و به آنها توجه داشته باشیم ولی:
◀️ اولا: علم انسان در مقابل علم الهی بسیار ناچیز و محدود است، پس ما نمی توانیم به همه علت ها دست پیدا کنیم و به طور کامل بدانیم چرا نماز واجب شده، چرا دو سوره باید بخوانیم،
چرا اذان دو لا اله الا الله دارد ولی اقامه یکی و…
◀️ ثانیا: مصالح و مفاسد شاید گاهی موافق با علوم روز در بیایند و گاهی علم روز مخالف آنها باشد، ولی برای ما حکم شرعی مهم است، چه علم روز آن را تایید کند چه نکند.
مثلا در سالهای پیش هنوز از نظر علم پزشکی ثابت نشده بود که طلا بر روی جسم و روان مرد تاثیر مخرب دارد،
ولی در همان زمان هم پوشیدن طلا بر مرد حرام بود. امروزه علم ثابت کرده که طلا برای مرد مضر است، باز هم طلا حرام است.
◀️ ثالثا: بيان فلسفه احكام چه فايدهاى دارد؟
طبعا انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مىشود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مىيابد و هنگامى كه مثلاً مفاسد بى شمار شرب خمر را مىشنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مىكند. درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى
🔻نکته:
کلام فاطمی قبل از کلام علوی
جالب آنکه قبل از امیرالمومنین علیه السلام، شبیه حکمت ۲۵۲ نهج البلاغه در خطبه فدکیه فاطمه زهرا سلام الله علیها بیان شده است.
(البته برخی بزرگان قائل اند به جای خطبه فدکیه باید این خطبه را فاطمیه نامید چرا که بحث فدکیه تقلیل آن خطبه عظیم الشان به صرف مسائل مالی است در حالی که مسائل توحیدی و عرفانی عجیبی در آنجا ذکر شده است)
در خطبه فدکیه و فاطمیه داریم:
لَمَّا بَلَغَ فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) إِجْمَاعُ أَبِي بَكْرٍ عَلَى مَنْعِهَا فَدَكَ،
هنگامى که ابوبکر و عمر تصميم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد،
وَ انْصَرَفَ عَامِلُهَا مِنْهَا، لَاثَتْ خِمَارَهَا،
لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد
ثُمَّ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا…
و با گروهى از زنان فاميل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالي که چادرش به زمين کشيده مى شد ،
حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَ قَدْ حَفَّلَ حَوْلَهُ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ
و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود ، بر ابوبکر که در ميان عده اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد ،
در اين هنگام بين او و ديگران پردهاى آويختند ، آنگاه ناله اى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد.
ثم قالت: أَبْتَدِئُ بِالْحَمْدِ لِمَنْ هُوَ أَوْلَى بِالْحَمْدِ وَ الْمَجْدِ وَ الطَّوْل…
کلام خويش را دنبال کرد
ثم قالت: أَبْتَدِئُ بِالْحَمْدِ لِمَنْ هُوَ أَوْلَى بِالْحَمْدِ وَ الْمَجْدِ وَ الطَّوْل…
فرمود:حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت ، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پيش فرستاد ،
ثم قالت: فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ؛
خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد.
وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْر
و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس ) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای
⛔️ فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ
اگر ایمان و اعتقاد به یک خدا نباشد انسان یا سر از چند خدایی در می آورد یا بت پرستی یا شیطان پرستی. به جای اینکه حرف یک خدای عالم عادل حکیم را بشنود و عمل کند مجبور میشود از کسانی تبعیت کند که این جایگاه و مقام را ندارند. لذا خداوند بر ما لازم کرده اهل ایمان به خدای واحد باشیم و با همه وجود از شرک دوری کنیم.
❌حقیقت شرک نجاست است.
قرآن کریم میفرماید:
《فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ؛ حج – ۳۰》
از پلید حقیقی یعنی بتها اجتناب کنید.
📕 ابن ابی الحدید در کتاب خود می گوید:
الشرک نجاسة …و أی شیء یکون أنجس من الجهل أو أقبح، فالإیمان هو تطهیر القلب من نجاسة ذلک الجهل.
حقیقت شرک یعنی جهل نسبت به وجود خداوند و اعتقاد داشتن به کسی یا چیزی دیگر به جای او. این اعتقاد باطل انجس النجاسات است که فقط میتوان آن را با آب ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند شست و تطهیر کرد.
❌ایمان به خدا نباشد نجاست پول حرام وارد زندگی میشود. امیرالمومنین سلام الله علیه درحکمت ۳۱۰ فرمود:
لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه
ایمان که صادقانه شد انسان به رزاقیت خدا اعتماد پیدا میکند ولی شرک انسان را اسیر دست این و آن میکند و باعث میشود شخص خودش را نان آور بداند و از هر طریقی پول کسب کند.
❌ایمان به خدا که نباشد ؛ انسان بی ولایت میشود.در حکمت ۳۱۶ فرمود:
أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّار
فرمود: من، یعسوب(و پيشواى) مؤمنانم، و مال و ثروت، یعسوب ( پيشواى) بدکاران است.
بی ایمانی انسان را به نجاست می کشاند، نجاست دوری از ولایت، نجاست مال حرام.
📕منهاج البراعه:
المقصود من الایمان هو الاعتقاد بالله الاحد الواحد… و هو من اصول الدین بل اصل اصولها. و قد قرر المتکلمون
اینکه خداوند ایمان را فرض و واجب کرده است نه به این معنا است که چون خدا گفته ” خداوند هست” ما این اعتقاد را قبول داریم، خیر.
و الفقهاء ان التوحید واجب عقلی و لا یصح ان یکون واجبا شرعیا و فرضا الهیا…
ما اعتقاد به وجود خدا را با عقل میفهمیم ولی اینکه ثمره و نتیجه ایمان چیست را از خداوند و وحی می آموزیم.
🔻نکته:
همانگونه که اصل توحید فرض و لازم است، هر چیزی هم که انسان را از شرک دور کند فرض و لازم است.
در منهاج البراعه میفرماید:
کل مطهِّر من الشرک فریضه، کل منزه عن الکبر فریضه
🔻نکته:
اقرار به توحید و نفی شرک لازم است
شخصی از امام رضا پرسید:
فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لِمَ أُمِرَ الْخَلْقُ بِالْإِقْرَارِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؟
شخصی از حضرت سوال کردچرا خلق امر شده به اقرار وحدانیت خدا و حجت های رسول و آنچه از نزد خدا آمده اقرار کند؟
حضرت فرمود:
قِيلَ لِعِلَلٍ كَثِيرَةٍ مِنْهَا أَنَّ مَنْ لَمْ يُقِرَّ بِاللَّهِ لَمْ يَتَجَنَّبْ مَعَاصِيهِ
علتها بيشمار است بعضى از آنها اينست كه كسى كه بخدا و بفرستادگان او و به حجتها و بآنچه از نزد او رسيده است اقرار نكند معصيتهاى او را اجتناب نكرده،
وَ لَمْ يَنْتَهِ عَنِ ارْتِكَابِ الْكَبَائِرِ وَ لَمْ يُرَاقِبْ أَحَداً فِيمَا يَشْتَهِي
و قبول نهى از ارتكاب گناهان كبيره او نكرده و از عذاب خدا نترسيده در آنچه شهوات او اقتضا كرده است .
وَ يَسْتَلِذُّ مِنَ الْفَسَادِ وَ الظُّلْمِ
و از ظلم و فساد لذت برده است
وَ إِذَا فَعَلَ النَّاسُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ وَ ارْتَكَبَ كُلُّ إِنْسَانٍ مَا يَشْتَهِي وَ يَهْوَاهُ مِنْ غَيْرِ مُرَاقَبَةٍ لِأَحَدٍ كَانَ فِي ذَلِكَ فَسَادُ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ وُثُوبُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ
و چون مردم مرتكب اين گونه افعال شوند و هر انسانى متحمل شود آنچه ميل كند و متابعت هواى نفس كند بدون ترس از احدى در اين كردار ايشان فساد تمامى خلق و باختن بعضى ايشان بر بعضى ديگر است.
فَغَصَبُوا الْفُرُوجَ وَ الْأَمْوَالَ وَ أَبَاحُوا الدِّمَاءَ وَ السَّبْيَ وَ قَتَلَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً مِنْ غَيْرِ حَقٍّ
پس فروج را غصب كنند و خونريزى و مال مردم و اسير كردن عيال مردم را مباح دانند و بعضى ايشان بعضى ديگر را بدون حق و جرمى بقتل رسانند
وَ لَا جُرْمٍ فَيَكُونُ فِي ذَلِكَ خَرَابُ الدُّنْيَا وَ هَلَاكُ الْخَلْقِ وَ فَسَادُ الْحَرْثِ وَ النَّسْل
پس خرابى دنيا و هلاكت خلق و فساد دين مردم بر آن مترتب شود
⛔️وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ،
خدا نماز را براى پاك شدن از كبر و غرور واجب كرده است.
فلسفه و حقیقت نماز تکبر شکنی، خضوع و خشوع است.
📕 ابن ابی الحدید در کتاب خود می گوید:
و فُرِضَتِ الصلاة تنزیها من الکبر لأن الإنسان یقوم فیها قائما و القیام مناف للتکبر
همین که انسان قیام میکند، خودش ضد تکبر است چون انسان متکبر از جایش تکان نمیخورد.
ثم یرفع یدیه بالتکبیر وقت الإحرام بالصلاة فیصیر علی هیئة من یمد عنقه لیوسطه السیاف
در حالت تکبیر الاحرام انسان گردن راست میکند و گویی گردن را آماده اجرای حکم الهی کرده است و این حالت خودحالت تواضع است.
کما یفعله العبید الأذلاء بین یدی السادة العظماء.
انسان در حالت قیام دست ها را مودب در کنار خود قرار میدهد.
ثم یرکع علی هیئة من یمد عنقه لیضربها السیاف
در هنگام رکوع، علاوه بر خم شدن و احساس خضوع، گویا گردن انسان آماده اجرای حد الهی است.
همه ی این حالات و هیئت ها یک طرف؛
و ما فی الصلاة من الأذکار المتضمنة الذل و التواضع لعظمة الله تعالی
اذکار نماز نیز خود دلالت دارد بر خضوع و خاکساری انسان در مقابل خداوند.
⛔️ سجده نماد خضوع و خشوع است.
در حالات ابليس نيز خواندهايم كه كبر و غرور او مانع از سجده بر آدم در پيشگاه خدا شد، سجدهاى كه اگر انجام مىداد كبر و غرور او درهم مىشكست وهرگز گرفتار آن عاقبت بسيار شوم نمىشد.
⭕️حقیقت نماز خضوع است؛ دوری از همه بدی هاست.قرآن کریم میفرماید:
《إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَر》
يكى از دلائلش همين است. هنگامى كه كبر و غرور كنار برود انسان تسليم فرمان خدا مىشود واز معاصى چشم مىپوشد.
❌نماز با تکبر، نماز نیست.
از این کلام حضرت به خوبی استفاده میشود که نماز با تکبر جمع نمیشود،
اصلا هدف غایی نماز تواضع است ولی اگر من نماز خواندم و همچنان متکبر بودم باید بدانم این نماز، نماز نیست.
اللهم اذقنا حلاوهَ عبادتک
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۷/۳۰ . ۱۹ربیع الثانی
بخش دوم حکمت۲۵۲
بخش دوم
أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ. يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ،
يعنى كسانى كه از پى هر آواز مى روند و با وزش هر باد به چپ و راست ميل مى كنند. از فروغ دانش بهره ور نشده اند و به ركن استوارى پناه نجسته اند.
اى كميل، علم بهتر از مال است. علم تو را نگه مى دارد و تو بايد مال را نگه دارى.
💠 وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ
سومین مورد از فلسفه احکام در این حکمت:
خداوند زكات را واجب نمود تا آن را سبب روزى قرار دهد.
اين عبارت دو تفسير دارد:
◀️الف. پرداختن زكات، روزىِ فقرا را تضمين مىكند.
امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً
زكات به منظور آزمودن توانگران و كمك به مستمندان وضع شده است. اگر مردم زكات اموال خود را مى پرداختند ، هيچ مسلمانى نيازمند نمى ماند.
⛔️میزان واجب شدهی زکات، مشکل همه گرفتاران را برطرف میکند.
امام صادق علیخ السلام فرمود:
أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَكْتَفُونَ بِهِ
خداوند عزّ و جلّ در داراييهاى توانگران به اندازه اى كه نياز تهيدستان را تأمين كند، حقّى واجب كرد.
وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِي فَرَضَ لَهُمْ لَا يَكْفِيهِمْ لَزَادَهُمْ
اگر خداوند مى دانست كه آنچه براى تهيدستان در زکات مقرّر داشته، كفايتشان نمى كند، حقّ بيشترى واجب مى كرد.
وَ إِنَّمَا يُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِيمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِيضَةِ.
بنا براين ، تهيدستىِ فقيران نه به سبب كم بودن اين فريضه زكات است، بلكه از آن روست كه توانگران حقوق آنان را نمى پردازند .
💮امام کاظم علیه السلام فرمودند:
إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّكَاةُ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِيرا لِأَمْوَالِهِم
زكات براى تأمين قُوتِ تهيدستان و افزايش داراييهاى توانگران وضع شده است .
📕عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ:
محمد بن سنان از امام رضا علیه السلام در جواب این سوال و علت آن فرمود:
أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَ تَحْصِينِ أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ
علّت تشريع زكات تأمين قوت فقرا، و حفظ و صيانت اموال اغنيا است.
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِيَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ وَ الْبَلْوَى
زيرا خداى عزّ و جلّ تندرستان را به رسيدگى به حال دردمندان و مبتلايان مكلّف ساخته است،
كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ
چنان كه خداى تبارك و تعالى فرموده است:«هر آينه در اموالتان و نفوستان آزمايش خواهيد شد»
فِي أَمْوَالِكُمْ إِخْرَاجُ الزَّكَاةِ وَ فِي أَنْفُسِكُمْ تَوْطِينُ الْأَنْفُسِ عَلَى الصَّبْرِ
و مراد از آزمايش در اموال اخراج زكات، و در نفوس وادار کردن نفس بر صبر است. مَعَ مَا فِي ذَلِكَ مِنْ أَدَاءِ شُكْرِ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
و اضافه بر اين، پرداختن زكات اداى شكر نعمتهاى خداى عزّ و جلّ، و اميد بستن به آن افزایشی است كه در اثر شكر در مال پديد مىآيد.
💮امام صادق سلام الله علیه می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ فَرِيضَةً لَا يُحْمَدُونَ إِلَّا بِأَدَائِهَا وَ هِيَ الزَّكَاةُ
به راستى خداوند متعال براى فقيران در دارايى ثروتمندان حقّ واجبى قرار داده كه فقط با پرداخت آن مورد ستايش قرار مىگيرند و آن زكات است.
◀️ب. تفسیر دوم از این عبارت زکات :پرداخت زکات باعث افزایش روزی ثروتمندان است
وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ
خداوند زكات را واجب نمود تا آن را سبب روزى قرار دهد.
⛔️پرداختن زكات سبب مىشود خداوند روزى را بر زكات دهنده فراوان كند و اموال او را از خطرات حفظ کند.
ابن خطرات میتواند حوادث و بلایا باشند می تواند تجاوز گرسنگان باشد.
امام کاظم سلام علیه می فرماید:
حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ
بواسطه زکات اموال خود را حفظ کنید.
💮پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: دَاوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاة
بیماران خود را با صدقه مداوا کنید و اموال خود را با زکات حفظ کنید.
حضرت هم در حکمت ۱۴۶ فرمود:
سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ.
ايمانتان را با صدقه حفظ کنيد و اموالتان را با زکات، وامواج بلا را با دعا از خود دور سازيد.
🔻نکته:
هر دو نکته به یک مطلب ختم میشوند.
اگر کسی حق فقرا را پرداخت کرد، مال خودش حفظ میشود ولی اگر کسی حق فقرا را نپرداخت، مال خودش نیز نابود خواهد شد. درحکمت ۲۴۰ فرمود:
الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا
سنگ غصبى در بناى خانه، گروگان ويرانى آن است.
مال خمس نداده و زکات نداده غصبی است و مال غصبی از بین رفتنی است. پس اصل آن است که زکات حق مردم است و اگر حق پرداخت شد مال خود انسان هم حفظ میشود.
💠 وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ
چهارمین مورد از فلسفه احکام در حکمت: روزه را براى اين تشريع كرد كه آزمايشى براى اخلاص بندگان باشد.
⛔️تمام عبادات، مشروط به اخلاص است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عميقترى در آزمودن اخلاص مردم دارد و به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزهدار چيزى نگويد كسى از روزه او باخبر نمىشود و اين درواقع يك مرحله عالى از تقواست.
اولا؛ روزه عبادتی پنهان است و کسی او را نمی بیند. پس اخلاص دارد.
ثانیا؛ در بسیاری از مواقع شخص روزه دارد در شرایط و مکانی قرار میگیرد که اگر بخواهد پنهانی چیزی بخورد کسی او را نمی بیند ولی صرفا به خاطر خدا چیزی نمی خورد و این اخلاص است.
📕در حدیث قدسی امده :
الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ
روزه برای من است و خودم اجر آن هستم.
وَ الصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ
روزه خواسته نفس و شعوت طبع را می میراند
وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ
در روزه گرفتن صفای قلب، طهارت اعضا، ابادی ظاهر وباطن هست.
وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ
روزه شکر بر نعمتها و احسان به فقرا دارد.
وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ
در روزه زیاد تضرع ، خشوع و گریه وجود دارد.
وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الْهِمَّةِ
در روزه ریسمان التجا به خداوند و باعث شکسته شدن گناه میشود. (همت به گناه کم میشود)
📕 علامه شوشتری میفرماید:
و فی تاریخ بغداد صام داود الطائی _شخصی عارف_ اربعین سنه ما علم به اهله و کان خرازا
در تاریخ بغدادی نقل است شخص عارفی چهل سال روزه میگرفته که خانواده او مطلع نبودند
فکان یحمل غذائه معه و یتصدق به فی الطریق
روز غذای خود را حمل میکرد و ظهر آنرا به محتاجی تصدق می کرد
ویرجع الی اهله یفطر عشاء لا یعلمون انه صائم.
و شب با اهل خانه افطار می کرد که آنان نمی دانستند او روزه است.
💮در خطبه فدکیه حضرت زهرا نیز داریم:
و الصوم تثبیتاً للإخلاص
علت روزه گرفتن را خداوند برای تثبیت اخلاص قرار داده.
🔻نکته۱:
روزه برای اخلاص و دیده نشدن واجب شده است و اگر ما با گرفتن روزه واجب و مستحبی بخواهیم به جای اخلاص به خود نمایی و … برسیم به خلاف علت وجوب روزه عمل کرده ایم.
🔻نکته۲:
وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ
روزه شروع اخلاص است چون دیده نمیشود، ولی باید بحث اخلاص گسترش پیدا کند و به بقیه عبادات و اعمال انسان هم برسد. نماز انسان که ظاهری است نیز باید به اخلاص برسد.
انسان به جایی برسد که اعمال آشکارش نیز اخلاص داشته باشند و هیچ کسی جز خدا در آنها مراد نباشد.
💠وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً / تَقْرِبَةً لِلدِّينِ
پنجمین مورد از فلسفه احکام :
حج را براى تقويت دين قرار داده شده، برای نزدیک شدن دینی قرار داده شده
⛔️بدون شك در موسم حج، مسلمانان پاكدلى از سراسر دنيا و جهان اسلام به سوى مركز توحيد مىآيند و يكصدا لبيك مىگويند و اطراف خانه خدا طواف مىكنند و با هم نماز مىگزارند و با هم به منا و مشعر و عرفات مىروند وشيطان را سنگسار مىكنند. از اخبار و حالات يكديگر باخبر مىشوند و روابط دوستى در ميان آنها عميقتر مىگردد و براى حل مشكلات يكديگر مىانديشند ومجموع اينها سبب تقويت اسلام مىشود، ازاينرو دشمنان همواره از اين عبادت بزرگ وحشت داشتند و مىكوشيدند بر آن ضربهاى وارد كنند تا هر سال از طريق اين عبادت بزرگ روح تازهاى در كالبد اسلام در آن كانون وحدت دميده نشود.
💮امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:
لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ مادامى كه كعبه برپاست اسلام هم برپاست.
🔻نکته:
وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ
در اكثر نسخههاى نهجالبلاغه جمله بالا با واژه «تَقْوِيَةً» آمده ولی در برخی نسخهها؛ «تَقْرِبَةً» آمده است.
حج باعث مىشود كه مردم ازنظر دين با هم نزديك شوند؛ ولى به يقين تعبير اوّل مناسبتر و مأنوستر است، زيرا واژه «تَقْرِبَةً» در كمتر حديث يا عبارتى به چشم مىخورد.
🔻نکته:
هنر آن است که ما با تکیه بر مشترکات دنبال ایجاد امت واحده باشیم.
همه فرق اسلامی با همه اختلافاتی که با هم دارند بر روی اصولی مشترک هستند از جمله حج.
حضرت میفرماید دنبال “تقریب مذاهب” باشید. نه به این معنا که دست از اعتقادات خود بردارید، بلکه به این معنا که روی مشترکات پافشاری کنید تا بتوانید در مقابل دشمن مشترک ایستادگی کنید.
⭕️از صدر اسلام تا امروز بیشترین سود از اختلاف امت اسلامی در جیب یهود رفته است. آنها بر طبل اختلاف میکوبند تا خود بتوانند حکومت کنند و ید واحده اسلامی را از بین ببرند.
