بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۴/۲/۲۷ . ۱۹ذیقعده
💢 حکمت ۳۴۴ 💢
وَ قَالَ (عليه السلام): مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً، قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”.
و فرمود (علیهالسلام): اى مردم، از خداى بترسيد، چه بسا، آرزومندى كه به آرزويش نرسد و چه بسا كسى كه بنايى برآورد و در آن زيستن نتواند و چه بسا، گرد آورنده اى كه بگذارد و بگذرد. شايد آن را به ناروا گرد آورده است يا حق كسى است كه آن را به او نداده، يا از حرام به دستش آورده و گناهش به گردن اوست و بارش بر دوش او. به پيشگاه پروردگارش حاضر مى شود، با تأسف و دريغ «زيانكار در دنيا و آخرت و اين زيانكارى آشكار است».
💠وَ قَالَ (عليه السلام): مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ
اى مردم! تقواى الهى را رعايت كنيد.
🛑در این حکمت حضرت به همگان اشاره میکند که تقوا را رعایت کنند و یکی از اصناف تقوا این است که انسان از جهت مالی پاک و پاکیزه باشد، دخل و خرجش درست باشد به نحوی که آرزوهایش کنترل شده و در آمدش پاک و مصارفش مومنانه باشد.
⏪ نوعا وقتی صحبت از تقوا میشود، انسان به طور خودکار به دو مطلب متذکر میشود:
◀️الف. ابهام در معنای تقوا :
اینکه انسان نمیتواند به طور دقیق و صریح تشخیص بدهد کدام عمل مصداق تقواست.
◀️ب. منحصر کردن تقوا به امور مثبت:
مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، حج رفتن، جهاد رفتن و…
↙️در این حکمت حضرت این دو مطلب را ابطال میکنند:
◀️الف. تقوا یک مطلب دست نیافتتی بدون مصداق نیست، بلکه تک تک اعمال و رفتار و اعتقادات و دل بستگی ها و … همه مصداق تقوا هستند.
◀️ ب. تقوا فقط در امور مثبت نیست و اتفاقا نمود تقوا در خود نگهداری و ترک گناه است.
در این حکمت نیز حضرت تقوا را به دل نبستن و ترک دنیا بیان میکند.
⛔️ تقوا یک بحث همگانی است و توده های مردم باید متقی باشند. اینگونه نیست که تقوا فقط مربوط به افراد خاصی از اقشار مردم مثل علماو… باشد.
حضرت اتَّقُوا اللَّهَ را در مورد مَعَاشِرَ النَّاسِ بیان میکند.
💠 فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ،
چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خود نرسند.
💠 وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ
و چه بسيار سازندگانى كه در آنچه ساخته اند سكونت نمى كنند،
💠 وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ،
و چه بسيار جمع آورى كنندگان اموال كه به زودى اندوخته هاى خود را ترك مى گويند.
⭕️حضرت نخست به طور كلى از آرزوهاى عقيم و دست نيافتنى سخن مى گويد.
چرا انسان در طول حیات به سمت آرزوهای دست نایافتنی برود و همه ی عمر و استعداد و امکاناتش را مصرف کند برای اموری که رسیدن به آنها شدنی نیست و فقط حسرتش برای انسان می ماند و در آخر نیز به آن نمیرسد.
سپس انگشت روى دو مورد خاص؛ يعنى بناها و قصرها، و اموال وثروتها مى گذارد. بناهايى كه انسان مى سازد و رها مى كند و مى رود و اموالى كه گردآورى كرده و بى آنكه از آنها بهره ببرد رها مى سازد و دنيا راترك مى گويد.
💠 وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ
خانه ساختن و ساکن شدن عیبی نیست و اتفاقا در روایات توصیه شده است انسان صاحب خانه بزرگ باشد.
آن چیزی که حضرت از آن نهی میکند بحث خانه ساختن همراه با آرزو است.
اینکه انسان خانه ای بسازد که ساخت آن از حد او بیشتر باشد و بیش از عمر و استعداد و امکانات او باشد، این میشود خانه ی آرزو، همان خانه ای که بسیاری افراد قبل از آنکه فرصت کنند آن را کامل کنند و در آن ساکن شوند، عمرشان به پایان رسید.
💠 وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ
اصل سرمایه داشتن و دست جلوی دیگران دراز نکردن، امر بسیار پسندیده ای است. آن چیزی که مورد نهی حضرت قراار گرفته است بحث “بی پروایی در جمع آوری مال است”.
آرزومندی در جمع کردن پول به نحوی باشد که او همه ی توانش را جمع کند تا پول در بیاورد ولی آنقدر این پول زیاد باشد که اگر تا آخر عمر بخواهد مصرف کند و استفاده کند باز هم پول زیاد بیاورد و لاجرم همه ی این پولها را میگذارد و میگذرد.
