بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۴/۰۱/۱۹ . ۹شوال
💢 حکمت۳۱۸ 💢
وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ؟ فَقَالَ (علیه السلام): مَا لَقِيتُ رَجُلًا، إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ.
[قال الرضي رحمه الله تعالى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب].
از او پرسيدند كه چگونه بر اقران و هماوردان غلبه يافتى؟ فرمود: در كارزار با مردى روياروى نشدم، جز آنكه در دل او چيزى پديد مى آمد كه مرا بر ضد او يارى مى داد.
[سید رضی گوید: اشارت است به ايجاد وحشت در دلها].
💠وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ؟
از امام عليه السلام سؤال شد: به چه وسيله در ميدان نبرد بر همتايان خود غلبه کردی؟
💠فَقَالَ (علیه السلام): مَا لَقِيتُ رَجُلًا، إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ.
امام عليه السلام فرمود: من با هيچكس روبرو نشدم مگر اينكه مرا بر ضد خود كمك كرد!
✍️در ادامه حکمت جملات سید رضی رحمهالله آمده:
قال الرضي رحمه الله تعالى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب.
شريف رضى مى گويد: امام عليه السلام به اين اشاره مى كند كه هيبتش در دلها جاى گرفته بود و مبارزان، مقهور هيبت او مى شدند و از پاى درمى آمدند.
“اَقْران” جمع «قِرْن» (بر وزن فكر) به معناى همتا و همطراز و همآورد است.
✳️راهکار پیروزی بر دشمنان:
امیرالمومنین در این حکمت به راهکار پیروزی بر دشمنان اشاره کرده است.
شارحان نهج البلاغه در اینکه حضرت چگونه از نیروی دشمن بر ضد خود او استفاده کرده اند دو نظریه دارند:
1⃣هیبت و هیمنه ی الهی امیرالمومنین و ایجاد رعب در دل دشمن:
بدون شك يكى از مهمترين عوامل پيروزى و شكست، مسئله قدرت روحيه و ضعف آن است. لشكرى كه خود را غالب و پيروز مى داند و داراى روحيه اى بالاست به يقين بر دشمن غلبه مى كند و هرگاه گرفتار ضعف و شكست روحى گردد غالبآ گرفتار شكست مى شود.
🔺 ابن ابی الحدید میگوید:
قالتِ الحُکَماء الوَهم مُؤَثِّرٌ…
ابن ابی الحدید میگوید وهم و تخیل بسیار مهم است و چه بسا یک نفر یک طناب سیاه و سفید ببیند و به خاطر وهم مار، سکته کند و بمیرد. و یک نفر مار ببیند و خیال کند طناب است و اصلا نگران نشود. ترسی که از حضرت در دل دشمنان ایجاد میشد، آنها را به هلاکت می افکند.
👈ایجاد رعب در دل دشمن یکی از اسباب پیروزی لشکر حق:
خداوند متعال در آیه ۱۲ سوره انفال درمورد پيروزى لشكر اسلام در ميدان نبرد مى فرمايد:
《إِذْ يُوحِى رَبُّکَ إِلَى الْمَلاَئِكَةِ أَنِّى مَعَكُمْ 》
و به ياد بیاور موقعى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: من با شما هستم.
《فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا 》
پس شما كسانى را كه ايمان آورده اند، ثابت قدم داريد!
《سَاُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ؛ انفال – ۱۲ 》
به زودى در دلهاى كافران ترس و وحشت مى افكنم
⏪این آیات در مورد جنگ بدر است؛ در جنگ بدر يكى از عوامل مهم پيروزى مسلمانان، رعب و وحشتى بود كه خدا از آنها در دل دشمن افكنده بود.
🔺بعد از جنگ احزاب و شکست دشمنان، مسلمانان به سمت یهوددی های پیمان شکنی رفتند که به مشرکین کمک کرده بودند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
《 وَ قَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقآ تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقآ ؛ احزاب – ۲۶》
و خداوند در دلهايشان رعب ایجاد کرد؛ و ضعف آنان به جايى رسيد كه گروهى را به قتل مى رسانديد و گروهى را اسير مى كرديد.
🔺همچنین پیامبر صلوات الله علیه واله فرمود چند نعمت به من داده شده است که به هیچ کسی قبل از من داده نشده بود:
نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ
به وسيله رعب در دل دشمنان پيروز شدم.
وَ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ
و سخنان جامع به من داده شد.
🔺امام باقر عليه السلام در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:
الْقائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ
حضرت مهدى عليه السلام به وسيله رعب و وحشتى كه از هيبت او به دلهاى مخالفان مى افتد از سوى خدا يارى مى شود.
