بسم الله الرحمن ارحیم
شرح حکمت ها
۱۴۰۴/۰۴/۲۹_۲۴محرم
💢حکمت ۳۷۲💢
وَ قَالَ (عليه السلام) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ: عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ، وَ جَاهِلٍ لَا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ؛ فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيهَا، عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ، عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ.
امام (عليه السلام) به جابر بن عبد الله الانصارى فرمود: اى جابر، قوام دنيا بر چهار كس است: عالمى كه علم خود را به كار دارد. جاهلى كه از فرا گرفتن علم سر بر نتابد، بخشنده اى كه در بخشش بخل نورزد و فقيرى كه دنيا را به آخرتش نفروشد. هرگاه، عالم، علم خود را به كار ندارد، جاهل از آموختن سر بر تابد و هرگاه، توانگر از بخشيدن مال خود بخل ورزد، فقير آخرتش را به دنيا خواهد فروخت.
اى جابر، هر كس كه از نعمت خدا بسيار بهره مند شود، نيازهاى مردم به او افزون باشد. هركس كه در نعمتى كه خدا به او ارزانى داشته به گونه اى كه بر او واجب است عمل كند، خداوند نعمت او را دوام بخشد و باقى گذارد و هر كه چنين نكند، داراييش را به فنا و زوال كشاند.
💠وَ قَالَ (عليه السلام) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ
امام عليه السلام به جابر بن عبدالله انصارى فرمود:
💠يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ
اى جابر! قوام و استوارى دين و دنيا به چهار چيز است:
✅دین و دنیا باید با هم باشند تا هم دینداری درست باشد هم دنیا آباد:
حضرت میفرماید اگر این چهار ستون سر جای خودشان باشند و به وظیفه عمل کنند هم دنیای مردم آباد میشود، هم دین مردم. لذا دین و دنیا از هم جدا نیستند. باید دین و دنیا، اقتصاد و فرهنگ با یکدیگر پیش بروند هم اوضاع معیشت مردم خوب باشد هم اوضاع دین مردم.
💠1⃣عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ
عالم و دانشمندى كه علم خود را بهكار گيرد،
💠2⃣وَ جَاهِلٍ لَا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ
و نادانى كه از یادگیری خودداری نکند.
✳️نخستين پايه های قوام و برپا بودن ستون های دین و دنیا؛ علم و دانش، و تعليم و تعلم است و تا اين دو پايه محكم نشود نه دين مردم سامان مى يابد نه دنياى آنها.
وقتی استخوان بندی علمی جامعه درست نباشد در دينشان گرفتار انواع خرافات و بدعت ها مى شوند و در دنيايشان گرفتار انواع پريشانى ها و اختلافات و رنج ها و ناكامى ها.
❇️از آنجا که بحث در باب دین و دنیاست، معلوم است علم در اینجا منحصر در علوم دینی نیست و انوال علوم رو در بر میگیرد. اگر علمای علوم مختلف با حرفایی که میزنند معتقد باشند و به آنها عمل کنند، انگیزه برای علم آموزی در جاهلان ایجاد میشود.
✅نباید از علم آموزی تفره رفت:
🔺آیت الله جوادی حفظه الله میفرمود :
فهمیدن و یاد گرفتن علم گناه کبیره نیست.
(غرضشان این بود که برخی آن چنان از علم فراری هستند ، گویی علم آموزی گناه کبیره است.)
🔺حضرت در حکمت ۱۴۷ میفرماید:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا
اى كميل بن زياد! دل ها همانند ظرف هاست پس بهترين آنها ظرفى است كه مقدار بيشترى را بتواند نگهدارى كند،
فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ
بنابراين آنچه را به تو مى گويم حفظ كن و در خاطر خود بسپار.
النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيق
مردم سه گروهند: علماى ربانى، دانش طلبان در طريق نجات و احمقانِ بى سر و پا و بى هدف كه دنبال هر صدايى مى روند و با هر بادى حركت مى كنند; آنهايى كه با نور علم روشن نشده و به ستون محكمى پناه نبرده اند.
💠3⃣وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ
و سخاوتمندى كه در بذل وبخشش بخل نورزد،
💠4⃣وَ فَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ
و نيازمندى كه آخرتش را به دنيا نفروشد.
❇️ بعد از علم و دانش، دو ركن اصلى ديگر برای قوام دین و دنیا، مال و ثروت و تقسيم عادلانه آن و حل مشكلات نيازمندان است. جامعه فقير و همچنين جامعه اى كه ثروتمندان بخيلى داشته باشد از آرامش و امنيت محروم خواهد بود.
❇️حضرت در مورد فقیر و غنی دست روی دو عنوان میگذارد:
ثروتمندان نباید از بخشش و ایثار کم بگذارند و دچار بخل شوند.
فقرا نباید به خاطر فقر دچار بی دینی شوند و آخرت ابدی را به دنیای کوتاه بفروشند.
❇️ارتباط جود و بخشش و پیشرفت های مادی و معنوی:
در جامعه دو گروه فقیر و غنی وجود دارند، ایجاد ارتباط حسنه بین این دو گروه میتواند بخش زیادی از مشکلات را حل کند و به پیشرفت های مادی و معنوی جامعه کمک کند.
👈 الف)
رابطه فقر و غنا و پیشرفت مادی:
فقر فقیران مانع پیشرفت های علمی و فنی آنها، مانع تولید و در نهایت مضر به جامعه است. چه استعدادهای فراوانی که به خاطر فقر و نداری یا هیچ گاه شکوفا نشدند یا به اندازه ی استعدادی که داشتند رشد نکردند.
غنا و خوش گذرانی و بی تفاوتی ثرتمندان نیز مانع از “درد داشتن” و تلاش برای رفع دردهاست که این هم مضر به جال جامعه است. بسیاری از سرمایه ها برای تولید و رفع احتیاجات، صرف خرید طلا و وسایل تجملی میشود، سرمایه های هنگفتی به جای جریان پیدا کردن در تولید و اقتصاد، در مسائل خوشگذرانی و… مصرف میشوند.
👈 ب)
رابطه ی فقر و غنا و پیشرفت معنوی:
فقر زیاد به کفر می انجامد و مانع پیشرفت معنوی است.
كَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً
فقر نزديك است که به كفر بیانجامد.
غنای زیاد نیز به طغیان می انجامد و مانع پیشرفت معنوی است.