💮جایگاه عظیم حج در کلام امیرالمومنین، درخطبه ۱ امده :
وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ
خداوند حجّ بيت الله الحرام را بر شما واجب کرده است، همان خانه اى که آن را قبله مردم قرار داده است.
يَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ
مردم حاجی همچون تشنه کامانى که به آبگاه مى روند به سوى آن مى آيند و همچون کبوتران به آن پناه مى جويند.
وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ خداوند، حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده.
وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ
و نشانه اى از اعتراف مردم به عزّتش.
وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ
و از ميان خلق خود، شنوندگانى را برگزيده که دعوت او را اجابت کرده و سخنانش را تصديق نموده اند.
وَ وَقَفُوامَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلَائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ
و در جايگاه پيامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که بر گرد عرش الهى مى گردند، شبيه مى شوند.
يُحْرِزُونَ الْأَرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ وَ يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ
مردم سودهاى فراوانى در اين تجارت خانهعبادت الهى به دست آورده و به سوى ميعادگاه آمرزش و مغفرتش می شتابند. جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلَامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَماً
خداوند متعال اين خانه را پرچم و علامتى براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناه جويان.
وَ فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ وَ كَتَبَ [عَلَيْهِ] عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ
اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده، و بر همه شما زيارت خانه اش را به طور دسته جمعى مقرّر داشته و فرموده است.
《 فَقَالَ سُبْحَانَهُ “وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا 》
براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه او کنند آنها که توانايى رفتن به سوى آن را دارند.
《 وَ مَنْ كَفَرَفَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ》
و هر کس کفر ورزد و حجّ را ترک کند به خود زيان رساند خداوند از همه جهانيان بى نياز است.
💠 وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ
مورد ششم از فلسفه احکام، خداوند جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام و مسلمانان قرار داد.
⛔️اگر مسلمانان در برابر حيلهها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمىگذرد كه عظمت آنها بواسط دشمنان پایمال مىشود وعزت وسربلندى تبديل به ذلت و سربهزيرى مىگردد.
⭕️جهاد یعنی به یاری طلبیدن خدا:
《وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ؛ حج – ۴۰》
اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد!
《وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ 》
و خداوند کسانی را که یاری او کنند و از آیینش دفاع نمایند یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
💮امیرالمومتین صلواهَ الله علیه در خطبه ۲۷ (خطبه جهادیه) فرمود:
فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ
آگاه باش جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى ياران خاصش گشوده،
وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَدِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَجُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ
جهاد، لباس تقوا و زره محكم و سپر مطمئن خداوند است
فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّل
مردمى كه از جهاد روىگردان شوند خداوند لباس ذلت بر تن آنها مى پوشاند و بلاها به آنها هجوم مىآورند.
📕 در کتای اصول کافی شریف باب فضل الجهاد آمده که امیرالمومنین فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الْجِهَادَ وَ عَظَّمَهُ وَ جَعَلَهُ نَصْرَهُ وَ نَاصِرَهُ
خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگ داشت و آن را يارى خود به مومنین و ياور خود برای پیروزی بر دشمنان قرار داد.
وَ اللَّهِ مَا صَلَحَتْ دُنْيَا وَ لَا دِينٌ إِلَّا بِهِ.
به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى شود.
💮امام صادق علیه السلام در این باب می فرمایند:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ رَسُولَهُ- بِالْإِسْلَامِ إِلَى النَّاسِ عَشْرَ سِنِينَ فَأَبَوْا أَنْ يَقْبَلُوا حَتَّى أَمَرَهُ بِالْقِتَالِ
خداوند عزّ و جلّ، به واسطه پيامبرش، اسلام را براى مردم فرستاد و تا ده سال از پذيرفتن آن سرباز زدند، تا آنگاه كه خداوند به او دستور مبارزه و جنگ داد.
فَالْخَيْرُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ السَّيْفِ وَ الْأَمْرُ يَعُودُ كَمَا بَدَأ
بنابراين خير و صلاح در شمشير و در زير سایه آن است، و اين كار يعنى پذيرش اسلام همانگونه كه در ابتدا با شمشير و جنگ به دست آمد دوباره نيز در زمان امام قائم عليه السّلام تكرار خواهد شد.
💮 پیامبر گرامی صلی الله علیه واله وسلم فرمودند:
الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ وَ لَا يُقِيمُ النَّاسَ إِلَّا السَّيْفُ
همۀ خوبىها در شمشير و زير سايه آن است؛ مردم را چيزى جز شمشير به راه راست وارد نمیکند.
وَ السُّيُوفُ مَقَالِيدُ الْجَنَّةِ وَ النَّار
و شمشيرها كليدهاى بهشت و دوزخ هستند.
فرق ان اینست که شمشیر برای عزت اسلام می جنگد یا برای حکومت کفر می جنگد.
اللهم الرزقنا التوفیق شهادهَ فی سبیلک
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۱ . ۲۰ربیع الثانی
💢بخش سوم حکمت252💢
بخش سوم
وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ، وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ. يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ، بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ، وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ. يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ، أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ. هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً -وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ- لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً؛
مال به هزينه كردن كاسته مى شود و حال آنكه، از علم هر چه انفاق كنى، افزونتر شود و آنچه به مال پرورده شود با زوال مال زوال مى يابد.
اى كميل بن زياد، شناخت فضيلت علم، ركنى از اركان دين است كه بايد بدان گردن نهاد. به علم است كه آدمى، تا هنگامى كه زنده است به اطاعت پروردگارش پردازد و پس از مرگش نام نيك او بر جاى ماند. علم، حاكم است و مال، محكوم.
اى كميل، مرده اند آنان كه گنجوران مال اند، هر چند، به ظاهر زنده اند، ولى عالمان تا جهان برپاى است برجاى اند. اجسادشان از ميان مى رود، ولى آثارشان در دلها موجود است.
بدان كه در اينجا [اشاره به سينه خود فرمود] علمى گرد آمده است، اگر براى آن عاملانى بيابم.
💠فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ،(۱) وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ،(۲) وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ،(۳)وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ،(۴) وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، (۵)وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ(۶)
خلاصه شش مورد از فلسفه احکام جلسات قبل :
💠وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ
امر به معروف را براى اصلاح توده مردم واجب کرد
💠وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ
و نهى از منكر را براى باز داشتن بىخردان لازم فرمود.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ،
و صله رحم را براى افزايش نفوس و رشد جمعیت مقرر داشت.
💠وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
و قصاص را براى حفظ خونها و جانها قرار داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅جامعه مؤمنین جامعه فضول هاست:
اين امتياز مهم را قانون اسلام بر بسيارى از قوانين جهان دارد كه همه افراد جامعه را در برابر آنچه در جامعه مىگذرد مسئول مىداند، هرگاه كسى از انجام وظيفه خود عدول كند، همه به عنوان واجب كفايى مأمورند او را نصيحت كرده وبه انجام وظيفه فرا خوانند و هرگاه كسى آشكارا منكرى را انجام دهد و كارى برخلاف موازين اسلامى مرتكب شود، همه مسئولند او را اندرز دهند و از آن كار بازدارند.
✳️امر به معروف هم در سطح جامعه و کشور و هم در سطح کلان ،جامعه اسلامی و امت اسلامی مهم است و نباید نسبت ظلمی که به مسلمانان در سراسر دنیا میشود بی تفاوت بود.
✳️امر به معروف یا لسانی است یا عملی
نهی منکر عملی یعنی وقتی می بینیم فساد در جامعه زیاد میشود چه مردم و چه حکومت راه ازدواج را برای جوانان فراهم کنند.
امر به معروف عملی بسیار با اهمیت است.
🔺به تعبیر آیت الله جوادی در اسلام به من چه و به تو چه نداریم. من حق ندارم در امور اجتماعی کاری انجام دهم و پا روی قوانین بگذارم و بگویم به تو چه، و نمی توانم عمل خلاف دیگران را ببینم و بگویم به من چه.
💠 وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ
مورد هفتم از فلسفه احکام، امر به معروف را براى اصلاح توده مردم واجب کرد.
⏪در امر به معروف حضرت توجه میدهند به معروف هایی که مصلحت عموم مردم در آن ملاحظه شده است. یعنی باید دید ضعف عمومی کجاست، آن نقطه ای که اکثریت جامعه یا مجموعه با آن درگیر هستند چیست و وقت و انرژی را بیشتر معطوف به آنجا کرد.
لازمه امر به معروفی که مصلحت عمومی در آن لحاظ شده باشد، بررسی و پیگری میخواهد. شناخت دقیق از جامعه میخواهد و بعد باید مسیری را انتخاب کرد مصلحت در آن باشد.
✳️چه بسا امر به معروف های ما نه مصلحت داشته باشند، (باعث اختلاف و لجاجت و… شود) نه در آن درد عوام لحاظ شده باشد، بلکه دردی باشد که بدون هیاهو و وقت و انرژی حکومتی هم بتوان آن را حل کرد.
💠وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ
مورد هشتم از فلسفه احکام ، نهی از منکر را برای بازداشتن بی خردان لازم فرمود.
✅حضرت در بحث نهی از منکر، نهى از منكر را سبب پيشگيرى از كار سفيهان میداند.
قابل توجه است كه در امر به معروف بر عوام تكيه مىكند. زیرا آدم عاقل و خردمند به دنبال گناه نمىرود و آنها كه با ارتكاب گناه، هم به خود ظلم مىكنند و هم به جامعه، سفيه و كمخردند.
🔺قرآن مجيد در مورد اینکه ارتکاب گناه سفاهت است میفرماید:
《و َمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره – ۱۳۰ 》
چه كسى از آيين ابراهيم، روىگردان خواهد شد به جز افراد نادان و سفيه؟
✍روایاتی درمورد امر به معروف و نهی از منکر:
🔰در کتاب شریف کافی باب امر به معروف و نهی از منکر در مورد عذاب بر کسانی که برای خدا غضب نکنند روایت شده : از جمله حدیث امام صادق علیهالسلام:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مَلَكَيْنِ إِلَى أَهْلِ مَدِينَةٍ لِيَقْلِبَاهَا عَلَى أَهْلِهَا
خداوند عزّ و جلّ دو فرشته را به سوى اهل شهرى فرستاد تا آن شهر را بر اهلش واژگون كنند.
فَلَمَّا انْتَهَيَا إِلَى الْمَدِينَةِ وَجَدَا رَجُلًا يَدْعُو اللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُ فَقَالَ أَحَدُ الْمَلَكَيْنِ لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَى هَذَا الدَّاعِيَ
هنگامى كه آن دو تن به شهر رسيدند، مردى را ديدند كه خدا را فرامىخواند و تضرّع و زارى مىكرد. يكى از آن دو فرشته به دوستش گفت: آيا اين دعاكننده را نمىبينى؟!
فَقَالَ قَدْ رَأَيْتُهُ وَ لَكِنْ أَمْضِي لِمَا أَمَرَ بِهِ رَبِّي
گفت: من هم او را ديدم، ولى همان كارى را انجام خواهم داد كه پروردگارم مرا بدان مأمور فرموده است.
فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ لَا أُحْدِثُ شَيْئاً حَتَّى أُرَاجِعَ رَبِّي
او گفت: نه، من هيچ كارى نخواهم كرد تا به پروردگارم مراجعه كنم.
فَعَادَ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ يَا رَبِّ إِنِّي انْتَهَيْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَوَجَدْتُ عَبْدَكَ فُلَاناً يَدْعُوكَ وَ يَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ
آن فرشته به سوى خداى تبارك و تعالى بازگشت و گفت: پروردگارا! من به شهر رسيدم و فلان بندهات را ديدم كه تو را فرامىخواند و زارى مىكند!
فَقَالَ امْضِ بِمَا أَمَرْتُكَ بِهِ فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ يَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَيْظاً لِي قَط
خداوند فرمود: كارى را كه دستور دادم انجام بده؛ چون آن شخص، مردى است كه هرگز به خاطر خشم من، رنگ چهرهاش تغيير نكرده است و بر كسى خشمگين نشده است.
✅حداقل نهی از منکر، ترش رویی با گناهکار است،البته باید توجه داشت گاهی نیاز است برای اصلاح فرد از در دوستی وارد شد ولی باید انزجار از عمل ناشایست مشخص باشد :
🔺امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند:
أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّة
رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله به ما دستور دادند كه با معصيتكاران با چهرههايى عبوس ملاقات كنيم.
✅بی تفاوت از کنار منکر گذر نکردن:
سیره امام صادق علیهالسلام:
كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَةٍ يَخْتَصِمُونَ لَا يَجُوزُهُمْ حَتَّى يَقُولَ ثَلَاثاً اتَّقُوا اللَّهَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ.
شيوۀ امام صادق عليه السّلام آن بود كه هرگاه از كنار گروهى مىگذشت كه با يكديگر مخاصمه و دعوا داشتند از نزد آنان نمىگذشت مگر آنكه سه مرتبه با صداى بلند مىفرمود: از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد!
🔺پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِيفَ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ قَالَ الَّذِي لَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ
خداوند عزّ و جلّ بر مؤمن ناتوانى كه دين ندارد خشم مىكند. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد چگونه مؤمن است؟ فرمود: كسى كه نهى از منكر نكند.
🔺در نهج البلاغه حضرت دو علت را برای کنار گذاشتن امر به معروف و نهی از منکر برمیشمارند:
یکی ترس از دست دادن رزق و روزی
و دیگری ترس از عمر و از دست دادن جان
حضرت میفرمایند رزق افراد دست خداوند است نه بندگان پس نباید ترسید و عمر نیز از قبل مقرر شده و اگر بنا باشد تمام شود میشود پس چه بهتر که با شهادت رقم بخورد.
❇️شرط امر به معروف علم و مهارت است:
🔺شخصی از امام صادق پرسید:
سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَى الْأُمَّةِ جَمِيعاً فَقَالَ لَا
از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه از حضرتش پرسيده شد: آيا امر به معروف و نهى از منكر بر همه واجب است؟ فرمود: نه.
فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِيِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ لَا عَلَى الضَّعِيفِ الَّذِي لَا يَهْتَدِي سَبِيلًا إِلَى أَيٍّ مِنْ أَيٍّ يَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ
عرض شد: چرا؟ فرمود: تنها بر شخص توانا و نيرومندى كه از او اطاعت كنند و بپذيرند واجب است كه معروف و نيك را بشناسد و از منكر تشخيص بدهد، نه بر ناتوان ضعيفى كه خودش هدايت نشده است و مردم را از حق به باطل مىبرد.
وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَوْلُهُ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
دليل براين مطالب نيز در كتاب خداوند عزّ و جلّ آمده است كه مىفرمايد:«و بايد از ميان شما گروهى باشند كه دعوت و فراخوان به كار خير كنند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند».
⏪از آنجایی که امر به معروف برای حل مشکل عموم و جلوگیری از فساد است باید طوری ادا شود که حداکثر تاثیر گذاری را داشته باشد و این امر ممکن نیست مگر با فرا گرفتن مهارت های ویژه ی آن
به عنوان مثال شخصی بنا بر فتوای مرجع خود با داخل شدن در اذان مغرب روزه خود را باز میکند و شخص دیگری با ندانستن این حکم برخی مراجع که با وارد شدن به وقت اذان میتوان افطار کرد ،با تند خویی او را متهم به روزه خواری کند ،این نشان از نا آگاهی و نادانی شخص است.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ،
مورد نهم از فلسفه احکام ، صله رحم را براى افزايش نفوس و رشد جمعیت مقرر داشت.(«مَنْمَاة» مصدر ميمى و به معناى نمو كردن است)
✳️رابطه صله رحم و افزایش نسل:
1⃣ از جهت طبیعی و عاطفی :
وقتی فرزندان انسان به دیدار اقوام بروند، اخوت و محبت بین افراد ایجاد شود، آنها را به عنوان یار و یاور خود بدانند که در لحظات سختی و مشکلات از آنها حمایت میکنند، بهترین و صمیمی ترین دوستان هستند و…. دو اتفاق می افتد:
👈اولا: ازدواج در این فامیل زیاد میشود و طبعا افزایش نسل نیز روی خواهد داد.
👈ثانیا: فرزندان که برکات قوم و خویش را دیده اند به بی فرزندی و تک فرزندی تن نخواهند داد و چون خودشان طعم شیرین عمو و خاله و عمه و دایی داشتن را چشیده اند الان دوست دارند خودشان نیز صاحب فرزند شوند.
❇️جایگاه مهم اقوام در نگاه مولا:
در خطبه ۲۳ حضرت میفرمایند:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ عَشِيرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَ نَزَلَتْ بِهِ،..
اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند. خويشاوندان انسان، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدايند، و در هنگام مصيبت ها نسبت به او، پر عاطفه ترين مردم مى باشند….
وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ، وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ.
آگاه باشيد، مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد، و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند. آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست هاى فراوانى را از خويش دور كرده است، و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.
2⃣ از جهت افزایش قدرت و آسیب ناپذیری:
زندگی در گذشته به صورت قبیله ای بوده و هر قبیله در معرض خطرات و جنگ ها بوده و همین داشتن فرزند و افزایش نسل خودش عاملی بوده است برای حفظ جان ها در مقابل دشمنان.
❎البته امروزه هم این ماجرا وجود دارد، به عنوان مثال کسی که قوم و خویشی داشته باشد اگر بیمار شود زودتر پول و مقدمات عمل جراحی اش مهیا میشود و امکان زنده ماندنش بیشتر میشود.
🔺امام صادق علیهالسلام می فرمایند:
صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ
صله أرحام خلق را نيكو
وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ
و دست را با سخاوت
وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ
و نفس را پاكيزه و روزى را زياد كند
وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ
و اجل را تأخير اندازد.
3⃣از جهت معنوی:
خداوند ارده کرده است که در رفت و آمد و صله رحم برکت قرار دهد و همین امر را موجب افزایش نسل قرار دهد.پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله میفرمایند:
صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيَارَ وَتَزِيدُ فِي الاَعْمَارِ وَإِنْ كَانَ أَهْلُهَا غَيْرَ أَخْيَارٍ
صله رحم خانهها را آباد و عمرها را زياد مىكند، هرچند اهل آن از نيكان نباشند.
🔰در کتاب شریف کافی باب صلهِ الرحم آمده؛ صله رحم حتی برای کفار هم تاثیر دارد از جمله روایت امام صادق علیهالسلام:
إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَلاَ يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَتَطُولُ أَعْمَارُهُمْ
ممكن است جمعيتى فاجر و گنهكار باشند و از نيكان نباشند؛ ولى در عين حال صله رحم به جا آورند.
فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛
در اين صورت اموالشان افزايش پيدا مىكند و عمرشان طولانى مىشود تا چه رسد به اينكه از نيكان و خوبان باشند.
✳️تحمل سختی صله رحم :
پیامبر صلوات الله علیه وآله میفرمایند:
أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ.
به حاضر و غائب امتم حتی آنها كه در پشت مردان و رحم زنان اند تا قيامت سفارش مىكنم كه صله رحم كنند و اگر چه تا يك سال راه از او دور باشد، زيرا اين كار از ديانت است.
⏪صله رحم سختی های خاص خودش را دارد از جمله بر هم خوردن نظم زندگی شخصی، هزینه بر بودن، طی مسافت های طولانی و….
ولی باید همه اینها را به جان خرید چرا که در روایات بسیار سودمند ذکر شده است
💠وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
دهمین مورد از فلسفه احکام، قصاص را براى حفظ[حَقْناً]خون و جانها قرار داد.
✳️اگر قصاص نباشد این کشت و کشتارها و جنگ و دعوهای قومی و قبیله ای هیچ وقت تمام نمیشوند و همینطور جان انسان ها گرفته میشود. ولی وقتی قانونی باشد که با قاتل و جانی برخورد کند و آنها را مجازات کند هم طرف مقابل ساکت میشود؛ هم همگان حساب دستشان میآید که دست از پا خطا نکنند.
❇️درست است كه ظاهرا بر اثر قصاص، فردى از جامعه حذف مىشود؛ ولى اين حذف سبب پيشگيرى از قتلهاى آينده است، زيرا افرادى كه به فكر قتل ديگران مىافتند، هنگامى كه منظره قصاص در نظرشان مجسم مىشود و خود را در خطر قطعى مىبينند.
از اين عمل خوددارى مىكنند و به فرض كه بتوانند قتلى انجام دهند و متوارى شوند بايد يك عمر به صورت دربه در زندگى مخفيانه داشته باشند كه ناراحتى و زجر آن كمتر از قصاص نيست.
🔺در میان اعراب جاهلی ضرب المثلی بود که به عنوان شاهکار ادب عربی مطرح میشد :
القتل انفی للقتل
بهترین چیزی که میتواند قتل را در بین مردم نفی بکند قتل است.
🔺 ولی در قرآن آمد و به جای نفی قتل با قتل فرمود:
《و َلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الاْبَابِ؛ بقره – ۱۷۹》
اى خردمندان! در قصاص، حيات و زندگى شما است.
⏪ به جای مرگ صحبت از حیات است و به جای قتل صحبت از قتال، جمله
“فی القصاص حیاه” هم کوتاه تر است و هم پر مضمون تر و اعراب در مقابل معجزه ی قرآن هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.
🔺از امیرالمومنین هم روایتی با همین مضمون داریم:
قُلتُ أربَعا أنزَلَ اللهُ تعالى تَصدِيقي بها في كتابِهِ… قلتُ: القَتلُ يُقِلُّ القَتلَ فَأنزَلَ اللهُ: «و لَكُم في القِصاصِ حَياةٌ»
من چهار كلمه گفتم و خداوند در كتاب خود سخن مرا تصديق كرد… گفتم: كشتن از كشتن میكاهد، پس خداوند عز و جل اين آيه را نازل فرمود: و براى شما در قصاص زندگى
✅قصاص و بازدارندگی از گناه:
امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند:
مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ كَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاس
کسی که از قصاص میترسد به مردم ظلم نکند.
