بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۳/۷/۱۱ . ۲۸ربیع الاول
💢 حکمت ۲40 💢
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا.
امام (عليه السلام) فرمود:
سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است.
وَ قَالَ (علیه السلام): الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ، رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا. یک سنگ غصبی گرو وضامن است برای خراب شدن آن خانه.
[قالَ الرَّضِیُ رحمه الله تعالی وَیُروى هذَا الْکَلامُ عَنِ النَّبِی(صلى الله علیه وآله) سید رضی میفرماید شبیه این حکمت حکیمانه امیر المومنین از پیامبر هم صادر شده است.
وَلا عَجَبَ أَنْ یَشْتَبِهَ الْکَلامانِ هیچ جای تعجب نیست که امیر المومنین وپیامبرجملاتشان اینقدر شبیه به یکدیگر باشد.
لاِنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَلیبٍ محل سیراب شدن پیامبر و امیرالمومنین از یک چاه و سرچشمه بوده است. (برای اینکه هر دو بزرگوار از یک چشمه سیراب شدند)
وَ مَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوب محل ریختن این آب در یک دلو بزرگ بوده،[ ذنوب به معنی دلو بزرگ است].
سید رضی میفرماید فرمایشات امیرالمومنین و پیامبر در موارد متعددی از جمله این فرمایش یکی هستند و این به آن جهت است که هر دو از سرچشمه وحی سیراب شده اند و چون منبع واحد بوده است فرمایشات نیز شبیه هم است. بعلاوه امیرالمومنین خود را شاگرد پیامبر میداند و علم خود را از علم پیامبر اخذ کرده است پس حضرت آنچه دارد را از پیامبر گرفته.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اتَّقُوا الْحَرامَ فِی الْبُنْیانِ فَاِنَّهُ أساسُ الْخَرابِ از به کار گرفتن اشیاى حرام در بناها بپرهیزید که سبب خرابى آن خواهد شد. سنگ غصبى در بناى خانه، گروگان ويرانى آن است.
️همان گونه که «رهن» و گروگان، ضامنی است که انسان، مطالباتش را وصول کند، سنگ غصبى هم سبب مى شود که ویرانى براى خانه وصول شود. هیچ ممکن نیست انسان از حرام استفاده کند ولی این حرام دامن او را نگیرد.
️ نظام عالم نظام ریاضی است. نظام عالم را خداوند طوری خلق فرموده که هر چیزی در عالم سر جای خود است. مانند اعداد ریاضی که هر عددی را از سلسله ی بینهایت اعداد جدا کنیم، این عدد هیچ جایی آرام نمی گیرد مگر در جای خودش. شاید شخص غاصب بتواند چند صباحی اعداد را در جیب خود پنهان کند ولی سر انجام این آبرو ریزی دامن او را خواهد گرفت و حق به حق دارش خواهد رسید.
شبهه️ اگر بنای غصبی خراب میشود پس این آسمان خراشهایی که از ظلم بنا شده و سر به فلک کشده اند چیست؟ پاسخ:
اولا، حضرت فرمود این خانه خراب میشود ولی دور یا نزدیک بودن آن را بیان نکرد. چه بسا در زمان حیات خود او نباشد ولی به زودی بر سر خانواده اش خراب شود.
ثانیا، چه بسا مقصود از خراب شدن، خراب شدن دل غاصب باشد. در خانه مجلل نشسته باشد ولی حال دلش خوب نباشد و انواع و اقسام گرفتاری و دلهره را داشته باشد که این همان خانه خرابی است.
ثالثا، چه بسا حضرت صرفا خبر از یک واقعه نمیدهند بلکه همگان را توصیه میکنند که با ظلم مبارزه کنند و جلوی ظلم را بگیرند و مانع غصب شوند.
مرحوم طبرسى در مجمع البیان از ابن عباس نقل مى کند که مى گوید: من از قرآن به خوبى استفاه کرده ام که ظلم و ستم خانه ها را ویران مى سازد. سپس به آیه شریفه سوره «نمل» تمسک مى کند که مى فرماید: 《فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَیَةً لِّقَوْم یَعْلَمُونَ؛ نمل – ۵۲ 》 این خانه هاى آنهاست در حالى که به خاطر ظلم و ستمشان فرو ریخته; و در این نشانه روشنى است براى کسانى که آگاهند.
