بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمت ها
۱۴۰۴/۶/۸ _ ۶ربیعالاول
💢حکمت ۳۹۲💢
وَ قَالَ (عليه السلام): تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه.
و امام (ع) فرمود: سخن بگويد تا شناخته شويد كه آدمى در زير زبانش پنهان است.
💠وَ قَالَ (عليه السلام): تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه
امام علی علیهالسلام میفرمایند: سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا انسان در زير زبان خود پنهان است.
✅ بخش دوم این حکمت عیناً در حکمت ۱۴۸ نیز آمده است:
الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.
✅در جای جای نهج البلاغه، حضرت در مورد سخن و زبان مطالب فراوانی بیان کرده است. از جمله حکمت ۳۹۲ که در واقع شخصیت شناسی بر اساس گفتار است.
🔹منظور از «مرء» (انسان) در اينجا شخصيت و ارزش انسان است.
🔹منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه سخن بگويد شخصيت او آشكار مى شود.
✅زبان سخنگوی دل است:
سخن ترجمان عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است. هرچه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و كلماتش ظاهر مى شود.
از طرفی این حکمت ما را به دقت در کلمات راهنمایی میکند ، و از طرفی اصلاح روح و درون.
✳️ مهمترین معیار قضاوت کردن در مورد دیگران، کلام آنهاست:
گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پرابهت اند، اما همين كه زبان به سخن مى گشايد مى بيند كه چقدر تو خالى است. و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى ندارند; اما هنگامى كه زبان به سخن مى گشايد، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
✍️انسان نباید از روی ظاهر افراد قضاوت کند بلکه باید به سخن آنها گوش فرا دهد و بعد در مورد آنها قضاوتی داشته باشد.
✅درون را اصلاح کنیم تا درست سخن بگوییم:
🔺حکمت ۲۶:
ما أضمَرَ أحَدٌ شيئا إلاّ ظَهَرَ في فَلَتاتِ
هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد.
✍️ ناخواسته های انسان نوعا بیانگر شخصیت افراد است؛ باید درون را اصلاح کرد تا زبان و چهره انسان چیزی جز خوبی را به دیگران انتقال ندهند.
❇️کلام بیانگر شخصیت و توانایی های انسان است:
قرآن کریم در جریان حضرت یوسف میفرماید:
وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي
و پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا او را برای کارهای خود برگزینم.
فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ
پس هنگامی که با یوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما دارای منزلت ومقامی و در همه امور امینی.
✍️جناب یوسف وقتی سخن گفت و برنامه هایش را بیان کرد؛ اعتماد حاکم جلب شد.
شخصیت، استعداد و توانایی های افراد در زیر زبان آنها مخفی است.
✅فصاحت مهمتر از صورت است:
در تاریخ بغداد آمده:
دَخَلَ عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ يَحْيَى المَكِّيُّ – وَكَانَتْ خِلْقَتُهُ شَنِعَةً – عَلَى المَأْمُونِ وَعِنْدَهُ المُعْتَصِمُ
عبدالعزیز بن یحیی مکی – که چهرهای زشت داشت – بر مأمون خلیفه عباسی وارد شد در حالی که معتصم برادر مأمون نزد او بود.
فَضَحِكَ مِنْهُ
معتصم با دیدن آن شخص زشت خندید،
فَأَقْبَلَ عَلَى المَأْمُونِ وَقَالَ: «لِمَ ضَحِكَ هَذَا؟ لَمْ يَصْطَفِ اللهُ يُوسُفَ لِجَمَالِهِ، وَإِنَّمَا اصْطَفَاهُ لِدِينِهِ وَ بَيَانِهِ
عبدالعزیز رو به مأمون کرد و گفت: «این چرا خندید؟ خدا یوسف را به خاطر زیباییاش برنگزید، بلکه او را برای دین و بیان فصیح و حکیمانه اش برگزید.
وَ لَمْ يَقُلِ المَلِكُ لَمَّا رَأَى جَمَالَهُ: إِنَّكَ اليَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ، بَلْ لَمَّا كَلَّمَهُ!
پادشاه مصر وقتی زیبایی یوسف را دید، نگفت “تو امروز نزد ما قدرتمند و امینی
(بلکه وقتی با او سخن گفت این جمله را گفت!)
بَيَانِي أَحْسَنُ مِنْ وَجْهِ هَذَا
بیان من از چهره معتصم بهتر است.
فَأَعْجَبَ المَأْمُونَ قَوْلُهُ
مأمون از سخن او به شگفت آمد.
📚در غرر الحکم داریم:
الجَمالُ في اللِّسانِ ، و الكَمالُ في العَقلِ
جمال در زبان است و كمال در عقل.
❇️ متن کامل حکمت ۳۹۲ نهج البلاغه:
🔺متن کامل حکمت ۳۹۲ در روایتی از امام صادق به ما رسیده است:
اَلْكَلاَمُ إِظْهَارُ مَا فِي قَلْبِ اَلْمَرْءِ مِنَ اَلصَّفَا وَ اَلْكَدَرِ وَ اَلْعِلْمِ وَ اَلْجَهْلِ
حرف زدن ظاهر مىکند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل.
قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَزِنْ كَلاَمَكَ
انسان در زير زبانش نهفته است.بنا بر اين سخن خود را كاملا بسنج
وَ اعْرِضْهُ عَلَى اَلْعَقْلِ وَ اَلْمَعْرِفَةِ
و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه كن
فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اَللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْهُ
شخن اگر براى خدا و در راه رضاى او است سخن بگو و گر نه سكوت بهتر از آنست.
وَ لَيْسَ عَلَى اَلْجَوَارِحِ عِبَادَةٌ أَخَفَّ مَئُونَةً وَ أَفْضَلَ مَنْزِلَةً وَ أَعْظَمَ قَدْراً عِنْدَ اَللَّهِ مِنَ اَلْكَلاَمِ فِي رِضَى اَللَّهِ وَ لِوَجْهِهِ وَ نَشْرِ آلاَئِهِ وَ نَعْمَائِهِ فِي عِبَادَةٍ
و براى اعضاء و جوارح انسان هيچ عبادتى کم هزینه تر و پر ارزشتر از سخنى كه براى خدا و در راه خدا باشد و نشر نعمت های خدا در خلق باشد، وجد ندارد…
وَ اَللِّسَانُ تَرْجُمَانُ اَلضَّمِيرِ وَ صَاحِبُ خَبَرِ اَلْقَلْبِ
زبان مترجم و بيانگر درون و گزارشگر دل است
وَ بِهِ يَنْكَشِفُ مَا فِي سِرِّ اَلْبَاطِنِ
و بوسيله زبان سر نهفته درون كشف مىشود وَ عَلَيْهِ يُحَاسَبُ اَلْخَلْقُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و بر مبناى عمل زبان در قيامت حسابرسى مردم انجام مىشود.
✅وجوه پنهان شخصیتی با سخن آشکار میشود:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
الألسُنُ تُتَرجِمُ عَمّا تُجِنُّهُ الضَّمائرُ
زبان، آنچه را كه درون ها پوشيده مى دارند بازگو مى كند.
🔸به تعبیر جناب سعدی:
تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد
🔸نیز مى گوید:
زبان در دهان اى خردمند چیست * کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسى * که گوهر فروش است یا پیله ور
🔸شاعر دیگرى مى گوید:
آدمى مخفى است در زیر زبان * این زبان پرده است بر درگاه جان
🔺ابن ابی الحدید:
در ذیل حکمت ۳۹۲ میگوید این کلام حضرت در بین مرردم بسیار شایع است و به عنوان نمونه میگوید:
بسیارند کسانی که خاموش و در عین حال متعجب به تو مینگرند، و سکوتش او را آراسته است در حالی که او برادر نادانی است!
فَإِذَا نَطَقَ أَفَاضَ عَلَيْكَ / بِأَخْبَثِ مَا لَدَيْهِ مِنَ الْهَذَيَانِ
اما وقتی سخن میگوید، پلیدترین هذیانهای خود را بر تو میریزد.
✅در مورد رابطه ی زبان و شخصیت انسان، روایات زیادی وارد شده است
👈شخصیت انسان به عالمانه حرف زدن اوست:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام:
تَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنَ اَقْدارُکُمْ عالمانه سخن گویید تا قدر شما روشن گردد.
✍️غرض این کلام حضرت محتوای عالمانه است نه استفاده از الفاظ یا حتی لحن عالمانه.
👈زبان میتواند انسان را از حیوانیت به انسانیت ببرد:
🔺غرر الحکم:
ما الإنسانُ لَولا اللِّسانُ إلاّ صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ ، أو بَهيمَةٌ مُهمَلَةٌ
اگر زبان نباشد، انسان چيزى جز يك نقش مجسّم يا حيوان رها شده، نيست.
✍️اصل داشتن نطق و زبان باعث تمایز انسان از حیوان و جماد است، ولی کیفیت کلمات او نیز میتواند او را هبوط دهد یا عروج دهد.
👈با ترازوی زبان، انسان وزن کشی میشود:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام:
اللِّسانُ مِيزانُ الإنسانِ
زبان، ترازوى انسان است.
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام: اللِّسانُ مِعيارٌ أطاشَهُ الجَهلُ و أرجَحَهُ العَقلُ
زبان، ترازويى است كه كفّه آن را نادانى سبك و خردمندى سنگين مى گرداند.
👈بهترین و بدترین مخلوق خدا زبان است:
تحف العقول :
سُئلَ عليٌّ عليه السلام أيُّ شَيءٍ مِمّا خلقَ اللّه أحسَنُ ؟ فَقالَ عليه السلام : الكلامُ
از امام على عليه السلام پرسيدند: بهترين چيزى كه خدا آفريده كدام است؟ فرمود: سخن.
فقيلَ : أيُّ شيءٍ ممّا خَلَقَ اللّه أقبَحُ ؟ قالَ : الكلامُ
عرض شد: زشت ترين چيزى كه خدا آفريده كدام است؟ فرمود: سخن.
ثُمّ قالَ : بالكلامِ ابيَضَّتِ الوُجوهُ ، و بالكلامِ اسوَدَّتِ الوُجوهُ
سپس فرمود: با سخن است كه رو سفيدى حاصل مى شود و با سخن است كه رو سياهى به وجود مى آيد.
✍️ خود زبان به عنوان عضوی از اعضای بدن نمیتواند بد باشد، بلکه نعمتی است از نعمت های الهی.
آن چیزی که نعمت را خوب یا بد میکند؛ حرف زدن انسان و محتوای کلام اوست.