👈هیبت امیرالمومنین و ترس دشمنان از او:
در مورد امیرالمومنین علیهالسلام آمده است:
حتی کَانَت اَبطالُ العَرَبِ تَفضَحَ بِاسِمِه
گاهی که اسم حضرت می آمد، بزرگان عرب دست پاچه میشدند.
البته که ایشان با این همه هیبت که حتی گردنکشان عرب از ایشان ترس دارند ، در مقابل ایتام و نیازمندان بسیار مهربان است.
👈ادعای مبارزه با امیرالمومنین توسط عبدالله بن زبیر:
ابن ابی الحدید میگوید:
عبد اللّه بن زبير که فرد جنگجویی بود، نزد معاویه دم از شجاعت خود میزد.. معاويه گفت بعد از ما اظهار شجاعت كن! عبد اللّه گفت براى چه شجاعت مرا انكار ميكنى با اينكه من در جنگ برابر على بن ابيطالب بايستادم! (افتخار او ایستادن در مقابل علی علیهالسلام است.)
معاويه گفت:
لَا جَرَمَ أَنَّهُ قَتَلَكَ وَ أَبَاكَ بِيُسْرَى يَدَيْهِ وَ بَقِيَتِ الْيُمْنَى فَارِغَةً يَطْلُبُ مَنْ يَقْتُلُهُ بِهَا
اگر چنين جرأتی ميكردى يقينا على تو و پدرت را با دست چپ ميكشت و دست راستش بيكار ميماند و دنبال ديگرى ميگشت كه بقتل رساند.
✍️البته امثال عمرو عاص ها هم بودند که در مقابل علی علیهالسلام قد علم کرد و در آخر برای گریز از معرکه لباس از تن دارد و با فضاحتی باور نکردنی به دستور امیرالمومنین رهایش کردند تا عبرتی شود برای تاریخ.
👈هیبت امیرالمومنین حتی در نگاه دوستان:
در تاریخ آمده که حضرت بسیار اهل شوخی بود ،و علت این بود که حضرت به قدری هیبت و عظمت روحی داشتند که احدی توان مواجهه با ایشان را نداشت، به همین جهت حضرت با شوخی و خنده و تحویل گرفتن مردم زمینه را برای ارتباط با مردم فراهم میکرد تا هیبت حضرت بر کلام آنها اثر نگذارد.
تا حدی که همین اهل شوخی بودن دست آویزی شد برای اهل سقیفه تا حضرت را مناسب خلافت پیامبر ندانند.
🔺عبدالله بن عباس شاگرد مخصوص حضرت میگوید:
وَ رُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِذَا أَطْرَقَ هِبْنَا أَنْ نَبْتَدِئَهُ بِالْکَلَامِ
وقتی علی بن ابی طالب علیه السلام سرش را پایین میانداخت، میترسیدیم که آغازگر سخن باشیم.
وَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام بِمَ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ قَالَ بِتَمَکُّنِ هَیْبَتِی فِی قُلُوبِهِمْ.
و به امیرالمؤمنین علیه السلام گفته شد: با چه چیز بر رقیبان چیره شدی؟ گفت: با تسلط ترس از من بر دلهایشان.
✍️در حکمت ۳۱۸ که مورد بحث امروز ماست آمده که حضرت میفرمایند من از دشمن بر علیه خودش استفاده میکنم. در این روایت که از ابن عباس نقل شد، حضرت مصداق معین میکند ،فرمود:هیبت من بر قلب ایشان اثر میگذارد و باعث نابودی دشمن میشود.
🔺روایتی است شنیدنی از عدی بن حاتم که بخشی از آن را میخوانیم:
(عدی بن حاتم فرزند حاتم طائی است که معروف به بذل و بخشش است ،عدی طی اتفاقاتی شیعه امیر المومنین میشود دو تا از پسرانش نیز در جنگ صفین در رکاب حضرت به شهادت میرسند)
إنّ عَدِيّ بن حاتم دخل على معاوية بن أبي سُفْيَان
عدی بن حاتم بر مجلس معاویه وارد شد.
فَإِنَّهُ كَانَ واَللَّهِ بَعِيدَ اَلْمُدَى
بخدا سوگند كه او را همتى بلند بود
شَدِيدَ اَلْقُوَى
و سخت نيرومند بود.
يَقُولُ فَصْلاً
گفتارش قاطع بود.
وَ يَحْكُمُ عَدْلاً
و قضاوتش عادلانه بود …
وَ كَانَ مَعَ دُنُوِّهِ لَنَا وَ قُرْبِهِ مِنَّا لاَ نُكَلِّمُهُ هَيْبَةً لَهُ وَ لاَ نَرْفَعُ عَيْنَنَا لِعَظَمَتِهِ
و با اينكه بما نزديك و همنشين ميشد از هيبت او ياراى سخن نداشتيم، و از عظمت او نمیتوانستیم مستقیم به حضرت نگاه کنیم.