پنج جمله ای که باید با آب طلا نوشته شوند. در کتاب ارشاد القلوب از پیامبر اکرم روایت داریم: خَمْسُ کَلِمات فِی التَّوْراةِ وَیَنْبَغی أَنْ تُکْتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ (پنج جمله در تورات آمده است که سزاوار است با آب طلا نوشته شود)
أَوَّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِی الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها نخستین آنها این است که سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ویرانى آن است.
وَالْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ و آن کسی که با ظلم غلبه مى کند در حقیقت مغلوب و شکست خورده است.
وَ مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِه و کسى که از طریق گناه پیروز شود در واقع پیروز نشده است.
وَمِنْ أَقَلَّ حَقَّ اللهِ عَلَیْکَ أنْ لا تَسْتَعینَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِیهِ و کمترین حق خداوند بر تو این است که از نعمت هاى او براى معصیتش کمک نگیرید.
وَوَجْهُکَ ماءٌ جامِدٌ یَقْطُرُ عِنْدَ السُّؤالِ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تَقْطُرُهُ و آبروى تو همچون آب منجمدى است که تقاضا آن را آب مى کند مراقب باش نزد چه کسى آن را آب مى کنى. (این جمله در نهج البلاغه هم است.)
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ أَخَذَ أَرْضاً بِغَيْرِ حَقِّهَا وَ بَنَى فِيهَا شخصی از امام صادق پرسید کسی زمینی را غصب کرده و در آن خانه ساخته، تکلیفش چه میشود؟ قَالَ يُرْفَعُ بِنَاؤُهُ وَ تُسَلَّمُ التُّرْبَةُ إِلَى صَاحِبِهَا امام فرمود:ساختمانش ويران مى گردد و زمين به صاحبش برگردانده مى شود.
️نظام عالم، نظام علّی معلولی است. زمین های انتقام گیر امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِقَاعاً تُسَمَّى الْمُنْتَقِمَةَ خداوند زمین هایی دارد که به آنها زمین انتقام گیرنده می گوید. فَإِذَا أَعْطَى اللَّهُ عَبْداً مَالًا لَمْ يُخْرِجْ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ بُقْعَةً مِنْ تِلْكَ الْبِقَاعِ اگر مال او حلال نباشد خدا یکی از این زمین ها را به او میدهد که خوب در آنجا خرج کند. فَأَتْلَفَ ذَلِكَ الْمَالَ فِيهَا ثُمَّ مَاتَ وَ تَرَكَهَا. و بعد همه اموال را تلف میکند. با یک زلزله یا طوفان یا…
ظلم باعث بهره نبردن میشود امیرالمومنین در حکمت ۳۴۴می فرماید: مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ اى مردم! تقواى الهى را رعايت كنيد. چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خود نرسند ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ و چه بسيار سازندگانى كه در آنچه ساخته اند سكونت نمى كنند، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ و چه بسيار جمع آورى كنندگان اموال كه به زودى اندوخته هاى خود را ترك مى گويند ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، و اى بسا از طريق باطل گردآورى كرده و يا حق آن را نپرداخته اند يا از راه حرام به آن رسيده وبه سبب آن، گناهانى بر دوش كشيده و وزر آن را بر عهده دارند، فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً، قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”. درنتيجه وزر و وبالش به گردن آنهاست و با افسوس و دريغ بر پروردگار خود وارد مى شوند .
قناعت چون مسیر آفرینش است شیرین است. افراد ظالم و خیانتکار با دارایی زیاد، بهره مندی کم دارند. بهره وری انسانها به اندازه داشته ها نیست، به اندازه حلال بودن مال است، هر چه مال حلال باشد شیرینتر وپر ثمرتر است وهر چه حرام باشد بهره ای از این زندگی نخو اهند برد.
بحث غصب را باید جدی بگیریم و از آن دوری کنیم. غصب فقط دست دراز کردن در زمین و ملک دیگران نیست. تلف کردن وقت، وسرمایه دیگران، بدون اذن وارد سرزمین دیگران شدن، وارد حریم خصوصی دیگران چه در فضای مجازی وچه در فضای حقیقی، بدون رضات او، همه مصداق غصب است. پیامبراکرم ص فرمود: مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ کسى که به یک وجب زمین همسایه اش خیانت کند، جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ. خداوند آن را از حدود زمین هفتم طوق گردنش قرار مى دهد تا آن که روز قیامت با همان حالت خدا را ملاقات کند، مگر آن که توبه کند و برگردد. این بار سنگین به دوش او می ماند و او را زمین گیر میکند.