👈 سخن از دل بر میآید و به زبان میرسد:
امیرالمومنین علی علیهالسلام:
مَغرِسُ الكلامِ القَلبُ
محل رویش سخن، دل است_سخن از قلب نشات میگیرد،
و مُستَودَعُهُ الفِكرُ
و انبار آن، انديشه است _ذهن است که انبار کلمات است،
و مُقَوِّيهِ العَقلُ
و تقويت كننده سخن، خرد است _انسان عاقل سخن بهتری دارد،
و مُبدِيهِ اللِّسانُ
و آشكار كننده آن، زبان است…
✍️سخن از دل می روید، الفاظ از ذهن و زبان آشکار کننده است. لذا باید دل و فکر را مواظب بود برای محتوا و الفاظ…
💠 تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه
سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا انسان در زير زبان خود پنهان است.
✅نکته اول:
اعجاب و اعجاز کلام امیرالمومنین در حکمت ۳۹۲:
🔺 ابن ابی الحدید:
هَذِهِ إِحْدَى كَلِمَاتِهِ عَلَيْهِ السلامُ الَّتِي لَا قِيمَةَ لَهَا وَلَا يُقَدَّرُ قَدْرَهَا
این یکی از سخنان امام علی است که ارزش آن بیقیمت است و قدر آن را نمیتوان سنجید.
✍️قدر شناسی از کلام حضرت آن است که انسان این مطلب را سرلوحه ی زندگی خود کند، هم درست حرف بزند، هم حرف درست بزند، هم دل را پاک کند تا سخن خوب از آن نشات بگیرد.
👈وقتی خدا حرف امیرالمومنین را تصویق میکند:
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند:
قُلْتُ أَرْبَعاً أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى تَصْدِيقِي بِهَا فِي كِتَابِهِ
چهار سخن گفتهام كه خداوند والا تصديق آن را در كتابش نازل فرموده است.
قُلْتُ: الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَكَلَّمَ ظَهَرَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ»
گفتم:مرد در زير زبانش پنهان است كه چون سخن بگويد آشكار مىگردد و خداوند فرموده است:«و آنان را از لحن گفتارشان مىشناسى»….
📚شیخ صدوق در کتاب خصال میفرماید عامر شَعبی که از تابعین پیامبر صلوات الله علیه است میگوید:
تَكَلَّم أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِتِسْعِ كَلِمَاتٍ ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُيُونَ الْبَلَاغَةِ
امیرالمؤمنین بدون هیچ تامل قبلی نُه جمله فرمود: که چشمهای بلاغت را کور کرده است
وَ أَيْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِكْمَةِ
و جواهر حکمت را یتیم کرده
وَ قَطَعْنَ جَمِيعَ الْأَنَامِ عَنِ اللِّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ
و دست همه مردم را از اینکه بتوانند یکی از این جمله ها را ادا کنند کوتاه کرده است.
ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْمُنَاجَاةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْحِكْمَةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْأَدَبِ
فَأَمَّا اللَّاتِي فِي الْمُنَاجَاةِ
(سه جمله حضرت در مناجات دارد.)
إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً
خدایا، این عزت که بنده تو ام مرا بس است؛
وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً
بس است همین فخر مرا که پروردگارم تو هستی،
أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ
تو آن چنانی که من دوست دارم، پس قرارده مرا آنچنان که تو دوست داری.
وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْحِكْمَةِ فَقَالَ:
(سه جمله حضرت در حکمت دارد 🙂
قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ
ارزش هر مرد همان است که او را نیکو دارد؛
وَ مَا هَلَكَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ
نابود نمی شود مردی که ارزش خویش را بداند؛
🔹وَ الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
شخصیت مرد در زیر زبانش پنهان است.
وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْأَدَبِ
(و سه جمله هم در آداب دارد:)
فَقَالَ امْنُنْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَمِيرَهُ
احسان کن بر هر کسی که می خواهی امیرش باشی؛
وَ احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَسِيرَهُ
نیاز پیدا کن به هر کسی که می خواهی اسیرش باشی؛
وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَكُنْ نَظِيرَهُ
بی نیازی بجو از هر کسی که می خواهی مانند او باشی.
✅نکته دوم:
⁉️چگونه میشود از روی سخن افراد، شخصیت آنها را شناخت؟!
هم در روایات، هم در علوم روز مانند روانشناسی مباحث مفصلی آمده است که میتوان از روی محتوای سخن، الفاظ سخن و حتی حالات سخن؛ شخصیت آنها را فهمید.
اگرچه این مباحث تجربه شده و به طور غالب قابل اثبات اند ولی حتما موارد خلاف نیز وجود دارد.
1⃣حرف زدن شخصیت حسود:
👈کمنگاری و تخریب موفقیت دیگران:
«بله فلانی قبول شد، اما میدونی پدرش فلان جا رئیس بود…» (تخریب منبع موفقیت)
👈تعریف و تمجید همراه با قیدهای منفی:
– «فلان شخص، شخص موفقیه… *ولی* حیف که اخلاقش خوب نیست.»
👈 پرسشهای کنجکاوانه منفی:
«ماشین جدیدت رو چند خرید؟ حتماً قسطش سنگینه؟»
2⃣ حرف زدن شخصیت متکبرِ خودبرتربینی:
👈 استفاده مکرر از ضمیر «من»:
«من که اینطور فکر نمیکنم…»، «توی موقعیت من…»
👈قطع کردن صحبت دیگران برای تحمیل نظر خود.