فَإِنْ تَبَسَّمَ فَعَنْ مِثْلِ اَللُّؤْلُؤِ اَلنَّظِيمِ چون لبخند ميزد دندانهاى برشته كشيده نمايان ميكرد
يُعَظِّمُ أَهْلَ اَلدِّينِ
مردم ديندار را بزرگ ميداشت.
وَ يُحِبُّ اَلْمَسَاكِينَ
و مستمندان را دوست میداشت.
✍️هیبت و عظمت حضرت دشمنان را دور و در عین حال دوستان را جذب میکرد. حضرت با وجود هیبتی که داشتند باز هم ارتباطش را با مردم و مستضعفین حفظ میکرد.
👈هیبت علامه مجلسی:
هیبت داشتن امیرالمومنین که جای خود، حتی شاگردان این مکتب نیز دارای هیبت الهی عجیب بوده اند.
میرزا حسین نوری که صاحب مستدرک وسائل است میگوید من در جمع آوری بحارالانوار با مرحوم مجلسی همکاری داشتم. وقتی از منزل علامه مجلسی خارج میشدم، دفعه بعدی که میخواستم وارد شوم آن چنان هیبت علامه بر من اثر میگذاشت که چند لحظه ای باید جلوی در می ایستادم تا قلبم آرام شود بعد وارد شوم. ایشان میفرماید که من در مواجهه شیر درنده این چنین قلبم واهمه نداشت ولی در مقابل علامه مجلسی باید اجازه میدادم قلبم آرام گیرد بعد برای دیدار ایشان وارد اتاق شوم.
🔻نکته:
هیبت هم ثمره ی معنویت و نیروی معنوی است، هم ثمره شجاعت
👈در مورد شجاعت امیرالمومنین نیز مطالب بسیاری قابل بیان است:
در خطبه ۱۹۲ بخشی از خطبه قاصعه که در هم شکننده ی ظالمان و مستکبرین است فرمود:
أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ
آگاه باشيد! خداوند مرا به نبرد با ستمگران، پيمان شکنان و مفسدان در ارض امر فرموده،
فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ، وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ، وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ
اما با ناکثين و پيمان شکنان نبرد کردم و آنها را در هم شکستم و با قاسطين و اصحاب معاويه جهاد نمودم و مارقين یعنی خوارج نهروان را بر خاک مذلت نشاندم
وَ أَمَّا شَيْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ كُفِيتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ
اما شيطان ردهه (ذوالثديه رييس خوارج) با فریادی که بر سر او کشیدم صدای شکسته شدن قلبش شنیده شد و شرّ او را کم کردم.
أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرِ بِكَلَاكِلِ الْعَرَبِ، وَ كَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ
من در دوران جوانى بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخهاى بلند قبيله ربيعه و مضر را درهم شکستم و سران گردنکش آنها را به خاک نشاندم؛ الان که سنی از من گذشته است.
🔺در بخشی از نامه ۴۵ آمده است:
وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا
به خدا سوگند اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت يکديگر بدهند، من از ميدان مبارزه با آنها روى بر نمى گردانم و در برابر آنها مى ايستم تا پيروز شوم يا شربت شهادت بنوشم.
👈خوشتر آن باشد که سر دلبران،
گفته آید در حدیث دیگران ،
شجاعت حضرت را از زبان دشمنانش میخوانیم:
در جنگ صفین به چهره خود نقاب زده و به صورت یك فرد ناشناس در جلو صفوف شامیان مبارز میطلبید پس از آنكه گروهى از مبارزان شام را به خاك هلاكت افكند معاویه به عمرو عاص گفت: این شجاع قویدل كیست؟
عمرو گفت یا عبدالله ابن عباس است! و یا خود على است معاویه گفت چگونه میتوان تشخیص داد؟
عمرو گفت: ابن عباس مرد شجاعى است ولى در مقابل حمله عمومى سپاه به این انبوهى نمیتواند مقاومت كند تمام سپاهیان را فرمان حمله بده. كه از جاى بجنبند و به این جنگجو حمله كنند اگر رو گردانید ابن عباس است و اگر ثابت و پا بر جا ماند على است زیرا على از تمام عرب اگر به مقابلهاش برخیزند رو نمیگرداند چه رسد به سپاه تو
🔺در نامه ۳۶ عقل برادر امیرالمومنین از اینکه مردم حضرت را تنها گذاشته اند احساس ناراحتی میکند، حضرت فرمود:
وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ رَأْيِي فِي الْقِتَالِ، فَإِنَّ رَأْيِي قِتَالُ الْمُحِلِّينَ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ
و اما آنچه درباره جنگ از من پرسيده اى و رأيم را خواسته اى، عقيده من اين است، با کسانى که پيکار با ما را حلال مى شمرند مبارزه کنم تا آن گاه که خدا را ملاقات نمايم و چشم از جهان بپوشم ؛
لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً
نه کثرت جمعيّت مردم در اطرافم بر عزت و قدرت من مى افزايد و نه پراکندگى آنها از اطراف من موجب وحشتم مى شود.