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ
این چنین نیست ،مسلماً انسان سرکشی می کند.*برای اینکه خود را بی نیاز می پندارد.«۶و۷علق»
⏪حضرت بعد از بیان چهار رکن و ستون قوام دین و دنیای مردم، به آسیب شناسی آنها میپردازد:
💠فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ
پس هرگاه عالم علمش را ضايع كند و بهكار نگيرد، جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد.
❇️افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن ها بى اعتماد مى شوند و هم به علمشان و در اين حال به دنبال فراگيرى علوم آن ها نمى روند و مى گويند: اگر علم آن ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى كردند.
✅بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است:
اگر کسانی که اهل علم نیستند، تاثیرات عملی و بهتر بودن واقعی زندگی عالمانه را ببینند، به عدمگرایش پیدا میکنند.
چه علم دین ، چه علوم دیگر
🔺امام صادق علیهالسلام میفرماید:
كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُم
– با غیر زبان خویش مردم را (به کیش و مذهب خود) دعوت کنید.
🔺همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده:
إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا
هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل ها فرو مى ريزد آن گونه كه باران از سنگ هاى سخت فرو مى ريزد و بر آن باقى نمى ماند.
❇️ گناه جهل جاهلان، به عهده ی عالمان بی عمل است:
اگر چه در عالم هر کسی مسئول اعمال خویش است و جاهلان به خاطر یاد نگرفتن و عالم نشدن باید پاسخگو باشند؛ ولی با توجه به کلام حضرت بخشی از گناه جهل و جاهلان به عده ی عالمانی است که با بی عملی یا بد عملی باعث دلسردی آنها شدند و نهایتا آنها در جهل ماندند.
✳️ دنبال علم نرفتن، انسان را از چشم خدا می اندازد:
📚در کتاب فضل علم اصول کافی آمده است.
🔺امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
انَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى دَانِيَالَ أَنَّ أَمْقَتَ عَبِيدِي إِلَيَّ اَلْجَاهِلُ اَلْمُسْتَخِفُّ بِحَقِّ أَهْلِ اَلْعِلْمِ اَلتَّارِكُ لِلاِقْتِدَاءِ بِهِمْ
خداى تبارك و تعالى به دانيال عليه السّلام وحى كرد كه مبغوضترين بندگانم نزد من نادانى است كه حق دانشمندان را سبك شمارد و از آنان پيروى نكند
وَ أَنَّ أَحَبَّ عَبِيدِي إِلَيَّ اَلتَّقِيُّ اَلطَّالِبُ لِلثَّوَابِ اَلْجَزِيلِ اَللاَّزِمُ لِلْعُلَمَاءِ اَلتَّابِعُ لِلْحُلَمَاءِ اَلْقَابِلُ عَنِ اَلْحُكَمَاءِ
و دوستترين بندگانم نزد من پرهيزكارى است كه دنبال ثواب است و همراه دانشمندان و پيرو خويشتنداران و حرف پذیر از حكيمان باشد.
⏪ادامه حکمت:
💠وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ
و هرگاه اغنيا در نيكى بخل ورزند، نيازمندان آخرت خود را به دنيا مىفروشند.
هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند، نیازمندان سد تقوا را شكسته و آلوده انواع گناهان میشوند.
✅مصادیق “بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ”:
سرقت و غارت، خيانت در امانت، کم کاری و دروغ گویی و…
ولی از همهی اینها مهمتر:
گرفتاری به نفاق ، ذلت و چاپلوسی مقابل ثروتمند:
🔺در قرآن کریم آیه ۱۷ سوره اسراء میفرماید:
وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل مرسانید.
✍️ املاق یعنی فقری که زبان انسان را به تملق و چاپلوسی از ثروتمندان باز میکند.
🔺همچنین در حکمت ۲۲۸ آمده:
مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ، ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ
كسى كه در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع كند، دو سوم دين خود را از دست داده است!
✅تنظیم نبودن روابط ثرتمندان و فقرا، وجود اسلام و مسلمین را تهدید میکند:
🔺امام صادق علیه السلام:
إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ بَقَاءِ الاِْسْلاَمِ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ عِنْدَ مَنْ يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ
از عوامل بقاء اسلام و مسلمين اين است كه اموال و ثروت ها به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن بشناسند و به ديگران كمك كنند.
فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الاِْسْلاَمِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ فِى أَيدِى مَنْ لاَ يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ لاَ يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ
و از عوامل فناء اسلام و مسلمين اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن نشناسند و كمك به ديگران نكنند.
⏪در ادامه حکمت ۳۷۲ آمده:
💠يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ
اى جابر! كسى كه نعمت فراوان خداوند به او روى آورد نياز مردم به او بسيار خواهد شد.
❇️حضرت در این بخش به ثروتمندان توصیه میکنند شکر نعمت دارایی را به جا بیاورند.
یک مرحله از این شکر، صبر و خوش برخوردی در برابر آمد و شد نیازمندان است:
تشنگان به دنبال چشمه هاى آب مى روند و گرسنگان به دنبال منابع غذا. بنابراين كسانى كه خداوند نعمت فراوانى به آن ها داده بايد از مراجعات مكرر مردم تعجب يا وحشت نكنند، و اين خود نعمت ديگرى است كه بتوانند با نعمت هاى وافرى كه در اختيار آنهاست گره از كار مردم بگشايند.
✳️ثروتمندان با فقرا خوش برخورد باشند:
مرد مالدارى با لباس پاكيزه خدمت رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله آمد و نزديك حضرت نشست، سپس مرد تنگدستى با جامههاى چركين وارد شد و پهلوى مرد مالدار نشست، مال دار جامههايش را از زير پاى او كشيد. رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله باو فرمود: ترسيدى چيزى از فقر او بتو چسبد؟ گفت نه، فرمود: ترسيدى از دارائى تو چيزى به او رسد؟ گفت: نه، فرمود: ترسيدى لباست چرك شود؟ گفت: نه. فرمود: پس چرا تو را بر اين كار واداشت؟
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّ لِي قَرِيناً يُزَيِّنُ لِي كُلَّ قَبِيحٍ وَ يُقَبِّحُ لِي كُلَّ حَسَنٍ
گفت: يا رسول اللّٰه! من همدمى شيطانى دارم كه هر كار زشتى را در نظرم زينت دهد، و هر كار خوبى را زشت نمايش دهد،
وَ قَدْ جَعَلْتُ لَهُ نِصْفَ مَالِي فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِلْمُعْسِرِ أَ تَقْبَلُ قَالَ لاَ
من نصف مالم را به او ميدهم تا از دست من راضی بشود.