«این کار کاملاً احمقانه بود» (قضاوت مطلق).
👈تحقیر غیرمستقیم:
– «شاید به نظر ایده جالبی بیاد، ولی من یه کتاب خوندم که ثابت میکرد این نظریه اشتباهه.»
3⃣ سخن گفتن شخصیت پرخاشگر:
👈 جملات امری و دستوری:
«همین الان این کار رو بکن!»، «باید اینطور باشه.»
👈 تهمت زدن و برچسبزنی:
«تو همیشه تنبلی!»، «تو اصلاً نمیفهمی!»
👈استفاده از کلمات تهدیدآمیز:
«اگه این کار رو نکنی، پشیمون میشی.»
4⃣سخن گفتن شخصیت ترسو :
👈 استفاده از قیدهای تردید:
«شاید…»، «ممکنه…»، «احتمالاً…»
👈پرسشهای اطمینانطلب مکرر:
«مطمئنی؟»، «امکان داره مشکلی پیش بیاد؟»
👈منفیبافی و پیشبینی فاجعه:
«نکنه فلان شود…»، «حتماً اتفاق بدی میافته.»
👈عذرخواهی بیمورد:
«ببخشید مزاحم شدم…»، «شرمنده که سوال کردم…»
5⃣سخن گفتن شخصیت خودشیفته:
👈تحریف حقایق برای نمایش بزرگی خود:
«من تقریباً همه کتابهای فلان حوزه رو خوندم.» (اغراق)
👈عدم تحمل تعریف نشدن:
– اگر از او تعریف نشود، سریع موضوع بحث را تغییر میدهد.
👈 مقایسه خود با دیگران برای برترنمایی:
«من توی ۲ سال این کار رو کردم، ولی فلانی تو ۱۰ سال هم نتونست.»
6⃣ سخن گفتن شخصیت متفکر و عالم :
👈 استفاده از قیدهای احتیاط:
«به نظر ممکن است…»، «شاید بهتر باشد…» (توجه به تمام جوانب و برنامه داشتن برای هر حالتی)
👈جملات شرطی و مقایسهای:
«اگر اینطور باشد، پس آنطور خواهد شد.»
👈ارجاع به منابع و دادهها:
«طبق آمار…»، «تحقیقات نشان میدهد…»
👈اجتناب از قضاوت عجولانه:
«هنوز قضاوت نمیکنم، باید بیشتر بدانم.»
7⃣ سخن گفتن شخصیت افسرده و غمگین:
👈کلمات با بار عاطفی منفی:
«هیچچیز درست نمیشود»، «همیشه بدبیاری میآورم.»
👈استفاده از افعال گذشته:
«ای کاش آن موقع…»، «زمانی بهتر بود.»
👈بیانگیزگی در بیان:
«هرچه میخواهد باشد…»، «برای من فرقی نمیکند.»
8⃣ سخن گفتن شخصیت وابستهی نیازمند به تأیید دیگران:
👈 پرسشهای مکرر برای تأییدگیری:
«تو هم همین نظر رو داری؟»، «مطمئنی که این کار درسته؟»
👈اجتناب از ابراز نظر شخصی:
«هرچه تو بگی»، «نظر تو بهتره.»
👈 ترس از رد شدن:
«اگر مخالفت کنم ناراحت میشی؟» ، «ناراحت نمیشی یه چیزی بگم؟»
9⃣ سخن گفتن شخصیت مستقل :
👈 جملات قطعی و بدون تردید:
«من تصمیم گرفتم که…»، «این کار را میکنم.»
👈 پذیرش پیامدهای تصمیم:
– «من این انتخاب را کردم و پیامدهایش را میپذیرم.»
👈پیشنهاد راهحلهای عملی:
«به جای خاموش کردن تلوزیون، بهتر است این کار را انجام دهیم.»
🔟 سخن گفتن شخصیت ایدهآلگرا و کمالطلب:
👈 استفاده از کلمات مطلق:
«همیشه»، «هرگز»، «کاملاً»، «بدون نقص».
👈 انتقاد از جزئیات:
«این گزارش خوب بود، *اما* فونت آن مناسب نبود.»
👈 تمرکز بر « بایدها » و «نبایدها»:
«این کار باید بدون خطا انجام شود.»
👈نارضایتی از نتایج غیرکامل:
«با اینکه ۹۵٪ موفق بود، اما آن ۵٪ ضعف قابل قبول نیست.»
1⃣1⃣سخن گفتن شخصیت واقعگرا :
👈 استفاده از دادههای عینی:
«آمار نشان میدهد…»، «تجربه ثابت کرده که…»
👈پرهیز از کلیگویی:
به جای «همه»، بگو «۸۰٪ مردم».
👈 پذیرش محدودیتها:
«ایده خوبیه، اما منابع کافی نداریم.»
2⃣1⃣سخن گفتن شخصیت درونگرا :
👈 پرهیز از صحبتهای سطحی:
از «حال و احوالی» بیمعنا اجتناب میکند.
👈ترجیح دادن نوشتن به گفتگو:
«میتونیم از طریق چت در موردش صحبت کنیم؟»
👈سکوتهای طولانی در حین تفکر.
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي مِنَ الدَّنَسِ
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمت ها
۱۴۰۴/۶/۸ _ ۶ربیعالاول
💢حکمت ۳۹۲💢
وَ قَالَ (عليه السلام): تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه.