💮شیعه اهل جمع آوری مال نیست، اهل انفاق است
امام صادق علیه اسلام می فرمایند:
لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ مَلَكَ عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ
شيعۀ ما نيست كسى كه ده هزار درهم را تملك كند،
إِلاَّ مَنْ أَعْطَى يَمِيناً وَ شِمَالاً وَ مِنْ قُدَّامٍ وَ خَلْفٍ
مگر كسى كه به دست چپ و راست و از جلو و پشت سر،انفاق كند.
حضرت در توضیح اینکه نهی کردند از جمع آوری پول میفرماید:
💠وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ،
و اى بسا مال را از طريق باطل گردآورى كرده و يا حق آن را نپرداخته اند.
💠 أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً،
يا از راه حرام به آن رسيده وبه سبب آن، گناهانى بر دوش كشيده و وزر آن را بر عهده دارند.
⏪مشکل آرزو مندان دنیا طلب آن است که کیفیت جمع آوری مال برای آنها مهم نیست و فقط میخواهند پول جمع کنند. لذا به دو نکته توجه ندارند:
◀️الف. کسب مال از باطل و حرام:
تمام مکاسب محرمه در این جمله حضرت وارد میشوند. اعم از دزدی، گرانفروشی، کسب مال از طریق قمار، اختلاس و….
◀️ ب. پرداخت نکردن حقوق مالی اموال حلال:
در این مورد شخص اموال حلالی را به دست آورده است ولی،
خمس و زکات را نپرداخته و همین امر، باعث گرفتاری او میشود.
پرداخت نکردن حقوق مالی نیز نوعی دزدی و اختلاس است.
کسی که مرتکب ظلم شود، نتیجه و عاقبت کارش را خواهد دید.
امام صادق علیه السلام :
إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً تُسَمَّى اَلْمُنْتَقِمَةَ
خداوند تبارك و تعالى قطعاتى از زمين دارد كه «منتقمه». ناميده مىشود،
فَإِذَا أَعْطَى اَللَّهُ عَبْداً مَالاً لَمْ يُخْرِجْ حَقَّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ
پس چون خدا مالى به بندهاى عطا كند، كه حقّ خداوند عزّ و جلّ را از آن نپردازد،
سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهِ بُقْعَةً مِنْ تِلْكَ اَلْبِقَاعِ
ِ فَأَتْلَفَ ذَلِكَ اَلْمَالَ فِيهَا
خداوند قطعهاى از آن قطعات را بر او مسلّط ميسازد، تا آن مال را در آنجا تلف كند،
ثُمَّ مَاتَ وَ تَرَكَهَا
و آنگاه صاحب مال ميميرد و آن زمين را وامي گذارد.
💠 أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً
به دست آوردن مال از راه نادرست حرام است و اثم دارد. پرداخت نکردن حقوق مالی نیز حرام است و اثم دارد.
🔻نکته مهم:
حضرت در مورد نتیجه ی “ناپاکی مالی”
از لفظ ” احتمال” استفاده میکند.
احتمال یعنی به دوش کشیدن بار سنگین. گناه بار سنگینی است که انسان را زمین گیر میکند و اجازه حرکت به انسان نمیدهد.
⛔️باید سبکبار بود.
حضرت در نامه ۳۱ می فرمایند:
وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ طَرِيقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِيدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ،
فرزندم! بدان راهى بس طولانى و پر مشقت در پيش دارى.
وَ أَنَّهُ لَا غِنَى بِكَ فِيهِ عَنْ حُسْنِ الِارْتِيَادِ وَ قَدْرِ بَلَاغِكَ مِنَ الزَّادِ
در اين راه پر خوف و خطر از کوشش و تلاش صحيح و فراوان و توشه کافى که تو را به مقصد برساند بى نياز نيستى.
مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ
به علاوه بايد در اين راه سبکبار باشى تا بتوانى به مقصد برسى ،
فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ فَيَكُونَ ثِقْلُ ذَلِكَ وَبَالًا عَلَيْكَ.
بنابراين بيش از حدِ توانت مسئوليت اموال دنيا را بر دوش نگير، زيرا سنگينى آن مايه مشقت و وبال تو خواهد بود.
💮ودر خطبه ۲۰۴ هم فرمود:
إِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً
بدانید گردنه اى سخت و منزلگاههاى مخوف و هولناکى در پيش داريد،
لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا
که بايد در آنها وارد شويد، و نزد هر يک توقّف کنيد و پاسخگوى اعمال خود باشيد.
عبور کردن با بار سنگین از گردنه های صعب العبور بسیار سخت و غیر قابل عبور است.
💠فبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً
با وزر و وبالی که به گردن اوست به سمت خدا برمیگردد[فَبَاءَ] و وارد بر خدا میشود در حالی که پر از افسوس و اندوه[ لَاهِفاً] است.
🛑 خداوند عادل است و به کسی ظلم نمیکند و تاسف خوردن و اندوهگین شدن نتیجه و باطن عمل خود انسان است.
کسی که از هر راهی پول در آورد و به اندازه ی بانک پول جمع کرد و آن را در راه درست مصرف نکرد؛ قیامتش همراه با افسوس و اندوه خواهد بود
⭕️ اگر انسان بخواهد در قیامت سرفراز باشد، باید حقوق الهی را پرداخت کند.