پيغمبر به آن مرد فقیر فرمود: تو ميپذيرى؟ گفت: نه _میبخشم ولی پول هم نمیخواهم.
فَقَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ وَ لِمَ قَالَ أَخَافُ أَنْ يَدْخُلَنِي مَا دَخَلَكَ
مرد ثروتمند گفت: چرا؟ گفت: زيرا ميترسم در دل من درآيد آنچه در دل تو درآمده كه وسوسه شیطان، تكبر و توهين فقرا باشد.
✅یک مرحله از شکر، شکر عملی و کمک و دستگیری از نیازمندان است:
👈خیّر بودن، برگزیده بودن خداست:
🔺امام باقر علیه السلام فرمود:
إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَهْلاً مِنْ خَلْقِهِ
همانا خداوند براي احسان و نیكوکاري، گروهي از بندگانش را برگزيده است.
حَبَّبَ إِلَيْهِمُ اَلْمَعْرُوفَ وَ حَبَّبَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ
آنان را دوستدار احسان و دوستدار نيكوكاري قرار داده.
وَ وَجَّهَ لِطُلاَّبِ اَلْمَعْرُوفِ اَلطَّلَبَ إِلَيْهِمْ وَ يَسَّرَ لَهُمْ قَضَاءَهُ
و جويندگان احسان را به سوي آنان راهي نموده و برآوردن نياز ايشان را بر نيكوكاران آسان ساخته
كَمَا يَسَّرَ اَلْغَيْثَ لِلْأَرْضِ اَلْمُجْدِبَةِ لِيُحْيِيَهَا وَ يُحْيِيَ أَهْلَهَا
همان گونه كه زنده كردن زمين باير و جان دادن بر اهلش را براي باران آسان نموده است.
وَ إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَعْدَاءً مِنْ خَلْقِهِ بَغَّضَ إِلَيْهِمُ اَلْمَعْرُوفَ وَ بَغَّضَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ
و به راستي كه خداوند براي نكويي، دشمناني از بندگانش قرار داده كه احسان و نيكوكاري را بر ايشان ناپسند و مبغوض ساخته
وَ حَظَرَ عَلَى طُلاَّبِ اَلْمَعْرُوفِ اَلتَّوَجُّهَ إِلَيْهِمْ
و جويندگان احسان را از رو نمودن به آنان منع كرده
وَ حَظَرَ عَلَيْهِمْ قَضَاءَهُ
و بر آوردن مشکل نیازمندان را نیز از آنان دور ساخته
كَمَا يَحْظُرُ اَلْغَيْثَ عَنِ اَلْأَرْضِ اَلْمُجْدِبَةِ لِيُهْلِكَهَا وَ يُهْلِكَ أَهْلَهَا وَ مَا يَعْفُو اَللَّهُ عَنْهُ أَكْثَر
همان گونه كه باران را از زمين باير و خشك دور ساخته تا آن زمين و اهلش را نابود كند و آنچه خداوند مي بخشد بيشتر است.
⏪در ادامه حکمت حضرت میفرمایند:
💠فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيهَا، عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ
بنابر این کسی كه وظيفه واجب خود را در برابر اين نعمت هاى الهى انجام دهد زمينه دوام و بقاء آن ها را فراهم ساخته،
💠وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ، عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ
و كسی كه به وظيفه واجب خود در برابر آن ها عمل نكند آن ها را در معرض زوال و فنا قرار داده است.
✅هر کسی دارا شد باید دست دهنده داشته باشد:
هرگاه درخت پرميوه اى در باغ باشد، تمام افرادى كه وارد باغ مى شوند چشم به آن مى دوزند و از آن توقع و انتظار دارند، حتى پرندگان نيز از آن سهمى مى خواهند.
❇️کمک نکردن، نعمت را در خطر زوال قرار میدهد:
اگر ثرتمندان اهل بخشش نباشند، از دو جهت سرمایه خود را در معرض زوال قرار داده اند:
اولا فقرا یک جایی کارد به استخوانشان میرسد و شاید به اموال این شخص تعرض کنند.
ثانیا خداوند برکت و رشد را در اموال چنین افرادی قرار نداده است و در معرض زوال هستند.
✳️ثرتمندان، واسطه ی فیض به گرفتاران هستند:
نعمت هاى بزرگى كه خداوند به افراد مى دهد خواه مال فراوان باشد يا قدرت بسيار يا هوش سرشار، همه آن براى زندگى شخصى آن ها لازم نيست.
پيداست كه خداوند آن ها را مأمور ساخته كه به وسيله آن بار مشكلات را از دوش ديگران بردارند و گره از كار آن ها بگشايند. حال اگر اين امانت دار الهى به وظيفه خود عمل نكند خداوند او را عزل كرده امانتش رابه دست ديگرى مى سپارد.
✳️نداء ملائکه در هنگام طلوع خورشید:
🔺امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
إِنَّ اَلشَّمْسَ لَتَطْلُعُ وَ مَعَهَا أَرْبَعَةُ أَمْلاَكٍ
آنگاه كه خورشيد طلوع مىكند با آن چهار فرشته است
مَلَكٌ يُنَادِي يَا صَاحِبَ اَلْخَيْرِ أَتِمَّ وَ أَبْشِرْ
فرشتهاى ندا مىكند: اى صاحب خير! احسانت را كامل نما و بر تو مژده باد.
وَ مَلَكٌ يُنَادِي يَا صَاحِبَ اَلشَّرِّ اِنْزِعْ وَ أَقْصِرْ
و فرشتهاى ديگر ندا مىكند: اى صاحب شرّ! دست بردار و كوته بيا.
وَ مَلَكٌ يُنَادِي أَعْطِ مُنْفِقاً خَلَفاً وَ آتِ مُمْسِكاً تَلَفاً …
و فرشتهاى ديگر ندا مىكند: خدايا! برای انفاقكننده جاگزين كن و برای منع کننده، از بين رفتن مالش را قرار ده.
🔰نکات مهم🔰
✅نکته اول:
رابطه بخش علم و بخش انفاق در حکمت ۳۷۲:
🔺در شرح “منهاج البراعه” میفرماید یکی از مصادیق مهمی که باید خیرین و صاحبان ثروت در راه آن انفاق کنند، خود بخش علم است. “نذرهای فرهنگی” و “نذرهای علمی” باید جدی گرفته شوند.