غصب از ترس فقیر نشدن :امام باقر علیه السلام فرمود: مَنْ حَبَسَ حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وَ هُوَ يقْدِرُ عَلَى أَنْ يعْطِيهُ إِياهُ مَخَافَةَ مِنْ أَنَّهُ إِنْ خَرَجَ ذَلِك الْحَقُّ مِنْ يدِهِ أَنْ يفْتَقِرَ كسى كه مال مسلمانى را نگه دارد و نپردازد در حالى كه مىتواند آن را به او بپردازد، و اين كار را از ترس فقير شدن انجام بدهد. كانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْدَرَ عَلَى أَنْ يفْقِرَهُ مِنْهُ عَلَى أَنْ يغْنِي نَفْسَهُ بِحَبْسِهِ ذَلِك الْحَقَّ بداند كه خداوند بهتر از او مىتواند فقيرش كند، فقير كردن خداوند بدين شكل است كه جانش را در مقابل عدم پرداخت حق آن شخص از او مىگيرد.
روی خار تیز خوابیدن راحت تر از غصب است. امیر المومنین درخطبه ۲۲۴ فرمود: و اللّه ِ لأَن أبِيتَ على حَسَكِ السَّعدانِ مُسَهَّدا ، به خدا سوگند اگر شب را بر روى خار سعدان بيدار بگذرانم، أو اُجَرَّ في الأغلالِ مُصَفَّدا ، يا مرا بسته در غل و زنجير بر زمين بكشند، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن ألقَى اللّه َ و رسولَهُ يومَ القِيامَةِ ظالِما لِبَعضِ العِبادِ ، و غاصِبا لِشَيءٍ مِن الحُطامِ ! خوشتر دارم از اين كه روز قيامت با دست آلوده به ستم بر بنده اى و غصب چيزى از حطام دنيا خدا و رسولش را ديدار كنم·
غصب خانه مردم به بهانه درخت. كَانَ لِسَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ نَخْلَةٌ فِي حَائِطِ بَنِي فُلَانٍ فَكَانَ إِذَا جَاءَ إِلَى نَخْلَتِهِ يَنْظُرُ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَهْلِ الرَّجُلِ يَكْرَهُهُ الرَّجُلُ سمرة بن جندب یك اصله درخت خرما در باغ یكی از انصار داشت. خانه ی مسكونی مرد انصاری كه زن و بچه اش در آنجا به سر می بردند همان دم در باغ بود. سمره گاهی می آمد و از نخله ی خود خبر می گرفت یا از آن خرما می چید. و البته طبق قانون اسلام «حق» داشت كه در آن خانه رفت و آمد نماید و به درخت خود رسیدگی كند سمره هر وقت كه می خواست برود از درخت خود خبر بگیرد، بی اعتنا و سرزده داخل خانه می شد و ضمنا چشم چرانی می كرد. قَالَ فَذَهَبَ الرَّجُلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَشَكَاهُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ سَمُرَةَ يَدْخُلُ عَلَيَّ بِغَيْرِ إِذْنِي فَلَوْ أَرْسَلْتَ إِلَيْهِ فَأَمَرْتَهُ أَنْ يَسْتَأْذِنَ حَتَّى تَأْخُذَ أَهْلِي حِذْرَهَا مِنْهُ صاحبخانه از او خواهش كرد كه هر وقت می خواهد داخل شود، سرزده وارد نشود. او قبول نكرد. ناچار صاحبخانه به رسول اكرم شكایت كرد و گفت: «این مرد سرزده داخل خانه ی من می شود. شما به او بگویید بدون اطلاع و سرزده وارد نشود، تا خانواده ی من قبلا مطلع باشند و خود را از چشم چرانی او حفظ كنند». فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَدَعَاهُ فَقَالَ يَا سَمُرَة ُ مَا شَأْنُ فُلَانٍ يَشْكُوكَ وَ يَقُولُ يَدْخُلُ بِغَيْرِ إِذْنِي فَتَرَى مِنْ أَهْلِهِ مَا يَكْرَهُ ذَلِكَ يَا سَمُرَةُ اسْتَأْذِنْ إِذَا أَنْتَ دَخَلْتَ رسول اكرم سمره را خواست و به او فرمود: «فلانی از تو شكایت دارد، می گوید تو بدون اطلاع وارد خانه ی او می شوی، و قهرا خانواده ی او را در حالی می بینی كه او دوست ندارد. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو». سمره تمكین نكرد. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- يَسُرُّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ عَذْقٌ فِي الْجَنَّةِ بِنَخْلَتِكَ قَالَ لَا قَالَ لَكَ ثَلَاثَةٌ قَالَ فرمود: «پس درخت را بفروش». سمره حاضر نشد. رسول اكرم قیمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد. فرمود: «اگر این كار را بكنی، در بهشت برای تو درختی خواهد بود». باز هم تسلیم نشد. پاها را به یك كفش كرده بود كه نه از درخت خود صرفنظر می كنم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگیرم.