و امام (ع) فرمود: سخن بگويد تا شناخته شويد كه آدمى در زير زبانش پنهان است.
💠وَ قَالَ (عليه السلام): تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه
امام علی علیهالسلام میفرمایند: سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا انسان در زير زبان خود پنهان است.
✅ بخش دوم این حکمت عیناً در حکمت ۱۴۸ نیز آمده است:
الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.
✅در جای جای نهج البلاغه، حضرت در مورد سخن و زبان مطالب فراوانی بیان کرده است. از جمله حکمت ۳۹۲ که در واقع شخصیت شناسی بر اساس گفتار است.
🔹منظور از «مرء» (انسان) در اينجا شخصيت و ارزش انسان است.
🔹منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه سخن بگويد شخصيت او آشكار مى شود.
✅زبان سخنگوی دل است:
سخن ترجمان عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است. هرچه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و كلماتش ظاهر مى شود.
از طرفی این حکمت ما را به دقت در کلمات راهنمایی میکند ، و از طرفی اصلاح روح و درون.
✳️ مهمترین معیار قضاوت کردن در مورد دیگران، کلام آنهاست:
گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پرابهت اند، اما همين كه زبان به سخن مى گشايد مى بيند كه چقدر تو خالى است. و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى ندارند; اما هنگامى كه زبان به سخن مى گشايد، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
✍️انسان نباید از روی ظاهر افراد قضاوت کند بلکه باید به سخن آنها گوش فرا دهد و بعد در مورد آنها قضاوتی داشته باشد.
✅درون را اصلاح کنیم تا درست سخن بگوییم:
🔺حکمت ۲۶:
ما أضمَرَ أحَدٌ شيئا إلاّ ظَهَرَ في فَلَتاتِ
هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد.
✍️ ناخواسته های انسان نوعا بیانگر شخصیت افراد است؛ باید درون را اصلاح کرد تا زبان و چهره انسان چیزی جز خوبی را به دیگران انتقال ندهند.
❇️کلام بیانگر شخصیت و توانایی های انسان است:
قرآن کریم در جریان حضرت یوسف میفرماید:
وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي
و پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا او را برای کارهای خود برگزینم.
فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ
پس هنگامی که با یوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما دارای منزلت ومقامی و در همه امور امینی.
✍️جناب یوسف وقتی سخن گفت و برنامه هایش را بیان کرد؛ اعتماد حاکم جلب شد.
شخصیت، استعداد و توانایی های افراد در زیر زبان آنها مخفی است.
✅فصاحت مهمتر از صورت است:
در تاریخ بغداد آمده:
دَخَلَ عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ يَحْيَى المَكِّيُّ – وَكَانَتْ خِلْقَتُهُ شَنِعَةً – عَلَى المَأْمُونِ وَعِنْدَهُ المُعْتَصِمُ
عبدالعزیز بن یحیی مکی – که چهرهای زشت داشت – بر مأمون خلیفه عباسی وارد شد در حالی که معتصم برادر مأمون نزد او بود.
فَضَحِكَ مِنْهُ
معتصم با دیدن آن شخص زشت خندید،
فَأَقْبَلَ عَلَى المَأْمُونِ وَقَالَ: «لِمَ ضَحِكَ هَذَا؟ لَمْ يَصْطَفِ اللهُ يُوسُفَ لِجَمَالِهِ، وَإِنَّمَا اصْطَفَاهُ لِدِينِهِ وَ بَيَانِهِ
عبدالعزیز رو به مأمون کرد و گفت: «این چرا خندید؟ خدا یوسف را به خاطر زیباییاش برنگزید، بلکه او را برای دین و بیان فصیح و حکیمانه اش برگزید.
وَ لَمْ يَقُلِ المَلِكُ لَمَّا رَأَى جَمَالَهُ: إِنَّكَ اليَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ، بَلْ لَمَّا كَلَّمَهُ!
پادشاه مصر وقتی زیبایی یوسف را دید، نگفت “تو امروز نزد ما قدرتمند و امینی
(بلکه وقتی با او سخن گفت این جمله را گفت!)
بَيَانِي أَحْسَنُ مِنْ وَجْهِ هَذَا
بیان من از چهره معتصم بهتر است.
فَأَعْجَبَ المَأْمُونَ قَوْلُهُ
مأمون از سخن او به شگفت آمد.
📚در غرر الحکم داریم:
الجَمالُ في اللِّسانِ ، و الكَمالُ في العَقلِ
جمال در زبان است و كمال در عقل.
❇️ متن کامل حکمت ۳۹۲ نهج البلاغه:
🔺متن کامل حکمت ۳۹۲ در روایتی از امام صادق به ما رسیده است:
اَلْكَلاَمُ إِظْهَارُ مَا فِي قَلْبِ اَلْمَرْءِ مِنَ اَلصَّفَا وَ اَلْكَدَرِ وَ اَلْعِلْمِ وَ اَلْجَهْلِ
حرف زدن ظاهر مىکند هر چه در باطن متکلّم است از صفا و کدورت، و از علم و جهل.
قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَزِنْ كَلاَمَكَ
انسان در زير زبانش نهفته است.بنا بر اين سخن خود را كاملا بسنج
وَ اعْرِضْهُ عَلَى اَلْعَقْلِ وَ اَلْمَعْرِفَةِ
و آن را بر عقل و معرفت خود عرضه كن
فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اَللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْهُ
شخن اگر براى خدا و در راه رضاى او است سخن بگو و گر نه سكوت بهتر از آنست.