وَ لَا تَحْسَبَنَّ ابْنَ أَبِيكَ -وَ لَوْ أَسْلَمَهُ النَّاسُ- مُتَضَرِّعاً مُتَخَشِّعاً وَ لَا مُقِرّاً لِلضَّيْمِ وَاهِناً وَ لَا سَلِسَ الزِّمَامِ لِلْقَائِدِ
برادر! هرگز گمان مبر که فرزند پدرت _هرچند مردم او را رها کنند _ از در تضرع و خشوع در برابر دشمن درآيد، يا در برابر ظلم و ستم سستى به خرج دهد، يا زمام خويش را به دست هر کسی بسپارد.
✍️عزت و شجاعت را اطرافیان تعیین نمیکنند بلکه عزت دست خداوند است و سر منشاء آن شجاعت و تقواست.
🔺ابن ابی الحدید میگوید:
فإنَّ التواريخَ من قبلِ الطوفان مجهولةٌ عندنا
نزد ما مورخین تاریخ قبل از طوفان نوح نا مشخص است. اما بعد آن را خوب میدانیم.
و بعد میگوید: ما خوب میدانیم در طول تاریخ از نظر شجاعت و عمل هیچ کسی را در بین همه گروه های عالم از ترک و فارس وعرب و روم و… شجاعترین از علی بن ابی طالب علیه السلام ندیدم
👈 شجاعت امیرالمومنین معجزه الهی:
شیخ مفید در کتاب الارشاد جلد ۱/ ۳۰۷ با تاکید میگوید:
هر مبارز و مجاهدی در طول دوران مبارزه اش، شکست و پیروزی هایی را تجربه میکند که طبیعی است ولی تنها کسی که در هیچ مبارزه و جنگی شکست نخورده است و هیچ کدام از رقیبان او نتوانسته اند از دست او جان سالم به در ببرند علی علیه السلام و خود این شجاعت و قدرت معجزعه ای است از معجره های الهی (نقل به مضمون)
🔻شارحان نهج البلاغه در اینکه حضرت چگونه از نیروی دشمن بر ضد خود او استفاده کرده اند دو نظریه دارند که نظریه اول(هیبت و هیمنه ی الهی امیرالمومنین و ایجاد رعب در دل دشمن) بیان شد اما نظریه دوم:
2⃣استفاده از داشته های دشمن بر عالیه خودش:
یکی از دستورات مهم حضرت، مبارزه کم هزینه است، کم صدمه به انسان وارد شود و زیاد ضربه بزند.
در ذیل حکمت ۲۶۹، هفت راهکار امیرالمومنین برای مبارزه ی کم هزینه بیان شد.
+ مثلا اگر کسی با دست راست میجنگد، شما در جایی قرار بگیرید که دست راستش توان کار نداشته باشد.
+ اگر کسی به نیروی سواره اش تکیه دارد، جنگ را جایی ببرید که امکان حضور سواره نظام نباشد.
+اگر کسی در شمشیر زنی مهارت دارد، جنگ را به سمت مبارزه از راه دور بکشید و…
✍️امروزه نیز در ورزش های رزمی، کشتی، فوتبال و … یکی از نکات مهم، پیش بینی نقاط قوت رقیب و برنامه ریزی کردن برای کم کردن تاثیر آنهاست.
باید دید شیطان از کجا ضربه میزند و نقطه ضعفش کجاست از همان برای شکستش استفاده کرد. طبق فرمایش امیرالمومنین باید در مواجهه با هر دشمنی از خودش بر علیهش استفاده کنیم. این مبارزه کم هزینه است و بهره برداری زیاد
🔺امیرالمومنین کسی را دید که داشت بر علیه خودش صحبت میکرد حضرت به سخن او اعتراض کردند و فرمودند تو مثل مبارزی هستی که سوار بر اسب است دشمن هم پشت سر او نشسته تو نیزه را از شکم خودت رد میکنی تا دشمن را بکشی.
اللهم اخذُل من خذَل المسلمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۴/۰۱/۱۹ . ۹شوال
💢 حکمت۳۱۸ 💢
وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ؟ فَقَالَ (علیه السلام): مَا لَقِيتُ رَجُلًا، إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ.
[قال الرضي رحمه الله تعالى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب].