لَا قَالَ مَا أَرَاكَ يَا سَمُرَةُ إِلَّا مُضَارّاً اذْهَبْ يَا فُلَانُ فَاقْطَعْهَا «1» وَ اضْرِبْ بِهَا وَجْهَهُ. در این وقت رسول اكرم فرمود: «تو مردی زیان رسان و سختگیری، و در دین اسلام زیان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد.» بعد رو كرد به مرد انصاری و فرمود: «برو درخت خرما را از زمین درآور و بینداز جلو سمره».رفتند و این كار را كردند.
پیداست که خود این مال غصبی نبود ولی چون در مکان غصبی وارد میشد سرانجامش به خیر و خوشی ختم نشد
نکته: یکی از ادله ی ما برای حجیت مبارزه با اسرائیل تمسک به همین حکمت و همین سیره ی امیرالمومنین است. در واقع جمله ی ” الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ، رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا” صرفا یک جمله ی خبریه نیست بلکه باید آن را به عنوان یک دستور قلمداد کرد که برای تحقق آن برنامه ریزی و اقدام کنیم. وقتی دشمن آمده و خانه مسلمانان فلسطین را غصب کرده، کشورهای مختلف را مستعمره ی خود کرده باید تلاش کنیم تا مال غصبی را از چنگ او در بیاوریم و با او مبارزه کنیم که خانه اش ویرانه شود. اللهم اخذُل من خذل المسلمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۳/۷/۱۱ . ۲۸ربیع الاول
💢 حکمت ۲40 💢
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا.
امام (عليه السلام) فرمود:
سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است.
وَ قَالَ (علیه السلام): الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ، رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا. یک سنگ غصبی گرو وضامن است برای خراب شدن آن خانه.
[قالَ الرَّضِیُ رحمه الله تعالی وَیُروى هذَا الْکَلامُ عَنِ النَّبِی(صلى الله علیه وآله) سید رضی میفرماید شبیه این حکمت حکیمانه امیر المومنین از پیامبر هم صادر شده است.
وَلا عَجَبَ أَنْ یَشْتَبِهَ الْکَلامانِ هیچ جای تعجب نیست که امیر المومنین وپیامبرجملاتشان اینقدر شبیه به یکدیگر باشد.
لاِنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَلیبٍ محل سیراب شدن پیامبر و امیرالمومنین از یک چاه و سرچشمه بوده است. (برای اینکه هر دو بزرگوار از یک چشمه سیراب شدند)
وَ مَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوب محل ریختن این آب در یک دلو بزرگ بوده،[ ذنوب به معنی دلو بزرگ است].
سید رضی میفرماید فرمایشات امیرالمومنین و پیامبر در موارد متعددی از جمله این فرمایش یکی هستند و این به آن جهت است که هر دو از سرچشمه وحی سیراب شده اند و چون منبع واحد بوده است فرمایشات نیز شبیه هم است. بعلاوه امیرالمومنین خود را شاگرد پیامبر میداند و علم خود را از علم پیامبر اخذ کرده است پس حضرت آنچه دارد را از پیامبر گرفته.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اتَّقُوا الْحَرامَ فِی الْبُنْیانِ فَاِنَّهُ أساسُ الْخَرابِ از به کار گرفتن اشیاى حرام در بناها بپرهیزید که سبب خرابى آن خواهد شد. سنگ غصبى در بناى خانه، گروگان ويرانى آن است.
️همان گونه که «رهن» و گروگان، ضامنی است که انسان، مطالباتش را وصول کند، سنگ غصبى هم سبب مى شود که ویرانى براى خانه وصول شود. هیچ ممکن نیست انسان از حرام استفاده کند ولی این حرام دامن او را نگیرد.