🔺پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم:
أيُّها الناسُ، أحيُوا القِصاصَ و أحيُوا الحَقَّ و لا تَفَرَّقُوا، و أسلِموا و سَلِّموا تَسلَموا.
اى مردم! قصاص را زنده نگه داريد و حق را زنده كنيد و پراكنده نشويد و مسلمان و تسليم حق باشيد تا سالم بمانيد.
✳️حقیقت قصاص جلوگیری از ظلم فاسدان است:
ترحم بر پلنگ تیز دندان/
جفاکاری بود بر گوسفندان
قصاص موجب حیات جامعه است و جلوی دزد پروری را میگیرد.
اللهم اهلک اعداء الدّین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۲ . ۲۰ربیع الثانی
بخش چهارم حکمت۲۵۲
بخش چهارم
بَلَى [أُصِيبُ] أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ، مُسْتَعْمِلًا آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ؛ أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ، يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ، أَلَا لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ؛ أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِيَادِ لِلشَّهْوَةِ أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ؛ لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْءٍ، أَقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ؛ كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ.
آرى، يكى را يافتم كه نيكو در مى يافت ولى امين نبود. زيرا دين را وسيله رسيدن به دنيا ساخته بود و با نعمت خدا بر بندگان خدا برترى مى فروخت. و مى خواست به حجّت علم، اولياى خدا را مغلوب سازد.
يا كسى است كه پيرو حاملان علم است، ولى در شناخت رمز و راز علم بصيرتش نيست، در اولين شبهه كه بر او عارض مى شود، شك و ترديد در دلش شراره مى افروزد. نه اين و نه آن.
يا كسى است كه سخت خواستار لذت است و در شهوات، عنان گسيخته و شيفته جمع مال و اندوختن آن. اينان، هيچيك، پاسدار دين نباشند. بيش از هر چيز به ستوران چرنده مى مانند. بدين گونه است كه علم با مرگ حاملانش مى ميرد.
💠فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
💠۱۱_وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ
و اقامه حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد.
💠۱۲_وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ
و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل تشريع كرد.
💠۱۳_وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ و دورى از سرقت را براى حفظ عفت و پرهيز از آلودگى به اموال مردم مقرر داشت
💠۱۴_ وَ تَرْكَ الزِّنَى الزِّنَا تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ
و ترك زنا را براى حفظ نسبها قرار داد.
💠۱۵_وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ
و ترك لواط و همجنسگرايى را براى افزايش نسل مقرر داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠۱۱_وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ
و اقامه حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد.
✅«محارم» در اينجا به معنای مطلق حرام نیست بلکه اشاره به گناهان كبيره يا بخش مهمى از آنهاست كه در موردشان اقامه حدود و اجراى تعزيرات مىشود، زيرا حدود به معناى عام شامل تعزيرات هم مىگردد.
✳️آرامش جامعه به رعایت و حفظ مقررات است. حفظ دین هم به حفظ مقررات دین است. هرگاه قوانین اسلام زیر پا گذاشته شد و متخلف کیفر ندید، ارزشو احترام دین از بین می رود و جامعه بسوی انحراف و هرج و مرج کشانیده می شود.
حد عقوبت دنیایی اعمال است و عقوبت اخروی اعمال پابرجاست.
❇️بديهى است با اجراى حد، گناه در نظرها پر اهميت خواهد شد و كمتر كسى به سراغ آن مىرود زيرا مىداند علاوه بر مجازات الهى در سراى آخرت، در اين دنيا هم مجازات سنگينى دامن او را مىگيرد و اين امر سبب امنيت جامعه و حفظ آن از آلودگىهاى گسترده خواهد شد.
🔺پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
و َحَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الاَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً
حدى كه در زمين اجرا شود برتر از چهل روز باريدن باران است.
⏪باران نهایتا زمین های خشک را زنده میکند و نجاست های روی زمین را میشوید و تطهیر میکند ولی اجرای حدود امنیت روانی و اجتماعی را زنده میکند و نجاست گناه را از زمین میشوید و تطهیر میکند.
🔺امام کاظم علیه السلام در تفسير آيه شريفه “وَيُحْىِ الاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا” مىفرمايد:
لَيْسَ يُحْيِيهَا بِالْقَطْرِ
اين فقط احياى بهوسيله باران نيست وَ لَكِنْ يَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَيُحْيُونَ الْعَدْلَ فَتُحْيَا الْأَرْضُ لِإِحْيَاءِ الْعَدْلِ
بلكه خداوند مردانى را مبعوث مىكند كه عدل را زنده كنند وزمين با احياى عدل زنده مىشود.
وَ لَإِقَامَةُ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِي الْأَرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً.
و اقامه حد در آن سودمندتر است از نزول چهل روز باران در زمين
✳️ همانگونه که در بخش دهم همین حکمت حضرت اشاره به قصاص کرد که قصاص خود اجرای عدالت و حدّ قاتل است و به تعبیر قرآن “وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ”
🔺 امام باقر علیه السلام میفرماید: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَدَعْ شَيْئاً تَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ بَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص خداوند تبارك و تعالى هر چيزى را كه تا روز قيامت مردم به آن احتياج دارند در كتاب خود نازل نموده و براى پيامبر خود بيان كرده است.
وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا يَدُلُّ عَلَيْهِ
و براى هر چيزى حد و مرزى قرار داد و براى آن دليلى قرار داد كه بر آن دلالت كند.
وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى الْحَدَّ حَدّاً.
و براى هركه از آن مرز تجاوز كند، حدى قرار داد.
⏪ما مرز های دنیایی را خوب میفهمیم ،سر مرز ها سرباز میگذاریم و برای خانه ها نگهبان و حریم قائلیم ولی حدود الهی را نادیده میگیریم.
یکی از فلسفه های اجرای حدود در جامعه بزرگ شمرده شدن گناهان در جامعه است که مانع انجام گناهان میشود.
🔺 امام صادق عليه السّلام فرمود:
إنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَضْرِبُ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ السَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ فِي الْحُدُودِ وَ كَانَ إِذَا أُتِيَ بِغُلَامٍ وَ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ كَانَ يَضْرِبُ قَالَ كَانَ يَأْخُذُ السَّوْطَ بِيَدِهِ مِنْ وَسَطِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ ثُمَّ يَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ وَ لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
در كتاب حضرت على عليه السّلام چنين آمده است: آن حضرت در اجراى حدود، با يك تازيانه و نصف آن و قسمتى از آن ضربه مىزد و هرگاه پسر يا دخترى را نزد ايشان مىآوردند كه بالغ نشده بودند، هيچ حدى از حدود الهى را باطل نمىكرد. عرض شد: چگونه به آنها تازيانه مىزد؟ فرمود: با دست خود، تازيانه را از وسط يا دو سوم آن مىگرفت، سپس با آن به اندازه سنّ و سالشان به آنها ضربه مىزد و هيچ حدى از حدود الهى را باطل نمىكرد.
⏪ امام صادق در روایتی فرمود امیرالمومنین به هیچ وجه از اجرای حدود الهی نمی گذشت. حتی اگر کسی که باید حد میخورد شخص ضعف و نحیفی هم بود حضرت حد را تعطیل نمی کرد بلکه به جای اینکه با کل شلاقه ضربه بزند نصف آن را یا ثلث آن را در دست میگرفت و ضربه میزد ولی تعطیلی حدود را جایز نمیدانست.
✅در اجرای حدود نباید تعارف کرد:
🔺انّ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام أمرَ قَنْبراأنْ يَضرِبَ رجُلاً حَدّا ، فغَلُظَ قَنبرٌ فَزادَهُ ثلاثةَ أسْواطِ ، فأقادَهُ عليٌّ عليه السلام مِن قَنبرٍ ثلاثةَ أسْواطٍ اميرالمؤمنين عليه السلام به قنبردستور داد مردى را حدّ بزند . قنبر از روى عصبانيت سه تازيانه بيشتر زد. على عليه السلام قنبر را با سه تازيانه قصاص كرد.
💠۱۲_وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ
و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل تشريع كرد.
✅در یازده مورد قبل حضرت فلسفه فعل های واجبی مثل نماز و روزه و حج و امر به معروف و صله رحم و… را ذکر کرده بود ولی در این مورد و برخی موارد بعدی صحبت از ترک فعل است یعنی امور حرامی که نباید آنها را انجام داد.
✳️جاى شك و ترديد نيست كه شراب و همه مسکر ها بلکه همه مواد مخدر از دشمنان شماره يك عقل انسانى هستند؛ نهتنها در حالت مستى شعله عقل بهكلى خاموش مىشود و افراد مست دست به هر كارى مىزنند، بلكه بعد از آن نيز تأثيرات زيادى در تخريب مغز و اعصاب از خود به جاى مىگذارد و گاه منجر به جنون مىشود.
🔺در کتاب شریف كافى باب إنّ الْخَمْرَ رَأسُ كُلِّ إثْمٍ و َشَرٍّ از پیامبر صلوات الله علیه روایت شده است:
إِنَّ الْخَمْرَ رَأْسُ كُلِّ إِثْمٍ
شراب سرچشمه هر گناهى است.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَجَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْکَ الاَقْفَالِ الشَّرَابَ
خداوند براى شرور وبدىها قفلهايى قرار داده _كه شاید همان قفل عقل باشد_ و كليد آن قفلها را شراب قرار داده است.
🔺 امام باقر علیهالسلام میفرماید:
مَا عُصِيَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِشَيْءٍ أَشَدَّ مِنْ شُرْبِ الْخَمْرِ
گناهى در پيشگاه خداوند شديدتر از شرب خمر نيست
إِنَّ أَحَدَهُمْ لَيَدَعُ الصَّلاَةَ الْفَرِيضَةَ وَيَثِبُ عَلَى أُمِّهِ وَ أُخْتِهِ و َابْنَتِهِ و َهُوَ لا يَعْقِلُ
بعضى از شراب خواران نماز واجب را بهكلى ترك مىكنند وممكن است به مادروخواهرودخترخود در حالى كه نمىفهمند تجاوز كنند.
❇️ همين مضمون را يكى از شعراى فارسى زبان در شعر خود مجسم ساخته است آنجا كه مىگويد :
ابليس شبى رفت به بالين جوانى /
آراسته با شكل مهيبى سر و بر را
گفتا كه منم مرگ اگر خواهى زنهار /
بايد بگزينى تو يكى زين سه خطر را
يا آن پدر پير خودت را بكشى زار/
يا بشكنى از خواهر خود سينه و سر را
يا خود ز مىناب بنوشى دو سه ساغر/
تا آنكه بپوشم ز هلاك تو نظر را
لرزيد از اين بيم جوان بر خود و جا داشت /
كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر را
گفتا نكنم با پدر و خواهرم اين كار/
ليكن به مى از خويش كنم رفع ضرر را
جامى دو سه مِى خورد چو شد چيره ز مستى/
هم خواهر خود را زد و هم كشت پدر را
اى كاش شود خشك بن تاك خداوند/
زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را
❇️بعضی بزرگان گفته اند اگر به فرض شراب و مسکرات حرام اعلام نمیشدند و خداوند آنها را مباح اعلام میکرد باز هم آنچنان در آنها قبح و زشتی وجود دارد که انسان باید از آنها دوری میکرد.
✅جدّیت امیرالمومنین در اجرای حدود الهی:
🔺در کافی شریف داریم:
أُتِيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالنَّجَاشِيِّ الشَّاعِرِ قَدْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَضَرَبَهُ ثَمَانِينَ ثُمَّ حَبَسَهُ لَيْلَةً ثُمَّ دَعَا بِهِ مِنَ الْغَدِ فَضَرَبَهُ عِشْرِينَ سَوْطاً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَدْ ضَرَبْتَنِي فِي شُرْبِ الْخَمْرِ وَ هَذِهِ الْعِشْرُونَ مَا هِيَ فَقَالَ هَذَا لِتَجَرِّيكَ عَلَى شُرْبِ الْخَمْرِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ.
خبر رسید به امیرالمومنین که نجاشی شاعر (که بسیار در مدح امیر المومنین شعر سروده بود) در ماه رمضان شراب نوشیده و با مستی در شهر ظاهر شده (به همین خاطر حضرت با وجود مخالفت و اعتراض برخی یارانشان از جمله مردم یمن که به دست خود حضرت مسلمان شده بودند) او را هشتاد ضربه شلاق حد زدند و فردای آن هم بیست ضربه شلاق زدند به خاطر گناه شراب خواری در ماه رمضان.
⏪ نجاشی شاعر بود، دارای رسانه بود، سلبریتی بود، وقتی حضرت او را حد زد هم شهر کوفه به هم ریخت و عده ای از اهل یمن که جزء وفادارترین افراد به امیرالمومنین بودند نسبت به حضرت اعتراض شدید و موضع گیری کردند، خود نجاشی هم شبامه فرار کرد و به معاویه پیوست و در صف مخافان امیرالمومنین قرار گرفت ولی امیرالمومنین دست از اجرای حدود الهی نکشید.
🔺در کتاب شریف من لا یحضره الفقیه داریم:
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ ص
خداوند عز وجل به پیامبر صلوات الله علیه وحی فرمود:
أَنِّي شَكَرْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَرْبَعَ خِصَالٍ فَدَعَاهُ النَّبِيُّ ص فَأَخْبَرَهُ
ای پیامبر برو وبه جعفر بن ابی طالب خبر بده که من چهار صفت تو را دوست دارم.
فَقَالَ_جعفر بن ابی طالب_ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخْبَرَكَ مَا أَخْبَرْتُكَ:
جعفر بن ابی طالب خطاب به پیامبر عرض کرد خداوند تعالی مرا به آنچه تو با خبر شدی خبر داده:
مَا شَرِبْتُ خَمْراً قَطُّ لِأَنِّي عَلِمْتُ أَنِّي إِنْ شَرِبْتُهَا زَالَ عَقْلِي
من هرگز( حتی در دوران جاهلیت) شراب ننوشیدم چرا که معتقد بودم شراب عقل را زایل میکند.
وَ مَا كَذَبْتُ قَطُّ لِأَنَّ الْكَذِبَ يَنْقُصُ الْمُرُوءَةَ
و هرگز دروغ نگفتم چرا که دروغ جوانمردی را ناقص میکند.
وَ مَا زَنَيْتُ قَطُّ لِأَنِّي خِفْتُ أَنِّي إِذَا عَمِلْتُ عُمِلَ بِي
و هرگز زنا و بی عفتی نکردم چرا که ترسیدم همان اتفاق برای ناموس خودم بیفتد.
وَ مَا عَبَدْتُ صَنَماً قَطُّ لِأَنِّي عَلِمْتُ أَنَّهُ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ
هرگز چیزی را جز خدا نپرستیدم چرا که میدانستم از هیچ بتی نفع و ضرری نمیرسد.
فَضَرَبَ النَّبِيُّ ص يَدَهُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ قَالَ
پیامبر دست بر شانه او زد و فرمود:
حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَ لَكَ جَنَاحَيْنِ تَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ.
بر خداوند عز وجل این حق است که به تو دو بال دهد تا با آنها به همراه ملائکه در بهشت پرواز کنی.(از آن پس به ایشان جعفر طیار گفتند)
⏪یکی از صفاتی که باعث شد جعفر طیار ها ملائک گونه شوند همین دوری از شراب خواری است.
💠۱۳_وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ و دورى از سرقت را براى حفظ عفت و پرهيز از آلودگى به اموال مردم مقرر داشت.
🔺قرآن کریم میفرماید:
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام دادهاند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است.
✅سرقت و دزدى به هر شكل باشد از بزرگترين گناهان در اسلام و داراى حدّ شرعى است و در همه عرفها و تمام عقلا كارى بسيار زشت محسوب مىشود و در تمام قوانين دنيا براى آن مجازات مقرر شده است.
❇️ تعبير به «عفت» در كلام امام عليه السلام اشاره به خويشتندارى و مناعت طبع و ترك هرگونه حرص است. خداوند سرقت را ازاينرو تحريم فرموده كه افزون بر حفظ امنيت مالى جامعه، روح عفت را در افراد زنده كند، هيچكس به اموال ديگرى چشم ندوزد و حتى در بدترين حالات معيشتى به فكر دستبرد به اموال ديگران نيفتد.
✅در امور مالی باید عفیف بود:
🔺قرآن کریم میفرماید:
لِلفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ
انفاقهاى شما براى كسانى باشد كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و توجه به آيات خدا آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدان جهاد به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى دست به كسب و تجارتى بزنند
لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِى الاَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ
نمىتوانند مسافرتى كنند و سرمايهاى به دست آورند و از شدت عفت و خويشتندارى افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى.
✳️نان حرام بی عفتی می اورد:
دزدی یکی از مصادیق نان حرام است، حضرت مفرمایید بی عفتی های آینده بچه ها زیر سر نان حرامی است که والدین به آنها داده اند.
دوری از سرقت فقط بحث مالی نیست، بلکه بحث عفت عمومی جامعه هم مطرح است.
علت تغییر افراد مومن و مرتکب شدن گناهان از جمله بد حجابی فرزندان و … میتواند اثر نان حرام باشد.
✳️عبادت حرام خوار هم اثر ندارد:
🔺پيامبر صلوات الله علیه:
العِبادَةُ مَع أكْلِ الحَرامِ كالبِناءِ على الماءِ
عبادت كردن با وجود حرام خوارى مانند ساختن بنايى بر روى آب است.
💠۱۴_ وَ تَرْكَ الزِّنَى الزِّنَا تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ
و ترك زنا را براى حفظ نسبها قرار داد.
✅ زنا وآميزشهاى نامشروع آثار سوء فراوانى دارد كه امام عليه السلام به يكى از مهمترين آنها اشاره كرده است. هرگاه در جامعه آميزشهاى نامشروع رواج پيدا كند محصول آن فرزندان نامشروعى است كه وابسته به هيچكسی نيستند، نه كسى حضانت آنها را بر عهده مىگيرد و نه تكيهگاهى براى خودشان پيدا مىكنند، نه حمايت مالى مىشوند، نه ارث دارند و نه از عواطف پدرانه و مادرانه برخوردارند. چنين فرزندانى بزرگترين مخاطره را براى جامعه دربر دارند.آمارها نشان مىدهد كه بسيارى از جنايات هولناك به دست همين فرزندان نامشروع انجام مىگيرد.
✳️به فرض كه نهادى اجتماعى فرزندان نامشروع را جمعآورى و حفاظت كند باز محروميت از پيوند با پدر و مادر و آثار عاطفى وقانونى آن كار خود را خواهد كرد. به همين دليل اسلام زنا را حرام كرده و مجازات سنگينى براى آن قائل شده است
✳️ البته زنا مفاسد بسيار ديگرى دارد :
🔺امام رضا علیهالسلام میفرماید:
وَ حَرَّمَ الزِّنَا لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ الاَنْفُسِ
خداوند زنا را حرام كرده است به علّت مفاسدى كه در آن است ازقبيل : قتل نفس _به سبب برافروخته شدن آتش خشم همسران يا بستگان، یا قاتل شدن همین فرزندان_)
وَذَهَابِ الاَنْسَابِ وَتَرْکِ التَّرْبِيَةِ لِلاَطْفَالِ وَفَسَادِ الْمَوَارِيثِ
و از دست رفتن نسب و ترك تربيت فرزندان و فاسد شدن نظم ميراث
و َمَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَاد
و امثال آن از مفاسد گوناگون
✳️در بخش های قبل حضرت در مورد صله رحم و تاثیرات آن صحبت فرمودند، اگر نسب مشخص نباشد کل جریان صله رحم و آثار فراوان آن از بین میروند.
💠۱۵_وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ
و ترك لواط و همجنسگرايى را براى افزايش نسل مقرر داشت.
❇️متاسفانه بحث لواط و همجنس بازی در جوامع غربی و پیشرفته امروزی به امری قانون تبدیل شده و همین جوامع سعی دارند آن را با اسنادی همچون سند ۲۰۳۰ وارد ایران و دیگر کشورهای اسلامی کنند.
✳️آفرينش شهوت جنسى در زنان و مردان براى اين است كه از طريق صحيح، نسل انسان افزايش پيدا كند و از ميان نرود و اگر اين علاقه جنسى ميان زن و مرد نبود ممكن بود در مدت كوتاهى نسل انسان نابود شود. حال اگر اين علاقه جنسى به صورت همجنسگرايى درآيد كه هيچ تأثيرى در بقاى نسل نداشته باشد و اين مطلب در جامعه بشرى گسترش يابد آن هم سبب قطع نسل انسان يا كمبود افراد بشر خواهد شد.
✅هر روشی غیر از ازدواج مشروع ممنوع:
دقیقا به همان حکمتی که لواط ممنوع است، استمنا يا آميزش با حيوانات نيز در اسلام تحريم شده است، زيرا آنها نيز مانند همجنسگرايى سبب از بین رفتن نسل بشری میشوند.
🔺شخص بی دینی از امام صادق در مورد علت حرمت لواط پرسید، حضرت فرمود:
وَكانَ فِيهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَتَعْطِيلُ الْفُرُوجِ وَكانَ فِى إِجازَةِ ذلِکَ فَسادٌ كَثِيرٌ
سبب قطع نسل و تعطيل آميزش مشروع و طبيعى مىشد و مجاز بودن اين كار مفاسد بسيارى دربر داشت.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۵ . ۲۳ربیع الثانی
بخش پنجم حکمت۲۵۲
بخش پنجم
اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ، وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ؟ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ، حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ؛ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ، وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى؛ أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ؛ آهِ آهِ، شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ. انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ.
