ممنون از صبر و شکیبایی شما...

حکمت سیصد و سی و یکم نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح حکمتها
۱۴۰۴/۲/۶ . ۲۷شوال

💢 حکمت ۳۳۱ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت سیصد و سی و یکم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
43:43 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

قَالَ (عليه السلام): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ، عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ.

و فرمود (علیه‌السلام): خداى سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داد، هنگامى كه ناتوانان در انجام دادن آن قصور مى ورزند.

💠قالَ (عليه السلام): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده،

💠 عنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
هنگامى كه افراد ناتوان / گناهکار كوتاهى مى كنند.

⏪ شان صدور این حکمت:
در جریان جنگ صفین امیرالمومنین نامه ای به عمرو عاص نوشت که از معاویه دوری کند و دین خود را به پای معاویه خرج نکند.
عمروعاص در پاسخ حضرت نوشت:
شما باید به حکومت شورایی تن بدهید و بخشی از حکومت را به معاویه بدهید تا آنش جنگ خاموش شود.

↩️ امیرالمومنین وقتی ناچار مجبور به جنگ شد، همانگونه که در بین مجاهدین ایستاده بود فرمود:
إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْقَتْلَ عَلَی قَوْمٍ وَ الْمَوْتَ عَلَی آخَرِینَ
خداوند کشته شدن را بر قومی و مُردن در بستر را بر قومی دیگر مقرر داشته است.
وَ کُلٌّ آتِیَهٌ مَنِیَّتُهُ کَمَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ
و مرگ شما همان­گونه که خداوند برای هر کسی تقدیر فرموده فرا خواهد رسید. فَطُوبَی لِلْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمَقْتُولِینَ فِی طَاعَتِهِ
پس خوشا به حال مجاهدان در راه خدا و کشته شدگان در طریق طاعت او.

↩️ اینجا هاشم بن عتبه بلند شد و خطبه ای خواند و اعلام وفاداری کرد و حضرت برای او طلب شهادت و عاقبت بخیری کرد.
ثُمَّ إِنَّ عَلِیّاً صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ النَّاسَ وَ دَعَاهُمْ إِلَی الْجِهَادِ فَبَدَأَ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ
سپس امام بر منبر رفت وحمود وثنای الهی گفت و برای جهاد دعا کرد.
ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَکْرَمَکُمْ بِدِینِهِ وَ خَلَقَکُمْ لِعِبَادَتِهِ
خداوند شما را با دین خود گرامی داشته و شما را برای عبادت خویش آفریده است.
فَأَنْصِبُوا أَنْفُسَکُمْ فِی أَدَائِهَا وَ تَنَجَّزُوا مَوْعُودَهُ
پس جان خود را برای پرداختن حق او مصروف دارید و آنچه را وعده داده است بر خویشتن مسلم گردانید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْإِسْلَامِ مَتِینَهً وَ عُرَاهُ وَثِیقَهً
و بدانید که خداوند رشته های اسلام را استوار و ریسمانهای آن را سخت محکم و پایدار ساخته،
ثُمَّ جَعَلَ الطَّاعَهَ حَظَّ الْأَنْفُسِ وَ رِضَا الرَّبِّ وَ غَنِیمَهَ الْأَکْیَاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَهِ سپس طاعت را وسیله ای قرار داد برای بهره گیری نفوس آدمیان و رضایت پروردگار و غنیمت زیرکان در وقتی سست اراده ها از آن کوتاهی کنند.

💠إنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ، عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده ،هنگامى كه افراد ناتوان و گناهکار كوتاهى مى كنند.

⬆️ در این حکمت گويى حضرت جهان را صحنه جنگى به حساب مى آورد كه دو گروه در آن وجود دارند. عده ای مبارز و مجاهد و عده ای ضعیف و سست و تن پرور. حضرت همگان را تشویق میکند که در هنگام بی ارادگی عده ای، شما
فرصت طلب باشید و از فرصت ها بهترین استفاده را ببرید.

👈 لفظ ” غنیمت” یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاحی.
از جهت اصطلاحی، به باقی مانده ابزار و وسایلی که از لشکر دشمن باقی می ماند و بین مجاهدین تقسیم میشود، غنیمت میگویند. ولی از جهت لغوی غنیمت به معنای هر شی ء با ارزشی است که به دست آمده است.

