ممنون از صبر و شکیبایی شما...

حکمت دویست و چهل و نهم

 

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح حکمتها 

۴۰۳/۷/۲۲ . ۹ربیع الثانی

💢 حکمت ۲49 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت دویست و چهل و نهم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
32:12 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
أَفْضَلُ آلأَعْمَالِ مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَيْهِ.

امام (عليه السلام) فرمود:
برترين اعمال آن است که خود را (به زحمت) به انجام آن وادار کنى

♦️وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ.
بهترين اعمال و كارها، آن است كه نفس خود را به انجام آن اجبار کنی.
بالاترین اعمال و افضلترین عمل هرکس متناسب با شخصیت خود، برای آن عمل نفس خود را به سختی بیاندازد.

⛔️بهترین کار مبارزهٔ با نفس است.انچه را که نفس با آن مخالفت دارد کدام عمل است ، در همان عمل نفس را به زحمت اندازید.
گروهی راحت دعا میخوانند اما در نماز سنگینند، گروهی درخواندن نماز راحتند در انفاق سخت هستند.
《انَّ النفسَ لاَمارةٌ بالسوءِ الا ما رحِمَ ربّی؛ یوسف – ۵۳ 》
کار نفس همین است که بسوء بکشاند .
قطعا آمده است که بر زمین بزند.
باید در مقابل چنین نفسی ایستاد.در هر جا که خود را نشان میدهد.
هرکس با هر کدام که از طرف نفس تهدید و اذیت میشود هر سمتی که او را سوق می دهد همان راه مبارزه و به سختی انداختن است.

⏪قاعده کلی در مورد نفس انسان:
امیرالمومنین علیه السلام درخطبه ۱۷۶ فرمود :
إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ.
بهشت در ميان ناراحتى ها و دوزخ در ميان شهوات پيچيده شده است.
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي كُرْهٍ
و بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اين که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد،
وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ
و هيچ معصيتى نيست جز اين که با شهوت و علاقه مرتکب آن مى شود، فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ
رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند،
فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعاً، وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِي هَوًى
چرا که جلوگيرى از نفس سرکش از مشکل ترين کارهاست و اين نفس، همواره به گناه و هواپرستى ميل دارد.

🚫 نفس انسان از انجام دادن خوبی ها کراهت دارد و در انجام بدی ها رغبت دارد. نمی توان این نفس را به حال خود رها کرد که هرکاری انجام بدهد. باید نفس را مدیریت کرد.

❌ نفس در مقابل انجام کارهای خوب موضع میگیرد
_ اگر انسان بخواهد مالى ببخشد، نفس او به سبب علاقه به مال باآن موافق نيست،
_ يا اگر انسان بخواهد از ارتباط نامشروعى بپرهيزد كه نفس تمايل به آن دارد، این اجازه را به انسان نمیدهد.
_ اگر انسان قدرت بر انتقام پيدا كرد، نفس تمايل به آن دارد و از عفو و بخشش منع میکند.
_ اگر انسان بخواهد دنبال سلوک و ریاضت و نماز شب باشد، نفس انواع موانع را ایجاد میکند.
_ اگر انسان بخواهد خوش اخلاق باشد انواع زمینه های بد اخلاقی و تندی برای او به وجود می آید و نفس از خلق و خوی سبعیت او لذت میبرد.
در همه ی این موارد برای رشد باید با نفس مقابله کرد و او را به راه درست هدایت کرد و تصمیم درست را انتخاب کرد.

⏪بالاترین کار، سخت ترین کار است.
پيغمبر اكرم صلی الله علیه واله فرمودند:
أفْضَلُ الاَعْمال أحْمَزُها
بهترين اعمال عملى است كه سخت‌تر و قوى‌تر و پرمشقت‌تر باشد.
مشقت‌بار بودن يك عمل گاه به واسطه انجام دادن كارهاى بدنى سنگين است و گاه به سبب طول مدت عمل است و گاه به علّت فراهم نبودن مقدمات آن است و گاهى به ‌واسطه مخالفت نفس با آن است.

◀️روایت نبوی همه این موارد را شامل میشود ولی حکمت ۲۴۹ فقط موردی را شامل میشود که نفس مخالفت میکند و انجام عامل با زحمت همراه است.