آرى، زمين هيچگاه از حجت قائم خداوندى خالى نمى ماند. خواه آشكار و مشهور باشد يا ترسان و پنهان از ديده ها. تا حجتها و نشانه هاى روشن دين خدا از ميان نرود اينان آيا چند تن هستند، يا در كجايند به خدا سوگند، كه شمارشان بس اندك است، ولى قدر و منزلتشان بسيار است. خداوند به اينان حجتها و نشانه هاى روشن خود را حفظ كند، تا آن را به همانندان خود به وديعت سپارند و اين بذر در دلهاى ايشان بكارند. علم و حقيقت و بصيرت به آنان روى آور شده و روح يقين را يافته اند و آنچه ناز پروردگان، دشوار پنداشته اند، بر خود آسان ساخته اند. و بر آنچه نادانان از آن مى ترسند انس گرفته اند. به تن همدم دنيايند ولى جانشان به جهان بالا پيوسته است. جانشينان خداوند در روى زمين هستند و داعيان دين اويند. آه، آه. چه آرزومند ديدارشان هستم. اى كميل، اگر خواهى بازگرد.
💠 وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ
شانزدهمین مورد از افلسفه احکام در بیان امیرالمومنین در حکمت ۲۵۲: شهادت و گواهى را براى اظهار حق در برابر انكارها قرار داد.
⛔️در اسلام كسى كه از حادثهاى باخبر باشد و آن را با چشم خود ببيند اگر به شهادت فراخوانده شود بر او واجب است بپذيرد و آنچه را ديده بيان كند؛ خواه درباره دوست باشد يا دشمن، خويشاوند باشد يا بيگانه.
❌كتمان شهادت يكى از گناهان كبيره است، همانگونه كه قرآن مجيد باصراحت فرمود:
《و َلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا؛ بقره – ۲۸۲》
شاهدان هنگامى كه دعوت به دادگاه براى اداى شهادت بشوند ابا نكنند.
《وَلاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ 》
شهادت را كتمان نكنيد و هركس كتمان كند قلب او گناهكار است چراكه حقيقتى را مخفى داشته است.
⏪روايات درباره كتمان شهادت
پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله:
مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِيُحْيِيَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَنَسَبِه
كسى كه شهادت حقى بدهد تا حق مسلمانى را بهوسيله آن احيا كند، روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مىشود كه از صورتش نورى برمىخيزد كه تا آنجا كه چشم كار مىكند پيش مىرود و تمام خلايق او را با نام و نسبش مىشناسند.
💮امام صادق علیه السلام در تفسير آيه “وَ لاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا”
مىفرمايد:
لاَ يَنْبَغِي لاَحَدٍ إِذَا دُعِيَ إِلَى الشَّهَادَةِ يَشْهَدُ عَلَيْهَا أَنْ يَقُولَ لا أَشْهَدُ لَكُمْ
براى هيچكس سزاوار نيست هنگامى كه دعوت به شهادت دادن بر چيزى شود بگويد: من براى شما شهادت نمىدهم.
💮در ذیل آیه ۲۸۲ بقره روایت داریم:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
امیرالمومنین از قول خدای متعال در مورد این بخش از آیه می فرماید
وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا
کسی به شهادت دادن دعوت شد ابا نکند.
قَالَ: مَنْ كَانَ فِي عُنُقِهِ شَهَادَةٌ، فَلَا يَأْبَ إِذَا دُعِيَ لِإِقَامَتِهَا،
فرمود، وقتی کسی شهادت بر گردن دارد برای اقامه دعوی کوتاهی نکند.
وَ لْيُقِمْهَا وَ لْيَنْصَحْ فِيهَا وَ لَا يَأْخُذْهُ فِيهَا لَوْمَةُ لَائِمٍ،
برای اقامه شهادت دادن خیر خواه باشد و از ملامت دیگران نترسد.
نباید انسان در مورد شهادت دچار رودربایستی شود و به خاطر فامیل بودن و همسایه بودن و… از شهادت دادن صرف نظر کند .
⛔️ نه تنها در امور شخصی، بلکه در امور اجتماعی نیز بحث شهادت دادن و دفاع از حق خیلی لازم است.
افراد زیادی بودند که در غدیر حضور داشتند ولی ولایت حضرت را انکار کردند، حضرت زهرا در خانه آنها رفت ولی آنها یا در را باز نکردند یا اظهار بی اطلاعی کردند و اینها کسانی هستند که تا قیامت در انحراف جامعه و تشکل فرق مختلف اسلامی مقصر هستند.
❌عذاب دامن گیر افرادی میشود که از شهادت خودداری کنند.
درحکمت ۳۱۱ فرمود: وقتی امیرالمومنین از انس بن مالک خواست پیش طلحه و زبیر برود آنها را با کلمات پیامبر انذار دهد، او گفت من چیزی یادم نیست و شهادت را انکار کرد. حضرت فرمود:
إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ
اگر دروغ مى گويى خدا تو را به سفيدى آشكارى (پيسى) مبتلا كند آنگونه كه حتى عمامه نتواند آن را بپوشاند.
💠وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ
هفدهمین مورد، ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى قرار داد.
⛔️اساس زندگى اجتماعى بر اعتماد متقابل افراد نسبت به يكديگر است كه اگر اعتمادى نباشد رشته اجتماع از هم گسيخته خواهد شد. اعتماد در صورتى حاصل مىشود كه صدق و امانت بر جامعه حاكم باشد، زيرا دروغ و خيانت مهمترين اسباب بدبينى و بىاعتمادى است.
⭕️حضرت میفرماید: خداوند ترك دروغ را واجب كرده تا راستگويى به عنوان يك فضيلت شمرده شود و افراد جامعه به سوى آن حركت كنند.
نباید قبح گناه در جامعه بریزد، باید گناه ترک شود و به عبادات و فرائض طوری احترام گذاشته شود که آنها با عظمت جلوه کنند.پیامبر صلی الله علیه وآله:
إنَّ الْكِذْبَ بابٌ مِنْ أبْوابِ النِّفاقِ
دروغ درى از درهاى نفاق است.
📕 در كافی شریف امیرالمومنین می فرماید:
لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الاِيمَانِ حَتَّى يَتْرُکَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَجِدَّهُ
انسان طعم ايمان را نمىچشد مگر زمانى كه دروغ را خواه شوخى باشد يا جدى، رها كند.
💮پیامبر صلی اللا علیه وآله:
إيّاكُمْ وَالْكِذْبَ فَإِنَّهُ مِنَ الْفُجُورِ وَهُما فِى النّار
از دروغ بپرهيزيد، زيرا دروغ با فجور و گناهان ديگر همراه است و هر دو در آتشند.
💮امام صادق سلام الله علیه :
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ.
خداى عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر با راستگويى، و برگرداندن امانت به نيكوكار و يا بدكار.
راوی میگوید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ
به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: عبداللّه بن ابى يعفور بر شما درود فرستاد.
قَالَ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
بر تو و بر او درود باد،
إِذَا أَتَيْتَ عَبْدَ اللَّهِ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ لَكَ
وقتى پيش او رفتى سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد مى گفت:
انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِيٌّ ع عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِيّاً ع
نيك بنگر هر آن ويژگى كه باعث شد تا على عليه السلام به آن مقام بلند نزد پيامبر خدا برسد. خود را ملازم آن خصلت نما.
فَإِنَّ عَلِيّاً ع إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.
و يقين بدان هر مقامى كه على نزد پيامبر يافت تنها و تنها به خاطر راستگويى و امانتدارى بود.
💮امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ
نگاه به رکوع و سجود طولانی افراد نکنید.
فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ
چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طوری که اگر آن را ترک کنند، ناراحت شوند.
وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ.
ولی نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید.
💠وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ
هیجدهمین مورد، سلام را امان در برابر ترسها قرار داد.
⛔️منظور از «سلام» در اينجا همان سلام كردن است كه هرگاه كسى به ديگرى سلام كند مفهومش اين است كه هيچگونه قصد آزار و اذيت او را ندارد وهنگامى كه شنونده سلام را با سلام پاسخ مىگويد مفهوم آن نيز اين است كه از ناحيه او خوف و ضررى براى سلام كننده موجود نيست.
⭕️در بعضی شروح دارد در آغاز اسلام و مدتى پس از آن بسيارى از مردم هنگام برخورد با يكديگر اگر طرف از قبيله خودشان نبود، احساس ناامنى مىكردند؛ ولى اگر او ابتدا سلام مىكرد و طرف مقابل نيز پاسخ مىگفت، به منزله تعهدى بود كه هيچگونه ضرر و زيانى به يكديگر نمىرساندند، همانگونه كه اگر شخصى بر آنها وارد مىشد و غذايى مىآوردند و از غذاى صاحب منزل مىخورد طرفين نسبت به يكديگر احساس امنيت مىكردند؛ صاحب خانه عملاً تحيتى گفته بود و ميهمان تازه وارد نيز عملاً به آن پاسخ داده بود.
⁉️سوال :
سلام كردن جزء مستحبات است و با جمله «فرض الله» كه در آغاز اين كلام حكمتآميز آمده سازگار نيست؟
دو پاسخ:
◀️الف : «فرض» معناى وسيعى دارد كه هرگونه تشريع را اعم از واجب و مستحب شامل مىشود، درنتيجه به يقين فلسفهاى كه امام عليه السلام براى نماز بيان فرموده، هم نماز واجب را فرا مىگيرد و هم مستحب را و همچنين در مورد زكات و روزه.
لذا فرض به معنای ثابت شده در دین، سلام به عنوان یکی از امور ثابت شده در دین است
◀️ب: «سلام» را به معناى صلح تفسير کنیم و بگوییم: «آن چيزى كه سبب زائل شدن خوف و ترس در جامعه بشرى مىشود همان مسئله صلح است كه مانع از بروز جنگهاى ويرانگر و مخرب است”.
و چه بسا برای حفظ جان شخص یا اشخاصی، سلام کردن به عنوان نماد دینی باشد تا حافظ جان افراد بشود.
📕کتاب کافی بَابُ التَّسْلِيمِ
پیامبر گرامی ص فرمودند :
مَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ
رسول خدا(ص)فرمود: هر كه پيش از سلام دادن شروع بسخن كند پاسخش ندهيد.
وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْكَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ.
و فرمود: هيچ كس را تا سلام نداده بخوردن غذا دعوت مكن.
💮پیامبر خدا ص فرمود:
أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَامِ.
نزديكترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه آغازگر سلام باشد .
❌سلام لازم، ناسزاگویی در اسلام ممنوع است.
دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ
شخص یهودی بر پیامبر وعایشه وارد شد و گفت سام علیکم
فَقَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ
پیامبر فرمود: علیکم
ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ
بار دگر وارد شد باز سام علیک گفت و پیامبر مانند قبل جواب داد
ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ
سپس داخل شد و مانند قبل سلام کرد و رسولخدا رد سلام کرد بمانند خودش
فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ
عایشا غضبناک شد و گفت علیکم السام ای گروه یهود، ای بردران خوک و میمون غضب و لعنت بر شما باد.
❌طولانی کردن جواب بیش از حد سلام و جواب هم درست نیست
مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع بِقَوْمٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ
امیرالمومنین بر قومی عبور می کرد سلام داد بر ایشان.
فَقَالُوا عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ
آنها پاسخ طولانی دادند سلام و رحمت و مغفرت و رضوان خدا بر شما.
فَقَالَ لَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تُجَاوِزُوا بِنَا مِثْلَ مَا قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لِأَبِينَا إِبْرَاهِيمَ ع إِنَّمَا قَالُوا رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ…
فرمود : در سلام کردن بمن از حد تجاوز نکیند .
مانند ملائکه که بر پدر ما ابراهیم وارد شدند گفتند سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
💠وَ الْأَمَانَةَ / الْإِمَامَةِ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ
نوزدهمین مورد، و امانت/ امامت را براى نظم و نظام امت قرار داد.
⛔️اگر چه نسخه معروف نهج البلاغه لفظ “امامه” است، ولی چون در برخی در نسخ لفظ امانت آمده باید آن را نیز توضیح داد: خطبه ۳۴: أَ
يُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ؛
اى مردم! من حقى بر شما دارم شما نيز بر من حقى داريد؛
فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ
اما حق شما بر من اين است كه از خيرخواهى و خدمت به شما دريغ نورزم وبيتالمال را به نفع شما بهطور كامل به كار گيرم
وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا.
و شما را تعليم دهم تا از جهل ونادانى رهايى يابيد و تربيت كنم تا فراگيريد و آگاه شويد.
وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ
و اما حق من بر شما اين است كه بر بيعت خويش وفادار باشيد و در آشكار و نهان خيرخواهى را در حق من به جا آوريد.
حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ
هر زمان شما را براى انجام كارى بخوانم اجابت كنيد و هر وقت به شما فرمان دهم اطاعت نماييد.
⏪يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
در آیه دو لفظ اطیعوا آمده است تا به ما بفهماند اطاعت از امام عینا اطاعت از رسول است.
◀️ الف: امانت و امانت داری عامل حفظ نظم و نظام در امت خواهد شد.
اگر امانت داری در جامعه وجود نداشته باشد اعتماد وجود نخواهد داشت و در جامعه سنگ روی سنگ بند خواهد شد، طبیعتا نظم و انتظام در جامعه از بین خواهد رفت.
◀️ ب: امامت به معنای عام که ریاست و مسئولیت جامعه است باید موجب نظم و انظباط امور و قرار گرفتن همه برنامه ها درروال عادی خود باشد. مدیریتی که بخواهد نظم را به بی نظمی تبدیل کند و امور را از مسیر اصلی خود منحرف کند ریاست مورد نظر امیرالمومنین نیست.
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَة
مسئولیت داشتن برای تو طعمه نیست بلکه یک امانتی بر گردن توست.
◀️ ج: امامت به معنای خاص که همان امامت موردنظر شیعه است.
کار و امرو جامعه به نظم و انظبات نمی رسد و در مسیر درست قرار نمیگیرند مگر وقتی که جامعه توسط امام عادل معصومی اداره شود و مردم از او اطاعت و تبعیت تام داشته باشند.
⛔️شكی نيست كه اگر حكومت عادلى بر كار نباشد و امامت به معناى صحيح پياده نشود، نظم امت به هم مىريزد، ظالمان بر مظلومان چيره مىشوند و فاسدان و مفسدان پستهاى حساس را در اختيار مىگيرند و بيتالمال مسلمانان به غارت مىرود و ناامنى همه جا را فرا مىگيرد.
💮خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ
خداوند اطاعت از ما را سبب نظام امت قرار داده و پيشوايى ما را سبب جلوگيرى از اختلاف وپراكندگى.
💮در خطبه امام على بن موسىالرضا عليه السلام كه در مسجد جامع مرو بيان فرمود نيز آمده است:
إِنَّ الاِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلاحُ الدُّنْيَا وَعِزُّ الْمُوْمِنِينَ إِنَّ الاِمَامَةَ أُسُّ الاِسْلامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي امامت، زمام دين وسبب نظام مسلمين و صلاح دنيا و سبب عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است.
💮 در خطبه ۱۵۲ نیز فرمود:
وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ،
پيشوايان دين _امامان معصوم_ مديران الهى بر مردمند، و رؤسا و عارفان او بر بندگانش.
وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ،
هيچ کس داخل بهشت نمى شود، مگر کسى که آن ها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند
وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ.
و هيچ کس وارد دوزخ نمى شود، مگر کسى که آن ها را انکار کند و آنان نيز انکارش نمايند. امام قلب جامعه است.
💠وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ
بیستمین و آخرین مورد از فلسفه احکام ، اطاعت و فرمانبردارى از امام مسلمين را براى تعظيم و تحكيم مقام امامت قرار داد)
⛔️از این تعبیر استفاده میشود که جمله ۱۹ نیز امامت به معنای خاص را بیان کرده است چون بعد از بیان جایگاه امامت، حضرت اطاعت از این امام برای رسیدن به مقاصد بلند را بیان میکنند.
⭕️به يقين آنچه سبب تقويت امامتِ امامان و حاكميتِ حاكمان مىشود همكارى و هماهنگى مردم است. اگر اطاعت و همكارى مردم نباشد نظام امامت نيز به هم مىريزد، ازاينرو در مسائل مربوط به حكومت اسلامى نيز مىگوييم :
حمايت مردم و آراى ملت از اساسىترين پايههاى حكومت است، زيرا امامى مىتواند نظام امت را برقرار كند كه مبسوط اليد باشد و مبسوط اليد بودن جز از طريق همكارى مردمى حاصل نمىشود.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایهِ امیرالمومنین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۷/۲۹ . ۱۸ربیع الثانی
بخش اول حکمت ۲۵۲
بخش اول
وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ (علیه السلام) لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ. قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا، فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ. النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ،
سخنى از آن حضرت (ع) به كميل بن زياد نخعى. كميل بن زياد گويد: امير مؤمنان، على بن ابى طالب، دست مرا گرفت و از شهر بيرون برد. چون به صحرا رسيدم آه بلندى كشيد و فرمود:
اى كميل، دلها چونان ظرفهايند و بهترين آنها نگهدارنده ترين آنهاست. پس، هر چه مى گويم به خاطر بسپار. مردم سه دسته اند، عالمى ربّانى و آموزنده اى كه در راه راست گام برمى دارد و سه ديگر همج الرّعاع.
💠وَ قَالَ (علیه السلام): فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ
خدا ايمان را براى تطهير دل از شرك، واجب كرده است.
در این حکمت امیرالمومنین حدود ۲۰ مورد از فلسفه و حکمت عبادات را برای ما معین کرده است. که علت وجوب هر حکمی چه بوده است. شبیه و نظیر این روایت که در مقام بیان فلسفه احکام است در روایات ما زیاد است.
⏪به طور کلی در رابطه با بحث و دقت در فلسفه احکام سه نظر وجود دارد:
◀️الف: عده ای قائل اند احکام و فرامین الهی تابع مصالح و مفاسد نیستند یعنی هیچ حکمت و دلیلی برای اینکه نماز صبح دو رکعت باشد و نماز مغرب سه رکعت وجود ندارد و خداوند کار بدون مصلحت انجام داده است.
بطلان این قول واضح است چرا که شخص حکیم هیچ کاری را بدون علت انجام نمیدهد و حتما در همه این عبادت ها و آداب و احکامش فلسفه و ضرورت هایی بوده است که خداوند آن ها متناسب با اهمیتشان به واجب و مستحب، یا بنا به ضررشان به حرام و مکروه تقسیم کرده است.
◀️ ب: برخی نیز قائل اند احکام قطعا تابع مصالح و مفاسدی است و خداوند حکیم بر مبنای مصلحت احکام را وضع کرده است ولی ما مطلقا نباید به سراغ فهم فلسفه و علت عبادات برویم. ما باید مطیع محض باشیم و بدون چون و چرا و پرسش از علت فقط اطاعت کنیم.
اگر چه بخشی از حرف این گروه صحیح است که ما باید اطاعت بی چون و چرا داشته باشیم ولی بخشی از حرف آنها باطل است زیرا خود روایات مخصوصا همین حکمت ۲۵۲ ما را به فهم فلسفه عبادات تشویق میکند و اگر چنین چیزی ممنوع بود نباید اهل بیت آنها را بیان میکردند.
◀️ ج: قول سوم که قول مقبول است آن است که قطعا احکام تابع مصالح و مفاسد هستند، و ما نیز مامور هستیم در حد توان این مصالح را بفهمیم و به آنها توجه داشته باشیم ولی:
◀️ اولا: علم انسان در مقابل علم الهی بسیار ناچیز و محدود است، پس ما نمی توانیم به همه علت ها دست پیدا کنیم و به طور کامل بدانیم چرا نماز واجب شده، چرا دو سوره باید بخوانیم،
چرا اذان دو لا اله الا الله دارد ولی اقامه یکی و…
◀️ ثانیا: مصالح و مفاسد شاید گاهی موافق با علوم روز در بیایند و گاهی علم روز مخالف آنها باشد، ولی برای ما حکم شرعی مهم است، چه علم روز آن را تایید کند چه نکند.
مثلا در سالهای پیش هنوز از نظر علم پزشکی ثابت نشده بود که طلا بر روی جسم و روان مرد تاثیر مخرب دارد،
ولی در همان زمان هم پوشیدن طلا بر مرد حرام بود. امروزه علم ثابت کرده که طلا برای مرد مضر است، باز هم طلا حرام است.
◀️ ثالثا: بيان فلسفه احكام چه فايدهاى دارد؟
طبعا انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مىشود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مىيابد و هنگامى كه مثلاً مفاسد بى شمار شرب خمر را مىشنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مىكند. درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى
🔻نکته:
کلام فاطمی قبل از کلام علوی
جالب آنکه قبل از امیرالمومنین علیه السلام، شبیه حکمت ۲۵۲ نهج البلاغه در خطبه فدکیه فاطمه زهرا سلام الله علیها بیان شده است.
(البته برخی بزرگان قائل اند به جای خطبه فدکیه باید این خطبه را فاطمیه نامید چرا که بحث فدکیه تقلیل آن خطبه عظیم الشان به صرف مسائل مالی است در حالی که مسائل توحیدی و عرفانی عجیبی در آنجا ذکر شده است)
در خطبه فدکیه و فاطمیه داریم:
لَمَّا بَلَغَ فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا السَّلَامُ) إِجْمَاعُ أَبِي بَكْرٍ عَلَى مَنْعِهَا فَدَكَ،
هنگامى که ابوبکر و عمر تصميم گرفتند فدک را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد،
وَ انْصَرَفَ عَامِلُهَا مِنْهَا، لَاثَتْ خِمَارَهَا،
لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد
ثُمَّ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا…
و با گروهى از زنان فاميل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالي که چادرش به زمين کشيده مى شد ،
حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ، وَ قَدْ حَفَّلَ حَوْلَهُ الْمُهَاجِرُونَ وَ الْأَنْصَارُ
و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود ، بر ابوبکر که در ميان عده اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد ،
در اين هنگام بين او و ديگران پردهاى آويختند ، آنگاه ناله اى جانسوز از دل برآورد که همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد.