وَ لَيْسَ عَلَى اَلْجَوَارِحِ عِبَادَةٌ أَخَفَّ مَئُونَةً وَ أَفْضَلَ مَنْزِلَةً وَ أَعْظَمَ قَدْراً عِنْدَ اَللَّهِ مِنَ اَلْكَلاَمِ فِي رِضَى اَللَّهِ وَ لِوَجْهِهِ وَ نَشْرِ آلاَئِهِ وَ نَعْمَائِهِ فِي عِبَادَةٍ
و براى اعضاء و جوارح انسان هيچ عبادتى کم هزینه تر و پر ارزشتر از سخنى كه براى خدا و در راه خدا باشد و نشر نعمت های خدا در خلق باشد، وجد ندارد…
وَ اَللِّسَانُ تَرْجُمَانُ اَلضَّمِيرِ وَ صَاحِبُ خَبَرِ اَلْقَلْبِ
زبان مترجم و بيانگر درون و گزارشگر دل است
وَ بِهِ يَنْكَشِفُ مَا فِي سِرِّ اَلْبَاطِنِ
و بوسيله زبان سر نهفته درون كشف مىشود وَ عَلَيْهِ يُحَاسَبُ اَلْخَلْقُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و بر مبناى عمل زبان در قيامت حسابرسى مردم انجام مىشود.
✅وجوه پنهان شخصیتی با سخن آشکار میشود:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام میفرماید:
الألسُنُ تُتَرجِمُ عَمّا تُجِنُّهُ الضَّمائرُ
زبان، آنچه را كه درون ها پوشيده مى دارند بازگو مى كند.
🔸به تعبیر جناب سعدی:
تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد
🔸نیز مى گوید:
زبان در دهان اى خردمند چیست * کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسى * که گوهر فروش است یا پیله ور
🔸شاعر دیگرى مى گوید:
آدمى مخفى است در زیر زبان * این زبان پرده است بر درگاه جان
🔺ابن ابی الحدید:
در ذیل حکمت ۳۹۲ میگوید این کلام حضرت در بین مرردم بسیار شایع است و به عنوان نمونه میگوید:
بسیارند کسانی که خاموش و در عین حال متعجب به تو مینگرند، و سکوتش او را آراسته است در حالی که او برادر نادانی است!
فَإِذَا نَطَقَ أَفَاضَ عَلَيْكَ / بِأَخْبَثِ مَا لَدَيْهِ مِنَ الْهَذَيَانِ
اما وقتی سخن میگوید، پلیدترین هذیانهای خود را بر تو میریزد.
✅در مورد رابطه ی زبان و شخصیت انسان، روایات زیادی وارد شده است
👈شخصیت انسان به عالمانه حرف زدن اوست:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام:
تَکَلَّمُوا فِی الْعِلْمِ تَبَیَّنَ اَقْدارُکُمْ عالمانه سخن گویید تا قدر شما روشن گردد.
✍️غرض این کلام حضرت محتوای عالمانه است نه استفاده از الفاظ یا حتی لحن عالمانه.
👈زبان میتواند انسان را از حیوانیت به انسانیت ببرد:
🔺غرر الحکم:
ما الإنسانُ لَولا اللِّسانُ إلاّ صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ ، أو بَهيمَةٌ مُهمَلَةٌ
اگر زبان نباشد، انسان چيزى جز يك نقش مجسّم يا حيوان رها شده، نيست.
✍️اصل داشتن نطق و زبان باعث تمایز انسان از حیوان و جماد است، ولی کیفیت کلمات او نیز میتواند او را هبوط دهد یا عروج دهد.
👈با ترازوی زبان، انسان وزن کشی میشود:
🔺امیرالمومنین علیهالسلام:
اللِّسانُ مِيزانُ الإنسانِ
زبان، ترازوى انسان است.
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام: اللِّسانُ مِعيارٌ أطاشَهُ الجَهلُ و أرجَحَهُ العَقلُ
زبان، ترازويى است كه كفّه آن را نادانى سبك و خردمندى سنگين مى گرداند.
👈بهترین و بدترین مخلوق خدا زبان است:
تحف العقول :
سُئلَ عليٌّ عليه السلام أيُّ شَيءٍ مِمّا خلقَ اللّه أحسَنُ ؟ فَقالَ عليه السلام : الكلامُ
از امام على عليه السلام پرسيدند: بهترين چيزى كه خدا آفريده كدام است؟ فرمود: سخن.
فقيلَ : أيُّ شيءٍ ممّا خَلَقَ اللّه أقبَحُ ؟ قالَ : الكلامُ
عرض شد: زشت ترين چيزى كه خدا آفريده كدام است؟ فرمود: سخن.
ثُمّ قالَ : بالكلامِ ابيَضَّتِ الوُجوهُ ، و بالكلامِ اسوَدَّتِ الوُجوهُ
سپس فرمود: با سخن است كه رو سفيدى حاصل مى شود و با سخن است كه رو سياهى به وجود مى آيد.
✍️ خود زبان به عنوان عضوی از اعضای بدن نمیتواند بد باشد، بلکه نعمتی است از نعمت های الهی.
آن چیزی که نعمت را خوب یا بد میکند؛ حرف زدن انسان و محتوای کلام اوست.