علامه شوشتری به نقل از عن اویس القرنی میگوید:
اِنَّ حُقوقَ اللهِ لَم تَترُک عِندَ مُسلِمٍ دِرهَمَاً
اگر انسان بخواهد حقوق الهی را پرداخت کند حتی یک درهم هم اضافه نزد او باقی نمی ماند که بخواهد آن را نگه دارد به جمع کردن مال بپردازد.
💠قدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ
و چنین افرادی مصداق اين آيه شريفه هستند: «هم دنيا را از دست داده هم آخرت را و اين است همان زيان آشكار.
⁉️چرا کسانی که اهل رعایت مسائل مالی نیستند، دچار خسران مبین اند؟!
امام عليه السلام حال اينگونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است،
🔻زيرا :
انسان گاه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند. اين حالت ممكن است از نظر ظاهر بينان خسران مبين نباشد.
ولی «خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروتهايى گردآورى وكاخهايى بنا مى كند و بى آنكه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست. اين، «خسران مبين» است
🔻نکته 1:
علامه مجلسی در بحار الانوار از امام رضا روایت نقل میکند:
قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا عليه السلام: يقُولُ لا يجْتَمِعُ الْمَالُ إِلاَّ بِخِصَالٍ خَمْسٍ
راوى مى گويد: از امام على بن موسى الرضا عليه السلام: شنيدم كه مى فرمود: مال، غالبآ انباشته نمى شود
مگر از پنج راه.
بِبُخْلٍ شَدِيدٍ
۱. با بخل شديد،
کرم داران عالَم را دِرَم نیست /
دِرَم داران عالَم را کرم نیست.
وَأَمَلٍ طَوِيلٍ
۲. آرزوهاى دور و دراز،
وَحِرْصٍ غَالِبٍ
۳. حرص غالب بر انسان،
وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ
۴. قطع رحم،
وَإِيثَارِ الدُّنْيا عَلَى الاْخِرَةِ
۵. و ترجيح دنيا بر آخرت.
💮بديهى است اگر انسان بخيل نباشد و گرفتار آرزوهاى طولانى نگردد وحرص نورزد و خويشاوندان خود را از اموالش بهره مند سازد و آخرت را بر دنيا از طريق انجام دادن كارهاى خير با اموالش ترجيح دهد، اموال، غالبآ انباشته نخواهد شد.
❌ دنیا طلب هایی که اهل انفاق نباشند، شیعه نیستند.
امام باقر سلام الله علیه فرمود:
إِنَّا لَنُحِبُّ اَلدُّنْيَا وَ لاَ نُؤْتَاهَا وَ هُوَ
خَيْرٌ لَنَا
ما دنیا را دوست می داریم ولی اگر به آن نرسیدیم برای ما بهتر است
وَ مَا أُوتِيَ عَبْدٌ مِنْهَا شَيْئاً إِلاَّ كَانَ أَنْقَصَ لِحَظِّهِ فِي اَلْآخِرَةِ
هر کسی در دنیا مال دار شد بهره اش در آخرت کم می شود،
وَ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لَهُ مِائَةُ أَلْفٍ وَ لاَ خَمْسُونَ أَلْفاً وَ لاَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أَقُولَ ثَلاَثُونَ أَلْفاً لَقُلْتُ
شیعیان ما بیش از صدهزار و یا پنجاه هزار و یا چهل هزار ندارند و اگر بخواهم می گویم سی هزار،
وَ مَا جَمَعَ رَجُلٌ قَطُّ عَشَرَةَ آلاَفٍ مِنْ حِلِّهَا و هیچ مردی نمی تواند بیش از ده هزار از حلال پیدا کند.
در روایت دیگری که همین حدیث آمده است در پایان میفرماید:
وَ مَا جَمَعَ رَجُلٌ قَطُّ عَشَرَةَ آلاَفٍ مِنْ حِلِّهَا دَرَاهِمُ
و هیچ مردی نمی تواند بیش از ده هزار درهم از حلال پیدا کند..
هر ده درهم، 1 دینار است
👈 تذکر:
هر سکه درهم در زمان اهل بیت حدود 2.5 گرم بوده که 30 هزار درهم میشود 75.000 گرم نقره.
اگر هر گرم نقره حدود 100.00 تومان باشد میشود:
7.500.000.000 (هفت میلیارد و نیم)
🔻نکته۲:
چه بسیار خانه هایی که صاحب آن، در آن ساکن نشد.
در ذیل آیه ۶ تا ۸ سوره فجر ماجرای بهشت شدّاد و هلاکت او را قبل از دیدار آن بهشت نقل کردهاند.
《اَ لَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ 》
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ با آن شهر اِرَم و باعظمت عاد چه نمود؟ همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده.