️ نظام عالم نظام ریاضی است. نظام عالم را خداوند طوری خلق فرموده که هر چیزی در عالم سر جای خود است. مانند اعداد ریاضی که هر عددی را از سلسله ی بینهایت اعداد جدا کنیم، این عدد هیچ جایی آرام نمی گیرد مگر در جای خودش. شاید شخص غاصب بتواند چند صباحی اعداد را در جیب خود پنهان کند ولی سر انجام این آبرو ریزی دامن او را خواهد گرفت و حق به حق دارش خواهد رسید.
شبهه️ اگر بنای غصبی خراب میشود پس این آسمان خراشهایی که از ظلم بنا شده و سر به فلک کشده اند چیست؟ پاسخ:
اولا، حضرت فرمود این خانه خراب میشود ولی دور یا نزدیک بودن آن را بیان نکرد. چه بسا در زمان حیات خود او نباشد ولی به زودی بر سر خانواده اش خراب شود.
ثانیا، چه بسا مقصود از خراب شدن، خراب شدن دل غاصب باشد. در خانه مجلل نشسته باشد ولی حال دلش خوب نباشد و انواع و اقسام گرفتاری و دلهره را داشته باشد که این همان خانه خرابی است.
ثالثا، چه بسا حضرت صرفا خبر از یک واقعه نمیدهند بلکه همگان را توصیه میکنند که با ظلم مبارزه کنند و جلوی ظلم را بگیرند و مانع غصب شوند.
مرحوم طبرسى در مجمع البیان از ابن عباس نقل مى کند که مى گوید: من از قرآن به خوبى استفاه کرده ام که ظلم و ستم خانه ها را ویران مى سازد. سپس به آیه شریفه سوره «نمل» تمسک مى کند که مى فرماید: 《فَتِلْکَ بُیُوتُهُمْ خَاوِیَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَیَةً لِّقَوْم یَعْلَمُونَ؛ نمل – ۵۲ 》 این خانه هاى آنهاست در حالى که به خاطر ظلم و ستمشان فرو ریخته; و در این نشانه روشنى است براى کسانى که آگاهند.
پنج جمله ای که باید با آب طلا نوشته شوند. در کتاب ارشاد القلوب از پیامبر اکرم روایت داریم: خَمْسُ کَلِمات فِی التَّوْراةِ وَیَنْبَغی أَنْ تُکْتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ (پنج جمله در تورات آمده است که سزاوار است با آب طلا نوشته شود)
أَوَّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِی الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها نخستین آنها این است که سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ویرانى آن است.
وَالْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ و آن کسی که با ظلم غلبه مى کند در حقیقت مغلوب و شکست خورده است.
وَ مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِه و کسى که از طریق گناه پیروز شود در واقع پیروز نشده است.
وَمِنْ أَقَلَّ حَقَّ اللهِ عَلَیْکَ أنْ لا تَسْتَعینَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِیهِ و کمترین حق خداوند بر تو این است که از نعمت هاى او براى معصیتش کمک نگیرید.
وَوَجْهُکَ ماءٌ جامِدٌ یَقْطُرُ عِنْدَ السُّؤالِ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تَقْطُرُهُ و آبروى تو همچون آب منجمدى است که تقاضا آن را آب مى کند مراقب باش نزد چه کسى آن را آب مى کنى. (این جمله در نهج البلاغه هم است.)
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ أَخَذَ أَرْضاً بِغَيْرِ حَقِّهَا وَ بَنَى فِيهَا شخصی از امام صادق پرسید کسی زمینی را غصب کرده و در آن خانه ساخته، تکلیفش چه میشود؟ قَالَ يُرْفَعُ بِنَاؤُهُ وَ تُسَلَّمُ التُّرْبَةُ إِلَى صَاحِبِهَا امام فرمود:ساختمانش ويران مى گردد و زمين به صاحبش برگردانده مى شود.