🔻شبهه:
اگر افضل اعمال سخت ترین آنهاست، چرا فرموده اند نیت از عمل بالاتر است؟
علامه مجلسى؛ در بحارالانوار در اين‌جا به اِشكالى اشاره كرده‌اند و آن اين‌كه اين كلام حكيمانه در بدو نظر با رواياتى كه مى‌گويد : «نِيَّةُ الْمُؤمِنُ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» منافات دارد، زيرا «نيت» به تنهايى كار آسانى است وعمل است كه غالباً داراى مشكلاتى است.

🔺پاسخ :
آنکه امام باقر در حدیثی مى‌فرمايد:
نِيَّةُ الْمُوْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ
نيت مؤمن از عمل او بهتر است، زيرا همواره قصد كارهاى مهمى را دارد كه به آن نمى‌رسد.
و َنِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَ يَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لايُدْرِكُهُ
و نيت كافر از عمل او بدتر است، زيرا قصد كارهاى بدترى را دارد كه به آن دسترسى پيدا نمى‌كند.
بنابراین “نیت” در حدیث مورد نظر به معنای “صرف نیت” نیست بلکه به معنای ” اراده و همت و خواست جدی ” است. اینکه انسان تصمیم قاطع بگیرد برای انجام کار خیری و بعد به هر دلیلی موفق به انجام همه آنها نشود بسیار ارزشمند است.

⛔️ ارزش انسان به همین سختی کشیدن هاست.
شاعر میگوید:
و اذا کانتِ النفوسُ کُبّاراً /
تَعِبَت فی مرادها الاجسام
وقتی شخصیت‌ها بزرگ بودند، جسم‌ها به زحمت می‌افتند، ولی شخصیت که کوچک بود، جسم راحت است.
جسم باید در خدمت روح باشد و سختی بکشد و این نشانه ی بزرگ بودن افراد است ولی اینکه جسم امیر باشد و روح در خدمت جسم باشد این نشان دهنده کوچک بودن است.

⏪تربیت نفس همیشه به سختی دادن نیست.
در امور واجب چه نفس بخواهد چه نخواهد باید عمل انجام داده بشود.
ولی در امور غیر واجب مثل مستحب و مباح نباید آنقدری به نفس سخت گرفت و برآن بار تحمیل کرد که زده بشود.
باید با نفس راه آمد، آرام آرام او را به راه آورد و نسبت به انجام وظایف مستحبات مشتاق کرد.

💮امیرالمومنین سلام اللله علیه درحکمت ۱۹۳ می فرماید:
إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً،
براى دل هاى آدميان علاقه و اقبال و گاه تنفر و ادبار است.
فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا،
هنگامى كه مى خواهيد كارى انجام دهيد از سوى علاقه و اشتياق وارد شويد،
فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ.
زيرا اگر قلب را مجبور به كارى كنند نابينا مى شود.

❌ نه منیّت خود را با کارهایمان بالا ببریم نه منیّت دیگران را. امام در حکمت ۲۴۹ میفرماید:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ
نباید کاری را انجام بدهیم که منیّت و خود برتری بینی بشود، انجام آن غرور و کبر را زیاد کند چون نفس به اینها تمایل دارد، باید کاری کرد که نفس از خواسته هایش باز بماند و دچار تواضع و خضوع و خشوع و… شود.

💮ولی در حدیث دیگری که حضرت در غرر الحکم ذکر میکند میفرماید:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أُكْرِهَتِ النُّفُوسُ عَلَيْهَا.
اینجا بحث خود شخص نیست بلکه نفوس جمع است.
یعنی در کارهایتان این را مد نظر داشته باشید که مبادا کارهای شما به مذاق دیگران خوش بیاید و باعث باد به غبغب انداختن دیگران شود.
مبادا انسان خودش را خرج ریاست و شهرت و قدرت دیگران کند و مدام برای آنها چاپلوسی کند.
سختی دادن به نفس در سیره امیرالمومنین است.