از او پرسيدند كه چگونه بر اقران و هماوردان غلبه يافتى؟ فرمود: در كارزار با مردى روياروى نشدم، جز آنكه در دل او چيزى پديد مى آمد كه مرا بر ضد او يارى مى داد.
[سید رضی گوید: اشارت است به ايجاد وحشت در دلها].
💠وَ قِيلَ لَهُ بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ؟
از امام عليه السلام سؤال شد: به چه وسيله در ميدان نبرد بر همتايان خود غلبه کردی؟
💠فَقَالَ (علیه السلام): مَا لَقِيتُ رَجُلًا، إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ.
امام عليه السلام فرمود: من با هيچكس روبرو نشدم مگر اينكه مرا بر ضد خود كمك كرد!
✍️در ادامه حکمت جملات سید رضی رحمهالله آمده:
قال الرضي رحمه الله تعالى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب.
شريف رضى مى گويد: امام عليه السلام به اين اشاره مى كند كه هيبتش در دلها جاى گرفته بود و مبارزان، مقهور هيبت او مى شدند و از پاى درمى آمدند.
“اَقْران” جمع «قِرْن» (بر وزن فكر) به معناى همتا و همطراز و همآورد است.
✳️راهکار پیروزی بر دشمنان:
امیرالمومنین در این حکمت به راهکار پیروزی بر دشمنان اشاره کرده است.
شارحان نهج البلاغه در اینکه حضرت چگونه از نیروی دشمن بر ضد خود او استفاده کرده اند دو نظریه دارند:
1⃣هیبت و هیمنه ی الهی امیرالمومنین و ایجاد رعب در دل دشمن:
بدون شك يكى از مهمترين عوامل پيروزى و شكست، مسئله قدرت روحيه و ضعف آن است. لشكرى كه خود را غالب و پيروز مى داند و داراى روحيه اى بالاست به يقين بر دشمن غلبه مى كند و هرگاه گرفتار ضعف و شكست روحى گردد غالبآ گرفتار شكست مى شود.
🔺 ابن ابی الحدید میگوید:
قالتِ الحُکَماء الوَهم مُؤَثِّرٌ…
ابن ابی الحدید میگوید وهم و تخیل بسیار مهم است و چه بسا یک نفر یک طناب سیاه و سفید ببیند و به خاطر وهم مار، سکته کند و بمیرد. و یک نفر مار ببیند و خیال کند طناب است و اصلا نگران نشود. ترسی که از حضرت در دل دشمنان ایجاد میشد، آنها را به هلاکت می افکند.
👈ایجاد رعب در دل دشمن یکی از اسباب پیروزی لشکر حق:
خداوند متعال در آیه ۱۲ سوره انفال درمورد پيروزى لشكر اسلام در ميدان نبرد مى فرمايد:
《إِذْ يُوحِى رَبُّکَ إِلَى الْمَلاَئِكَةِ أَنِّى مَعَكُمْ 》
و به ياد بیاور موقعى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: من با شما هستم.
《فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا 》
پس شما كسانى را كه ايمان آورده اند، ثابت قدم داريد!
《سَاُلْقِى فِى قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ؛ انفال – ۱۲ 》
به زودى در دلهاى كافران ترس و وحشت مى افكنم
⏪این آیات در مورد جنگ بدر است؛ در جنگ بدر يكى از عوامل مهم پيروزى مسلمانان، رعب و وحشتى بود كه خدا از آنها در دل دشمن افكنده بود.
🔺بعد از جنگ احزاب و شکست دشمنان، مسلمانان به سمت یهوددی های پیمان شکنی رفتند که به مشرکین کمک کرده بودند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
《 وَ قَذَفَ فِى قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقآ تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقآ ؛ احزاب – ۲۶》
و خداوند در دلهايشان رعب ایجاد کرد؛ و ضعف آنان به جايى رسيد كه گروهى را به قتل مى رسانديد و گروهى را اسير مى كرديد.
🔺همچنین پیامبر صلوات الله علیه واله فرمود چند نعمت به من داده شده است که به هیچ کسی قبل از من داده نشده بود:
نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ
به وسيله رعب در دل دشمنان پيروز شدم.
وَ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ
و سخنان جامع به من داده شد.
🔺امام باقر عليه السلام در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود:
الْقائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ
حضرت مهدى عليه السلام به وسيله رعب و وحشتى كه از هيبت او به دلهاى مخالفان مى افتد از سوى خدا يارى مى شود.
👈هیبت امیرالمومنین و ترس دشمنان از او:
در مورد امیرالمومنین علیهالسلام آمده است:
حتی کَانَت اَبطالُ العَرَبِ تَفضَحَ بِاسِمِه
گاهی که اسم حضرت می آمد، بزرگان عرب دست پاچه میشدند.