⏪دو مصداق برای لفظ “طاعت” در حکمت ۳۳۱ وجود دارد:

◀️الف. اطاعت از امیرالمومنین و جهاد در رکاب حضرت با توجه به شان صدور، امیرالمومنین در آستانه ی جنگ صفین یاران را توصیه میکند که این فرصت را دریابند. حالا که معاویه و اطرافیانش از بیعت سر باز زده اند،
و عده ای از مردم نیز به بهانه های مختلف توفیق حضور در رکاب حضرت را از دست داده اند؛ حضرت میفرماید شما کیّس باشید و از موقعیت به دست آمده جهاد بهره برداری کنید.

↙️ نه همیشه موقعیت جهاد است،
نه انسان همیشه میتواند در رکاب امیرالمومنین باشد.
حضور در رکاب حضرت در امثال جنگ صفین آرزوی بسیاری از کسانی است که در قرن های بعدی آمده اند،
ولی چه بسا برخی افرادی خود را از این فیض محروم کرده باشند.

↙️ عجز آن است که انسان نتواند سختی مبارزه با دشمن را به جان بخرد و خود را از یک فیض بزرگ که شهادت در راه خداست محروم کند. فقط افراد ضعیف و فاسد هستند که از ضرب شمشیر فرار میکنند تا چند صباحی زندگی دنیایی بیشتر یا بهتری داشته باشند.

◀️ ب. اطاعت از خدا و دوری از گناه و فساد
به طور کلی هوشمند و زیرک کسی است که به مبارزه با لشكر شيطان و هواى نفس مى پردازد و بر آنها پيروز مى شود و غنيمتى كه در اين جنگ سرنوشت ساز نصيب او مى شود اطاعت فرمان پروردگار است؛
ولى ناتوانها و فاجران كوتاهى مى كنند و در اين ميدان در برابر شيطان و هواى نفس شكست مى خورند و همه چيز را از دست مى دهند. نه تنها غنيمتى به دست نمى آورند بلكه سرمايه هاى عمر و ايمان و عنايات پروردگار را از كف خواهند داد.

↙️ وقتی عده ای در مبارزه با نفس ناتوان اند (عجزه) یا باطن آنها دچار آلودگی شدید شده و دیگر امکان اصلاح ندارند (فجره)؛ مدال “اطاعت” به افراد زیرکی میرسد که وظیفه خود را شناخته اند و در راه مبارزه با شیطان جن و انس هیچ تنبلی و سستی به خود راه نداده اند.

💠إنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده، هنگامى كه افراد ناتوان و گناهکار كوتاهى مى كنند.

⛔️ تقابل عجیب اکیاس با (عجزه و فجره)
با توجه به معنای اکیاس که زیرک و تیزهوش است، در ظاهر حضرت باید در مقابل آن کم هوش و کم استعداد و جاهل را قرار میداد، ولی در نگاه حضرت؛ مقابل انسان “فرصت شناس و زیرک” ؛ افراد ” ضعیف” و “گناهکار” قرار دارند.

❌ وقتی عده ای افراد ضعیف و ناتوان اند و از انجام وظایف غافلند، انسان باید با تیزهوشی و کیاست سهم خود را از طاعت بیشتر کند و بتواند غنیمت بیشتری بردارد.

💮 اطاعت اقتدار آفرین است،
گناه ضعف و ناتوانی آفرین.
اگر چه جایگاه بیان این حکمت بحث جهاد بوده است، ولی جهاد نیز یکی از انواع طاعت است.
از این حکمت به خوبی معلوم میشود طاعت است که انسان را به اقتدار و قدرت میرساند. و گناه و ترک طاعت است که انسان را ضعیف و توسری خور بار می آورد.

💮 حضرت در خطبه ۱۶ می فرمایند:
أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا
آگاه باشيد! گناهان بمانند اسبهاى سرکشى هستند که اهلش را بر آنها سوار مى کنند،
وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ،
و لجامهاى آنها برگرفته مى شود و سرانجام آنان را در دوزخ سرنگون مى کند!
أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا
آگاه باشيد! تقوا و پرهيزگارى همانند مرکبهاى راهوار و رام و سريع السير مى باشند که اهلش را بر آن سوار مى کنند
وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ
و زمام آنها را به دستشان مى سپارند و آنها را به بهشت جاويدان مى رسانند.

❌گناه یعنی سوار شدن بر اسب سرکشی که نه زین دارد و نه افسار، معلوم است گناهکار ضعیف است و نمی تواند خودش را بر آن نگه دارد. ولی ایمان و تقوا و اطاعت یعنی آرامش و قدرت.