📕امالی شیخ صدوق از امام باقر علیه السلام نقل می کند :
وَ اللَّهِ إِنْ كَانَ عَلِيٌّ ع لَيَأْكُلُ أَكْلَ الْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ
به خدا سوگند كه سنت على عليه السّلام اين بود كه مانند بندگان غذا مى‌خورد و بر زمين مى‌نشست.
وَ إِنْ كَانَ لَيَشْتَرِي الْقَمِيصَيْنِ السُّنْبُلَانِيَّيْنِ فَيُخَيِّرُ غُلَامَهُ خَيْرَهُمَا ثُمَّ يَلْبَسُ الْآخَرَ
و دو جامه معمولی خريدارى مى‌كرد و خدمت‌كارش را وا مى‌داشت كه نيكوترين آن را بردارد و خود جامه ديگر را بر تن مى‌كرد.
فَإِذَا جَازَ أَصَابِعَهُ قَطَعَهُ وَ إِذَا جَازَ كَعْبَهُ حَذَفَهُ
هرگاه آستين پيراهن از انگشتان او درازتر بود آن را مى‌بريد و اگر طول پيراهن از قوزك پا بلندتر مى‌شد،آن را قيچى مى‌كرد (مثل حاکمان لباس بلندی که پشت سرش کشیده شود نمی پوشید)
وَ لَقَدْ وَلِيَ خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ وَ لَا أَقْطَعَ قَطِيعاً وَ لَا أَوْرَثَ بَيْضَاءَ وَ لَا حَمْرَاءَ
على عليه السّلام پنج سال حكومت داشت، اما نه آجرى نهاد و نه خشتى بر خشتى ديگر و نه صاحب زمينى شد و نه سكه طلا يا نقره‌اى از خود باقى گذاشت.
وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ الْبُرِّ وَ اللَّحْمِ وَ يَنْصَرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ الشَّعِيرِ وَ الزَّيْتِ وَ الْخَلِّ
على عليه السّلام به مردمان نان گندم و گوشت مى‌داد و خود به خانه مى‌رفت و نان جو و زيتون و سركه مى‌خورد.
وَ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرَانِ كِلَاهُمَا لِلَّهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ
على علیه السلام هرگاه با دو كار نيك و خداپسندانه مواجه مى‌شد كارى را انتخاب مى‌کرد كه دشوارتر بود.
وَ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ تَرِبَتْ فِيهِ يَدَاهُ وَ عَرِقَ فِيهِ وَجْهُهُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ
او از دستمزد خود هزار بنده آزاد كرد كه در راه آزادكردن آنها دست او خاك‌آلود بود و رخسار او عرق‌ريزان. كسى توانايى كاروبار او نبود.
وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ
او در هر شب‌ وروز هزار ركعت نماز مى‌گذارد.
وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ النَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَهُ.
و شبيه‌ترين كسان به او، امام على بن الحسين عليه السّلام بود و پس از او كسى طاقت عبادت او را نداشت.

💮حضرت درخطبه ۱۶۰ فرمود:
وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا
به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهنم را وصله زدم که از وصله کننده آن شرم دارم،
وَ لَقَدْ قَالَ لِي قَائِلٌ أَلَا تَنْبِذُهَا عَنْكَ؟ فَقُلْتُ اعْزُبْ عَنِّي
تا آن جا که کسى به من گفت: چرا اين پيراهن کهنه را دور نمى افکنى؟ گفتم: از من دور شو،
فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى صبحگاهان، رهروان شب را ستايش مى کنند! و فرداى قيامت وضع ما روشن مى شود.

💮ودرنامه ۴۵ هم فرمود :
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ؛
آگاه باش هر پيروى را امامى است كه از او پيروى مى كند، و از نور دانشش روشنى مى گيرد.
أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ
آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است ؛
أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ، وَ لَكِنْ
أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى، مرا يارى دهيد.
فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً
به خدا قسم من از دنیای شما قطعه ای طلا و نقره ذخیره نکرده ام.
وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً
به خدا قسم از فراوانی مالی که اطراف شما هست اندوخته نکردم .
وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً
برای این لباس کهنه که بر تن دارم، لباس کهنه دیگری را بدل قرار نداده ام و چندین دست لباس ندارم.
وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً
من از زمینی که شما انقدر وسیع میدانید حتی یک وجب از زمین شما را برای خودم انتخاب نکرده ام.
وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ
من از دنیای شما مگر به اندازه غذای یک حیوان پیرِ مجروح،انتخاب واتخاذ نکرده ام .
وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ
بدانید دنیایی که شمادارید زر و زیوردنیا ، مقام و مسئولیت ازنگاه من پست ترو بی ارزش تر است از شیره درخت بلوط (مازو) که تلخ است.

اللهم اخرج حب الدنیا عن قلوبنا
.

حکمت دویست و چهل و نهم

 

بسم الله الرحمن الرحیم 
شرح حکمتها 

۴۰۳/۷/۲۲ . ۹ربیع الثانی

💢 حکمت ۲49 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت دویست و چهل و نهم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
32:12 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
أَفْضَلُ آلأَعْمَالِ مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَيْهِ.