( هزینه برای عالم و کتاب و کتابخانه و…)
إِنَّ العَمَلَ بِالعِلْمِ وَتَعْلِيمَهُ وَإِبْقَاءَهُ يَحْتَاجُ إِلَى مَصَارِفٍ مَالِيَّةٍ:
عمل به علم، آموزش آن و حفظش نیازمند هزینههای مالی است:
مِنْ مَعَاشِ العَالِمِ، وَمَصَارِفِ تَحْصِيلِ المُتَعَلِّمِ، وَالمَدَارِسِ وَالمَكَاتِبِ، وَ الكُتُبِ المُحْتَاجِ إِلَيْهَا لِحِفْظِ العِلْمِ وَلِلتَّعْلِيمِ
از معاش عالم گرفته تا هزینههای تحصیل طلاب، مدرسهها و کتابخانهها، و کتابهای مورد نیاز برای حفظ علم و آموزش.
فَلَا بُدَّ مِنْ وُجُودِ الأَفْرَادِ ذَوِي الثَّرْوَةِ وَالجُودِ، لِيَصْرِفُوا مَالَهُمْ فِي هَذَا السَّبِيلِ
پس ضروری است افراد ثروتمند و بخشنده وجود داشته باشند، تا ثروت خود را در این راه صرف کنند.
👈هزینه برای آموزش دادن به فقرا:
وَإِذَا بَخِلَ الغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ الوَاجِبِ عَلَيْهِ فِي صَرْفِ مَالِهِ، اخْتَلَّ نِظَامُ العِلْمِ وَالمَعْرِفَةِ
و هرگاه ثروتمند از انجام وظیفهاش در انفاق مال خودداری کند، نظام علم و معرفت مختل میشود.
وَنَقَصَتِ التَّرْبِيَةُ المُؤَثِّرَةُ فِي نُفُوسِ الفُقَرَاءِ
و تربیت اثرگذار در دلهای فقرا کاهش مییابد.
فَصَارُوا جُهَّالًا غَيْرَ مُثَقَّفِينَ، وَبَاعُوا الآخِرَةَ بِالدُّنْيَا، وَارْتَكَبُوا الجَرَائِمَ العُظْمَى.
در نتیجه آنان به افراد جاهل و بیسواد تبدیل میشوند، آخرت را به دنیا میفروشند، و مرتکب جرائم بزرگی میگردند.
✅نکته دوم:
وقتی حضرت خضر از امیرالمومنین سوال میپرسد:
📚مرحوم شیخ صدوق در توحید میفرماید:
عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: لَمَّا جَلَسَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي اَلْخِلاَفَةِ وَ بَايَعَهُ اَلنَّاسُ خَرَجَ إِلَى اَلْمَسْجِدِ مُتَعَمِّماً بِعِمَامَةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَبِساً بُرْدَةَ رَسُولِ اَللَّهِ مُتَنَعِّلاً نَعْلَ رَسُولِ اَللَّهِ مُتَقَلِّداً سَيْفَ رَسُولِ اَللَّهِ فَصَعِدَ اَلْمِنْبَرَ … ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي … اصبغ بن نباته گويد:هنگامى كه على عليه السّلام به خلافت رسيد و مردم با او بيعت كردند،به مسجد آمد درحالىكه عمامه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را بر سر،برد او را بر تن،نعلين او را در پا و شمشير او را بر كمر بسته بود،بر منبر رفت و روى آن نشست.آنگاه انگشتانش را درهم نمود و زير شكم نهاد،سپس فرمود: اى گروه مردم!از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد.
فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَسْجِدِ مُتَوَكِّئاً عَلَى عَصَاهُ فَلَمْ يَزَلْ يَتَخَطَّى اَلنَّاسَ حَتَّى دَنَا مِنْهُ
مردى از دورترين نقطۀ مسجد-كه بر عصا تكيه كرده بود-برخاست و از ميان مردم آمد تا نزديك آن حضرت رسيد
فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ دُلَّنِي عَلَى عَمَلٍ أَنَا إِذَا عَمِلْتُهُ نَجَّانِيَ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ و عرض كرد:«اى امير مؤمنان!مرا به كارى راهنمايى كن كه چون انجام دهم از دوزخ نجاتم دهد.
قَالَ لَهُ اِسْمَعْ يَا هَذَا ثُمَّ اِفْهَمْ ثُمَّ اِسْتَيْقِنْ
فرمود:اى شخص حاضر! بشنو،آنگاه بفهم،سپس يقين كن!
قَامَتِ اَلدُّنْيَا بِثَلاَثَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لِعِلْمِهِ وَ بِغَنِيٍّ لاَ يَبْخَلُ بِمَالِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اَللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ صَابِرٍ
دنيا به وجود سه گروه استوار است:به دانشمند سخنورى كه به علم خود عمل كند،توانگرى كه به مال خود بر دينداران بخل نورزد و به فقيرى كه شكيبا باشد….
قَالَ صَدَقْتَ وَ اَللَّهِ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ غَابَ اَلرَّجُلُ فَلَمْ نَرَهُ
گفت:«به خدا سوگند!راست گفتى اى امير مؤمنان!»سپس آن مرد غايب شد و ما او را نديديم
فَطَلَبَهُ اَلنَّاسُ فَلَمْ يَجِدُوهُ فَتَبَسَّمَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى اَلْمِنْبَرِ ثُمَّ قَالَ مَا لَكُمْ هَذَا أَخِي اَلْخَضِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مردم به دنبالش رفتند او را نيافتند.على عليه السّلام بر فراز منبر لبخندى زد و فرمود:«چه مىخواهيد؟او برادرم خضر عليه السّلام بود.»
✍️مضمون و تفصیل حکمت ۳۷۲ در این روایت هم آمده است.
بسم الله الرحمن ارحیم
شرح حکمت ها
۱۴۰۴/۰۴/۲۹_۲۴محرم
💢حکمت ۳۷۲💢
وَ قَالَ (عليه السلام) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ: عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ، وَ جَاهِلٍ لَا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ. يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ؛ فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيهَا، عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ، وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ، عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ.
امام (عليه السلام) به جابر بن عبد الله الانصارى فرمود: اى جابر، قوام دنيا بر چهار كس است: عالمى كه علم خود را به كار دارد. جاهلى كه از فرا گرفتن علم سر بر نتابد، بخشنده اى كه در بخشش بخل نورزد و فقيرى كه دنيا را به آخرتش نفروشد. هرگاه، عالم، علم خود را به كار ندارد، جاهل از آموختن سر بر تابد و هرگاه، توانگر از بخشيدن مال خود بخل ورزد، فقير آخرتش را به دنيا خواهد فروخت.