⭕️هر کسی گناه میکند می گوید: نمیدانستم، نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم، از دلایلی که میتوان به ضعیف بودن گناهکار اشاره کرد،
بحث اعتراف گناهکار است. گناهکاران بعد از مدتی اعتراف میکنند که ما نمی دانستیم و گناه کردیم،
نمی توانستیم جلوی نفس و شیطان را بگیریم، عذرخواهی می کنند و از گذشته خود پشیمان هستند.
همه ی اینها نشان دهنده ی ضعیف شدن گناهکار است.

⛔️گناه ضد کیاست است.
حضرت در غرر الحکم فرمودند:
عَلَى قَدْرِ اَلْعَقْلِ تَكُونُ اَلطَّاعَةُ
فرمان بردارى مرد (از خدا) باندازۀ خردش ميباشد.
اطاعت ارتباط مستقیمی با میزان عقلانیت دارد. انسان عاقل هرگز خودش را مقابل خداوند قرار نمی دهد.
این از دیوانگی است که کسی حرف خدای عالم حکیم قادر را نشنود و به حرف نفس و شیطان اهمیت بدهد.

💮حضرت در حکمت ۴ فرمود:
الْعَجْزُ آفَةٌ
عجز و ناتوانی آفت دینداری و ایمان انسان است.
همانگونه که عجز و ناتوانی و تنبلی آفت ایمان و دینداری است؛
از طرف دیگر اطاعت نکردن و ایمان نداشتن نیز باعث ضعف و ناتوانی فرد میشود.
مومنین قوی هستند و غیر مومنین ضعیف و شکننده

👈نکته 1:
خودِ طاعت غنیمت است.
بسیاری از ما این ذهنیت را داریم که انسان باید از خدا و اولیاء الهی اطاعت و حرف شنوی داشته باشد تا به بهشت برسد. اگر چه بهشت سر منزل مقصود مومنین است و محل اجتماع مومنین در بهشت است،
ولی، حضرت در این حکمت میفرماید خداوند طاعت را جایزه و دستاورد شما از طاعت قرار داده است.
دنبال این نباشید که چشم برزخی شما باز شود، صاحب مقام استخاره شوید، صاحب علم تعبیر خواب شوید، طی الارض داشته باشید و …

⤵️ آنچه مهم است اینست که به انسان این لیاقت را بدهند تا خداوند را اطاعت کند. طبیعتا اگر انسان زیرک بود و جایزه ی خودش را خود اطاعت دید، به طی الارض و چشم باطن و… نیز دست پیدا میکند.

👈 نکته ۲:
انسان اگر قوی شد، به خود و دیگران تسلط پیدا میکند.
انسان ضعیف کسی است که حتی زور او به خودش و تمایلاتش نیز نمیرسد و نمی تواند از گناه بگذرد.
ولی انسانی که با طاعت قوی شد:

⤵️ مرحله ی اول: تسلط بر جسم خود است که نگاهش را کنترل کند، دستش را کنترل کند و به دیگران آسیب نرساند، زبانش را کنترل کند و به دیگران زخم زبان نزند.

⤵️مرحله ی دوم: تسلط بر ذهن و روان خود است به نحوی که هر فکری نیز توان عبور از ذهن او را نداشته باشد،
سوء ظن به دیگران نیز پیدا نکند، غفلت بر او عارض نشود و بتواند یک نماز را با توجه بخواند.

⤵️مرحله ی سوم: تسلط بر زمان و مکان است که انسان به طی الارض و طی الزمان میرسد. هم میتواند از گذشته های دور خبر بدهد هم از آینده ها، هم میتواند بدون محدودیت زمینها را زیر پا بگذارد.

⤵️مرحله ی چهارمش: تسلط بر اشیاء خارجی است، اینکه نیل از هم بشکافد و رد الشمس بشود و حجر الاسود به سخن در بیاید و به امامت امام سجاد گواهی دهد که از آنها به معجزه یاد می کنند.