️نظام عالم، نظام علّی معلولی است. زمین های انتقام گیر امام صادق علیه السلام فرمود: إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِقَاعاً تُسَمَّى الْمُنْتَقِمَةَ خداوند زمین هایی دارد که به آنها زمین انتقام گیرنده می گوید. فَإِذَا أَعْطَى اللَّهُ عَبْداً مَالًا لَمْ يُخْرِجْ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ بُقْعَةً مِنْ تِلْكَ الْبِقَاعِ اگر مال او حلال نباشد خدا یکی از این زمین ها را به او میدهد که خوب در آنجا خرج کند. فَأَتْلَفَ ذَلِكَ الْمَالَ فِيهَا ثُمَّ مَاتَ وَ تَرَكَهَا. و بعد همه اموال را تلف میکند. با یک زلزله یا طوفان یا…
ظلم باعث بهره نبردن میشود امیرالمومنین در حکمت ۳۴۴می فرماید: مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ اى مردم! تقواى الهى را رعايت كنيد. چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خود نرسند ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ و چه بسيار سازندگانى كه در آنچه ساخته اند سكونت نمى كنند، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ و چه بسيار جمع آورى كنندگان اموال كه به زودى اندوخته هاى خود را ترك مى گويند ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، و اى بسا از طريق باطل گردآورى كرده و يا حق آن را نپرداخته اند يا از راه حرام به آن رسيده وبه سبب آن، گناهانى بر دوش كشيده و وزر آن را بر عهده دارند، فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً، قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”. درنتيجه وزر و وبالش به گردن آنهاست و با افسوس و دريغ بر پروردگار خود وارد مى شوند .
قناعت چون مسیر آفرینش است شیرین است. افراد ظالم و خیانتکار با دارایی زیاد، بهره مندی کم دارند. بهره وری انسانها به اندازه داشته ها نیست، به اندازه حلال بودن مال است، هر چه مال حلال باشد شیرینتر وپر ثمرتر است وهر چه حرام باشد بهره ای از این زندگی نخو اهند برد.
بحث غصب را باید جدی بگیریم و از آن دوری کنیم. غصب فقط دست دراز کردن در زمین و ملک دیگران نیست. تلف کردن وقت، وسرمایه دیگران، بدون اذن وارد سرزمین دیگران شدن، وارد حریم خصوصی دیگران چه در فضای مجازی وچه در فضای حقیقی، بدون رضات او، همه مصداق غصب است. پیامبراکرم ص فرمود: مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ کسى که به یک وجب زمین همسایه اش خیانت کند، جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ يَتُوبَ وَ يَرْجِعَ. خداوند آن را از حدود زمین هفتم طوق گردنش قرار مى دهد تا آن که روز قیامت با همان حالت خدا را ملاقات کند، مگر آن که توبه کند و برگردد. این بار سنگین به دوش او می ماند و او را زمین گیر میکند.
غصب از ترس فقیر نشدن :امام باقر علیه السلام فرمود: مَنْ حَبَسَ حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وَ هُوَ يقْدِرُ عَلَى أَنْ يعْطِيهُ إِياهُ مَخَافَةَ مِنْ أَنَّهُ إِنْ خَرَجَ ذَلِك الْحَقُّ مِنْ يدِهِ أَنْ يفْتَقِرَ كسى كه مال مسلمانى را نگه دارد و نپردازد در حالى كه مىتواند آن را به او بپردازد، و اين كار را از ترس فقير شدن انجام بدهد. كانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْدَرَ عَلَى أَنْ يفْقِرَهُ مِنْهُ عَلَى أَنْ يغْنِي نَفْسَهُ بِحَبْسِهِ ذَلِك الْحَقَّ بداند كه خداوند بهتر از او مىتواند فقيرش كند، فقير كردن خداوند بدين شكل است كه جانش را در مقابل عدم پرداخت حق آن شخص از او مىگيرد.