امام (عليه السلام) فرمود:
برترين اعمال آن است که خود را (به زحمت) به انجام آن وادار کنى

♦️وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ.
بهترين اعمال و كارها، آن است كه نفس خود را به انجام آن اجبار کنی.
بالاترین اعمال و افضلترین عمل هرکس متناسب با شخصیت خود، برای آن عمل نفس خود را به سختی بیاندازد.

⛔️بهترین کار مبارزهٔ با نفس است.انچه را که نفس با آن مخالفت دارد کدام عمل است ، در همان عمل نفس را به زحمت اندازید.
گروهی راحت دعا میخوانند اما در نماز سنگینند، گروهی درخواندن نماز راحتند در انفاق سخت هستند.
《انَّ النفسَ لاَمارةٌ بالسوءِ الا ما رحِمَ ربّی؛ یوسف – ۵۳ 》
کار نفس همین است که بسوء بکشاند .
قطعا آمده است که بر زمین بزند.
باید در مقابل چنین نفسی ایستاد.در هر جا که خود را نشان میدهد.
هرکس با هر کدام که از طرف نفس تهدید و اذیت میشود هر سمتی که او را سوق می دهد همان راه مبارزه و به سختی انداختن است.

⏪قاعده کلی در مورد نفس انسان:
امیرالمومنین علیه السلام درخطبه ۱۷۶ فرمود :
إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ.
بهشت در ميان ناراحتى ها و دوزخ در ميان شهوات پيچيده شده است.
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي كُرْهٍ
و بدانيد هيچ طاعتى نيست جز اين که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد،
وَ مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ
و هيچ معصيتى نيست جز اين که با شهوت و علاقه مرتکب آن مى شود، فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ
رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند،
فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعاً، وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِي هَوًى
چرا که جلوگيرى از نفس سرکش از مشکل ترين کارهاست و اين نفس، همواره به گناه و هواپرستى ميل دارد.

🚫 نفس انسان از انجام دادن خوبی ها کراهت دارد و در انجام بدی ها رغبت دارد. نمی توان این نفس را به حال خود رها کرد که هرکاری انجام بدهد. باید نفس را مدیریت کرد.

❌ نفس در مقابل انجام کارهای خوب موضع میگیرد
_ اگر انسان بخواهد مالى ببخشد، نفس او به سبب علاقه به مال باآن موافق نيست،
_ يا اگر انسان بخواهد از ارتباط نامشروعى بپرهيزد كه نفس تمايل به آن دارد، این اجازه را به انسان نمیدهد.
_ اگر انسان قدرت بر انتقام پيدا كرد، نفس تمايل به آن دارد و از عفو و بخشش منع میکند.
_ اگر انسان بخواهد دنبال سلوک و ریاضت و نماز شب باشد، نفس انواع موانع را ایجاد میکند.
_ اگر انسان بخواهد خوش اخلاق باشد انواع زمینه های بد اخلاقی و تندی برای او به وجود می آید و نفس از خلق و خوی سبعیت او لذت میبرد.
در همه ی این موارد برای رشد باید با نفس مقابله کرد و او را به راه درست هدایت کرد و تصمیم درست را انتخاب کرد.

⏪بالاترین کار، سخت ترین کار است.
پيغمبر اكرم صلی الله علیه واله فرمودند:
أفْضَلُ الاَعْمال أحْمَزُها
بهترين اعمال عملى است كه سخت‌تر و قوى‌تر و پرمشقت‌تر باشد.
مشقت‌بار بودن يك عمل گاه به واسطه انجام دادن كارهاى بدنى سنگين است و گاه به سبب طول مدت عمل است و گاه به علّت فراهم نبودن مقدمات آن است و گاهى به ‌واسطه مخالفت نفس با آن است.

◀️روایت نبوی همه این موارد را شامل میشود ولی حکمت ۲۴۹ فقط موردی را شامل میشود که نفس مخالفت میکند و انجام عامل با زحمت همراه است.

🔻شبهه:
اگر افضل اعمال سخت ترین آنهاست، چرا فرموده اند نیت از عمل بالاتر است؟
علامه مجلسى؛ در بحارالانوار در اين‌جا به اِشكالى اشاره كرده‌اند و آن اين‌كه اين كلام حكيمانه در بدو نظر با رواياتى كه مى‌گويد : «نِيَّةُ الْمُؤمِنُ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ» منافات دارد، زيرا «نيت» به تنهايى كار آسانى است وعمل است كه غالباً داراى مشكلاتى است.