البته که ایشان با این همه هیبت که حتی گردنکشان عرب از ایشان ترس دارند ، در مقابل ایتام و نیازمندان بسیار مهربان است.
👈ادعای مبارزه با امیرالمومنین توسط عبدالله بن زبیر:
ابن ابی الحدید میگوید:
عبد اللّه بن زبير که فرد جنگجویی بود، نزد معاویه دم از شجاعت خود میزد.. معاويه گفت بعد از ما اظهار شجاعت كن! عبد اللّه گفت براى چه شجاعت مرا انكار ميكنى با اينكه من در جنگ برابر على بن ابيطالب بايستادم! (افتخار او ایستادن در مقابل علی علیهالسلام است.)
معاويه گفت:
لَا جَرَمَ أَنَّهُ قَتَلَكَ وَ أَبَاكَ بِيُسْرَى يَدَيْهِ وَ بَقِيَتِ الْيُمْنَى فَارِغَةً يَطْلُبُ مَنْ يَقْتُلُهُ بِهَا
اگر چنين جرأتی ميكردى يقينا على تو و پدرت را با دست چپ ميكشت و دست راستش بيكار ميماند و دنبال ديگرى ميگشت كه بقتل رساند.
✍️البته امثال عمرو عاص ها هم بودند که در مقابل علی علیهالسلام قد علم کرد و در آخر برای گریز از معرکه لباس از تن دارد و با فضاحتی باور نکردنی به دستور امیرالمومنین رهایش کردند تا عبرتی شود برای تاریخ.
👈هیبت امیرالمومنین حتی در نگاه دوستان:
در تاریخ آمده که حضرت بسیار اهل شوخی بود ،و علت این بود که حضرت به قدری هیبت و عظمت روحی داشتند که احدی توان مواجهه با ایشان را نداشت، به همین جهت حضرت با شوخی و خنده و تحویل گرفتن مردم زمینه را برای ارتباط با مردم فراهم میکرد تا هیبت حضرت بر کلام آنها اثر نگذارد.
تا حدی که همین اهل شوخی بودن دست آویزی شد برای اهل سقیفه تا حضرت را مناسب خلافت پیامبر ندانند.
🔺عبدالله بن عباس شاگرد مخصوص حضرت میگوید:
وَ رُوِیَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِذَا أَطْرَقَ هِبْنَا أَنْ نَبْتَدِئَهُ بِالْکَلَامِ
وقتی علی بن ابی طالب علیه السلام سرش را پایین میانداخت، میترسیدیم که آغازگر سخن باشیم.
وَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام بِمَ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ قَالَ بِتَمَکُّنِ هَیْبَتِی فِی قُلُوبِهِمْ.
و به امیرالمؤمنین علیه السلام گفته شد: با چه چیز بر رقیبان چیره شدی؟ گفت: با تسلط ترس از من بر دلهایشان.
✍️در حکمت ۳۱۸ که مورد بحث امروز ماست آمده که حضرت میفرمایند من از دشمن بر علیه خودش استفاده میکنم. در این روایت که از ابن عباس نقل شد، حضرت مصداق معین میکند ،فرمود:هیبت من بر قلب ایشان اثر میگذارد و باعث نابودی دشمن میشود.
🔺روایتی است شنیدنی از عدی بن حاتم که بخشی از آن را میخوانیم:
(عدی بن حاتم فرزند حاتم طائی است که معروف به بذل و بخشش است ،عدی طی اتفاقاتی شیعه امیر المومنین میشود دو تا از پسرانش نیز در جنگ صفین در رکاب حضرت به شهادت میرسند)
إنّ عَدِيّ بن حاتم دخل على معاوية بن أبي سُفْيَان
عدی بن حاتم بر مجلس معاویه وارد شد.
فَإِنَّهُ كَانَ واَللَّهِ بَعِيدَ اَلْمُدَى
بخدا سوگند كه او را همتى بلند بود
شَدِيدَ اَلْقُوَى
و سخت نيرومند بود.
يَقُولُ فَصْلاً
گفتارش قاطع بود.
وَ يَحْكُمُ عَدْلاً
و قضاوتش عادلانه بود …
وَ كَانَ مَعَ دُنُوِّهِ لَنَا وَ قُرْبِهِ مِنَّا لاَ نُكَلِّمُهُ هَيْبَةً لَهُ وَ لاَ نَرْفَعُ عَيْنَنَا لِعَظَمَتِهِ
و با اينكه بما نزديك و همنشين ميشد از هيبت او ياراى سخن نداشتيم، و از عظمت او نمیتوانستیم مستقیم به حضرت نگاه کنیم.