اى جابر، هر كس كه از نعمت خدا بسيار بهره مند شود، نيازهاى مردم به او افزون باشد. هركس كه در نعمتى كه خدا به او ارزانى داشته به گونه اى كه بر او واجب است عمل كند، خداوند نعمت او را دوام بخشد و باقى گذارد و هر كه چنين نكند، داراييش را به فنا و زوال كشاند.
💠وَ قَالَ (عليه السلام) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ
امام عليه السلام به جابر بن عبدالله انصارى فرمود:
💠يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بِأَرْبَعَةٍ
اى جابر! قوام و استوارى دين و دنيا به چهار چيز است:
✅دین و دنیا باید با هم باشند تا هم دینداری درست باشد هم دنیا آباد:
حضرت میفرماید اگر این چهار ستون سر جای خودشان باشند و به وظیفه عمل کنند هم دنیای مردم آباد میشود، هم دین مردم. لذا دین و دنیا از هم جدا نیستند. باید دین و دنیا، اقتصاد و فرهنگ با یکدیگر پیش بروند هم اوضاع معیشت مردم خوب باشد هم اوضاع دین مردم.
💠1⃣عَالِمٍ مُسْتَعْمِلٍ عِلْمَهُ
عالم و دانشمندى كه علم خود را بهكار گيرد،
💠2⃣وَ جَاهِلٍ لَا يَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ
و نادانى كه از یادگیری خودداری نکند.
✳️نخستين پايه های قوام و برپا بودن ستون های دین و دنیا؛ علم و دانش، و تعليم و تعلم است و تا اين دو پايه محكم نشود نه دين مردم سامان مى يابد نه دنياى آنها.
وقتی استخوان بندی علمی جامعه درست نباشد در دينشان گرفتار انواع خرافات و بدعت ها مى شوند و در دنيايشان گرفتار انواع پريشانى ها و اختلافات و رنج ها و ناكامى ها.
❇️از آنجا که بحث در باب دین و دنیاست، معلوم است علم در اینجا منحصر در علوم دینی نیست و انوال علوم رو در بر میگیرد. اگر علمای علوم مختلف با حرفایی که میزنند معتقد باشند و به آنها عمل کنند، انگیزه برای علم آموزی در جاهلان ایجاد میشود.
✅نباید از علم آموزی تفره رفت:
🔺آیت الله جوادی حفظه الله میفرمود :
فهمیدن و یاد گرفتن علم گناه کبیره نیست.
(غرضشان این بود که برخی آن چنان از علم فراری هستند ، گویی علم آموزی گناه کبیره است.)
🔺حضرت در حکمت ۱۴۷ میفرماید:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا
اى كميل بن زياد! دل ها همانند ظرف هاست پس بهترين آنها ظرفى است كه مقدار بيشترى را بتواند نگهدارى كند،
فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ
بنابراين آنچه را به تو مى گويم حفظ كن و در خاطر خود بسپار.
النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ، لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيق
مردم سه گروهند: علماى ربانى، دانش طلبان در طريق نجات و احمقانِ بى سر و پا و بى هدف كه دنبال هر صدايى مى روند و با هر بادى حركت مى كنند; آنهايى كه با نور علم روشن نشده و به ستون محكمى پناه نبرده اند.
💠3⃣وَ جَوَادٍ لَا يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ
و سخاوتمندى كه در بذل وبخشش بخل نورزد،
💠4⃣وَ فَقِيرٍ لَا يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ
و نيازمندى كه آخرتش را به دنيا نفروشد.
❇️ بعد از علم و دانش، دو ركن اصلى ديگر برای قوام دین و دنیا، مال و ثروت و تقسيم عادلانه آن و حل مشكلات نيازمندان است. جامعه فقير و همچنين جامعه اى كه ثروتمندان بخيلى داشته باشد از آرامش و امنيت محروم خواهد بود.
❇️حضرت در مورد فقیر و غنی دست روی دو عنوان میگذارد:
ثروتمندان نباید از بخشش و ایثار کم بگذارند و دچار بخل شوند.
فقرا نباید به خاطر فقر دچار بی دینی شوند و آخرت ابدی را به دنیای کوتاه بفروشند.
❇️ارتباط جود و بخشش و پیشرفت های مادی و معنوی:
در جامعه دو گروه فقیر و غنی وجود دارند، ایجاد ارتباط حسنه بین این دو گروه میتواند بخش زیادی از مشکلات را حل کند و به پیشرفت های مادی و معنوی جامعه کمک کند.
👈 الف)
رابطه فقر و غنا و پیشرفت مادی:
فقر فقیران مانع پیشرفت های علمی و فنی آنها، مانع تولید و در نهایت مضر به جامعه است. چه استعدادهای فراوانی که به خاطر فقر و نداری یا هیچ گاه شکوفا نشدند یا به اندازه ی استعدادی که داشتند رشد نکردند.
غنا و خوش گذرانی و بی تفاوتی ثرتمندان نیز مانع از “درد داشتن” و تلاش برای رفع دردهاست که این هم مضر به جال جامعه است. بسیاری از سرمایه ها برای تولید و رفع احتیاجات، صرف خرید طلا و وسایل تجملی میشود، سرمایه های هنگفتی به جای جریان پیدا کردن در تولید و اقتصاد، در مسائل خوشگذرانی و… مصرف میشوند.
👈 ب)
رابطه ی فقر و غنا و پیشرفت معنوی:
فقر زیاد به کفر می انجامد و مانع پیشرفت معنوی است.
كَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً
فقر نزديك است که به كفر بیانجامد.
غنای زیاد نیز به طغیان می انجامد و مانع پیشرفت معنوی است.
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ
این چنین نیست ،مسلماً انسان سرکشی می کند.*برای اینکه خود را بی نیاز می پندارد.«۶و۷علق»
⏪حضرت بعد از بیان چهار رکن و ستون قوام دین و دنیای مردم، به آسیب شناسی آنها میپردازد:
💠فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ
پس هرگاه عالم علمش را ضايع كند و بهكار نگيرد، جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد.
❇️افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن ها بى اعتماد مى شوند و هم به علمشان و در اين حال به دنبال فراگيرى علوم آن ها نمى روند و مى گويند: اگر علم آن ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى كردند.