📕در زمان حضرت هود، پادشاه مغرور و متکبری بود که هود علیهالسلام او را به خداپرستی دعوت کرد، و به او فرمود:
«اگر به سوی خدا آیی، خداوند پاداش بهشت جاوید به تو خواهد داد،
او گفت:بهشت چگونه است؟
هود علیهالسلام بخشی از اوصاف بهشت خدا را برای او توصیف نمود.
شدّاد گفت اینکه چیزی نیست من خودم این گونه بهشت را خواهم ساخت، کبر و غرور او را از پیروی هود علیهالسلام باز داشت.
📕شدّاد برای پادشاهان جهان نامه نوشت که هر چه طلا و جواهرات دارند همه را نزد او بفرستند،
و آنها آنچه داشتند فرستادند، آن قهرمانان مدت طولانی به بهشت سازی مشغول شدند، تا این که از ساختن آن فارغ گشتند، و در اطراف آن بهشت مصنوعی، حصار قلعه و دژ محکمی ساختند،
در اطراف آن حصار هزار قصر با شکوه بنا نهادند، سپس به شدّاد گزارش دادند که با وزیران و لشکرش برای افتتاح شهر بهشت وارد گردد.
شدّاد با همراهان، با زرق و برق بسیار عریض و طویلی به سوی آن شهر که در جزیره العرب، بین یمن و حجاز قرار داشت حرکت کردند،
ولی قبل از آنکه به آن شهر برسند، ناگاه صاعقهای همراه با صدای کوبنده و بلندی از سوی آسمان به سوی آنها آمد و همه آنها را به سختی بر زمین کوبید، همه آنها متلاشی شده و به هلاکت رسیدند
💮روزی رسول خداصلیاللهعلیهوآله نشسته بود، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از او پرسید:«
ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟»
عزرائیل گفت:در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:
1⃣ روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت،
او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیرهای افکند،
در این میان فرزند پسری از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم، دلم به حال آن پسر سوخت.
2⃣ هنگامی که شدّاد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بینظیر خود پرداخت، و همه توان و امکانات ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد. وقتی که خواست از آن دیدار کند،
همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد،
هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم،
آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد،
دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود، اسیر مرگ شد.
🔻نکته ۳:
با صرف گفتن از تقوا، جامعه متقی نمیشود.
تقوا باید با بیان مصادیقی باشد که برای مردم ملموس و محسوس باشد و بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
حضرت میفرماید از آرزوهایی که مردم به آن نرسیده اند بگویید،
از افرادی که عرق ریختند و خانه ساختند ولی در آن زندگی نکردند بگویید،
از افرادی که پول جمع کردند و فرصت استفاده از آن را پیدا نکردند بگویید تا آنها به تقوا برسند.
💮 حکمت ۳۴۴ بخشی از خطبه مفصل تری از حضرت بوده که علامه مجلسی آن را نقل کرده است _که بخش هایی از آن در نهج البلاغه نیز آمده است_
⏪توجه به این مطالب جامعه را به تقوا میرساند:
انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا
اى مردم! به دنيا نگاه زاهدانه كنيد،
فَإِنَّهَا عَنْ قَلِيلٍ تُزِيلُ السَّاكِنَ وَتَفْجَعُ الْمُتْرَفَ
چراكه به زودى ساكنان خود را زائل مى كند و مترفان و ثروتمندان بى درد را ناگهان گرفتار مى سازد.
فَلا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يصْحَبُكُمْ مِنْهَا
بنابراين فزونى آنچه مايه اعجاب شماست در دنيا شما را نفريبد، زيرا بسيار كم با شما خواهد بود.
فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ وَاعْتَبَرَ وَأَبْصَرَ إِدْبَارَ مَا قَدْ أَدْبَرَ وَحُضُورَ مَا قَدْ حَضَرَ
خداوند رحمت كند كسى را كه فكر مى كند و عبرت مى گيرد و به پشت كردن آنچه از دنيا پشت كرده و حضور آنچه حاضر است نظر مى كند.
فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يكُنْ وَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ لَمْ يزَلْ گويى آنچه در دنيا موجود است به زودى نابود مى شود و آنچه در آخرت است همواره باقى است.
وَكُلُّ مَا هُوَ آتٍ قَرِيبٌ
بدانيدآنچه مى آيد نزديك است به وقوع بپيوندد.
و در بخش پایانی حکمت ۳۴۴ را بیان فرمود:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، …. قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”.
اللهم الحقنا باصالحین واجعلنا من المتقین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۴/۲/۲۷ . ۱۹ذیقعده
💢 حکمت ۳۴۴ 💢
وَ قَالَ (عليه السلام): مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً، فَبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً، قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”.
و فرمود (علیهالسلام): اى مردم، از خداى بترسيد، چه بسا، آرزومندى كه به آرزويش نرسد و چه بسا كسى كه بنايى برآورد و در آن زيستن نتواند و چه بسا، گرد آورنده اى كه بگذارد و بگذرد. شايد آن را به ناروا گرد آورده است يا حق كسى است كه آن را به او نداده، يا از حرام به دستش آورده و گناهش به گردن اوست و بارش بر دوش او. به پيشگاه پروردگارش حاضر مى شود، با تأسف و دريغ «زيانكار در دنيا و آخرت و اين زيانكارى آشكار است».