ثم قالت: أَبْتَدِئُ بِالْحَمْدِ لِمَنْ هُوَ أَوْلَى بِالْحَمْدِ وَ الْمَجْدِ وَ الطَّوْل…
کلام خويش را دنبال کرد
ثم قالت: أَبْتَدِئُ بِالْحَمْدِ لِمَنْ هُوَ أَوْلَى بِالْحَمْدِ وَ الْمَجْدِ وَ الطَّوْل…
فرمود:حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت ، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پيش فرستاد ،
ثم قالت: فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ؛
خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد.
وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْر
و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس ) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای
⛔️ فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ
اگر ایمان و اعتقاد به یک خدا نباشد انسان یا سر از چند خدایی در می آورد یا بت پرستی یا شیطان پرستی. به جای اینکه حرف یک خدای عالم عادل حکیم را بشنود و عمل کند مجبور میشود از کسانی تبعیت کند که این جایگاه و مقام را ندارند. لذا خداوند بر ما لازم کرده اهل ایمان به خدای واحد باشیم و با همه وجود از شرک دوری کنیم.
❌حقیقت شرک نجاست است.
قرآن کریم میفرماید:
《فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ؛ حج – ۳۰》
از پلید حقیقی یعنی بتها اجتناب کنید.
📕 ابن ابی الحدید در کتاب خود می گوید:
الشرک نجاسة …و أی شیء یکون أنجس من الجهل أو أقبح، فالإیمان هو تطهیر القلب من نجاسة ذلک الجهل.
حقیقت شرک یعنی جهل نسبت به وجود خداوند و اعتقاد داشتن به کسی یا چیزی دیگر به جای او. این اعتقاد باطل انجس النجاسات است که فقط میتوان آن را با آب ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند شست و تطهیر کرد.
❌ایمان به خدا نباشد نجاست پول حرام وارد زندگی میشود. امیرالمومنین سلام الله علیه درحکمت ۳۱۰ فرمود:
لَا يَصْدُقُ إِيمَانُ عَبْدٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا فِي يَدِ اللَّهِ أَوْثَقَ مِنْهُ بِمَا فِي يَدِه
ایمان که صادقانه شد انسان به رزاقیت خدا اعتماد پیدا میکند ولی شرک انسان را اسیر دست این و آن میکند و باعث میشود شخص خودش را نان آور بداند و از هر طریقی پول کسب کند.
❌ایمان به خدا که نباشد ؛ انسان بی ولایت میشود.در حکمت ۳۱۶ فرمود:
أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّار
فرمود: من، یعسوب(و پيشواى) مؤمنانم، و مال و ثروت، یعسوب ( پيشواى) بدکاران است.
بی ایمانی انسان را به نجاست می کشاند، نجاست دوری از ولایت، نجاست مال حرام.
📕منهاج البراعه:
المقصود من الایمان هو الاعتقاد بالله الاحد الواحد… و هو من اصول الدین بل اصل اصولها. و قد قرر المتکلمون
اینکه خداوند ایمان را فرض و واجب کرده است نه به این معنا است که چون خدا گفته ” خداوند هست” ما این اعتقاد را قبول داریم، خیر.
و الفقهاء ان التوحید واجب عقلی و لا یصح ان یکون واجبا شرعیا و فرضا الهیا…
ما اعتقاد به وجود خدا را با عقل میفهمیم ولی اینکه ثمره و نتیجه ایمان چیست را از خداوند و وحی می آموزیم.
🔻نکته:
همانگونه که اصل توحید فرض و لازم است، هر چیزی هم که انسان را از شرک دور کند فرض و لازم است.
در منهاج البراعه میفرماید:
کل مطهِّر من الشرک فریضه، کل منزه عن الکبر فریضه
🔻نکته:
اقرار به توحید و نفی شرک لازم است
شخصی از امام رضا پرسید:
فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لِمَ أُمِرَ الْخَلْقُ بِالْإِقْرَارِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؟
شخصی از حضرت سوال کردچرا خلق امر شده به اقرار وحدانیت خدا و حجت های رسول و آنچه از نزد خدا آمده اقرار کند؟
حضرت فرمود:
قِيلَ لِعِلَلٍ كَثِيرَةٍ مِنْهَا أَنَّ مَنْ لَمْ يُقِرَّ بِاللَّهِ لَمْ يَتَجَنَّبْ مَعَاصِيهِ
علتها بيشمار است بعضى از آنها اينست كه كسى كه بخدا و بفرستادگان او و به حجتها و بآنچه از نزد او رسيده است اقرار نكند معصيتهاى او را اجتناب نكرده،
وَ لَمْ يَنْتَهِ عَنِ ارْتِكَابِ الْكَبَائِرِ وَ لَمْ يُرَاقِبْ أَحَداً فِيمَا يَشْتَهِي
و قبول نهى از ارتكاب گناهان كبيره او نكرده و از عذاب خدا نترسيده در آنچه شهوات او اقتضا كرده است .
وَ يَسْتَلِذُّ مِنَ الْفَسَادِ وَ الظُّلْمِ
و از ظلم و فساد لذت برده است
وَ إِذَا فَعَلَ النَّاسُ هَذِهِ الْأَشْيَاءَ وَ ارْتَكَبَ كُلُّ إِنْسَانٍ مَا يَشْتَهِي وَ يَهْوَاهُ مِنْ غَيْرِ مُرَاقَبَةٍ لِأَحَدٍ كَانَ فِي ذَلِكَ فَسَادُ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ وَ وُثُوبُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ
و چون مردم مرتكب اين گونه افعال شوند و هر انسانى متحمل شود آنچه ميل كند و متابعت هواى نفس كند بدون ترس از احدى در اين كردار ايشان فساد تمامى خلق و باختن بعضى ايشان بر بعضى ديگر است.
فَغَصَبُوا الْفُرُوجَ وَ الْأَمْوَالَ وَ أَبَاحُوا الدِّمَاءَ وَ السَّبْيَ وَ قَتَلَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً مِنْ غَيْرِ حَقٍّ
پس فروج را غصب كنند و خونريزى و مال مردم و اسير كردن عيال مردم را مباح دانند و بعضى ايشان بعضى ديگر را بدون حق و جرمى بقتل رسانند
وَ لَا جُرْمٍ فَيَكُونُ فِي ذَلِكَ خَرَابُ الدُّنْيَا وَ هَلَاكُ الْخَلْقِ وَ فَسَادُ الْحَرْثِ وَ النَّسْل
پس خرابى دنيا و هلاكت خلق و فساد دين مردم بر آن مترتب شود
⛔️وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ،
خدا نماز را براى پاك شدن از كبر و غرور واجب كرده است.
فلسفه و حقیقت نماز تکبر شکنی، خضوع و خشوع است.
📕 ابن ابی الحدید در کتاب خود می گوید:
و فُرِضَتِ الصلاة تنزیها من الکبر لأن الإنسان یقوم فیها قائما و القیام مناف للتکبر
همین که انسان قیام میکند، خودش ضد تکبر است چون انسان متکبر از جایش تکان نمیخورد.
ثم یرفع یدیه بالتکبیر وقت الإحرام بالصلاة فیصیر علی هیئة من یمد عنقه لیوسطه السیاف
در حالت تکبیر الاحرام انسان گردن راست میکند و گویی گردن را آماده اجرای حکم الهی کرده است و این حالت خودحالت تواضع است.
کما یفعله العبید الأذلاء بین یدی السادة العظماء.
انسان در حالت قیام دست ها را مودب در کنار خود قرار میدهد.
ثم یرکع علی هیئة من یمد عنقه لیضربها السیاف
در هنگام رکوع، علاوه بر خم شدن و احساس خضوع، گویا گردن انسان آماده اجرای حد الهی است.
همه ی این حالات و هیئت ها یک طرف؛
و ما فی الصلاة من الأذکار المتضمنة الذل و التواضع لعظمة الله تعالی
اذکار نماز نیز خود دلالت دارد بر خضوع و خاکساری انسان در مقابل خداوند.
⛔️ سجده نماد خضوع و خشوع است.
در حالات ابليس نيز خواندهايم كه كبر و غرور او مانع از سجده بر آدم در پيشگاه خدا شد، سجدهاى كه اگر انجام مىداد كبر و غرور او درهم مىشكست وهرگز گرفتار آن عاقبت بسيار شوم نمىشد.
⭕️حقیقت نماز خضوع است؛ دوری از همه بدی هاست.قرآن کریم میفرماید:
《إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَر》
يكى از دلائلش همين است. هنگامى كه كبر و غرور كنار برود انسان تسليم فرمان خدا مىشود واز معاصى چشم مىپوشد.
❌نماز با تکبر، نماز نیست.
از این کلام حضرت به خوبی استفاده میشود که نماز با تکبر جمع نمیشود،
اصلا هدف غایی نماز تواضع است ولی اگر من نماز خواندم و همچنان متکبر بودم باید بدانم این نماز، نماز نیست.
اللهم اذقنا حلاوهَ عبادتک
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۷/۳۰ . ۱۹ربیع الثانی
بخش دوم حکمت۲۵۲
بخش دوم
أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ. يَا كُمَيْلُ، الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ،
يعنى كسانى كه از پى هر آواز مى روند و با وزش هر باد به چپ و راست ميل مى كنند. از فروغ دانش بهره ور نشده اند و به ركن استوارى پناه نجسته اند.
اى كميل، علم بهتر از مال است. علم تو را نگه مى دارد و تو بايد مال را نگه دارى.
💠 وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ
سومین مورد از فلسفه احکام در این حکمت:
خداوند زكات را واجب نمود تا آن را سبب روزى قرار دهد.
اين عبارت دو تفسير دارد:
◀️الف. پرداختن زكات، روزىِ فقرا را تضمين مىكند.
امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً
زكات به منظور آزمودن توانگران و كمك به مستمندان وضع شده است. اگر مردم زكات اموال خود را مى پرداختند ، هيچ مسلمانى نيازمند نمى ماند.
⛔️میزان واجب شدهی زکات، مشکل همه گرفتاران را برطرف میکند.
امام صادق علیخ السلام فرمود:
أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ مَا يَكْتَفُونَ بِهِ
خداوند عزّ و جلّ در داراييهاى توانگران به اندازه اى كه نياز تهيدستان را تأمين كند، حقّى واجب كرد.
وَ لَوْ عَلِمَ أَنَّ الَّذِي فَرَضَ لَهُمْ لَا يَكْفِيهِمْ لَزَادَهُمْ
اگر خداوند مى دانست كه آنچه براى تهيدستان در زکات مقرّر داشته، كفايتشان نمى كند، حقّ بيشترى واجب مى كرد.
وَ إِنَّمَا يُؤْتَى الْفُقَرَاءُ فِيمَا أُوتُوا مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ لَا مِنَ الْفَرِيضَةِ.
بنا براين ، تهيدستىِ فقيران نه به سبب كم بودن اين فريضه زكات است، بلكه از آن روست كه توانگران حقوق آنان را نمى پردازند .
💮امام کاظم علیه السلام فرمودند:
إِنَّمَا وُضِعَتِ الزَّكَاةُ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِيرا لِأَمْوَالِهِم
زكات براى تأمين قُوتِ تهيدستان و افزايش داراييهاى توانگران وضع شده است .
📕عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ:
محمد بن سنان از امام رضا علیه السلام در جواب این سوال و علت آن فرمود:
أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَ تَحْصِينِ أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ
علّت تشريع زكات تأمين قوت فقرا، و حفظ و صيانت اموال اغنيا است.
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّفَ أَهْلَ الصِّحَّةِ الْقِيَامَ بِشَأْنِ أَهْلِ الزَّمَانَةِ وَ الْبَلْوَى
زيرا خداى عزّ و جلّ تندرستان را به رسيدگى به حال دردمندان و مبتلايان مكلّف ساخته است،
كَمَا قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ
چنان كه خداى تبارك و تعالى فرموده است:«هر آينه در اموالتان و نفوستان آزمايش خواهيد شد»
فِي أَمْوَالِكُمْ إِخْرَاجُ الزَّكَاةِ وَ فِي أَنْفُسِكُمْ تَوْطِينُ الْأَنْفُسِ عَلَى الصَّبْرِ
و مراد از آزمايش در اموال اخراج زكات، و در نفوس وادار کردن نفس بر صبر است. مَعَ مَا فِي ذَلِكَ مِنْ أَدَاءِ شُكْرِ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
و اضافه بر اين، پرداختن زكات اداى شكر نعمتهاى خداى عزّ و جلّ، و اميد بستن به آن افزایشی است كه در اثر شكر در مال پديد مىآيد.
💮امام صادق سلام الله علیه می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ فَرِيضَةً لَا يُحْمَدُونَ إِلَّا بِأَدَائِهَا وَ هِيَ الزَّكَاةُ
به راستى خداوند متعال براى فقيران در دارايى ثروتمندان حقّ واجبى قرار داده كه فقط با پرداخت آن مورد ستايش قرار مىگيرند و آن زكات است.
◀️ب. تفسیر دوم از این عبارت زکات :پرداخت زکات باعث افزایش روزی ثروتمندان است
وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ
خداوند زكات را واجب نمود تا آن را سبب روزى قرار دهد.
⛔️پرداختن زكات سبب مىشود خداوند روزى را بر زكات دهنده فراوان كند و اموال او را از خطرات حفظ کند.
ابن خطرات میتواند حوادث و بلایا باشند می تواند تجاوز گرسنگان باشد.
امام کاظم سلام علیه می فرماید:
حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ
بواسطه زکات اموال خود را حفظ کنید.
💮پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: دَاوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاة
بیماران خود را با صدقه مداوا کنید و اموال خود را با زکات حفظ کنید.
حضرت هم در حکمت ۱۴۶ فرمود:
سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ.
ايمانتان را با صدقه حفظ کنيد و اموالتان را با زکات، وامواج بلا را با دعا از خود دور سازيد.
🔻نکته:
هر دو نکته به یک مطلب ختم میشوند.
اگر کسی حق فقرا را پرداخت کرد، مال خودش حفظ میشود ولی اگر کسی حق فقرا را نپرداخت، مال خودش نیز نابود خواهد شد. درحکمت ۲۴۰ فرمود:
الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا
سنگ غصبى در بناى خانه، گروگان ويرانى آن است.
مال خمس نداده و زکات نداده غصبی است و مال غصبی از بین رفتنی است. پس اصل آن است که زکات حق مردم است و اگر حق پرداخت شد مال خود انسان هم حفظ میشود.
💠 وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ
چهارمین مورد از فلسفه احکام در حکمت: روزه را براى اين تشريع كرد كه آزمايشى براى اخلاص بندگان باشد.
⛔️تمام عبادات، مشروط به اخلاص است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عميقترى در آزمودن اخلاص مردم دارد و به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزهدار چيزى نگويد كسى از روزه او باخبر نمىشود و اين درواقع يك مرحله عالى از تقواست.
اولا؛ روزه عبادتی پنهان است و کسی او را نمی بیند. پس اخلاص دارد.
ثانیا؛ در بسیاری از مواقع شخص روزه دارد در شرایط و مکانی قرار میگیرد که اگر بخواهد پنهانی چیزی بخورد کسی او را نمی بیند ولی صرفا به خاطر خدا چیزی نمی خورد و این اخلاص است.
📕در حدیث قدسی امده :
الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ
روزه برای من است و خودم اجر آن هستم.
وَ الصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ
روزه خواسته نفس و شعوت طبع را می میراند
وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ
در روزه گرفتن صفای قلب، طهارت اعضا، ابادی ظاهر وباطن هست.
وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ
روزه شکر بر نعمتها و احسان به فقرا دارد.
وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ
در روزه زیاد تضرع ، خشوع و گریه وجود دارد.
وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الْهِمَّةِ
در روزه ریسمان التجا به خداوند و باعث شکسته شدن گناه میشود. (همت به گناه کم میشود)
📕 علامه شوشتری میفرماید:
و فی تاریخ بغداد صام داود الطائی _شخصی عارف_ اربعین سنه ما علم به اهله و کان خرازا
در تاریخ بغدادی نقل است شخص عارفی چهل سال روزه میگرفته که خانواده او مطلع نبودند
فکان یحمل غذائه معه و یتصدق به فی الطریق
روز غذای خود را حمل میکرد و ظهر آنرا به محتاجی تصدق می کرد
ویرجع الی اهله یفطر عشاء لا یعلمون انه صائم.
و شب با اهل خانه افطار می کرد که آنان نمی دانستند او روزه است.
💮در خطبه فدکیه حضرت زهرا نیز داریم:
و الصوم تثبیتاً للإخلاص
علت روزه گرفتن را خداوند برای تثبیت اخلاص قرار داده.
🔻نکته۱:
روزه برای اخلاص و دیده نشدن واجب شده است و اگر ما با گرفتن روزه واجب و مستحبی بخواهیم به جای اخلاص به خود نمایی و … برسیم به خلاف علت وجوب روزه عمل کرده ایم.
🔻نکته۲:
وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ
روزه شروع اخلاص است چون دیده نمیشود، ولی باید بحث اخلاص گسترش پیدا کند و به بقیه عبادات و اعمال انسان هم برسد. نماز انسان که ظاهری است نیز باید به اخلاص برسد.
انسان به جایی برسد که اعمال آشکارش نیز اخلاص داشته باشند و هیچ کسی جز خدا در آنها مراد نباشد.
💠وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً / تَقْرِبَةً لِلدِّينِ
پنجمین مورد از فلسفه احکام :
حج را براى تقويت دين قرار داده شده، برای نزدیک شدن دینی قرار داده شده
⛔️بدون شك در موسم حج، مسلمانان پاكدلى از سراسر دنيا و جهان اسلام به سوى مركز توحيد مىآيند و يكصدا لبيك مىگويند و اطراف خانه خدا طواف مىكنند و با هم نماز مىگزارند و با هم به منا و مشعر و عرفات مىروند وشيطان را سنگسار مىكنند. از اخبار و حالات يكديگر باخبر مىشوند و روابط دوستى در ميان آنها عميقتر مىگردد و براى حل مشكلات يكديگر مىانديشند ومجموع اينها سبب تقويت اسلام مىشود، ازاينرو دشمنان همواره از اين عبادت بزرگ وحشت داشتند و مىكوشيدند بر آن ضربهاى وارد كنند تا هر سال از طريق اين عبادت بزرگ روح تازهاى در كالبد اسلام در آن كانون وحدت دميده نشود.
💮امام صادق سلام الله علیه می فرمایند:
لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ مادامى كه كعبه برپاست اسلام هم برپاست.
🔻نکته:
وَ الْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ
در اكثر نسخههاى نهجالبلاغه جمله بالا با واژه «تَقْوِيَةً» آمده ولی در برخی نسخهها؛ «تَقْرِبَةً» آمده است.
حج باعث مىشود كه مردم ازنظر دين با هم نزديك شوند؛ ولى به يقين تعبير اوّل مناسبتر و مأنوستر است، زيرا واژه «تَقْرِبَةً» در كمتر حديث يا عبارتى به چشم مىخورد.
🔻نکته:
هنر آن است که ما با تکیه بر مشترکات دنبال ایجاد امت واحده باشیم.
همه فرق اسلامی با همه اختلافاتی که با هم دارند بر روی اصولی مشترک هستند از جمله حج.
حضرت میفرماید دنبال “تقریب مذاهب” باشید. نه به این معنا که دست از اعتقادات خود بردارید، بلکه به این معنا که روی مشترکات پافشاری کنید تا بتوانید در مقابل دشمن مشترک ایستادگی کنید.
⭕️از صدر اسلام تا امروز بیشترین سود از اختلاف امت اسلامی در جیب یهود رفته است. آنها بر طبل اختلاف میکوبند تا خود بتوانند حکومت کنند و ید واحده اسلامی را از بین ببرند.
💮جایگاه عظیم حج در کلام امیرالمومنین، درخطبه ۱ امده :
وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ
خداوند حجّ بيت الله الحرام را بر شما واجب کرده است، همان خانه اى که آن را قبله مردم قرار داده است.
يَرِدُونَهُ وُرُودَ الْأَنْعَامِ وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ
مردم حاجی همچون تشنه کامانى که به آبگاه مى روند به سوى آن مى آيند و همچون کبوتران به آن پناه مى جويند.
وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ خداوند، حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده.
وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ
و نشانه اى از اعتراف مردم به عزّتش.
وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ
و از ميان خلق خود، شنوندگانى را برگزيده که دعوت او را اجابت کرده و سخنانش را تصديق نموده اند.
وَ وَقَفُوامَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلَائِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ
و در جايگاه پيامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که بر گرد عرش الهى مى گردند، شبيه مى شوند.
يُحْرِزُونَ الْأَرْبَاحَ فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ وَ يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ
مردم سودهاى فراوانى در اين تجارت خانهعبادت الهى به دست آورده و به سوى ميعادگاه آمرزش و مغفرتش می شتابند. جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلَامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَماً
خداوند متعال اين خانه را پرچم و علامتى براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناه جويان.
وَ فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ وَ كَتَبَ [عَلَيْهِ] عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ
اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده، و بر همه شما زيارت خانه اش را به طور دسته جمعى مقرّر داشته و فرموده است.
《 فَقَالَ سُبْحَانَهُ “وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا 》
براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه او کنند آنها که توانايى رفتن به سوى آن را دارند.
《 وَ مَنْ كَفَرَفَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ》
و هر کس کفر ورزد و حجّ را ترک کند به خود زيان رساند خداوند از همه جهانيان بى نياز است.
💠 وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ
مورد ششم از فلسفه احکام، خداوند جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام و مسلمانان قرار داد.