فَإِنْ تَبَسَّمَ فَعَنْ مِثْلِ اَللُّؤْلُؤِ اَلنَّظِيمِ چون لبخند ميزد دندانهاى برشته كشيده نمايان ميكرد
يُعَظِّمُ أَهْلَ اَلدِّينِ
مردم ديندار را بزرگ ميداشت.
وَ يُحِبُّ اَلْمَسَاكِينَ
و مستمندان را دوست میداشت.
✍️هیبت و عظمت حضرت دشمنان را دور و در عین حال دوستان را جذب میکرد. حضرت با وجود هیبتی که داشتند باز هم ارتباطش را با مردم و مستضعفین حفظ میکرد.
👈هیبت علامه مجلسی:
هیبت داشتن امیرالمومنین که جای خود، حتی شاگردان این مکتب نیز دارای هیبت الهی عجیب بوده اند.
میرزا حسین نوری که صاحب مستدرک وسائل است میگوید من در جمع آوری بحارالانوار با مرحوم مجلسی همکاری داشتم. وقتی از منزل علامه مجلسی خارج میشدم، دفعه بعدی که میخواستم وارد شوم آن چنان هیبت علامه بر من اثر میگذاشت که چند لحظه ای باید جلوی در می ایستادم تا قلبم آرام شود بعد وارد شوم. ایشان میفرماید که من در مواجهه شیر درنده این چنین قلبم واهمه نداشت ولی در مقابل علامه مجلسی باید اجازه میدادم قلبم آرام گیرد بعد برای دیدار ایشان وارد اتاق شوم.
🔻نکته:
هیبت هم ثمره ی معنویت و نیروی معنوی است، هم ثمره شجاعت
👈در مورد شجاعت امیرالمومنین نیز مطالب بسیاری قابل بیان است:
در خطبه ۱۹۲ بخشی از خطبه قاصعه که در هم شکننده ی ظالمان و مستکبرین است فرمود:
أَلَا وَ قَدْ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْيِ وَ النَّكْثِ وَ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ
آگاه باشيد! خداوند مرا به نبرد با ستمگران، پيمان شکنان و مفسدان در ارض امر فرموده،
فَأَمَّا النَّاكِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ، وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ، وَ أَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ
اما با ناکثين و پيمان شکنان نبرد کردم و آنها را در هم شکستم و با قاسطين و اصحاب معاويه جهاد نمودم و مارقين یعنی خوارج نهروان را بر خاک مذلت نشاندم
وَ أَمَّا شَيْطَانُ الرَّدْهَةِ فَقَدْ كُفِيتُهُ بِصَعْقَةٍ سُمِعَتْ لَهَا وَجْبَةُ قَلْبِهِ وَ رَجَّةُ صَدْرِهِ
اما شيطان ردهه (ذوالثديه رييس خوارج) با فریادی که بر سر او کشیدم صدای شکسته شدن قلبش شنیده شد و شرّ او را کم کردم.
أَنَا وَضَعْتُ فِي الصِّغَرِ بِكَلَاكِلِ الْعَرَبِ، وَ كَسَرْتُ نَوَاجِمَ قُرُونِ رَبِيعَةَ وَ مُضَرَ
من در دوران جوانى بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخهاى بلند قبيله ربيعه و مضر را درهم شکستم و سران گردنکش آنها را به خاک نشاندم؛ الان که سنی از من گذشته است.
🔺در بخشی از نامه ۴۵ آمده است:
وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا
به خدا سوگند اگر همه عرب براى نبرد با من پشت به پشت يکديگر بدهند، من از ميدان مبارزه با آنها روى بر نمى گردانم و در برابر آنها مى ايستم تا پيروز شوم يا شربت شهادت بنوشم.
👈خوشتر آن باشد که سر دلبران،
گفته آید در حدیث دیگران ،
شجاعت حضرت را از زبان دشمنانش میخوانیم:
در جنگ صفین به چهره خود نقاب زده و به صورت یك فرد ناشناس در جلو صفوف شامیان مبارز میطلبید پس از آنكه گروهى از مبارزان شام را به خاك هلاكت افكند معاویه به عمرو عاص گفت: این شجاع قویدل كیست؟
عمرو گفت یا عبدالله ابن عباس است! و یا خود على است معاویه گفت چگونه میتوان تشخیص داد؟
عمرو گفت: ابن عباس مرد شجاعى است ولى در مقابل حمله عمومى سپاه به این انبوهى نمیتواند مقاومت كند تمام سپاهیان را فرمان حمله بده. كه از جاى بجنبند و به این جنگجو حمله كنند اگر رو گردانید ابن عباس است و اگر ثابت و پا بر جا ماند على است زیرا على از تمام عرب اگر به مقابلهاش برخیزند رو نمیگرداند چه رسد به سپاه تو
🔺در نامه ۳۶ عقل برادر امیرالمومنین از اینکه مردم حضرت را تنها گذاشته اند احساس ناراحتی میکند، حضرت فرمود:
وَ أَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ رَأْيِي فِي الْقِتَالِ، فَإِنَّ رَأْيِي قِتَالُ الْمُحِلِّينَ حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ
و اما آنچه درباره جنگ از من پرسيده اى و رأيم را خواسته اى، عقيده من اين است، با کسانى که پيکار با ما را حلال مى شمرند مبارزه کنم تا آن گاه که خدا را ملاقات نمايم و چشم از جهان بپوشم ؛
لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً
نه کثرت جمعيّت مردم در اطرافم بر عزت و قدرت من مى افزايد و نه پراکندگى آنها از اطراف من موجب وحشتم مى شود.