💠وَ قَالَ (عليه السلام): مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ
اى مردم! تقواى الهى را رعايت كنيد.
🛑در این حکمت حضرت به همگان اشاره میکند که تقوا را رعایت کنند و یکی از اصناف تقوا این است که انسان از جهت مالی پاک و پاکیزه باشد، دخل و خرجش درست باشد به نحوی که آرزوهایش کنترل شده و در آمدش پاک و مصارفش مومنانه باشد.
⏪ نوعا وقتی صحبت از تقوا میشود، انسان به طور خودکار به دو مطلب متذکر میشود:
◀️الف. ابهام در معنای تقوا :
اینکه انسان نمیتواند به طور دقیق و صریح تشخیص بدهد کدام عمل مصداق تقواست.
◀️ب. منحصر کردن تقوا به امور مثبت:
مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، حج رفتن، جهاد رفتن و…
↙️در این حکمت حضرت این دو مطلب را ابطال میکنند:
◀️الف. تقوا یک مطلب دست نیافتتی بدون مصداق نیست، بلکه تک تک اعمال و رفتار و اعتقادات و دل بستگی ها و … همه مصداق تقوا هستند.
◀️ ب. تقوا فقط در امور مثبت نیست و اتفاقا نمود تقوا در خود نگهداری و ترک گناه است.
در این حکمت نیز حضرت تقوا را به دل نبستن و ترک دنیا بیان میکند.
⛔️ تقوا یک بحث همگانی است و توده های مردم باید متقی باشند. اینگونه نیست که تقوا فقط مربوط به افراد خاصی از اقشار مردم مثل علماو… باشد.
حضرت اتَّقُوا اللَّهَ را در مورد مَعَاشِرَ النَّاسِ بیان میکند.
💠 فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ،
چه بسيار آرزومندانى كه به آرزوى خود نرسند.
💠 وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ
و چه بسيار سازندگانى كه در آنچه ساخته اند سكونت نمى كنند،
💠 وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ،
و چه بسيار جمع آورى كنندگان اموال كه به زودى اندوخته هاى خود را ترك مى گويند.
⭕️حضرت نخست به طور كلى از آرزوهاى عقيم و دست نيافتنى سخن مى گويد.
چرا انسان در طول حیات به سمت آرزوهای دست نایافتنی برود و همه ی عمر و استعداد و امکاناتش را مصرف کند برای اموری که رسیدن به آنها شدنی نیست و فقط حسرتش برای انسان می ماند و در آخر نیز به آن نمیرسد.
سپس انگشت روى دو مورد خاص؛ يعنى بناها و قصرها، و اموال وثروتها مى گذارد. بناهايى كه انسان مى سازد و رها مى كند و مى رود و اموالى كه گردآورى كرده و بى آنكه از آنها بهره ببرد رها مى سازد و دنيا راترك مى گويد.
💠 وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ
خانه ساختن و ساکن شدن عیبی نیست و اتفاقا در روایات توصیه شده است انسان صاحب خانه بزرگ باشد.
آن چیزی که حضرت از آن نهی میکند بحث خانه ساختن همراه با آرزو است.
اینکه انسان خانه ای بسازد که ساخت آن از حد او بیشتر باشد و بیش از عمر و استعداد و امکانات او باشد، این میشود خانه ی آرزو، همان خانه ای که بسیاری افراد قبل از آنکه فرصت کنند آن را کامل کنند و در آن ساکن شوند، عمرشان به پایان رسید.
💠 وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ
اصل سرمایه داشتن و دست جلوی دیگران دراز نکردن، امر بسیار پسندیده ای است. آن چیزی که مورد نهی حضرت قراار گرفته است بحث “بی پروایی در جمع آوری مال است”.
آرزومندی در جمع کردن پول به نحوی باشد که او همه ی توانش را جمع کند تا پول در بیاورد ولی آنقدر این پول زیاد باشد که اگر تا آخر عمر بخواهد مصرف کند و استفاده کند باز هم پول زیاد بیاورد و لاجرم همه ی این پولها را میگذارد و میگذرد.
💮شیعه اهل جمع آوری مال نیست، اهل انفاق است
امام صادق علیه اسلام می فرمایند:
لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ مَلَكَ عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ
شيعۀ ما نيست كسى كه ده هزار درهم را تملك كند،
إِلاَّ مَنْ أَعْطَى يَمِيناً وَ شِمَالاً وَ مِنْ قُدَّامٍ وَ خَلْفٍ
مگر كسى كه به دست چپ و راست و از جلو و پشت سر،انفاق كند.
حضرت در توضیح اینکه نهی کردند از جمع آوری پول میفرماید:
💠وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ،
و اى بسا مال را از طريق باطل گردآورى كرده و يا حق آن را نپرداخته اند.
💠 أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً،
يا از راه حرام به آن رسيده وبه سبب آن، گناهانى بر دوش كشيده و وزر آن را بر عهده دارند.