🔺پاسخ :
آنکه امام باقر در حدیثی مى‌فرمايد:
نِيَّةُ الْمُوْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَنَّهُ يَنْوِي مِنَ الْخَيْرِ مَا لاَ يُدْرِكُهُ
نيت مؤمن از عمل او بهتر است، زيرا همواره قصد كارهاى مهمى را دارد كه به آن نمى‌رسد.
و َنِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَنَّ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَ يَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لايُدْرِكُهُ
و نيت كافر از عمل او بدتر است، زيرا قصد كارهاى بدترى را دارد كه به آن دسترسى پيدا نمى‌كند.
بنابراین “نیت” در حدیث مورد نظر به معنای “صرف نیت” نیست بلکه به معنای ” اراده و همت و خواست جدی ” است. اینکه انسان تصمیم قاطع بگیرد برای انجام کار خیری و بعد به هر دلیلی موفق به انجام همه آنها نشود بسیار ارزشمند است.

⛔️ ارزش انسان به همین سختی کشیدن هاست.
شاعر میگوید:
و اذا کانتِ النفوسُ کُبّاراً /
تَعِبَت فی مرادها الاجسام
وقتی شخصیت‌ها بزرگ بودند، جسم‌ها به زحمت می‌افتند، ولی شخصیت که کوچک بود، جسم راحت است.
جسم باید در خدمت روح باشد و سختی بکشد و این نشانه ی بزرگ بودن افراد است ولی اینکه جسم امیر باشد و روح در خدمت جسم باشد این نشان دهنده کوچک بودن است.

⏪تربیت نفس همیشه به سختی دادن نیست.
در امور واجب چه نفس بخواهد چه نخواهد باید عمل انجام داده بشود.
ولی در امور غیر واجب مثل مستحب و مباح نباید آنقدری به نفس سخت گرفت و برآن بار تحمیل کرد که زده بشود.
باید با نفس راه آمد، آرام آرام او را به راه آورد و نسبت به انجام وظایف مستحبات مشتاق کرد.

💮امیرالمومنین سلام اللله علیه درحکمت ۱۹۳ می فرماید:
إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً،
براى دل هاى آدميان علاقه و اقبال و گاه تنفر و ادبار است.
فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا،
هنگامى كه مى خواهيد كارى انجام دهيد از سوى علاقه و اشتياق وارد شويد،
فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ.
زيرا اگر قلب را مجبور به كارى كنند نابينا مى شود.

❌ نه منیّت خود را با کارهایمان بالا ببریم نه منیّت دیگران را. امام در حکمت ۲۴۹ میفرماید:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَكْرَهْتَ نَفْسَكَ عَلَيْهِ
نباید کاری را انجام بدهیم که منیّت و خود برتری بینی بشود، انجام آن غرور و کبر را زیاد کند چون نفس به اینها تمایل دارد، باید کاری کرد که نفس از خواسته هایش باز بماند و دچار تواضع و خضوع و خشوع و… شود.

💮ولی در حدیث دیگری که حضرت در غرر الحکم ذکر میکند میفرماید:
أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ مَا أُكْرِهَتِ النُّفُوسُ عَلَيْهَا.
اینجا بحث خود شخص نیست بلکه نفوس جمع است.
یعنی در کارهایتان این را مد نظر داشته باشید که مبادا کارهای شما به مذاق دیگران خوش بیاید و باعث باد به غبغب انداختن دیگران شود.
مبادا انسان خودش را خرج ریاست و شهرت و قدرت دیگران کند و مدام برای آنها چاپلوسی کند.
سختی دادن به نفس در سیره امیرالمومنین است.