روی خار تیز خوابیدن راحت تر از غصب است. امیر المومنین درخطبه ۲۲۴ فرمود: و اللّه ِ لأَن أبِيتَ على حَسَكِ السَّعدانِ مُسَهَّدا ، به خدا سوگند اگر شب را بر روى خار سعدان بيدار بگذرانم، أو اُجَرَّ في الأغلالِ مُصَفَّدا ، يا مرا بسته در غل و زنجير بر زمين بكشند، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن ألقَى اللّه َ و رسولَهُ يومَ القِيامَةِ ظالِما لِبَعضِ العِبادِ ، و غاصِبا لِشَيءٍ مِن الحُطامِ ! خوشتر دارم از اين كه روز قيامت با دست آلوده به ستم بر بنده اى و غصب چيزى از حطام دنيا خدا و رسولش را ديدار كنم·
غصب خانه مردم به بهانه درخت. كَانَ لِسَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ نَخْلَةٌ فِي حَائِطِ بَنِي فُلَانٍ فَكَانَ إِذَا جَاءَ إِلَى نَخْلَتِهِ يَنْظُرُ إِلَى شَيْءٍ مِنْ أَهْلِ الرَّجُلِ يَكْرَهُهُ الرَّجُلُ سمرة بن جندب یك اصله درخت خرما در باغ یكی از انصار داشت. خانه ی مسكونی مرد انصاری كه زن و بچه اش در آنجا به سر می بردند همان دم در باغ بود. سمره گاهی می آمد و از نخله ی خود خبر می گرفت یا از آن خرما می چید. و البته طبق قانون اسلام «حق» داشت كه در آن خانه رفت و آمد نماید و به درخت خود رسیدگی كند سمره هر وقت كه می خواست برود از درخت خود خبر بگیرد، بی اعتنا و سرزده داخل خانه می شد و ضمنا چشم چرانی می كرد. قَالَ فَذَهَبَ الرَّجُلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَشَكَاهُ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ سَمُرَةَ يَدْخُلُ عَلَيَّ بِغَيْرِ إِذْنِي فَلَوْ أَرْسَلْتَ إِلَيْهِ فَأَمَرْتَهُ أَنْ يَسْتَأْذِنَ حَتَّى تَأْخُذَ أَهْلِي حِذْرَهَا مِنْهُ صاحبخانه از او خواهش كرد كه هر وقت می خواهد داخل شود، سرزده وارد نشود. او قبول نكرد. ناچار صاحبخانه به رسول اكرم شكایت كرد و گفت: «این مرد سرزده داخل خانه ی من می شود. شما به او بگویید بدون اطلاع و سرزده وارد نشود، تا خانواده ی من قبلا مطلع باشند و خود را از چشم چرانی او حفظ كنند». فَأَرْسَلَ إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَدَعَاهُ فَقَالَ يَا سَمُرَة ُ مَا شَأْنُ فُلَانٍ يَشْكُوكَ وَ يَقُولُ يَدْخُلُ بِغَيْرِ إِذْنِي فَتَرَى مِنْ أَهْلِهِ مَا يَكْرَهُ ذَلِكَ يَا سَمُرَةُ اسْتَأْذِنْ إِذَا أَنْتَ دَخَلْتَ رسول اكرم سمره را خواست و به او فرمود: «فلانی از تو شكایت دارد، می گوید تو بدون اطلاع وارد خانه ی او می شوی، و قهرا خانواده ی او را در حالی می بینی كه او دوست ندارد. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو». سمره تمكین نكرد. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص- يَسُرُّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ عَذْقٌ فِي الْجَنَّةِ بِنَخْلَتِكَ قَالَ لَا قَالَ لَكَ ثَلَاثَةٌ قَالَ فرمود: «پس درخت را بفروش». سمره حاضر نشد. رسول اكرم قیمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد. فرمود: «اگر این كار را بكنی، در بهشت برای تو درختی خواهد بود». باز هم تسلیم نشد. پاها را به یك كفش كرده بود كه نه از درخت خود صرفنظر می كنم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگیرم.
لَا قَالَ مَا أَرَاكَ يَا سَمُرَةُ إِلَّا مُضَارّاً اذْهَبْ يَا فُلَانُ فَاقْطَعْهَا «1» وَ اضْرِبْ بِهَا وَجْهَهُ. در این وقت رسول اكرم فرمود: «تو مردی زیان رسان و سختگیری، و در دین اسلام زیان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد.» بعد رو كرد به مرد انصاری و فرمود: «برو درخت خرما را از زمین درآور و بینداز جلو سمره».رفتند و این كار را كردند.
پیداست که خود این مال غصبی نبود ولی چون در مکان غصبی وارد میشد سرانجامش به خیر و خوشی ختم نشد
نکته: یکی از ادله ی ما برای حجیت مبارزه با اسرائیل تمسک به همین حکمت و همین سیره ی امیرالمومنین است. در واقع جمله ی ” الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ، رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا” صرفا یک جمله ی خبریه نیست بلکه باید آن را به عنوان یک دستور قلمداد کرد که برای تحقق آن برنامه ریزی و اقدام کنیم. وقتی دشمن آمده و خانه مسلمانان فلسطین را غصب کرده، کشورهای مختلف را مستعمره ی خود کرده باید تلاش کنیم تا مال غصبی را از چنگ او در بیاوریم و با او مبارزه کنیم که خانه اش ویرانه شود. اللهم اخذُل من خذل المسلمین