👈 سخن از دل بر میآید و به زبان میرسد:
امیرالمومنین علی علیهالسلام:
مَغرِسُ الكلامِ القَلبُ
محل رویش سخن، دل است_سخن از قلب نشات میگیرد،
و مُستَودَعُهُ الفِكرُ
و انبار آن، انديشه است _ذهن است که انبار کلمات است،
و مُقَوِّيهِ العَقلُ
و تقويت كننده سخن، خرد است _انسان عاقل سخن بهتری دارد،
و مُبدِيهِ اللِّسانُ
و آشكار كننده آن، زبان است…
✍️سخن از دل می روید، الفاظ از ذهن و زبان آشکار کننده است. لذا باید دل و فکر را مواظب بود برای محتوا و الفاظ…
💠 تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا، فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه
سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا انسان در زير زبان خود پنهان است.
✅نکته اول:
اعجاب و اعجاز کلام امیرالمومنین در حکمت ۳۹۲:
🔺 ابن ابی الحدید:
هَذِهِ إِحْدَى كَلِمَاتِهِ عَلَيْهِ السلامُ الَّتِي لَا قِيمَةَ لَهَا وَلَا يُقَدَّرُ قَدْرَهَا
این یکی از سخنان امام علی است که ارزش آن بیقیمت است و قدر آن را نمیتوان سنجید.
✍️قدر شناسی از کلام حضرت آن است که انسان این مطلب را سرلوحه ی زندگی خود کند، هم درست حرف بزند، هم حرف درست بزند، هم دل را پاک کند تا سخن خوب از آن نشات بگیرد.
👈وقتی خدا حرف امیرالمومنین را تصویق میکند:
🔺امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمودند:
قُلْتُ أَرْبَعاً أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى تَصْدِيقِي بِهَا فِي كِتَابِهِ
چهار سخن گفتهام كه خداوند والا تصديق آن را در كتابش نازل فرموده است.
قُلْتُ: الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ فَإِذَا تَكَلَّمَ ظَهَرَ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ»
گفتم:مرد در زير زبانش پنهان است كه چون سخن بگويد آشكار مىگردد و خداوند فرموده است:«و آنان را از لحن گفتارشان مىشناسى»….
📚شیخ صدوق در کتاب خصال میفرماید عامر شَعبی که از تابعین پیامبر صلوات الله علیه است میگوید:
تَكَلَّم أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِتِسْعِ كَلِمَاتٍ ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُيُونَ الْبَلَاغَةِ
امیرالمؤمنین بدون هیچ تامل قبلی نُه جمله فرمود: که چشمهای بلاغت را کور کرده است
وَ أَيْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِكْمَةِ
و جواهر حکمت را یتیم کرده
وَ قَطَعْنَ جَمِيعَ الْأَنَامِ عَنِ اللِّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ
و دست همه مردم را از اینکه بتوانند یکی از این جمله ها را ادا کنند کوتاه کرده است.
ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْمُنَاجَاةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْحِكْمَةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْأَدَبِ
فَأَمَّا اللَّاتِي فِي الْمُنَاجَاةِ
(سه جمله حضرت در مناجات دارد.)
إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً
خدایا، این عزت که بنده تو ام مرا بس است؛
وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً
بس است همین فخر مرا که پروردگارم تو هستی،
أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ
تو آن چنانی که من دوست دارم، پس قرارده مرا آنچنان که تو دوست داری.
وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْحِكْمَةِ فَقَالَ:
(سه جمله حضرت در حکمت دارد 🙂
قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ
ارزش هر مرد همان است که او را نیکو دارد؛
وَ مَا هَلَكَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ
نابود نمی شود مردی که ارزش خویش را بداند؛
🔹وَ الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
شخصیت مرد در زیر زبانش پنهان است.
وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْأَدَبِ
(و سه جمله هم در آداب دارد:)
فَقَالَ امْنُنْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَمِيرَهُ
احسان کن بر هر کسی که می خواهی امیرش باشی؛
وَ احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَسِيرَهُ
نیاز پیدا کن به هر کسی که می خواهی اسیرش باشی؛
وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَكُنْ نَظِيرَهُ
بی نیازی بجو از هر کسی که می خواهی مانند او باشی.
✅نکته دوم:
⁉️چگونه میشود از روی سخن افراد، شخصیت آنها را شناخت؟!
هم در روایات، هم در علوم روز مانند روانشناسی مباحث مفصلی آمده است که میتوان از روی محتوای سخن، الفاظ سخن و حتی حالات سخن؛ شخصیت آنها را فهمید.
اگرچه این مباحث تجربه شده و به طور غالب قابل اثبات اند ولی حتما موارد خلاف نیز وجود دارد.
1⃣حرف زدن شخصیت حسود:
👈کمنگاری و تخریب موفقیت دیگران:
«بله فلانی قبول شد، اما میدونی پدرش فلان جا رئیس بود…» (تخریب منبع موفقیت)
👈تعریف و تمجید همراه با قیدهای منفی:
– «فلان شخص، شخص موفقیه… *ولی* حیف که اخلاقش خوب نیست.»
👈 پرسشهای کنجکاوانه منفی:
«ماشین جدیدت رو چند خرید؟ حتماً قسطش سنگینه؟»
2⃣ حرف زدن شخصیت متکبرِ خودبرتربینی:
👈 استفاده مکرر از ضمیر «من»:
«من که اینطور فکر نمیکنم…»، «توی موقعیت من…»
👈قطع کردن صحبت دیگران برای تحمیل نظر خود.