⏪مشکل آرزو مندان دنیا طلب آن است که کیفیت جمع آوری مال برای آنها مهم نیست و فقط میخواهند پول جمع کنند. لذا به دو نکته توجه ندارند:
◀️الف. کسب مال از باطل و حرام:
تمام مکاسب محرمه در این جمله حضرت وارد میشوند. اعم از دزدی، گرانفروشی، کسب مال از طریق قمار، اختلاس و….
◀️ ب. پرداخت نکردن حقوق مالی اموال حلال:
در این مورد شخص اموال حلالی را به دست آورده است ولی،
خمس و زکات را نپرداخته و همین امر، باعث گرفتاری او میشود.
پرداخت نکردن حقوق مالی نیز نوعی دزدی و اختلاس است.
کسی که مرتکب ظلم شود، نتیجه و عاقبت کارش را خواهد دید.
امام صادق علیه السلام :
إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً تُسَمَّى اَلْمُنْتَقِمَةَ
خداوند تبارك و تعالى قطعاتى از زمين دارد كه «منتقمه». ناميده مىشود،
فَإِذَا أَعْطَى اَللَّهُ عَبْداً مَالاً لَمْ يُخْرِجْ حَقَّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ
پس چون خدا مالى به بندهاى عطا كند، كه حقّ خداوند عزّ و جلّ را از آن نپردازد،
سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهِ بُقْعَةً مِنْ تِلْكَ اَلْبِقَاعِ
ِ فَأَتْلَفَ ذَلِكَ اَلْمَالَ فِيهَا
خداوند قطعهاى از آن قطعات را بر او مسلّط ميسازد، تا آن مال را در آنجا تلف كند،
ثُمَّ مَاتَ وَ تَرَكَهَا
و آنگاه صاحب مال ميميرد و آن زمين را وامي گذارد.
💠 أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً
به دست آوردن مال از راه نادرست حرام است و اثم دارد. پرداخت نکردن حقوق مالی نیز حرام است و اثم دارد.
🔻نکته مهم:
حضرت در مورد نتیجه ی “ناپاکی مالی”
از لفظ ” احتمال” استفاده میکند.
احتمال یعنی به دوش کشیدن بار سنگین. گناه بار سنگینی است که انسان را زمین گیر میکند و اجازه حرکت به انسان نمیدهد.
⛔️باید سبکبار بود.
حضرت در نامه ۳۱ می فرمایند:
وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَكَ طَرِيقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِيدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ،
فرزندم! بدان راهى بس طولانى و پر مشقت در پيش دارى.
وَ أَنَّهُ لَا غِنَى بِكَ فِيهِ عَنْ حُسْنِ الِارْتِيَادِ وَ قَدْرِ بَلَاغِكَ مِنَ الزَّادِ
در اين راه پر خوف و خطر از کوشش و تلاش صحيح و فراوان و توشه کافى که تو را به مقصد برساند بى نياز نيستى.
مَعَ خِفَّةِ الظَّهْرِ
به علاوه بايد در اين راه سبکبار باشى تا بتوانى به مقصد برسى ،
فَلَا تَحْمِلَنَّ عَلَى ظَهْرِكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ فَيَكُونَ ثِقْلُ ذَلِكَ وَبَالًا عَلَيْكَ.
بنابراين بيش از حدِ توانت مسئوليت اموال دنيا را بر دوش نگير، زيرا سنگينى آن مايه مشقت و وبال تو خواهد بود.
💮ودر خطبه ۲۰۴ هم فرمود:
إِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَئُوداً وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً
بدانید گردنه اى سخت و منزلگاههاى مخوف و هولناکى در پيش داريد،
لَا بُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا
که بايد در آنها وارد شويد، و نزد هر يک توقّف کنيد و پاسخگوى اعمال خود باشيد.
عبور کردن با بار سنگین از گردنه های صعب العبور بسیار سخت و غیر قابل عبور است.
💠فبَاءَ بِوِزْرِهِ وَ قَدِمَ عَلَى رَبِّهِ آسِفاً لَاهِفاً
با وزر و وبالی که به گردن اوست به سمت خدا برمیگردد[فَبَاءَ] و وارد بر خدا میشود در حالی که پر از افسوس و اندوه[ لَاهِفاً] است.
🛑 خداوند عادل است و به کسی ظلم نمیکند و تاسف خوردن و اندوهگین شدن نتیجه و باطن عمل خود انسان است.
کسی که از هر راهی پول در آورد و به اندازه ی بانک پول جمع کرد و آن را در راه درست مصرف نکرد؛ قیامتش همراه با افسوس و اندوه خواهد بود
⭕️ اگر انسان بخواهد در قیامت سرفراز باشد، باید حقوق الهی را پرداخت کند.
علامه شوشتری به نقل از عن اویس القرنی میگوید:
اِنَّ حُقوقَ اللهِ لَم تَترُک عِندَ مُسلِمٍ دِرهَمَاً
اگر انسان بخواهد حقوق الهی را پرداخت کند حتی یک درهم هم اضافه نزد او باقی نمی ماند که بخواهد آن را نگه دارد به جمع کردن مال بپردازد.