⛔️اگر مسلمانان در برابر حيلهها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمىگذرد كه عظمت آنها بواسط دشمنان پایمال مىشود وعزت وسربلندى تبديل به ذلت و سربهزيرى مىگردد.
⭕️جهاد یعنی به یاری طلبیدن خدا:
《وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا ؛ حج – ۴۰》
اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد!
《وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ 》
و خداوند کسانی را که یاری او کنند و از آیینش دفاع نمایند یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
💮امیرالمومتین صلواهَ الله علیه در خطبه ۲۷ (خطبه جهادیه) فرمود:
فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ
آگاه باش جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى ياران خاصش گشوده،
وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَدِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَجُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ
جهاد، لباس تقوا و زره محكم و سپر مطمئن خداوند است
فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّل
مردمى كه از جهاد روىگردان شوند خداوند لباس ذلت بر تن آنها مى پوشاند و بلاها به آنها هجوم مىآورند.
📕 در کتای اصول کافی شریف باب فضل الجهاد آمده که امیرالمومنین فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الْجِهَادَ وَ عَظَّمَهُ وَ جَعَلَهُ نَصْرَهُ وَ نَاصِرَهُ
خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگ داشت و آن را يارى خود به مومنین و ياور خود برای پیروزی بر دشمنان قرار داد.
وَ اللَّهِ مَا صَلَحَتْ دُنْيَا وَ لَا دِينٌ إِلَّا بِهِ.
به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى شود.
💮امام صادق علیه السلام در این باب می فرمایند:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ رَسُولَهُ- بِالْإِسْلَامِ إِلَى النَّاسِ عَشْرَ سِنِينَ فَأَبَوْا أَنْ يَقْبَلُوا حَتَّى أَمَرَهُ بِالْقِتَالِ
خداوند عزّ و جلّ، به واسطه پيامبرش، اسلام را براى مردم فرستاد و تا ده سال از پذيرفتن آن سرباز زدند، تا آنگاه كه خداوند به او دستور مبارزه و جنگ داد.
فَالْخَيْرُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ السَّيْفِ وَ الْأَمْرُ يَعُودُ كَمَا بَدَأ
بنابراين خير و صلاح در شمشير و در زير سایه آن است، و اين كار يعنى پذيرش اسلام همانگونه كه در ابتدا با شمشير و جنگ به دست آمد دوباره نيز در زمان امام قائم عليه السّلام تكرار خواهد شد.
💮 پیامبر گرامی صلی الله علیه واله وسلم فرمودند:
الْخَيْرُ كُلُّهُ فِي السَّيْفِ وَ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ وَ لَا يُقِيمُ النَّاسَ إِلَّا السَّيْفُ
همۀ خوبىها در شمشير و زير سايه آن است؛ مردم را چيزى جز شمشير به راه راست وارد نمیکند.
وَ السُّيُوفُ مَقَالِيدُ الْجَنَّةِ وَ النَّار
و شمشيرها كليدهاى بهشت و دوزخ هستند.
فرق ان اینست که شمشیر برای عزت اسلام می جنگد یا برای حکومت کفر می جنگد.
اللهم الرزقنا التوفیق شهادهَ فی سبیلک
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۱ . ۲۰ربیع الثانی
💢بخش سوم حکمت252💢
بخش سوم
:اللََّهُمَّ بَلَى! لا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ. إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً، وَإِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً، لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَيِّنَاتُهُ. وَکَمْ ذَا وَأَيْنَ أُولَئِکَ؟ أُولَئِکَ وَاللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً، وَالْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً، يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَبَيِّنَاتِهِ، حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ، وَيَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ. هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ، وَبَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ، وَاسْتَلانُوا مَا اسْتَعْوَرَهُ الْمُتْرَفُونَ، وَأَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ، وَصَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى، أُولَئِکَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ، وَالدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ. آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُوْيَتِهِمْ! اِنْصَرِفْ يَا کُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ.
(سپس امام (عليه السلام) فرمود: درست است که عالمانِ باعمل اندک اند و علم و دانش با مرگ حاملانش مى ميرد ولى) بار خدايا! آرى، هرگز روى زمين از کسى که با حجت الهى قيام کند خالى نمى شود؛ خواه ظاهر و آشکار باشد و يا ترسان وپنهان. وجود آنها به اين سبب است که دلايل الهى و نشانه هاى روشن او هرگز باطل نگردد و از دست نرود. آنها چند نفرند و کجا هستند؟ به خدا سوگند! تعدادشان کم و قدر و مقامشان نزد خدا بسيار والاست. خداوند به وسيله آنها حجت ها و دلايلش را حفظ مى کند تا به افرادى که نظير آنها هستند بسپارند وبذر آن را در قلوب افرادى شبيه خود بيفشانند. علم و دانش با حقيقتِ بصيرت به آنها روى آورده و روح يقين را لمس کرده اند. آنها آنچه را که دنياپرستانِ هوس باز مشکل مى شمردند آسان يافته اند و به آنچه جاهلان از آن وحشت دارند انس گرفته اند. آنها در دنيا با بدن هايى زندگى مى کنند که ارواحشان به عالم بالا تعلق دارد، خلفاى الهى در زمين اند و دعوت کنندگان به سوى آئينش. آه، آه، چقدر اشتياق ديدارشان را دارم. اى کميل! (همين قدر کافى است) هر زمان که مى خواهى بازگرد
💠فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ،(۱) وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ،(۲) وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ،(۳)وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ،(۴) وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، (۵)وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ(۶)
خلاصه شش مورد از فلسفه احکام جلسات قبل :
💠وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ
امر به معروف را براى اصلاح توده مردم واجب کرد
💠وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ
و نهى از منكر را براى باز داشتن بىخردان لازم فرمود.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ،
و صله رحم را براى افزايش نفوس و رشد جمعیت مقرر داشت.
💠وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
و قصاص را براى حفظ خونها و جانها قرار داد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅جامعه مؤمنین جامعه فضول هاست:
اين امتياز مهم را قانون اسلام بر بسيارى از قوانين جهان دارد كه همه افراد جامعه را در برابر آنچه در جامعه مىگذرد مسئول مىداند، هرگاه كسى از انجام وظيفه خود عدول كند، همه به عنوان واجب كفايى مأمورند او را نصيحت كرده وبه انجام وظيفه فرا خوانند و هرگاه كسى آشكارا منكرى را انجام دهد و كارى برخلاف موازين اسلامى مرتكب شود، همه مسئولند او را اندرز دهند و از آن كار بازدارند.
✳️امر به معروف هم در سطح جامعه و کشور و هم در سطح کلان ،جامعه اسلامی و امت اسلامی مهم است و نباید نسبت ظلمی که به مسلمانان در سراسر دنیا میشود بی تفاوت بود.
✳️امر به معروف یا لسانی است یا عملی
نهی منکر عملی یعنی وقتی می بینیم فساد در جامعه زیاد میشود چه مردم و چه حکومت راه ازدواج را برای جوانان فراهم کنند.
امر به معروف عملی بسیار با اهمیت است.
🔺به تعبیر آیت الله جوادی در اسلام به من چه و به تو چه نداریم. من حق ندارم در امور اجتماعی کاری انجام دهم و پا روی قوانین بگذارم و بگویم به تو چه، و نمی توانم عمل خلاف دیگران را ببینم و بگویم به من چه.
💠 وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ
مورد هفتم از فلسفه احکام، امر به معروف را براى اصلاح توده مردم واجب کرد.
⏪در امر به معروف حضرت توجه میدهند به معروف هایی که مصلحت عموم مردم در آن ملاحظه شده است. یعنی باید دید ضعف عمومی کجاست، آن نقطه ای که اکثریت جامعه یا مجموعه با آن درگیر هستند چیست و وقت و انرژی را بیشتر معطوف به آنجا کرد.
لازمه امر به معروفی که مصلحت عمومی در آن لحاظ شده باشد، بررسی و پیگری میخواهد. شناخت دقیق از جامعه میخواهد و بعد باید مسیری را انتخاب کرد مصلحت در آن باشد.
✳️چه بسا امر به معروف های ما نه مصلحت داشته باشند، (باعث اختلاف و لجاجت و… شود) نه در آن درد عوام لحاظ شده باشد، بلکه دردی باشد که بدون هیاهو و وقت و انرژی حکومتی هم بتوان آن را حل کرد.
💠وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ
مورد هشتم از فلسفه احکام ، نهی از منکر را برای بازداشتن بی خردان لازم فرمود.
✅حضرت در بحث نهی از منکر، نهى از منكر را سبب پيشگيرى از كار سفيهان میداند.
قابل توجه است كه در امر به معروف بر عوام تكيه مىكند. زیرا آدم عاقل و خردمند به دنبال گناه نمىرود و آنها كه با ارتكاب گناه، هم به خود ظلم مىكنند و هم به جامعه، سفيه و كمخردند.
🔺قرآن مجيد در مورد اینکه ارتکاب گناه سفاهت است میفرماید:
《و َمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره – ۱۳۰ 》
چه كسى از آيين ابراهيم، روىگردان خواهد شد به جز افراد نادان و سفيه؟
✍روایاتی درمورد امر به معروف و نهی از منکر:
🔰در کتاب شریف کافی باب امر به معروف و نهی از منکر در مورد عذاب بر کسانی که برای خدا غضب نکنند روایت شده : از جمله حدیث امام صادق علیهالسلام:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَ مَلَكَيْنِ إِلَى أَهْلِ مَدِينَةٍ لِيَقْلِبَاهَا عَلَى أَهْلِهَا
خداوند عزّ و جلّ دو فرشته را به سوى اهل شهرى فرستاد تا آن شهر را بر اهلش واژگون كنند.
فَلَمَّا انْتَهَيَا إِلَى الْمَدِينَةِ وَجَدَا رَجُلًا يَدْعُو اللَّهَ وَ يَتَضَرَّعُ فَقَالَ أَحَدُ الْمَلَكَيْنِ لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَى هَذَا الدَّاعِيَ
هنگامى كه آن دو تن به شهر رسيدند، مردى را ديدند كه خدا را فرامىخواند و تضرّع و زارى مىكرد. يكى از آن دو فرشته به دوستش گفت: آيا اين دعاكننده را نمىبينى؟!
فَقَالَ قَدْ رَأَيْتُهُ وَ لَكِنْ أَمْضِي لِمَا أَمَرَ بِهِ رَبِّي
گفت: من هم او را ديدم، ولى همان كارى را انجام خواهم داد كه پروردگارم مرا بدان مأمور فرموده است.
فَقَالَ لَا وَ لَكِنْ لَا أُحْدِثُ شَيْئاً حَتَّى أُرَاجِعَ رَبِّي
او گفت: نه، من هيچ كارى نخواهم كرد تا به پروردگارم مراجعه كنم.
فَعَادَ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ يَا رَبِّ إِنِّي انْتَهَيْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ فَوَجَدْتُ عَبْدَكَ فُلَاناً يَدْعُوكَ وَ يَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ
آن فرشته به سوى خداى تبارك و تعالى بازگشت و گفت: پروردگارا! من به شهر رسيدم و فلان بندهات را ديدم كه تو را فرامىخواند و زارى مىكند!
فَقَالَ امْضِ بِمَا أَمَرْتُكَ بِهِ فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ يَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَيْظاً لِي قَط
خداوند فرمود: كارى را كه دستور دادم انجام بده؛ چون آن شخص، مردى است كه هرگز به خاطر خشم من، رنگ چهرهاش تغيير نكرده است و بر كسى خشمگين نشده است.
✅حداقل نهی از منکر، ترش رویی با گناهکار است،البته باید توجه داشت گاهی نیاز است برای اصلاح فرد از در دوستی وارد شد ولی باید انزجار از عمل ناشایست مشخص باشد :
🔺امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند:
أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّة
رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله به ما دستور دادند كه با معصيتكاران با چهرههايى عبوس ملاقات كنيم.
✅بی تفاوت از کنار منکر گذر نکردن:
سیره امام صادق علیهالسلام:
كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَةٍ يَخْتَصِمُونَ لَا يَجُوزُهُمْ حَتَّى يَقُولَ ثَلَاثاً اتَّقُوا اللَّهَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ.
شيوۀ امام صادق عليه السّلام آن بود كه هرگاه از كنار گروهى مىگذشت كه با يكديگر مخاصمه و دعوا داشتند از نزد آنان نمىگذشت مگر آنكه سه مرتبه با صداى بلند مىفرمود: از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد!
🔺پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِيفَ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ قَالَ الَّذِي لَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ
خداوند عزّ و جلّ بر مؤمن ناتوانى كه دين ندارد خشم مىكند. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد چگونه مؤمن است؟ فرمود: كسى كه نهى از منكر نكند.
🔺در نهج البلاغه حضرت دو علت را برای کنار گذاشتن امر به معروف و نهی از منکر برمیشمارند:
یکی ترس از دست دادن رزق و روزی
و دیگری ترس از عمر و از دست دادن جان
حضرت میفرمایند رزق افراد دست خداوند است نه بندگان پس نباید ترسید و عمر نیز از قبل مقرر شده و اگر بنا باشد تمام شود میشود پس چه بهتر که با شهادت رقم بخورد.
❇️شرط امر به معروف علم و مهارت است:
🔺شخصی از امام صادق پرسید:
سُئِلَ عَنِ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ أَ وَاجِبٌ هُوَ عَلَى الْأُمَّةِ جَمِيعاً فَقَالَ لَا
از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه از حضرتش پرسيده شد: آيا امر به معروف و نهى از منكر بر همه واجب است؟ فرمود: نه.
فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ قَالَ إِنَّمَا هُوَ عَلَى الْقَوِيِّ الْمُطَاعِ الْعَالِمِ بِالْمَعْرُوفِ مِنَ الْمُنْكَرِ لَا عَلَى الضَّعِيفِ الَّذِي لَا يَهْتَدِي سَبِيلًا إِلَى أَيٍّ مِنْ أَيٍّ يَقُولُ مِنَ الْحَقِّ إِلَى الْبَاطِلِ
عرض شد: چرا؟ فرمود: تنها بر شخص توانا و نيرومندى كه از او اطاعت كنند و بپذيرند واجب است كه معروف و نيك را بشناسد و از منكر تشخيص بدهد، نه بر ناتوان ضعيفى كه خودش هدايت نشده است و مردم را از حق به باطل مىبرد.
وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَوْلُهُ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
دليل براين مطالب نيز در كتاب خداوند عزّ و جلّ آمده است كه مىفرمايد:«و بايد از ميان شما گروهى باشند كه دعوت و فراخوان به كار خير كنند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند».
⏪از آنجایی که امر به معروف برای حل مشکل عموم و جلوگیری از فساد است باید طوری ادا شود که حداکثر تاثیر گذاری را داشته باشد و این امر ممکن نیست مگر با فرا گرفتن مهارت های ویژه ی آن
به عنوان مثال شخصی بنا بر فتوای مرجع خود با داخل شدن در اذان مغرب روزه خود را باز میکند و شخص دیگری با ندانستن این حکم برخی مراجع که با وارد شدن به وقت اذان میتوان افطار کرد ،با تند خویی او را متهم به روزه خواری کند ،این نشان از نا آگاهی و نادانی شخص است.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ،
مورد نهم از فلسفه احکام ، صله رحم را براى افزايش نفوس و رشد جمعیت مقرر داشت.(«مَنْمَاة» مصدر ميمى و به معناى نمو كردن است)
✳️رابطه صله رحم و افزایش نسل:
1⃣ از جهت طبیعی و عاطفی :
وقتی فرزندان انسان به دیدار اقوام بروند، اخوت و محبت بین افراد ایجاد شود، آنها را به عنوان یار و یاور خود بدانند که در لحظات سختی و مشکلات از آنها حمایت میکنند، بهترین و صمیمی ترین دوستان هستند و…. دو اتفاق می افتد:
👈اولا: ازدواج در این فامیل زیاد میشود و طبعا افزایش نسل نیز روی خواهد داد.
👈ثانیا: فرزندان که برکات قوم و خویش را دیده اند به بی فرزندی و تک فرزندی تن نخواهند داد و چون خودشان طعم شیرین عمو و خاله و عمه و دایی داشتن را چشیده اند الان دوست دارند خودشان نیز صاحب فرزند شوند.
❇️جایگاه مهم اقوام در نگاه مولا:
در خطبه ۲۳ حضرت میفرمایند:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ عَشِيرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ، وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِذَ نَزَلَتْ بِهِ،..
اى مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بى نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند. خويشاوندان انسان، بزرگ ترين گروهى هستند كه از او حمايت مى كنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدايند، و در هنگام مصيبت ها نسبت به او، پر عاطفه ترين مردم مى باشند….
وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَيْدٍ كَثِيرَةٌ، وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِيَتُهُ يَسْتَدِمْ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّةَ.
آگاه باشيد، مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد، و از آنان چيزى را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا، زيادى نياورد و از بين رفتنش كمبودى ايجاد نكند. آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته امّا دست هاى فراوانى را از خويش دور كرده است، و كسى كه پر و بال محبّت را بگستراند، دوستى خويشاوندانش تداوم خواهد داشت.
2⃣ از جهت افزایش قدرت و آسیب ناپذیری:
زندگی در گذشته به صورت قبیله ای بوده و هر قبیله در معرض خطرات و جنگ ها بوده و همین داشتن فرزند و افزایش نسل خودش عاملی بوده است برای حفظ جان ها در مقابل دشمنان.
❎البته امروزه هم این ماجرا وجود دارد، به عنوان مثال کسی که قوم و خویشی داشته باشد اگر بیمار شود زودتر پول و مقدمات عمل جراحی اش مهیا میشود و امکان زنده ماندنش بیشتر میشود.
🔺امام صادق علیهالسلام می فرمایند:
صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ
صله أرحام خلق را نيكو
وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ
و دست را با سخاوت
وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ
و نفس را پاكيزه و روزى را زياد كند
وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ
و اجل را تأخير اندازد.
3⃣از جهت معنوی:
خداوند ارده کرده است که در رفت و آمد و صله رحم برکت قرار دهد و همین امر را موجب افزایش نسل قرار دهد.پیامبر اکرم صلوات الله علیه وآله میفرمایند:
صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيَارَ وَتَزِيدُ فِي الاَعْمَارِ وَإِنْ كَانَ أَهْلُهَا غَيْرَ أَخْيَارٍ
صله رحم خانهها را آباد و عمرها را زياد مىكند، هرچند اهل آن از نيكان نباشند.
🔰در کتاب شریف کافی باب صلهِ الرحم آمده؛ صله رحم حتی برای کفار هم تاثیر دارد از جمله روایت امام صادق علیهالسلام:
إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَلاَ يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَتَطُولُ أَعْمَارُهُمْ
ممكن است جمعيتى فاجر و گنهكار باشند و از نيكان نباشند؛ ولى در عين حال صله رحم به جا آورند.
فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛
در اين صورت اموالشان افزايش پيدا مىكند و عمرشان طولانى مىشود تا چه رسد به اينكه از نيكان و خوبان باشند.
✳️تحمل سختی صله رحم :
پیامبر صلوات الله علیه وآله میفرمایند:
أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ.
به حاضر و غائب امتم حتی آنها كه در پشت مردان و رحم زنان اند تا قيامت سفارش مىكنم كه صله رحم كنند و اگر چه تا يك سال راه از او دور باشد، زيرا اين كار از ديانت است.
⏪صله رحم سختی های خاص خودش را دارد از جمله بر هم خوردن نظم زندگی شخصی، هزینه بر بودن، طی مسافت های طولانی و….
ولی باید همه اینها را به جان خرید چرا که در روایات بسیار سودمند ذکر شده است
💠وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
دهمین مورد از فلسفه احکام، قصاص را براى حفظ[حَقْناً]خون و جانها قرار داد.
✳️اگر قصاص نباشد این کشت و کشتارها و جنگ و دعوهای قومی و قبیله ای هیچ وقت تمام نمیشوند و همینطور جان انسان ها گرفته میشود. ولی وقتی قانونی باشد که با قاتل و جانی برخورد کند و آنها را مجازات کند هم طرف مقابل ساکت میشود؛ هم همگان حساب دستشان میآید که دست از پا خطا نکنند.
❇️درست است كه ظاهرا بر اثر قصاص، فردى از جامعه حذف مىشود؛ ولى اين حذف سبب پيشگيرى از قتلهاى آينده است، زيرا افرادى كه به فكر قتل ديگران مىافتند، هنگامى كه منظره قصاص در نظرشان مجسم مىشود و خود را در خطر قطعى مىبينند.
از اين عمل خوددارى مىكنند و به فرض كه بتوانند قتلى انجام دهند و متوارى شوند بايد يك عمر به صورت دربه در زندگى مخفيانه داشته باشند كه ناراحتى و زجر آن كمتر از قصاص نيست.
🔺در میان اعراب جاهلی ضرب المثلی بود که به عنوان شاهکار ادب عربی مطرح میشد :
القتل انفی للقتل
بهترین چیزی که میتواند قتل را در بین مردم نفی بکند قتل است.
🔺 ولی در قرآن آمد و به جای نفی قتل با قتل فرمود:
《و َلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الاْبَابِ؛ بقره – ۱۷۹》
اى خردمندان! در قصاص، حيات و زندگى شما است.
⏪ به جای مرگ صحبت از حیات است و به جای قتل صحبت از قتال، جمله
“فی القصاص حیاه” هم کوتاه تر است و هم پر مضمون تر و اعراب در مقابل معجزه ی قرآن هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.