✅بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است:
اگر کسانی که اهل علم نیستند، تاثیرات عملی و بهتر بودن واقعی زندگی عالمانه را ببینند، به عدمگرایش پیدا میکنند.
چه علم دین ، چه علوم دیگر
🔺امام صادق علیهالسلام میفرماید:
كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُم
– با غیر زبان خویش مردم را (به کیش و مذهب خود) دعوت کنید.
🔺همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده:
إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا
هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل ها فرو مى ريزد آن گونه كه باران از سنگ هاى سخت فرو مى ريزد و بر آن باقى نمى ماند.
❇️ گناه جهل جاهلان، به عهده ی عالمان بی عمل است:
اگر چه در عالم هر کسی مسئول اعمال خویش است و جاهلان به خاطر یاد نگرفتن و عالم نشدن باید پاسخگو باشند؛ ولی با توجه به کلام حضرت بخشی از گناه جهل و جاهلان به عده ی عالمانی است که با بی عملی یا بد عملی باعث دلسردی آنها شدند و نهایتا آنها در جهل ماندند.
✳️ دنبال علم نرفتن، انسان را از چشم خدا می اندازد:
📚در کتاب فضل علم اصول کافی آمده است.
🔺امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
انَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَى دَانِيَالَ أَنَّ أَمْقَتَ عَبِيدِي إِلَيَّ اَلْجَاهِلُ اَلْمُسْتَخِفُّ بِحَقِّ أَهْلِ اَلْعِلْمِ اَلتَّارِكُ لِلاِقْتِدَاءِ بِهِمْ
خداى تبارك و تعالى به دانيال عليه السّلام وحى كرد كه مبغوضترين بندگانم نزد من نادانى است كه حق دانشمندان را سبك شمارد و از آنان پيروى نكند
وَ أَنَّ أَحَبَّ عَبِيدِي إِلَيَّ اَلتَّقِيُّ اَلطَّالِبُ لِلثَّوَابِ اَلْجَزِيلِ اَللاَّزِمُ لِلْعُلَمَاءِ اَلتَّابِعُ لِلْحُلَمَاءِ اَلْقَابِلُ عَنِ اَلْحُكَمَاءِ
و دوستترين بندگانم نزد من پرهيزكارى است كه دنبال ثواب است و همراه دانشمندان و پيرو خويشتنداران و حرف پذیر از حكيمان باشد.
⏪ادامه حکمت:
💠وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ
و هرگاه اغنيا در نيكى بخل ورزند، نيازمندان آخرت خود را به دنيا مىفروشند.
هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند، نیازمندان سد تقوا را شكسته و آلوده انواع گناهان میشوند.
✅مصادیق “بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ”:
سرقت و غارت، خيانت در امانت، کم کاری و دروغ گویی و…
ولی از همهی اینها مهمتر:
گرفتاری به نفاق ، ذلت و چاپلوسی مقابل ثروتمند:
🔺در قرآن کریم آیه ۱۷ سوره اسراء میفرماید:
وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ
هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل مرسانید.
✍️ املاق یعنی فقری که زبان انسان را به تملق و چاپلوسی از ثروتمندان باز میکند.
🔺همچنین در حکمت ۲۲۸ آمده:
مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ، ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ
كسى كه در برابر ثروتمندى به علّت ثروتش تواضع كند، دو سوم دين خود را از دست داده است!
✅تنظیم نبودن روابط ثرتمندان و فقرا، وجود اسلام و مسلمین را تهدید میکند:
🔺امام صادق علیه السلام:
إِنَّ مِنْ بَقَاءِ الْمُسْلِمِينَ وَ بَقَاءِ الاِْسْلاَمِ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ عِنْدَ مَنْ يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ
از عوامل بقاء اسلام و مسلمين اين است كه اموال و ثروت ها به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن بشناسند و به ديگران كمك كنند.
فَإِنَّ مِنْ فَنَاءِ الاِْسْلاَمِ وَ فَنَاءِ الْمُسْلِمِينَ أَنْ تَصِيرَ الاَْمْوَالُ فِى أَيدِى مَنْ لاَ يَعْرِفُ فِيهَا الْحَقَّ وَ لاَ يَصْنَعُ فِيهَا الْمَعْرُوفَ
و از عوامل فناء اسلام و مسلمين اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن نشناسند و كمك به ديگران نكنند.
⏪در ادامه حکمت ۳۷۲ آمده:
💠يَا جَابِرُ، مَنْ كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ عَلَيْهِ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النَّاسِ إِلَيْهِ
اى جابر! كسى كه نعمت فراوان خداوند به او روى آورد نياز مردم به او بسيار خواهد شد.
❇️حضرت در این بخش به ثروتمندان توصیه میکنند شکر نعمت دارایی را به جا بیاورند.
یک مرحله از این شکر، صبر و خوش برخوردی در برابر آمد و شد نیازمندان است:
تشنگان به دنبال چشمه هاى آب مى روند و گرسنگان به دنبال منابع غذا. بنابراين كسانى كه خداوند نعمت فراوانى به آن ها داده بايد از مراجعات مكرر مردم تعجب يا وحشت نكنند، و اين خود نعمت ديگرى است كه بتوانند با نعمت هاى وافرى كه در اختيار آنهاست گره از كار مردم بگشايند.
✳️ثروتمندان با فقرا خوش برخورد باشند:
مرد مالدارى با لباس پاكيزه خدمت رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله آمد و نزديك حضرت نشست، سپس مرد تنگدستى با جامههاى چركين وارد شد و پهلوى مرد مالدار نشست، مال دار جامههايش را از زير پاى او كشيد. رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله باو فرمود: ترسيدى چيزى از فقر او بتو چسبد؟ گفت نه، فرمود: ترسيدى از دارائى تو چيزى به او رسد؟ گفت: نه، فرمود: ترسيدى لباست چرك شود؟ گفت: نه. فرمود: پس چرا تو را بر اين كار واداشت؟
فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّ لِي قَرِيناً يُزَيِّنُ لِي كُلَّ قَبِيحٍ وَ يُقَبِّحُ لِي كُلَّ حَسَنٍ
گفت: يا رسول اللّٰه! من همدمى شيطانى دارم كه هر كار زشتى را در نظرم زينت دهد، و هر كار خوبى را زشت نمايش دهد،
وَ قَدْ جَعَلْتُ لَهُ نِصْفَ مَالِي فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِلْمُعْسِرِ أَ تَقْبَلُ قَالَ لاَ
من نصف مالم را به او ميدهم تا از دست من راضی بشود.