👈نکته ۳:
“غنیمت زیرکان” در احادیث امیرالمومنین علیه السلام :
غیر از حکمت ۳۳۱ که فرمود:
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده ،

⏪حضرت در غرر الحکم نیز دو فرمایش دارند در مورد سود و بهره انسان های زیرک:

◀️ الف.
فَوْتُ الدُّنْيَا غَنِيمَةُ الْأَكْيَاسِ وَ حَسْرَةُ الْحَمْقَى‏
از دست رفتن دنیا برای انسان زیرک یک غنیمت و فرصت است و برای انسان احمق یک شکست و ناکامی.
مومن دنیا را هدف غایی خود نمی بیند لذا برای به دست آوردن آن حاضر نیست هر کاری بکند، و اگر از دست رفت نا امید و پژمرده نمی شود.

⭕️حضرت میفرماید زیرک ها برای از دست رفتن دنیا ناراحت که نمی شوند هیچ، بلکه آن را فرصت میدانند.
+ فرصت اینکه خداوند آن را برایشان در آخرت جبران کند.
+ فرصت اینکه تلاش کند برای به دست آوردن دنیای بهتر.
+ فرصت کم شدن مشغله های دنیایی و مشغول شدن بیشتر به آخرت.
+ فرصت آمادگی برای مرگ و چشیدن طعم دل کندن از تعلقات

◀️ ب.
غَنِيمَةُ الْأَكْيَاسِ مُدَارَسَةُ الْحِكْمَةِ
سرمایه و سود انسانهای زیرک، گفتگو و مذاکره حکمت است.
انسان زیرک کسی است که حکمت ها را بفهمد، قوانین و قواعد عالم را بفهمد و بتواند آنها را به درستی در زندگی خود پیاده کند.

⭕️ همه ی نهج البلاغه حکمت است مخصوصا بخش حکمت ها که واقعا کلمات انسان ساز و آموزنده امیرالمومنین هستند. اینکه به ما توفیق داده شده تا سر سفره نهج البلاغه بنشینیم خود جایزه ماست.
بنا نیست ما با نهج البلاغه به دنیا و پول و شهرت و… برسیم؛ همین که توفیق درس آموزی از نهج البلاغه به ما داده شده است یعنی ما برنده ایم و غنیمت برده ایم.

👈نکته ۴:
ادامه سخنرانی امیرالمومنین
در شان صدور این حکمت بیان شد که حضرت وقتی جنگ را قطعی دید، منبر رفتند و برای اصحاب خطبه ای خواند. بخشی از آن خطبه، حکمت ۳۳۱ بود که فرمود غنیمت اطاعت از امام است. حضرت در ادامه فرمود:
وَ احْذَرُوا مَا حَذَّرَکُمُ اللَّهُ مِنَ الشَّیْطَانِ همان گونه که خداوند، شما را از شیطان بر حذر داشته از او بپرهیزید.
وَ ارْغَبُوا فِیمَا هَیَّأَ لَکُمْ عِنْدَهُ مِنَ الْأَجْرِ وَ الْکَرَامَهِ
و به پاداش و کرامتی که به شما وعده فرموده دل بندید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمَسْلُوبَ مَنْ سُلِبَ دِینَهُ وَ أَمَانَتَهُ
و بدانید که محروم واقعی کسی است که دین و امانتش از وی ربوده شده ،
(امانت اطاعت از خدا و امام)
وَ الْمَغْرُورَ مَنْ آثَرَ الضَّلَالَهَ عَلَی الْهُدَی
و فریب خورده حقیقی کسی است که گمراهی را بر هدایت ترجیح داده است.
ثُمَّ إِنِّی آمُرُکُمْ بِالشِّدَّهِ فِی الْأَمْرِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
من شما را به سخت­ کوشی در این امر مهم و جهاد در راه خدا فرمان می دهم.
وَ أَنْ لَا تَغْتَابُوا مُسْلِماً
و دستور می دهم که از هیچ مسلمانی غیبت و بدگویی نکنید.
وَ انْتَظِرُوا النَّصْرَ الْعَاجِلَ مِنَ اللَّهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ
و چشم به راه پیروزی نزدیک از جانب خدا باشید، ان شاء الله.

اللهم اخرج حب الدنیا عن قلوبنا

حکمت سیصد و سی و یکم

حکمت سیصد و سی و یکم نهج البلاغه

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح حکمتها
۱۴۰۴/۲/۶ . ۲۷شوال

💢 حکمت ۳۳۱ 💢

استاد محمد کاظمی‌نیا
حکمت سیصد و سی و یکم
0.5 0.75 عادی 1.25 1.5 1.75 2
43:43 00:00
با کلیک روی عناوین زیر،
|

قَالَ (عليه السلام): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ، عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ.