🔺از امیرالمومنین هم روایتی با همین مضمون داریم:
قُلتُ أربَعا أنزَلَ اللهُ تعالى تَصدِيقي بها في كتابِهِ… قلتُ: القَتلُ يُقِلُّ القَتلَ فَأنزَلَ اللهُ: «و لَكُم في القِصاصِ حَياةٌ»
من چهار كلمه گفتم و خداوند در كتاب خود سخن مرا تصديق كرد… گفتم: كشتن از كشتن میكاهد، پس خداوند عز و جل اين آيه را نازل فرمود: و براى شما در قصاص زندگى
✅قصاص و بازدارندگی از گناه:
امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند:
مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ كَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاس
کسی که از قصاص میترسد به مردم ظلم نکند.
🔺پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم:
أيُّها الناسُ، أحيُوا القِصاصَ و أحيُوا الحَقَّ و لا تَفَرَّقُوا، و أسلِموا و سَلِّموا تَسلَموا.
اى مردم! قصاص را زنده نگه داريد و حق را زنده كنيد و پراكنده نشويد و مسلمان و تسليم حق باشيد تا سالم بمانيد.
✳️حقیقت قصاص جلوگیری از ظلم فاسدان است:
ترحم بر پلنگ تیز دندان/
جفاکاری بود بر گوسفندان
قصاص موجب حیات جامعه است و جلوی دزد پروری را میگیرد.
اللهم اهلک اعداء الدّین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۲ . ۲۰ربیع الثانی
بخش چهارم حکمت۲۵۲
بخش چهارم
عِظَةُ الناس:
أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنِ اسْتَنْصَحَ اللَّهَ وُفِّقَ، وَ مَنِ اتَّخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هُدِيَ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ، فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ. وَ إِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَةَ اللَّهِ أَنْ يَتَعَظَّمَ، فَإِنَّ رِفْعَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا عَظَمَتُهُ أَنْ يَتَوَاضَعُوا لَهُ، وَ سَلَامَةَ الَّذِينَ يَعْلَمُونَ مَا قُدْرَتُهُ أَنْ يَسْتَسْلِمُوا لَهُ. فَلَا تَنْفِرُوا مِنَ الْحَقِّ نِفَارَ الصَّحِيحِ مِنَ الْأَجْرَبِ وَ الْبَارِئِ مِنْ ذِي السَّقَمِ. وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ، وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ. فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ، فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ، هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ، لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ، فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِق.
اى مردم، آنكه از خداوند خواستار نصيحت باشد، توفيق يابد و هر كه سخن خدا را رهنماى خود قرار دهد، به راست ترين راهها راهنمايى شود. زيرا، آنكه به خدا پناه گيرد، ايمن است و آنكه با خدا دشمنى ورزد، همواره ترسان.
شايسته نيست، كسى كه به عظمت خداوند آگاه است، خود را بزرگ شمرد، زيرا رفعت مقام كسانى كه به عظمت او آگاه اند در اين است كه در برابر او فروتنى كنند. و سلامت كسانى كه مى دانند كه قدرت او تا چه پايه است اين است كه تسليم او باشند. پس از حق مگريزيد آنسان كه تندرست از جرب گرفته مى گريزد و شفا يافته از بيمار.
بدانيد، كه شما رستگارى را نخواهيد شناخت، مگر آن گاه كه بدانيد آنان كه طالب رستگارى نيستند، چه كسانند و هرگز به پيمان قرآن وفا نمى كنيد، مگر آن گاه كه بدانيد چه كسانى پيمان قرآن را مى شكنند. و به قرآن تمسك نخواهيد جست تا آن گاه كه واگذارندگان قرآن را بشناسيد. پس همه اينها را از اهل آن بجوييد، زيرا ايشان زنده كننده دانش اند و نابود كننده نادانى. آنان كه حكم كردنشان شما را از علمشان خبر مى دهد و خاموشيشان از سخن گفتنشان و ظاهرشان از باطنشان نه با دين مخالفت مى كنند و نه در آن اختلاف. دين در ميان ايشان شاهدى است صادق و خاموشى است گويا.
💠فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ
💠۱۱_وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ
و اقامه حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد.
💠۱۲_وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ
و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل تشريع كرد.
💠۱۳_وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ و دورى از سرقت را براى حفظ عفت و پرهيز از آلودگى به اموال مردم مقرر داشت
💠۱۴_ وَ تَرْكَ الزِّنَى الزِّنَا تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ
و ترك زنا را براى حفظ نسبها قرار داد.
💠۱۵_وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ
و ترك لواط و همجنسگرايى را براى افزايش نسل مقرر داشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠۱۱_وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ
و اقامه حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد.
✅«محارم» در اينجا به معنای مطلق حرام نیست بلکه اشاره به گناهان كبيره يا بخش مهمى از آنهاست كه در موردشان اقامه حدود و اجراى تعزيرات مىشود، زيرا حدود به معناى عام شامل تعزيرات هم مىگردد.
✳️آرامش جامعه به رعایت و حفظ مقررات است. حفظ دین هم به حفظ مقررات دین است. هرگاه قوانین اسلام زیر پا گذاشته شد و متخلف کیفر ندید، ارزشو احترام دین از بین می رود و جامعه بسوی انحراف و هرج و مرج کشانیده می شود.
حد عقوبت دنیایی اعمال است و عقوبت اخروی اعمال پابرجاست.
❇️بديهى است با اجراى حد، گناه در نظرها پر اهميت خواهد شد و كمتر كسى به سراغ آن مىرود زيرا مىداند علاوه بر مجازات الهى در سراى آخرت، در اين دنيا هم مجازات سنگينى دامن او را مىگيرد و اين امر سبب امنيت جامعه و حفظ آن از آلودگىهاى گسترده خواهد شد.
🔺پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند:
و َحَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الاَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً
حدى كه در زمين اجرا شود برتر از چهل روز باريدن باران است.
⏪باران نهایتا زمین های خشک را زنده میکند و نجاست های روی زمین را میشوید و تطهیر میکند ولی اجرای حدود امنیت روانی و اجتماعی را زنده میکند و نجاست گناه را از زمین میشوید و تطهیر میکند.
🔺امام کاظم علیه السلام در تفسير آيه شريفه “وَيُحْىِ الاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا” مىفرمايد:
لَيْسَ يُحْيِيهَا بِالْقَطْرِ
اين فقط احياى بهوسيله باران نيست وَ لَكِنْ يَبْعَثُ اللَّهُ رِجَالًا فَيُحْيُونَ الْعَدْلَ فَتُحْيَا الْأَرْضُ لِإِحْيَاءِ الْعَدْلِ
بلكه خداوند مردانى را مبعوث مىكند كه عدل را زنده كنند وزمين با احياى عدل زنده مىشود.
وَ لَإِقَامَةُ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِي الْأَرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً.
و اقامه حد در آن سودمندتر است از نزول چهل روز باران در زمين
✳️ همانگونه که در بخش دهم همین حکمت حضرت اشاره به قصاص کرد که قصاص خود اجرای عدالت و حدّ قاتل است و به تعبیر قرآن “وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ”
🔺 امام باقر علیه السلام میفرماید: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَدَعْ شَيْئاً تَحْتَاجُ إِلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِي كِتَابِهِ وَ بَيَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص خداوند تبارك و تعالى هر چيزى را كه تا روز قيامت مردم به آن احتياج دارند در كتاب خود نازل نموده و براى پيامبر خود بيان كرده است.
وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا يَدُلُّ عَلَيْهِ
و براى هر چيزى حد و مرزى قرار داد و براى آن دليلى قرار داد كه بر آن دلالت كند.
وَ جَعَلَ عَلَى مَنْ تَعَدَّى الْحَدَّ حَدّاً.
و براى هركه از آن مرز تجاوز كند، حدى قرار داد.
⏪ما مرز های دنیایی را خوب میفهمیم ،سر مرز ها سرباز میگذاریم و برای خانه ها نگهبان و حریم قائلیم ولی حدود الهی را نادیده میگیریم.
یکی از فلسفه های اجرای حدود در جامعه بزرگ شمرده شدن گناهان در جامعه است که مانع انجام گناهان میشود.
🔺 امام صادق عليه السّلام فرمود:
إنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَضْرِبُ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ السَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ فِي الْحُدُودِ وَ كَانَ إِذَا أُتِيَ بِغُلَامٍ وَ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ كَانَ يَضْرِبُ قَالَ كَانَ يَأْخُذُ السَّوْطَ بِيَدِهِ مِنْ وَسَطِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ ثُمَّ يَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ وَ لَا يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
در كتاب حضرت على عليه السّلام چنين آمده است: آن حضرت در اجراى حدود، با يك تازيانه و نصف آن و قسمتى از آن ضربه مىزد و هرگاه پسر يا دخترى را نزد ايشان مىآوردند كه بالغ نشده بودند، هيچ حدى از حدود الهى را باطل نمىكرد. عرض شد: چگونه به آنها تازيانه مىزد؟ فرمود: با دست خود، تازيانه را از وسط يا دو سوم آن مىگرفت، سپس با آن به اندازه سنّ و سالشان به آنها ضربه مىزد و هيچ حدى از حدود الهى را باطل نمىكرد.
⏪ امام صادق در روایتی فرمود امیرالمومنین به هیچ وجه از اجرای حدود الهی نمی گذشت. حتی اگر کسی که باید حد میخورد شخص ضعف و نحیفی هم بود حضرت حد را تعطیل نمی کرد بلکه به جای اینکه با کل شلاقه ضربه بزند نصف آن را یا ثلث آن را در دست میگرفت و ضربه میزد ولی تعطیلی حدود را جایز نمیدانست.
✅در اجرای حدود نباید تعارف کرد:
🔺انّ أميرَ المؤمنينَ عليه السلام أمرَ قَنْبراأنْ يَضرِبَ رجُلاً حَدّا ، فغَلُظَ قَنبرٌ فَزادَهُ ثلاثةَ أسْواطِ ، فأقادَهُ عليٌّ عليه السلام مِن قَنبرٍ ثلاثةَ أسْواطٍ اميرالمؤمنين عليه السلام به قنبردستور داد مردى را حدّ بزند . قنبر از روى عصبانيت سه تازيانه بيشتر زد. على عليه السلام قنبر را با سه تازيانه قصاص كرد.
💠۱۲_وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ
و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل تشريع كرد.
✅در یازده مورد قبل حضرت فلسفه فعل های واجبی مثل نماز و روزه و حج و امر به معروف و صله رحم و… را ذکر کرده بود ولی در این مورد و برخی موارد بعدی صحبت از ترک فعل است یعنی امور حرامی که نباید آنها را انجام داد.
✳️جاى شك و ترديد نيست كه شراب و همه مسکر ها بلکه همه مواد مخدر از دشمنان شماره يك عقل انسانى هستند؛ نهتنها در حالت مستى شعله عقل بهكلى خاموش مىشود و افراد مست دست به هر كارى مىزنند، بلكه بعد از آن نيز تأثيرات زيادى در تخريب مغز و اعصاب از خود به جاى مىگذارد و گاه منجر به جنون مىشود.
🔺در کتاب شریف كافى باب إنّ الْخَمْرَ رَأسُ كُلِّ إثْمٍ و َشَرٍّ از پیامبر صلوات الله علیه روایت شده است:
إِنَّ الْخَمْرَ رَأْسُ كُلِّ إِثْمٍ
شراب سرچشمه هر گناهى است.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَجَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْکَ الاَقْفَالِ الشَّرَابَ
خداوند براى شرور وبدىها قفلهايى قرار داده _كه شاید همان قفل عقل باشد_ و كليد آن قفلها را شراب قرار داده است.
🔺 امام باقر علیهالسلام میفرماید:
مَا عُصِيَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِشَيْءٍ أَشَدَّ مِنْ شُرْبِ الْخَمْرِ
گناهى در پيشگاه خداوند شديدتر از شرب خمر نيست
إِنَّ أَحَدَهُمْ لَيَدَعُ الصَّلاَةَ الْفَرِيضَةَ وَيَثِبُ عَلَى أُمِّهِ وَ أُخْتِهِ و َابْنَتِهِ و َهُوَ لا يَعْقِلُ
بعضى از شراب خواران نماز واجب را بهكلى ترك مىكنند وممكن است به مادروخواهرودخترخود در حالى كه نمىفهمند تجاوز كنند.
❇️ همين مضمون را يكى از شعراى فارسى زبان در شعر خود مجسم ساخته است آنجا كه مىگويد :
ابليس شبى رفت به بالين جوانى /
آراسته با شكل مهيبى سر و بر را
گفتا كه منم مرگ اگر خواهى زنهار /
بايد بگزينى تو يكى زين سه خطر را
يا آن پدر پير خودت را بكشى زار/
يا بشكنى از خواهر خود سينه و سر را
يا خود ز مىناب بنوشى دو سه ساغر/
تا آنكه بپوشم ز هلاك تو نظر را
لرزيد از اين بيم جوان بر خود و جا داشت /
كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر را
گفتا نكنم با پدر و خواهرم اين كار/
ليكن به مى از خويش كنم رفع ضرر را
جامى دو سه مِى خورد چو شد چيره ز مستى/
هم خواهر خود را زد و هم كشت پدر را
اى كاش شود خشك بن تاك خداوند/
زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را
❇️بعضی بزرگان گفته اند اگر به فرض شراب و مسکرات حرام اعلام نمیشدند و خداوند آنها را مباح اعلام میکرد باز هم آنچنان در آنها قبح و زشتی وجود دارد که انسان باید از آنها دوری میکرد.
✅جدّیت امیرالمومنین در اجرای حدود الهی:
🔺در کافی شریف داریم:
أُتِيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالنَّجَاشِيِّ الشَّاعِرِ قَدْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَضَرَبَهُ ثَمَانِينَ ثُمَّ حَبَسَهُ لَيْلَةً ثُمَّ دَعَا بِهِ مِنَ الْغَدِ فَضَرَبَهُ عِشْرِينَ سَوْطاً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَدْ ضَرَبْتَنِي فِي شُرْبِ الْخَمْرِ وَ هَذِهِ الْعِشْرُونَ مَا هِيَ فَقَالَ هَذَا لِتَجَرِّيكَ عَلَى شُرْبِ الْخَمْرِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ.
خبر رسید به امیرالمومنین که نجاشی شاعر (که بسیار در مدح امیر المومنین شعر سروده بود) در ماه رمضان شراب نوشیده و با مستی در شهر ظاهر شده (به همین خاطر حضرت با وجود مخالفت و اعتراض برخی یارانشان از جمله مردم یمن که به دست خود حضرت مسلمان شده بودند) او را هشتاد ضربه شلاق حد زدند و فردای آن هم بیست ضربه شلاق زدند به خاطر گناه شراب خواری در ماه رمضان.
⏪ نجاشی شاعر بود، دارای رسانه بود، سلبریتی بود، وقتی حضرت او را حد زد هم شهر کوفه به هم ریخت و عده ای از اهل یمن که جزء وفادارترین افراد به امیرالمومنین بودند نسبت به حضرت اعتراض شدید و موضع گیری کردند، خود نجاشی هم شبامه فرار کرد و به معاویه پیوست و در صف مخافان امیرالمومنین قرار گرفت ولی امیرالمومنین دست از اجرای حدود الهی نکشید.
🔺در کتاب شریف من لا یحضره الفقیه داریم:
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ ص
خداوند عز وجل به پیامبر صلوات الله علیه وحی فرمود:
أَنِّي شَكَرْتُ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَرْبَعَ خِصَالٍ فَدَعَاهُ النَّبِيُّ ص فَأَخْبَرَهُ
ای پیامبر برو وبه جعفر بن ابی طالب خبر بده که من چهار صفت تو را دوست دارم.
فَقَالَ_جعفر بن ابی طالب_ لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخْبَرَكَ مَا أَخْبَرْتُكَ:
جعفر بن ابی طالب خطاب به پیامبر عرض کرد خداوند تعالی مرا به آنچه تو با خبر شدی خبر داده:
مَا شَرِبْتُ خَمْراً قَطُّ لِأَنِّي عَلِمْتُ أَنِّي إِنْ شَرِبْتُهَا زَالَ عَقْلِي
من هرگز( حتی در دوران جاهلیت) شراب ننوشیدم چرا که معتقد بودم شراب عقل را زایل میکند.
وَ مَا كَذَبْتُ قَطُّ لِأَنَّ الْكَذِبَ يَنْقُصُ الْمُرُوءَةَ
و هرگز دروغ نگفتم چرا که دروغ جوانمردی را ناقص میکند.
وَ مَا زَنَيْتُ قَطُّ لِأَنِّي خِفْتُ أَنِّي إِذَا عَمِلْتُ عُمِلَ بِي
و هرگز زنا و بی عفتی نکردم چرا که ترسیدم همان اتفاق برای ناموس خودم بیفتد.
وَ مَا عَبَدْتُ صَنَماً قَطُّ لِأَنِّي عَلِمْتُ أَنَّهُ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ
هرگز چیزی را جز خدا نپرستیدم چرا که میدانستم از هیچ بتی نفع و ضرری نمیرسد.
فَضَرَبَ النَّبِيُّ ص يَدَهُ عَلَى عَاتِقِهِ وَ قَالَ
پیامبر دست بر شانه او زد و فرمود:
حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَ لَكَ جَنَاحَيْنِ تَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ.
بر خداوند عز وجل این حق است که به تو دو بال دهد تا با آنها به همراه ملائکه در بهشت پرواز کنی.(از آن پس به ایشان جعفر طیار گفتند)
⏪یکی از صفاتی که باعث شد جعفر طیار ها ملائک گونه شوند همین دوری از شراب خواری است.
💠۱۳_وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ و دورى از سرقت را براى حفظ عفت و پرهيز از آلودگى به اموال مردم مقرر داشت.
🔺قرآن کریم میفرماید:
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام دادهاند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است.
✅سرقت و دزدى به هر شكل باشد از بزرگترين گناهان در اسلام و داراى حدّ شرعى است و در همه عرفها و تمام عقلا كارى بسيار زشت محسوب مىشود و در تمام قوانين دنيا براى آن مجازات مقرر شده است.
❇️ تعبير به «عفت» در كلام امام عليه السلام اشاره به خويشتندارى و مناعت طبع و ترك هرگونه حرص است. خداوند سرقت را ازاينرو تحريم فرموده كه افزون بر حفظ امنيت مالى جامعه، روح عفت را در افراد زنده كند، هيچكس به اموال ديگرى چشم ندوزد و حتى در بدترين حالات معيشتى به فكر دستبرد به اموال ديگران نيفتد.
✅در امور مالی باید عفیف بود:
🔺قرآن کریم میفرماید:
لِلفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ
انفاقهاى شما براى كسانى باشد كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و توجه به آيات خدا آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدان جهاد به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى دست به كسب و تجارتى بزنند
لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِى الاَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ
نمىتوانند مسافرتى كنند و سرمايهاى به دست آورند و از شدت عفت و خويشتندارى افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى.
✳️نان حرام بی عفتی می اورد:
دزدی یکی از مصادیق نان حرام است، حضرت مفرمایید بی عفتی های آینده بچه ها زیر سر نان حرامی است که والدین به آنها داده اند.
دوری از سرقت فقط بحث مالی نیست، بلکه بحث عفت عمومی جامعه هم مطرح است.
علت تغییر افراد مومن و مرتکب شدن گناهان از جمله بد حجابی فرزندان و … میتواند اثر نان حرام باشد.
✳️عبادت حرام خوار هم اثر ندارد:
🔺پيامبر صلوات الله علیه:
العِبادَةُ مَع أكْلِ الحَرامِ كالبِناءِ على الماءِ
عبادت كردن با وجود حرام خوارى مانند ساختن بنايى بر روى آب است.
💠۱۴_ وَ تَرْكَ الزِّنَى الزِّنَا تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ
و ترك زنا را براى حفظ نسبها قرار داد.
✅ زنا وآميزشهاى نامشروع آثار سوء فراوانى دارد كه امام عليه السلام به يكى از مهمترين آنها اشاره كرده است. هرگاه در جامعه آميزشهاى نامشروع رواج پيدا كند محصول آن فرزندان نامشروعى است كه وابسته به هيچكسی نيستند، نه كسى حضانت آنها را بر عهده مىگيرد و نه تكيهگاهى براى خودشان پيدا مىكنند، نه حمايت مالى مىشوند، نه ارث دارند و نه از عواطف پدرانه و مادرانه برخوردارند. چنين فرزندانى بزرگترين مخاطره را براى جامعه دربر دارند.آمارها نشان مىدهد كه بسيارى از جنايات هولناك به دست همين فرزندان نامشروع انجام مىگيرد.
✳️به فرض كه نهادى اجتماعى فرزندان نامشروع را جمعآورى و حفاظت كند باز محروميت از پيوند با پدر و مادر و آثار عاطفى وقانونى آن كار خود را خواهد كرد. به همين دليل اسلام زنا را حرام كرده و مجازات سنگينى براى آن قائل شده است
✳️ البته زنا مفاسد بسيار ديگرى دارد :
🔺امام رضا علیهالسلام میفرماید:
وَ حَرَّمَ الزِّنَا لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ الاَنْفُسِ
خداوند زنا را حرام كرده است به علّت مفاسدى كه در آن است ازقبيل : قتل نفس _به سبب برافروخته شدن آتش خشم همسران يا بستگان، یا قاتل شدن همین فرزندان_)
وَذَهَابِ الاَنْسَابِ وَتَرْکِ التَّرْبِيَةِ لِلاَطْفَالِ وَفَسَادِ الْمَوَارِيثِ
و از دست رفتن نسب و ترك تربيت فرزندان و فاسد شدن نظم ميراث
و َمَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَاد
و امثال آن از مفاسد گوناگون
✳️در بخش های قبل حضرت در مورد صله رحم و تاثیرات آن صحبت فرمودند، اگر نسب مشخص نباشد کل جریان صله رحم و آثار فراوان آن از بین میروند.