پيغمبر به آن مرد فقیر فرمود: تو ميپذيرى؟ گفت: نه _میبخشم ولی پول هم نمیخواهم.
فَقَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ وَ لِمَ قَالَ أَخَافُ أَنْ يَدْخُلَنِي مَا دَخَلَكَ
مرد ثروتمند گفت: چرا؟ گفت: زيرا ميترسم در دل من درآيد آنچه در دل تو درآمده كه وسوسه شیطان، تكبر و توهين فقرا باشد.
✅یک مرحله از شکر، شکر عملی و کمک و دستگیری از نیازمندان است:
👈خیّر بودن، برگزیده بودن خداست:
🔺امام باقر علیه السلام فرمود:
إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَهْلاً مِنْ خَلْقِهِ
همانا خداوند براي احسان و نیكوکاري، گروهي از بندگانش را برگزيده است.
حَبَّبَ إِلَيْهِمُ اَلْمَعْرُوفَ وَ حَبَّبَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ
آنان را دوستدار احسان و دوستدار نيكوكاري قرار داده.
وَ وَجَّهَ لِطُلاَّبِ اَلْمَعْرُوفِ اَلطَّلَبَ إِلَيْهِمْ وَ يَسَّرَ لَهُمْ قَضَاءَهُ
و جويندگان احسان را به سوي آنان راهي نموده و برآوردن نياز ايشان را بر نيكوكاران آسان ساخته
كَمَا يَسَّرَ اَلْغَيْثَ لِلْأَرْضِ اَلْمُجْدِبَةِ لِيُحْيِيَهَا وَ يُحْيِيَ أَهْلَهَا
همان گونه كه زنده كردن زمين باير و جان دادن بر اهلش را براي باران آسان نموده است.
وَ إِنَّ اَللَّهَ جَعَلَ لِلْمَعْرُوفِ أَعْدَاءً مِنْ خَلْقِهِ بَغَّضَ إِلَيْهِمُ اَلْمَعْرُوفَ وَ بَغَّضَ إِلَيْهِمْ فِعَالَهُ
و به راستي كه خداوند براي نكويي، دشمناني از بندگانش قرار داده كه احسان و نيكوكاري را بر ايشان ناپسند و مبغوض ساخته
وَ حَظَرَ عَلَى طُلاَّبِ اَلْمَعْرُوفِ اَلتَّوَجُّهَ إِلَيْهِمْ
و جويندگان احسان را از رو نمودن به آنان منع كرده
وَ حَظَرَ عَلَيْهِمْ قَضَاءَهُ
و بر آوردن مشکل نیازمندان را نیز از آنان دور ساخته
كَمَا يَحْظُرُ اَلْغَيْثَ عَنِ اَلْأَرْضِ اَلْمُجْدِبَةِ لِيُهْلِكَهَا وَ يُهْلِكَ أَهْلَهَا وَ مَا يَعْفُو اَللَّهُ عَنْهُ أَكْثَر
همان گونه كه باران را از زمين باير و خشك دور ساخته تا آن زمين و اهلش را نابود كند و آنچه خداوند مي بخشد بيشتر است.
⏪در ادامه حکمت حضرت میفرمایند:
💠فَمَنْ قَامَ لِلَّهِ فِيهَا بِمَا يَجِبُ فِيهَا، عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَ الْبَقَاءِ
بنابر این کسی كه وظيفه واجب خود را در برابر اين نعمت هاى الهى انجام دهد زمينه دوام و بقاء آن ها را فراهم ساخته،
💠وَ مَنْ لَمْ يَقُمْ فِيهَا بِمَا يَجِبُ، عَرَّضَهَا لِلزَّوَالِ وَ الْفَنَاءِ
و كسی كه به وظيفه واجب خود در برابر آن ها عمل نكند آن ها را در معرض زوال و فنا قرار داده است.
✅هر کسی دارا شد باید دست دهنده داشته باشد:
هرگاه درخت پرميوه اى در باغ باشد، تمام افرادى كه وارد باغ مى شوند چشم به آن مى دوزند و از آن توقع و انتظار دارند، حتى پرندگان نيز از آن سهمى مى خواهند.
❇️کمک نکردن، نعمت را در خطر زوال قرار میدهد:
اگر ثرتمندان اهل بخشش نباشند، از دو جهت سرمایه خود را در معرض زوال قرار داده اند:
اولا فقرا یک جایی کارد به استخوانشان میرسد و شاید به اموال این شخص تعرض کنند.
ثانیا خداوند برکت و رشد را در اموال چنین افرادی قرار نداده است و در معرض زوال هستند.
✳️ثرتمندان، واسطه ی فیض به گرفتاران هستند:
نعمت هاى بزرگى كه خداوند به افراد مى دهد خواه مال فراوان باشد يا قدرت بسيار يا هوش سرشار، همه آن براى زندگى شخصى آن ها لازم نيست.
پيداست كه خداوند آن ها را مأمور ساخته كه به وسيله آن بار مشكلات را از دوش ديگران بردارند و گره از كار آن ها بگشايند. حال اگر اين امانت دار الهى به وظيفه خود عمل نكند خداوند او را عزل كرده امانتش رابه دست ديگرى مى سپارد.
✳️نداء ملائکه در هنگام طلوع خورشید:
🔺امام باقر علیهالسلام میفرمایند:
إِنَّ اَلشَّمْسَ لَتَطْلُعُ وَ مَعَهَا أَرْبَعَةُ أَمْلاَكٍ
آنگاه كه خورشيد طلوع مىكند با آن چهار فرشته است
مَلَكٌ يُنَادِي يَا صَاحِبَ اَلْخَيْرِ أَتِمَّ وَ أَبْشِرْ
فرشتهاى ندا مىكند: اى صاحب خير! احسانت را كامل نما و بر تو مژده باد.
وَ مَلَكٌ يُنَادِي يَا صَاحِبَ اَلشَّرِّ اِنْزِعْ وَ أَقْصِرْ
و فرشتهاى ديگر ندا مىكند: اى صاحب شرّ! دست بردار و كوته بيا.
وَ مَلَكٌ يُنَادِي أَعْطِ مُنْفِقاً خَلَفاً وَ آتِ مُمْسِكاً تَلَفاً …
و فرشتهاى ديگر ندا مىكند: خدايا! برای انفاقكننده جاگزين كن و برای منع کننده، از بين رفتن مالش را قرار ده.