و فرمود (علیه‌السلام): خداى سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داد، هنگامى كه ناتوانان در انجام دادن آن قصور مى ورزند.

💠قالَ (عليه السلام): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده،

💠 عنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
هنگامى كه افراد ناتوان / گناهکار كوتاهى مى كنند.

⏪ شان صدور این حکمت:
در جریان جنگ صفین امیرالمومنین نامه ای به عمرو عاص نوشت که از معاویه دوری کند و دین خود را به پای معاویه خرج نکند.
عمروعاص در پاسخ حضرت نوشت:
شما باید به حکومت شورایی تن بدهید و بخشی از حکومت را به معاویه بدهید تا آنش جنگ خاموش شود.

↩️ امیرالمومنین وقتی ناچار مجبور به جنگ شد، همانگونه که در بین مجاهدین ایستاده بود فرمود:
إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْقَتْلَ عَلَی قَوْمٍ وَ الْمَوْتَ عَلَی آخَرِینَ
خداوند کشته شدن را بر قومی و مُردن در بستر را بر قومی دیگر مقرر داشته است.
وَ کُلٌّ آتِیَهٌ مَنِیَّتُهُ کَمَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ
و مرگ شما همان­گونه که خداوند برای هر کسی تقدیر فرموده فرا خواهد رسید. فَطُوبَی لِلْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمَقْتُولِینَ فِی طَاعَتِهِ
پس خوشا به حال مجاهدان در راه خدا و کشته شدگان در طریق طاعت او.

↩️ اینجا هاشم بن عتبه بلند شد و خطبه ای خواند و اعلام وفاداری کرد و حضرت برای او طلب شهادت و عاقبت بخیری کرد.
ثُمَّ إِنَّ عَلِیّاً صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ النَّاسَ وَ دَعَاهُمْ إِلَی الْجِهَادِ فَبَدَأَ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیْهِ
سپس امام بر منبر رفت وحمود وثنای الهی گفت و برای جهاد دعا کرد.
ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَکْرَمَکُمْ بِدِینِهِ وَ خَلَقَکُمْ لِعِبَادَتِهِ
خداوند شما را با دین خود گرامی داشته و شما را برای عبادت خویش آفریده است.
فَأَنْصِبُوا أَنْفُسَکُمْ فِی أَدَائِهَا وَ تَنَجَّزُوا مَوْعُودَهُ
پس جان خود را برای پرداختن حق او مصروف دارید و آنچه را وعده داده است بر خویشتن مسلم گردانید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْإِسْلَامِ مَتِینَهً وَ عُرَاهُ وَثِیقَهً
و بدانید که خداوند رشته های اسلام را استوار و ریسمانهای آن را سخت محکم و پایدار ساخته،
ثُمَّ جَعَلَ الطَّاعَهَ حَظَّ الْأَنْفُسِ وَ رِضَا الرَّبِّ وَ غَنِیمَهَ الْأَکْیَاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَهِ سپس طاعت را وسیله ای قرار داد برای بهره گیری نفوس آدمیان و رضایت پروردگار و غنیمت زیرکان در وقتی سست اراده ها از آن کوتاهی کنند.

💠إنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ، عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده ،هنگامى كه افراد ناتوان و گناهکار كوتاهى مى كنند.

⬆️ در این حکمت گويى حضرت جهان را صحنه جنگى به حساب مى آورد كه دو گروه در آن وجود دارند. عده ای مبارز و مجاهد و عده ای ضعیف و سست و تن پرور. حضرت همگان را تشویق میکند که در هنگام بی ارادگی عده ای، شما
فرصت طلب باشید و از فرصت ها بهترین استفاده را ببرید.

👈 لفظ ” غنیمت” یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاحی.
از جهت اصطلاحی، به باقی مانده ابزار و وسایلی که از لشکر دشمن باقی می ماند و بین مجاهدین تقسیم میشود، غنیمت میگویند. ولی از جهت لغوی غنیمت به معنای هر شی ء با ارزشی است که به دست آمده است.

⏪دو مصداق برای لفظ “طاعت” در حکمت ۳۳۱ وجود دارد:

◀️الف. اطاعت از امیرالمومنین و جهاد در رکاب حضرت با توجه به شان صدور، امیرالمومنین در آستانه ی جنگ صفین یاران را توصیه میکند که این فرصت را دریابند. حالا که معاویه و اطرافیانش از بیعت سر باز زده اند،
و عده ای از مردم نیز به بهانه های مختلف توفیق حضور در رکاب حضرت را از دست داده اند؛ حضرت میفرماید شما کیّس باشید و از موقعیت به دست آمده جهاد بهره برداری کنید.