💠۱۵_وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ
و ترك لواط و همجنسگرايى را براى افزايش نسل مقرر داشت.
❇️متاسفانه بحث لواط و همجنس بازی در جوامع غربی و پیشرفته امروزی به امری قانون تبدیل شده و همین جوامع سعی دارند آن را با اسنادی همچون سند ۲۰۳۰ وارد ایران و دیگر کشورهای اسلامی کنند.
✳️آفرينش شهوت جنسى در زنان و مردان براى اين است كه از طريق صحيح، نسل انسان افزايش پيدا كند و از ميان نرود و اگر اين علاقه جنسى ميان زن و مرد نبود ممكن بود در مدت كوتاهى نسل انسان نابود شود. حال اگر اين علاقه جنسى به صورت همجنسگرايى درآيد كه هيچ تأثيرى در بقاى نسل نداشته باشد و اين مطلب در جامعه بشرى گسترش يابد آن هم سبب قطع نسل انسان يا كمبود افراد بشر خواهد شد.
✅هر روشی غیر از ازدواج مشروع ممنوع:
دقیقا به همان حکمتی که لواط ممنوع است، استمنا يا آميزش با حيوانات نيز در اسلام تحريم شده است، زيرا آنها نيز مانند همجنسگرايى سبب از بین رفتن نسل بشری میشوند.
🔺شخص بی دینی از امام صادق در مورد علت حرمت لواط پرسید، حضرت فرمود:
وَكانَ فِيهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَتَعْطِيلُ الْفُرُوجِ وَكانَ فِى إِجازَةِ ذلِکَ فَسادٌ كَثِيرٌ
سبب قطع نسل و تعطيل آميزش مشروع و طبيعى مىشد و مجاز بودن اين كار مفاسد بسيارى دربر داشت.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۸/۵ . ۲۳ربیع الثانی
بخش پنجم حکمت۲۵۲
بخش پنجم
ا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ : إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ ، بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ مُسْتَعْمِلًا آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لَا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ أَلَا لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِيَادِ لِلشَّهْوَةِ أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْءٍ أَقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ ، أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ .
اى كميل بن زياد اين قلب ها بسان ظرفهايى هستند، كه بهترين آنها، فراگيرترين آنهاست، پس آنچه را مى گويم نگاه دار.
مردم سه دسته اند، دانشمند الهى، و آموزنده اى بر راه رستگارى، و پشّه هاى دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان، كه به دنبال هر سر و صدايى مى روند، و با وزش هر بادى حركت مى كنند، نه از روشنايى دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استوارى پناه گرفتند.
اى كميل: دانش بهتر از مال است، زيرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو بايد نگهبان باشى مال با بخشش كاستى پذيرد امّا علم با بخشش فزونى گيرد، و مقام و شخصيّتى كه با مال به دست آمده با نابودى مال، نابود مى گردد. اى كميل بن زياد شناخت علم راستين (علم الهى) آيينى است كه با آن پاداش داده مى شود، و انسان در دوران زندگى با آن خدا را اطاعت مى كند، و پس از مرگ، نام نيكو به يادگار گذارد. دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است.
اى كميل ثروت اندوزان بى تقوا مرده گرچه به ظاهر زنده اند، امّا دانشمندان، تا دنيا برقرار است زنده اند، بدن هايشان گرچه در زمين پنهان امّا ياد آنان در دل ها هميشه زنده است.
بدان كه در اينجا (اشاره به سينه مبارك كرد) دانش فراوانى انباشته است، اى كاش كسانى را مى يافتم كه مى توانستند آن را بياموزند آرى تيز هوشانى مى يابم امّا مورد اعتماد نمى باشند، دين را وسيله دنيا قرار داده، و با نعمت هاى خدا بر بندگان، و با برهان هاى الهى بر دوستان خدا فخر مى فروشند. يا گروهى كه تسليم حاملان حق مى باشند امّا ژرف انديشى لازم را در شناخت حقيقت ندارند، كه با اوّلين شبهه اى، شك و ترديد در دلشان ريشه مى زند پس نه آنها، و نه اينها، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند. يا فرد ديگرى كه سخت در پى لذّت بوده، و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن كه در ثروت اندوزى حرص مى ورزد، هيچ كدام از آنان نمى توانند از دين پاسدارى كنند، و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند، و چنين است كه دانش با مرگ دارندگان دانش مى ميرد.
آرى خداوند زمين هيچ گاه از حجّت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان، تا حجّت خدا باطل نشود، و نشانه هايشان از ميان نرود. تعدادشان چقدر و در كجا هستند به خدا سوگند كه تعدادشان اندك ولى نزد خدا بزرگ مقدارند، كه خدا به وسيله آنان حجّت ها و نشانه هاى خود را نگاه مى دارد، تا به كسانى كه همانندشان هستند بسپارد، و در دل هاى آنان بكارد، آنان كه دانش، نور حقيقت بينى را بر قلبشان تابيده، و روح يقين را دريافته اند، كه آنچه را خوشگذاران ها دشوار مى شمارند، آسان گرفتند، و با آنچه كه ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند. در دنيا با بدن هايى زندگى مى كنند، كه ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است، آنان جانشينان خدا در زمين، و دعوت كنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم كميل هر گاه خواستى باز گرد.
💠 وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ
شانزدهمین مورد از افلسفه احکام در بیان امیرالمومنین در حکمت ۲۵۲: شهادت و گواهى را براى اظهار حق در برابر انكارها قرار داد.
⛔️در اسلام كسى كه از حادثهاى باخبر باشد و آن را با چشم خود ببيند اگر به شهادت فراخوانده شود بر او واجب است بپذيرد و آنچه را ديده بيان كند؛ خواه درباره دوست باشد يا دشمن، خويشاوند باشد يا بيگانه.
❌كتمان شهادت يكى از گناهان كبيره است، همانگونه كه قرآن مجيد باصراحت فرمود:
《و َلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا؛ بقره – ۲۸۲》
شاهدان هنگامى كه دعوت به دادگاه براى اداى شهادت بشوند ابا نكنند.
《وَلاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ 》
شهادت را كتمان نكنيد و هركس كتمان كند قلب او گناهكار است چراكه حقيقتى را مخفى داشته است.
⏪روايات درباره كتمان شهادت
پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله:
مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِيُحْيِيَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَنَسَبِه
كسى كه شهادت حقى بدهد تا حق مسلمانى را بهوسيله آن احيا كند، روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مىشود كه از صورتش نورى برمىخيزد كه تا آنجا كه چشم كار مىكند پيش مىرود و تمام خلايق او را با نام و نسبش مىشناسند.
💮امام صادق علیه السلام در تفسير آيه “وَ لاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا”
مىفرمايد:
لاَ يَنْبَغِي لاَحَدٍ إِذَا دُعِيَ إِلَى الشَّهَادَةِ يَشْهَدُ عَلَيْهَا أَنْ يَقُولَ لا أَشْهَدُ لَكُمْ
براى هيچكس سزاوار نيست هنگامى كه دعوت به شهادت دادن بر چيزى شود بگويد: من براى شما شهادت نمىدهم.
💮در ذیل آیه ۲۸۲ بقره روایت داریم:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
امیرالمومنین از قول خدای متعال در مورد این بخش از آیه می فرماید
وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا
کسی به شهادت دادن دعوت شد ابا نکند.
قَالَ: مَنْ كَانَ فِي عُنُقِهِ شَهَادَةٌ، فَلَا يَأْبَ إِذَا دُعِيَ لِإِقَامَتِهَا،
فرمود، وقتی کسی شهادت بر گردن دارد برای اقامه دعوی کوتاهی نکند.
وَ لْيُقِمْهَا وَ لْيَنْصَحْ فِيهَا وَ لَا يَأْخُذْهُ فِيهَا لَوْمَةُ لَائِمٍ،
برای اقامه شهادت دادن خیر خواه باشد و از ملامت دیگران نترسد.
نباید انسان در مورد شهادت دچار رودربایستی شود و به خاطر فامیل بودن و همسایه بودن و… از شهادت دادن صرف نظر کند .
⛔️ نه تنها در امور شخصی، بلکه در امور اجتماعی نیز بحث شهادت دادن و دفاع از حق خیلی لازم است.
افراد زیادی بودند که در غدیر حضور داشتند ولی ولایت حضرت را انکار کردند، حضرت زهرا در خانه آنها رفت ولی آنها یا در را باز نکردند یا اظهار بی اطلاعی کردند و اینها کسانی هستند که تا قیامت در انحراف جامعه و تشکل فرق مختلف اسلامی مقصر هستند.
❌عذاب دامن گیر افرادی میشود که از شهادت خودداری کنند.
درحکمت ۳۱۱ فرمود: وقتی امیرالمومنین از انس بن مالک خواست پیش طلحه و زبیر برود آنها را با کلمات پیامبر انذار دهد، او گفت من چیزی یادم نیست و شهادت را انکار کرد. حضرت فرمود:
إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ
اگر دروغ مى گويى خدا تو را به سفيدى آشكارى (پيسى) مبتلا كند آنگونه كه حتى عمامه نتواند آن را بپوشاند.
💠وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ
هفدهمین مورد، ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى قرار داد.
⛔️اساس زندگى اجتماعى بر اعتماد متقابل افراد نسبت به يكديگر است كه اگر اعتمادى نباشد رشته اجتماع از هم گسيخته خواهد شد. اعتماد در صورتى حاصل مىشود كه صدق و امانت بر جامعه حاكم باشد، زيرا دروغ و خيانت مهمترين اسباب بدبينى و بىاعتمادى است.
⭕️حضرت میفرماید: خداوند ترك دروغ را واجب كرده تا راستگويى به عنوان يك فضيلت شمرده شود و افراد جامعه به سوى آن حركت كنند.
نباید قبح گناه در جامعه بریزد، باید گناه ترک شود و به عبادات و فرائض طوری احترام گذاشته شود که آنها با عظمت جلوه کنند.پیامبر صلی الله علیه وآله:
إنَّ الْكِذْبَ بابٌ مِنْ أبْوابِ النِّفاقِ
دروغ درى از درهاى نفاق است.
📕 در كافی شریف امیرالمومنین می فرماید:
لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الاِيمَانِ حَتَّى يَتْرُکَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَجِدَّهُ
انسان طعم ايمان را نمىچشد مگر زمانى كه دروغ را خواه شوخى باشد يا جدى، رها كند.
💮پیامبر صلی اللا علیه وآله:
إيّاكُمْ وَالْكِذْبَ فَإِنَّهُ مِنَ الْفُجُورِ وَهُما فِى النّار
از دروغ بپرهيزيد، زيرا دروغ با فجور و گناهان ديگر همراه است و هر دو در آتشند.
💮امام صادق سلام الله علیه :
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ.
خداى عزوجل هيچ پيامبرى را نفرستاد، مگر با راستگويى، و برگرداندن امانت به نيكوكار و يا بدكار.
راوی میگوید:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ
به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: عبداللّه بن ابى يعفور بر شما درود فرستاد.
قَالَ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ
بر تو و بر او درود باد،
إِذَا أَتَيْتَ عَبْدَ اللَّهِ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ وَ قُلْ لَهُ إِنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ لَكَ
وقتى پيش او رفتى سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد مى گفت:
انْظُرْ مَا بَلَغَ بِهِ عَلِيٌّ ع عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَالْزَمْهُ فَإِنَّ عَلِيّاً ع
نيك بنگر هر آن ويژگى كه باعث شد تا على عليه السلام به آن مقام بلند نزد پيامبر خدا برسد. خود را ملازم آن خصلت نما.
فَإِنَّ عَلِيّاً ع إِنَّمَا بَلَغَ مَا بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.
و يقين بدان هر مقامى كه على نزد پيامبر يافت تنها و تنها به خاطر راستگويى و امانتدارى بود.
💮امام صادق علیه السلام فرمودند:
لَا تَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ
نگاه به رکوع و سجود طولانی افراد نکنید.
فَإِنَّ ذَلِكَ شَيْءٌ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِكَ
چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طوری که اگر آن را ترک کنند، ناراحت شوند.
وَ لَكِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِهِ.
ولی نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید.
💠وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ
هیجدهمین مورد، سلام را امان در برابر ترسها قرار داد.
⛔️منظور از «سلام» در اينجا همان سلام كردن است كه هرگاه كسى به ديگرى سلام كند مفهومش اين است كه هيچگونه قصد آزار و اذيت او را ندارد وهنگامى كه شنونده سلام را با سلام پاسخ مىگويد مفهوم آن نيز اين است كه از ناحيه او خوف و ضررى براى سلام كننده موجود نيست.
⭕️در بعضی شروح دارد در آغاز اسلام و مدتى پس از آن بسيارى از مردم هنگام برخورد با يكديگر اگر طرف از قبيله خودشان نبود، احساس ناامنى مىكردند؛ ولى اگر او ابتدا سلام مىكرد و طرف مقابل نيز پاسخ مىگفت، به منزله تعهدى بود كه هيچگونه ضرر و زيانى به يكديگر نمىرساندند، همانگونه كه اگر شخصى بر آنها وارد مىشد و غذايى مىآوردند و از غذاى صاحب منزل مىخورد طرفين نسبت به يكديگر احساس امنيت مىكردند؛ صاحب خانه عملاً تحيتى گفته بود و ميهمان تازه وارد نيز عملاً به آن پاسخ داده بود.
⁉️سوال :
سلام كردن جزء مستحبات است و با جمله «فرض الله» كه در آغاز اين كلام حكمتآميز آمده سازگار نيست؟
دو پاسخ:
◀️الف : «فرض» معناى وسيعى دارد كه هرگونه تشريع را اعم از واجب و مستحب شامل مىشود، درنتيجه به يقين فلسفهاى كه امام عليه السلام براى نماز بيان فرموده، هم نماز واجب را فرا مىگيرد و هم مستحب را و همچنين در مورد زكات و روزه.
لذا فرض به معنای ثابت شده در دین، سلام به عنوان یکی از امور ثابت شده در دین است
◀️ب: «سلام» را به معناى صلح تفسير کنیم و بگوییم: «آن چيزى كه سبب زائل شدن خوف و ترس در جامعه بشرى مىشود همان مسئله صلح است كه مانع از بروز جنگهاى ويرانگر و مخرب است”.
و چه بسا برای حفظ جان شخص یا اشخاصی، سلام کردن به عنوان نماد دینی باشد تا حافظ جان افراد بشود.
📕کتاب کافی بَابُ التَّسْلِيمِ
پیامبر گرامی ص فرمودند :
مَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ
رسول خدا(ص)فرمود: هر كه پيش از سلام دادن شروع بسخن كند پاسخش ندهيد.
وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْكَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْكَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِيبُوهُ.
و فرمود: هيچ كس را تا سلام نداده بخوردن غذا دعوت مكن.
💮پیامبر خدا ص فرمود:
أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَامِ.
نزديكترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه آغازگر سلام باشد .
❌سلام لازم، ناسزاگویی در اسلام ممنوع است.
دَخَلَ يَهُودِيٌّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَائِشَةُ عِنْدَهُ فَقَالَ السَّامُ عَلَيْكُمْ
شخص یهودی بر پیامبر وعایشه وارد شد و گفت سام علیکم
فَقَالَ- رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْكُمْ
پیامبر فرمود: علیکم
ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبِهِ
بار دگر وارد شد باز سام علیک گفت و پیامبر مانند قبل جواب داد
ثُمَّ دَخَلَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِكَ فَرَدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص كَمَا رَدَّ عَلَى صَاحِبَيْهِ
سپس داخل شد و مانند قبل سلام کرد و رسولخدا رد سلام کرد بمانند خودش
فَغَضِبَتْ عَائِشَةُ فَقَالَتْ عَلَيْكُمُ السَّامُ وَ الْغَضَبُ وَ اللَّعْنَةُ يَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ يَا إِخْوَةَ الْقِرَدَةِ وَ الْخَنَازِيرِ
عایشا غضبناک شد و گفت علیکم السام ای گروه یهود، ای بردران خوک و میمون غضب و لعنت بر شما باد.
❌طولانی کردن جواب بیش از حد سلام و جواب هم درست نیست
مَرَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع بِقَوْمٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ
امیرالمومنین بر قومی عبور می کرد سلام داد بر ایشان.
فَقَالُوا عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ
آنها پاسخ طولانی دادند سلام و رحمت و مغفرت و رضوان خدا بر شما.
فَقَالَ لَهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تُجَاوِزُوا بِنَا مِثْلَ مَا قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ لِأَبِينَا إِبْرَاهِيمَ ع إِنَّمَا قَالُوا رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ…
فرمود : در سلام کردن بمن از حد تجاوز نکیند .
مانند ملائکه که بر پدر ما ابراهیم وارد شدند گفتند سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
💠وَ الْأَمَانَةَ / الْإِمَامَةِ نِظَاماً لِلْأُمَّةِ
نوزدهمین مورد، و امانت/ امامت را براى نظم و نظام امت قرار داد.
⛔️اگر چه نسخه معروف نهج البلاغه لفظ “امامه” است، ولی چون در برخی در نسخ لفظ امانت آمده باید آن را نیز توضیح داد: خطبه ۳۴: أَ
يُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ؛
اى مردم! من حقى بر شما دارم شما نيز بر من حقى داريد؛
فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ
اما حق شما بر من اين است كه از خيرخواهى و خدمت به شما دريغ نورزم وبيتالمال را به نفع شما بهطور كامل به كار گيرم
وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا.
و شما را تعليم دهم تا از جهل ونادانى رهايى يابيد و تربيت كنم تا فراگيريد و آگاه شويد.
وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ
و اما حق من بر شما اين است كه بر بيعت خويش وفادار باشيد و در آشكار و نهان خيرخواهى را در حق من به جا آوريد.
حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ
هر زمان شما را براى انجام كارى بخوانم اجابت كنيد و هر وقت به شما فرمان دهم اطاعت نماييد.
⏪يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
در آیه دو لفظ اطیعوا آمده است تا به ما بفهماند اطاعت از امام عینا اطاعت از رسول است.
◀️ الف: امانت و امانت داری عامل حفظ نظم و نظام در امت خواهد شد.
اگر امانت داری در جامعه وجود نداشته باشد اعتماد وجود نخواهد داشت و در جامعه سنگ روی سنگ بند خواهد شد، طبیعتا نظم و انتظام در جامعه از بین خواهد رفت.
◀️ ب: امامت به معنای عام که ریاست و مسئولیت جامعه است باید موجب نظم و انظباط امور و قرار گرفتن همه برنامه ها درروال عادی خود باشد. مدیریتی که بخواهد نظم را به بی نظمی تبدیل کند و امور را از مسیر اصلی خود منحرف کند ریاست مورد نظر امیرالمومنین نیست.
وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَة
مسئولیت داشتن برای تو طعمه نیست بلکه یک امانتی بر گردن توست.
◀️ ج: امامت به معنای خاص که همان امامت موردنظر شیعه است.
کار و امرو جامعه به نظم و انظبات نمی رسد و در مسیر درست قرار نمیگیرند مگر وقتی که جامعه توسط امام عادل معصومی اداره شود و مردم از او اطاعت و تبعیت تام داشته باشند.
⛔️شكی نيست كه اگر حكومت عادلى بر كار نباشد و امامت به معناى صحيح پياده نشود، نظم امت به هم مىريزد، ظالمان بر مظلومان چيره مىشوند و فاسدان و مفسدان پستهاى حساس را در اختيار مىگيرند و بيتالمال مسلمانان به غارت مىرود و ناامنى همه جا را فرا مىگيرد.
💮خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ
خداوند اطاعت از ما را سبب نظام امت قرار داده و پيشوايى ما را سبب جلوگيرى از اختلاف وپراكندگى.
💮در خطبه امام على بن موسىالرضا عليه السلام كه در مسجد جامع مرو بيان فرمود نيز آمده است:
إِنَّ الاِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلاحُ الدُّنْيَا وَعِزُّ الْمُوْمِنِينَ إِنَّ الاِمَامَةَ أُسُّ الاِسْلامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي امامت، زمام دين وسبب نظام مسلمين و صلاح دنيا و سبب عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است.
💮 در خطبه ۱۵۲ نیز فرمود:
وَ إِنَّمَا الْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَى عِبَادِهِ،
پيشوايان دين _امامان معصوم_ مديران الهى بر مردمند، و رؤسا و عارفان او بر بندگانش.
وَ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ،
هيچ کس داخل بهشت نمى شود، مگر کسى که آن ها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند
وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ أَنْكَرُوهُ.
و هيچ کس وارد دوزخ نمى شود، مگر کسى که آن ها را انکار کند و آنان نيز انکارش نمايند. امام قلب جامعه است.
💠وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ
بیستمین و آخرین مورد از فلسفه احکام ، اطاعت و فرمانبردارى از امام مسلمين را براى تعظيم و تحكيم مقام امامت قرار داد)
⛔️از این تعبیر استفاده میشود که جمله ۱۹ نیز امامت به معنای خاص را بیان کرده است چون بعد از بیان جایگاه امامت، حضرت اطاعت از این امام برای رسیدن به مقاصد بلند را بیان میکنند.
⭕️به يقين آنچه سبب تقويت امامتِ امامان و حاكميتِ حاكمان مىشود همكارى و هماهنگى مردم است. اگر اطاعت و همكارى مردم نباشد نظام امامت نيز به هم مىريزد، ازاينرو در مسائل مربوط به حكومت اسلامى نيز مىگوييم :
حمايت مردم و آراى ملت از اساسىترين پايههاى حكومت است، زيرا امامى مىتواند نظام امت را برقرار كند كه مبسوط اليد باشد و مبسوط اليد بودن جز از طريق همكارى مردمى حاصل نمىشود.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایهِ امیرالمومنین