📕امالی شیخ صدوق از امام باقر علیه السلام نقل می کند :
وَ اللَّهِ إِنْ كَانَ عَلِيٌّ ع لَيَأْكُلُ أَكْلَ الْعَبْدِ وَ يَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ
به خدا سوگند كه سنت على عليه السّلام اين بود كه مانند بندگان غذا مى‌خورد و بر زمين مى‌نشست.
وَ إِنْ كَانَ لَيَشْتَرِي الْقَمِيصَيْنِ السُّنْبُلَانِيَّيْنِ فَيُخَيِّرُ غُلَامَهُ خَيْرَهُمَا ثُمَّ يَلْبَسُ الْآخَرَ
و دو جامه معمولی خريدارى مى‌كرد و خدمت‌كارش را وا مى‌داشت كه نيكوترين آن را بردارد و خود جامه ديگر را بر تن مى‌كرد.
فَإِذَا جَازَ أَصَابِعَهُ قَطَعَهُ وَ إِذَا جَازَ كَعْبَهُ حَذَفَهُ
هرگاه آستين پيراهن از انگشتان او درازتر بود آن را مى‌بريد و اگر طول پيراهن از قوزك پا بلندتر مى‌شد،آن را قيچى مى‌كرد (مثل حاکمان لباس بلندی که پشت سرش کشیده شود نمی پوشید)
وَ لَقَدْ وَلِيَ خَمْسَ سِنِينَ مَا وَضَعَ آجُرَّةً عَلَى آجُرَّةٍ وَ لَا لَبِنَةً عَلَى لَبِنَةٍ وَ لَا أَقْطَعَ قَطِيعاً وَ لَا أَوْرَثَ بَيْضَاءَ وَ لَا حَمْرَاءَ
على عليه السّلام پنج سال حكومت داشت، اما نه آجرى نهاد و نه خشتى بر خشتى ديگر و نه صاحب زمينى شد و نه سكه طلا يا نقره‌اى از خود باقى گذاشت.
وَ إِنْ كَانَ لَيُطْعِمُ النَّاسَ خُبْزَ الْبُرِّ وَ اللَّحْمِ وَ يَنْصَرِفُ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ يَأْكُلُ خُبْزَ الشَّعِيرِ وَ الزَّيْتِ وَ الْخَلِّ
على عليه السّلام به مردمان نان گندم و گوشت مى‌داد و خود به خانه مى‌رفت و نان جو و زيتون و سركه مى‌خورد.
وَ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ أَمْرَانِ كِلَاهُمَا لِلَّهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَى بَدَنِهِ
على علیه السلام هرگاه با دو كار نيك و خداپسندانه مواجه مى‌شد كارى را انتخاب مى‌کرد كه دشوارتر بود.
وَ لَقَدْ أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ تَرِبَتْ فِيهِ يَدَاهُ وَ عَرِقَ فِيهِ وَجْهُهُ وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ
او از دستمزد خود هزار بنده آزاد كرد كه در راه آزادكردن آنها دست او خاك‌آلود بود و رخسار او عرق‌ريزان. كسى توانايى كاروبار او نبود.
وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ
او در هر شب‌ وروز هزار ركعت نماز مى‌گذارد.
وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ النَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَهُ.
و شبيه‌ترين كسان به او، امام على بن الحسين عليه السّلام بود و پس از او كسى طاقت عبادت او را نداشت.

💮حضرت درخطبه ۱۶۰ فرمود:
وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا
به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهنم را وصله زدم که از وصله کننده آن شرم دارم،
وَ لَقَدْ قَالَ لِي قَائِلٌ أَلَا تَنْبِذُهَا عَنْكَ؟ فَقُلْتُ اعْزُبْ عَنِّي
تا آن جا که کسى به من گفت: چرا اين پيراهن کهنه را دور نمى افکنى؟ گفتم: از من دور شو،
فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى صبحگاهان، رهروان شب را ستايش مى کنند! و فرداى قيامت وضع ما روشن مى شود.

💮ودرنامه ۴۵ هم فرمود :
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ؛
آگاه باش هر پيروى را امامى است كه از او پيروى مى كند، و از نور دانشش روشنى مى گيرد.
أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ
آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است ؛
أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ، وَ لَكِنْ
أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى، مرا يارى دهيد.
فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً
به خدا قسم من از دنیای شما قطعه ای طلا و نقره ذخیره نکرده ام.
وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً
به خدا قسم از فراوانی مالی که اطراف شما هست اندوخته نکردم .
وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً
برای این لباس کهنه که بر تن دارم، لباس کهنه دیگری را بدل قرار نداده ام و چندین دست لباس ندارم.
وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً
من از زمینی که شما انقدر وسیع میدانید حتی یک وجب از زمین شما را برای خودم انتخاب نکرده ام.
وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ
من از دنیای شما مگر به اندازه غذای یک حیوان پیرِ مجروح،انتخاب واتخاذ نکرده ام .
وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ
بدانید دنیایی که شمادارید زر و زیوردنیا ، مقام و مسئولیت ازنگاه من پست ترو بی ارزش تر است از شیره درخت بلوط (مازو) که تلخ است.

اللهم اخرج حب الدنیا عن قلوبنا
.

error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.