💠قدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ
و چنین افرادی مصداق اين آيه شريفه هستند: «هم دنيا را از دست داده هم آخرت را و اين است همان زيان آشكار.
⁉️چرا کسانی که اهل رعایت مسائل مالی نیستند، دچار خسران مبین اند؟!
امام عليه السلام حال اينگونه افراد را مصداق خسران مبين دانسته است،
🔻زيرا :
انسان گاه اموال نامشروعى فراهم مى كند و با آن چند صباحى به عيش و نوش مى پردازد؛ ولى عذاب طولانى مدت الهى را براى خود فراهم مى بيند. اين حالت ممكن است از نظر ظاهر بينان خسران مبين نباشد.
ولی «خسران مبين» جايى است كه از راه نامشروع، اموال و ثروتهايى گردآورى وكاخهايى بنا مى كند و بى آنكه كمترين بهره اى ببرد، رها كرده به ديار باقى مى شتابد در حالى كه مسئوليت همه گناه آن بر دوش اوست. اين، «خسران مبين» است
🔻نکته 1:
علامه مجلسی در بحار الانوار از امام رضا روایت نقل میکند:
قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا عليه السلام: يقُولُ لا يجْتَمِعُ الْمَالُ إِلاَّ بِخِصَالٍ خَمْسٍ
راوى مى گويد: از امام على بن موسى الرضا عليه السلام: شنيدم كه مى فرمود: مال، غالبآ انباشته نمى شود
مگر از پنج راه.
بِبُخْلٍ شَدِيدٍ
۱. با بخل شديد،
کرم داران عالَم را دِرَم نیست /
دِرَم داران عالَم را کرم نیست.
وَأَمَلٍ طَوِيلٍ
۲. آرزوهاى دور و دراز،
وَحِرْصٍ غَالِبٍ
۳. حرص غالب بر انسان،
وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ
۴. قطع رحم،
وَإِيثَارِ الدُّنْيا عَلَى الاْخِرَةِ
۵. و ترجيح دنيا بر آخرت.
💮بديهى است اگر انسان بخيل نباشد و گرفتار آرزوهاى طولانى نگردد وحرص نورزد و خويشاوندان خود را از اموالش بهره مند سازد و آخرت را بر دنيا از طريق انجام دادن كارهاى خير با اموالش ترجيح دهد، اموال، غالبآ انباشته نخواهد شد.
❌ دنیا طلب هایی که اهل انفاق نباشند، شیعه نیستند.
امام باقر سلام الله علیه فرمود:
إِنَّا لَنُحِبُّ اَلدُّنْيَا وَ لاَ نُؤْتَاهَا وَ هُوَ
خَيْرٌ لَنَا
ما دنیا را دوست می داریم ولی اگر به آن نرسیدیم برای ما بهتر است
وَ مَا أُوتِيَ عَبْدٌ مِنْهَا شَيْئاً إِلاَّ كَانَ أَنْقَصَ لِحَظِّهِ فِي اَلْآخِرَةِ
هر کسی در دنیا مال دار شد بهره اش در آخرت کم می شود،
وَ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِنَا مَنْ لَهُ مِائَةُ أَلْفٍ وَ لاَ خَمْسُونَ أَلْفاً وَ لاَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً وَ لَوْ شِئْتُ أَنْ أَقُولَ ثَلاَثُونَ أَلْفاً لَقُلْتُ
شیعیان ما بیش از صدهزار و یا پنجاه هزار و یا چهل هزار ندارند و اگر بخواهم می گویم سی هزار،
وَ مَا جَمَعَ رَجُلٌ قَطُّ عَشَرَةَ آلاَفٍ مِنْ حِلِّهَا و هیچ مردی نمی تواند بیش از ده هزار از حلال پیدا کند.
در روایت دیگری که همین حدیث آمده است در پایان میفرماید:
وَ مَا جَمَعَ رَجُلٌ قَطُّ عَشَرَةَ آلاَفٍ مِنْ حِلِّهَا دَرَاهِمُ
و هیچ مردی نمی تواند بیش از ده هزار درهم از حلال پیدا کند..
هر ده درهم، 1 دینار است
👈 تذکر:
هر سکه درهم در زمان اهل بیت حدود 2.5 گرم بوده که 30 هزار درهم میشود 75.000 گرم نقره.
اگر هر گرم نقره حدود 100.00 تومان باشد میشود:
7.500.000.000 (هفت میلیارد و نیم)
🔻نکته۲:
چه بسیار خانه هایی که صاحب آن، در آن ساکن نشد.
در ذیل آیه ۶ تا ۸ سوره فجر ماجرای بهشت شدّاد و هلاکت او را قبل از دیدار آن بهشت نقل کردهاند.
《اَ لَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ 》
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ با آن شهر اِرَم و باعظمت عاد چه نمود؟ همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده.