وَ لَا تَحْسَبَنَّ ابْنَ أَبِيكَ -وَ لَوْ أَسْلَمَهُ النَّاسُ- مُتَضَرِّعاً مُتَخَشِّعاً وَ لَا مُقِرّاً لِلضَّيْمِ وَاهِناً وَ لَا سَلِسَ الزِّمَامِ لِلْقَائِدِ
برادر! هرگز گمان مبر که فرزند پدرت _هرچند مردم او را رها کنند _ از در تضرع و خشوع در برابر دشمن درآيد، يا در برابر ظلم و ستم سستى به خرج دهد، يا زمام خويش را به دست هر کسی بسپارد.
✍️عزت و شجاعت را اطرافیان تعیین نمیکنند بلکه عزت دست خداوند است و سر منشاء آن شجاعت و تقواست.
🔺ابن ابی الحدید میگوید:
فإنَّ التواريخَ من قبلِ الطوفان مجهولةٌ عندنا
نزد ما مورخین تاریخ قبل از طوفان نوح نا مشخص است. اما بعد آن را خوب میدانیم.
و بعد میگوید: ما خوب میدانیم در طول تاریخ از نظر شجاعت و عمل هیچ کسی را در بین همه گروه های عالم از ترک و فارس وعرب و روم و… شجاعترین از علی بن ابی طالب علیه السلام ندیدم
👈 شجاعت امیرالمومنین معجزه الهی:
شیخ مفید در کتاب الارشاد جلد ۱/ ۳۰۷ با تاکید میگوید:
هر مبارز و مجاهدی در طول دوران مبارزه اش، شکست و پیروزی هایی را تجربه میکند که طبیعی است ولی تنها کسی که در هیچ مبارزه و جنگی شکست نخورده است و هیچ کدام از رقیبان او نتوانسته اند از دست او جان سالم به در ببرند علی علیه السلام و خود این شجاعت و قدرت معجزعه ای است از معجره های الهی (نقل به مضمون)
🔻شارحان نهج البلاغه در اینکه حضرت چگونه از نیروی دشمن بر ضد خود او استفاده کرده اند دو نظریه دارند که نظریه اول(هیبت و هیمنه ی الهی امیرالمومنین و ایجاد رعب در دل دشمن) بیان شد اما نظریه دوم:
2⃣استفاده از داشته های دشمن بر عالیه خودش:
یکی از دستورات مهم حضرت، مبارزه کم هزینه است، کم صدمه به انسان وارد شود و زیاد ضربه بزند.
در ذیل حکمت ۲۶۹، هفت راهکار امیرالمومنین برای مبارزه ی کم هزینه بیان شد.
+ مثلا اگر کسی با دست راست میجنگد، شما در جایی قرار بگیرید که دست راستش توان کار نداشته باشد.
+ اگر کسی به نیروی سواره اش تکیه دارد، جنگ را جایی ببرید که امکان حضور سواره نظام نباشد.
+اگر کسی در شمشیر زنی مهارت دارد، جنگ را به سمت مبارزه از راه دور بکشید و…
✍️امروزه نیز در ورزش های رزمی، کشتی، فوتبال و … یکی از نکات مهم، پیش بینی نقاط قوت رقیب و برنامه ریزی کردن برای کم کردن تاثیر آنهاست.
باید دید شیطان از کجا ضربه میزند و نقطه ضعفش کجاست از همان برای شکستش استفاده کرد. طبق فرمایش امیرالمومنین باید در مواجهه با هر دشمنی از خودش بر علیهش استفاده کنیم. این مبارزه کم هزینه است و بهره برداری زیاد
🔺امیرالمومنین کسی را دید که داشت بر علیه خودش صحبت میکرد حضرت به سخن او اعتراض کردند و فرمودند تو مثل مبارزی هستی که سوار بر اسب است دشمن هم پشت سر او نشسته تو نیزه را از شکم خودت رد میکنی تا دشمن را بکشی.
اللهم اخذُل من خذَل المسلمین