«این کار کاملاً احمقانه بود» (قضاوت مطلق).
👈تحقیر غیرمستقیم:
– «شاید به نظر ایده جالبی بیاد، ولی من یه کتاب خوندم که ثابت میکرد این نظریه اشتباهه.»
3⃣ سخن گفتن شخصیت پرخاشگر:
👈 جملات امری و دستوری:
«همین الان این کار رو بکن!»، «باید اینطور باشه.»
👈 تهمت زدن و برچسبزنی:
«تو همیشه تنبلی!»، «تو اصلاً نمیفهمی!»
👈استفاده از کلمات تهدیدآمیز:
«اگه این کار رو نکنی، پشیمون میشی.»
4⃣سخن گفتن شخصیت ترسو :
👈 استفاده از قیدهای تردید:
«شاید…»، «ممکنه…»، «احتمالاً…»
👈پرسشهای اطمینانطلب مکرر:
«مطمئنی؟»، «امکان داره مشکلی پیش بیاد؟»
👈منفیبافی و پیشبینی فاجعه:
«نکنه فلان شود…»، «حتماً اتفاق بدی میافته.»
👈عذرخواهی بیمورد:
«ببخشید مزاحم شدم…»، «شرمنده که سوال کردم…»
5⃣سخن گفتن شخصیت خودشیفته:
👈تحریف حقایق برای نمایش بزرگی خود:
«من تقریباً همه کتابهای فلان حوزه رو خوندم.» (اغراق)
👈عدم تحمل تعریف نشدن:
– اگر از او تعریف نشود، سریع موضوع بحث را تغییر میدهد.
👈 مقایسه خود با دیگران برای برترنمایی:
«من توی ۲ سال این کار رو کردم، ولی فلانی تو ۱۰ سال هم نتونست.»
6⃣ سخن گفتن شخصیت متفکر و عالم :
👈 استفاده از قیدهای احتیاط:
«به نظر ممکن است…»، «شاید بهتر باشد…» (توجه به تمام جوانب و برنامه داشتن برای هر حالتی)
👈جملات شرطی و مقایسهای:
«اگر اینطور باشد، پس آنطور خواهد شد.»
👈ارجاع به منابع و دادهها:
«طبق آمار…»، «تحقیقات نشان میدهد…»
👈اجتناب از قضاوت عجولانه:
«هنوز قضاوت نمیکنم، باید بیشتر بدانم.»
7⃣ سخن گفتن شخصیت افسرده و غمگین:
👈کلمات با بار عاطفی منفی:
«هیچچیز درست نمیشود»، «همیشه بدبیاری میآورم.»
👈استفاده از افعال گذشته:
«ای کاش آن موقع…»، «زمانی بهتر بود.»
👈بیانگیزگی در بیان:
«هرچه میخواهد باشد…»، «برای من فرقی نمیکند.»
8⃣ سخن گفتن شخصیت وابستهی نیازمند به تأیید دیگران:
👈 پرسشهای مکرر برای تأییدگیری:
«تو هم همین نظر رو داری؟»، «مطمئنی که این کار درسته؟»
👈اجتناب از ابراز نظر شخصی:
«هرچه تو بگی»، «نظر تو بهتره.»
👈 ترس از رد شدن:
«اگر مخالفت کنم ناراحت میشی؟» ، «ناراحت نمیشی یه چیزی بگم؟»
9⃣ سخن گفتن شخصیت مستقل :
👈 جملات قطعی و بدون تردید:
«من تصمیم گرفتم که…»، «این کار را میکنم.»
👈 پذیرش پیامدهای تصمیم:
– «من این انتخاب را کردم و پیامدهایش را میپذیرم.»
👈پیشنهاد راهحلهای عملی:
«به جای خاموش کردن تلوزیون، بهتر است این کار را انجام دهیم.»
🔟 سخن گفتن شخصیت ایدهآلگرا و کمالطلب:
👈 استفاده از کلمات مطلق:
«همیشه»، «هرگز»، «کاملاً»، «بدون نقص».
👈 انتقاد از جزئیات:
«این گزارش خوب بود، *اما* فونت آن مناسب نبود.»
👈 تمرکز بر « بایدها » و «نبایدها»:
«این کار باید بدون خطا انجام شود.»
👈نارضایتی از نتایج غیرکامل:
«با اینکه ۹۵٪ موفق بود، اما آن ۵٪ ضعف قابل قبول نیست.»
1⃣1⃣سخن گفتن شخصیت واقعگرا :
👈 استفاده از دادههای عینی:
«آمار نشان میدهد…»، «تجربه ثابت کرده که…»
👈پرهیز از کلیگویی:
به جای «همه»، بگو «۸۰٪ مردم».
👈 پذیرش محدودیتها:
«ایده خوبیه، اما منابع کافی نداریم.»
2⃣1⃣سخن گفتن شخصیت درونگرا :
👈 پرهیز از صحبتهای سطحی:
از «حال و احوالی» بیمعنا اجتناب میکند.
👈ترجیح دادن نوشتن به گفتگو:
«میتونیم از طریق چت در موردش صحبت کنیم؟»
👈سکوتهای طولانی در حین تفکر.
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي مِنَ الدَّنَسِ