📕در زمان حضرت هود، پادشاه مغرور و متکبری بود که هود علیهالسلام او را به خداپرستی دعوت کرد، و به او فرمود:
«اگر به سوی خدا آیی، خداوند پاداش بهشت جاوید به تو خواهد داد،
او گفت:بهشت چگونه است؟
هود علیهالسلام بخشی از اوصاف بهشت خدا را برای او توصیف نمود.
شدّاد گفت اینکه چیزی نیست من خودم این گونه بهشت را خواهم ساخت، کبر و غرور او را از پیروی هود علیهالسلام باز داشت.
📕شدّاد برای پادشاهان جهان نامه نوشت که هر چه طلا و جواهرات دارند همه را نزد او بفرستند،
و آنها آنچه داشتند فرستادند، آن قهرمانان مدت طولانی به بهشت سازی مشغول شدند، تا این که از ساختن آن فارغ گشتند، و در اطراف آن بهشت مصنوعی، حصار قلعه و دژ محکمی ساختند،
در اطراف آن حصار هزار قصر با شکوه بنا نهادند، سپس به شدّاد گزارش دادند که با وزیران و لشکرش برای افتتاح شهر بهشت وارد گردد.
شدّاد با همراهان، با زرق و برق بسیار عریض و طویلی به سوی آن شهر که در جزیره العرب، بین یمن و حجاز قرار داشت حرکت کردند،
ولی قبل از آنکه به آن شهر برسند، ناگاه صاعقهای همراه با صدای کوبنده و بلندی از سوی آسمان به سوی آنها آمد و همه آنها را به سختی بر زمین کوبید، همه آنها متلاشی شده و به هلاکت رسیدند
💮روزی رسول خداصلیاللهعلیهوآله نشسته بود، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از او پرسید:«
ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟»
عزرائیل گفت:در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:
1⃣ روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت،
او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیرهای افکند،
در این میان فرزند پسری از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم، دلم به حال آن پسر سوخت.
2⃣ هنگامی که شدّاد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بینظیر خود پرداخت، و همه توان و امکانات ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد. وقتی که خواست از آن دیدار کند،
همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد،
هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم،
آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد،
دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود، اسیر مرگ شد.
🔻نکته ۳:
با صرف گفتن از تقوا، جامعه متقی نمیشود.
تقوا باید با بیان مصادیقی باشد که برای مردم ملموس و محسوس باشد و بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
حضرت میفرماید از آرزوهایی که مردم به آن نرسیده اند بگویید،
از افرادی که عرق ریختند و خانه ساختند ولی در آن زندگی نکردند بگویید،
از افرادی که پول جمع کردند و فرصت استفاده از آن را پیدا نکردند بگویید تا آنها به تقوا برسند.
💮 حکمت ۳۴۴ بخشی از خطبه مفصل تری از حضرت بوده که علامه مجلسی آن را نقل کرده است _که بخش هایی از آن در نهج البلاغه نیز آمده است_
⏪توجه به این مطالب جامعه را به تقوا میرساند:
انْظُرُوا إِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدِينَ فِيهَا
اى مردم! به دنيا نگاه زاهدانه كنيد،
فَإِنَّهَا عَنْ قَلِيلٍ تُزِيلُ السَّاكِنَ وَتَفْجَعُ الْمُتْرَفَ
چراكه به زودى ساكنان خود را زائل مى كند و مترفان و ثروتمندان بى درد را ناگهان گرفتار مى سازد.
فَلا تَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ مَا يعْجِبُكُمْ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يصْحَبُكُمْ مِنْهَا
بنابراين فزونى آنچه مايه اعجاب شماست در دنيا شما را نفريبد، زيرا بسيار كم با شما خواهد بود.
فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ وَاعْتَبَرَ وَأَبْصَرَ إِدْبَارَ مَا قَدْ أَدْبَرَ وَحُضُورَ مَا قَدْ حَضَرَ
خداوند رحمت كند كسى را كه فكر مى كند و عبرت مى گيرد و به پشت كردن آنچه از دنيا پشت كرده و حضور آنچه حاضر است نظر مى كند.
فَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَلِيلٍ لَمْ يكُنْ وَكَأَنَّ مَا هُوَ كَائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ لَمْ يزَلْ گويى آنچه در دنيا موجود است به زودى نابود مى شود و آنچه در آخرت است همواره باقى است.
وَكُلُّ مَا هُوَ آتٍ قَرِيبٌ
بدانيدآنچه مى آيد نزديك است به وقوع بپيوندد.
و در بخش پایانی حکمت ۳۴۴ را بیان فرمود:
مَعَاشِرَ النَّاسِ، اتَّقُوا اللَّهَ، فَكَمْ مِنْ مُؤَمِّلٍ مَا لَا يَبْلُغُهُ، وَ بَانٍ مَا لَا يَسْكُنُهُ، وَ جَامِعٍ مَا سَوْفَ يَتْرُكُهُ، وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ، …. قَدْ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ “ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ”.
اللهم الحقنا باصالحین واجعلنا من المتقین