🔰نکات مهم🔰
✅نکته اول:
رابطه بخش علم و بخش انفاق در حکمت ۳۷۲:
🔺در شرح “منهاج البراعه” میفرماید یکی از مصادیق مهمی که باید خیرین و صاحبان ثروت در راه آن انفاق کنند، خود بخش علم است. “نذرهای فرهنگی” و “نذرهای علمی” باید جدی گرفته شوند.
( هزینه برای عالم و کتاب و کتابخانه و…)
إِنَّ العَمَلَ بِالعِلْمِ وَتَعْلِيمَهُ وَإِبْقَاءَهُ يَحْتَاجُ إِلَى مَصَارِفٍ مَالِيَّةٍ:
عمل به علم، آموزش آن و حفظش نیازمند هزینههای مالی است:
مِنْ مَعَاشِ العَالِمِ، وَمَصَارِفِ تَحْصِيلِ المُتَعَلِّمِ، وَالمَدَارِسِ وَالمَكَاتِبِ، وَ الكُتُبِ المُحْتَاجِ إِلَيْهَا لِحِفْظِ العِلْمِ وَلِلتَّعْلِيمِ
از معاش عالم گرفته تا هزینههای تحصیل طلاب، مدرسهها و کتابخانهها، و کتابهای مورد نیاز برای حفظ علم و آموزش.
فَلَا بُدَّ مِنْ وُجُودِ الأَفْرَادِ ذَوِي الثَّرْوَةِ وَالجُودِ، لِيَصْرِفُوا مَالَهُمْ فِي هَذَا السَّبِيلِ
پس ضروری است افراد ثروتمند و بخشنده وجود داشته باشند، تا ثروت خود را در این راه صرف کنند.
👈هزینه برای آموزش دادن به فقرا:
وَإِذَا بَخِلَ الغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ الوَاجِبِ عَلَيْهِ فِي صَرْفِ مَالِهِ، اخْتَلَّ نِظَامُ العِلْمِ وَالمَعْرِفَةِ
و هرگاه ثروتمند از انجام وظیفهاش در انفاق مال خودداری کند، نظام علم و معرفت مختل میشود.
وَنَقَصَتِ التَّرْبِيَةُ المُؤَثِّرَةُ فِي نُفُوسِ الفُقَرَاءِ
و تربیت اثرگذار در دلهای فقرا کاهش مییابد.
فَصَارُوا جُهَّالًا غَيْرَ مُثَقَّفِينَ، وَبَاعُوا الآخِرَةَ بِالدُّنْيَا، وَارْتَكَبُوا الجَرَائِمَ العُظْمَى.
در نتیجه آنان به افراد جاهل و بیسواد تبدیل میشوند، آخرت را به دنیا میفروشند، و مرتکب جرائم بزرگی میگردند.
✅نکته دوم:
وقتی حضرت خضر از امیرالمومنین سوال میپرسد:
📚مرحوم شیخ صدوق در توحید میفرماید:
عَنِ اَلْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ: لَمَّا جَلَسَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي اَلْخِلاَفَةِ وَ بَايَعَهُ اَلنَّاسُ خَرَجَ إِلَى اَلْمَسْجِدِ مُتَعَمِّماً بِعِمَامَةِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَبِساً بُرْدَةَ رَسُولِ اَللَّهِ مُتَنَعِّلاً نَعْلَ رَسُولِ اَللَّهِ مُتَقَلِّداً سَيْفَ رَسُولِ اَللَّهِ فَصَعِدَ اَلْمِنْبَرَ … ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ اَلنَّاسِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي … اصبغ بن نباته گويد:هنگامى كه على عليه السّلام به خلافت رسيد و مردم با او بيعت كردند،به مسجد آمد درحالىكه عمامه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را بر سر،برد او را بر تن،نعلين او را در پا و شمشير او را بر كمر بسته بود،بر منبر رفت و روى آن نشست.آنگاه انگشتانش را درهم نمود و زير شكم نهاد،سپس فرمود: اى گروه مردم!از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد.
فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَسْجِدِ مُتَوَكِّئاً عَلَى عَصَاهُ فَلَمْ يَزَلْ يَتَخَطَّى اَلنَّاسَ حَتَّى دَنَا مِنْهُ
مردى از دورترين نقطۀ مسجد-كه بر عصا تكيه كرده بود-برخاست و از ميان مردم آمد تا نزديك آن حضرت رسيد
فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ دُلَّنِي عَلَى عَمَلٍ أَنَا إِذَا عَمِلْتُهُ نَجَّانِيَ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ و عرض كرد:«اى امير مؤمنان!مرا به كارى راهنمايى كن كه چون انجام دهم از دوزخ نجاتم دهد.
قَالَ لَهُ اِسْمَعْ يَا هَذَا ثُمَّ اِفْهَمْ ثُمَّ اِسْتَيْقِنْ
فرمود:اى شخص حاضر! بشنو،آنگاه بفهم،سپس يقين كن!
قَامَتِ اَلدُّنْيَا بِثَلاَثَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لِعِلْمِهِ وَ بِغَنِيٍّ لاَ يَبْخَلُ بِمَالِهِ عَلَى أَهْلِ دِينِ اَللَّهِ وَ بِفَقِيرٍ صَابِرٍ
دنيا به وجود سه گروه استوار است:به دانشمند سخنورى كه به علم خود عمل كند،توانگرى كه به مال خود بر دينداران بخل نورزد و به فقيرى كه شكيبا باشد….
قَالَ صَدَقْتَ وَ اَللَّهِ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ غَابَ اَلرَّجُلُ فَلَمْ نَرَهُ
گفت:«به خدا سوگند!راست گفتى اى امير مؤمنان!»سپس آن مرد غايب شد و ما او را نديديم
فَطَلَبَهُ اَلنَّاسُ فَلَمْ يَجِدُوهُ فَتَبَسَّمَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى اَلْمِنْبَرِ ثُمَّ قَالَ مَا لَكُمْ هَذَا أَخِي اَلْخَضِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مردم به دنبالش رفتند او را نيافتند.على عليه السّلام بر فراز منبر لبخندى زد و فرمود:«چه مىخواهيد؟او برادرم خضر عليه السّلام بود.»
✍️مضمون و تفصیل حکمت ۳۷۲ در این روایت هم آمده است.