↙️ نه همیشه موقعیت جهاد است،
نه انسان همیشه میتواند در رکاب امیرالمومنین باشد.
حضور در رکاب حضرت در امثال جنگ صفین آرزوی بسیاری از کسانی است که در قرن های بعدی آمده اند،
ولی چه بسا برخی افرادی خود را از این فیض محروم کرده باشند.

↙️ عجز آن است که انسان نتواند سختی مبارزه با دشمن را به جان بخرد و خود را از یک فیض بزرگ که شهادت در راه خداست محروم کند. فقط افراد ضعیف و فاسد هستند که از ضرب شمشیر فرار میکنند تا چند صباحی زندگی دنیایی بیشتر یا بهتری داشته باشند.

◀️ ب. اطاعت از خدا و دوری از گناه و فساد
به طور کلی هوشمند و زیرک کسی است که به مبارزه با لشكر شيطان و هواى نفس مى پردازد و بر آنها پيروز مى شود و غنيمتى كه در اين جنگ سرنوشت ساز نصيب او مى شود اطاعت فرمان پروردگار است؛
ولى ناتوانها و فاجران كوتاهى مى كنند و در اين ميدان در برابر شيطان و هواى نفس شكست مى خورند و همه چيز را از دست مى دهند. نه تنها غنيمتى به دست نمى آورند بلكه سرمايه هاى عمر و ايمان و عنايات پروردگار را از كف خواهند داد.

↙️ وقتی عده ای در مبارزه با نفس ناتوان اند (عجزه) یا باطن آنها دچار آلودگی شدید شده و دیگر امکان اصلاح ندارند (فجره)؛ مدال “اطاعت” به افراد زیرکی میرسد که وظیفه خود را شناخته اند و در راه مبارزه با شیطان جن و انس هیچ تنبلی و سستی به خود راه نداده اند.

💠إنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ عِنْدَ تَفْرِيطِ الْعَجَزَةِ / الْفَجَرَةِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده، هنگامى كه افراد ناتوان و گناهکار كوتاهى مى كنند.

⛔️ تقابل عجیب اکیاس با (عجزه و فجره)
با توجه به معنای اکیاس که زیرک و تیزهوش است، در ظاهر حضرت باید در مقابل آن کم هوش و کم استعداد و جاهل را قرار میداد، ولی در نگاه حضرت؛ مقابل انسان “فرصت شناس و زیرک” ؛ افراد ” ضعیف” و “گناهکار” قرار دارند.

❌ وقتی عده ای افراد ضعیف و ناتوان اند و از انجام وظایف غافلند، انسان باید با تیزهوشی و کیاست سهم خود را از طاعت بیشتر کند و بتواند غنیمت بیشتری بردارد.

💮 اطاعت اقتدار آفرین است،
گناه ضعف و ناتوانی آفرین.
اگر چه جایگاه بیان این حکمت بحث جهاد بوده است، ولی جهاد نیز یکی از انواع طاعت است.
از این حکمت به خوبی معلوم میشود طاعت است که انسان را به اقتدار و قدرت میرساند. و گناه و ترک طاعت است که انسان را ضعیف و توسری خور بار می آورد.

💮 حضرت در خطبه ۱۶ می فرمایند:
أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا
آگاه باشيد! گناهان بمانند اسبهاى سرکشى هستند که اهلش را بر آنها سوار مى کنند،
وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ،
و لجامهاى آنها برگرفته مى شود و سرانجام آنان را در دوزخ سرنگون مى کند!
أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا
آگاه باشيد! تقوا و پرهيزگارى همانند مرکبهاى راهوار و رام و سريع السير مى باشند که اهلش را بر آن سوار مى کنند
وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ
و زمام آنها را به دستشان مى سپارند و آنها را به بهشت جاويدان مى رسانند.

❌گناه یعنی سوار شدن بر اسب سرکشی که نه زین دارد و نه افسار، معلوم است گناهکار ضعیف است و نمی تواند خودش را بر آن نگه دارد. ولی ایمان و تقوا و اطاعت یعنی آرامش و قدرت.

⭕️هر کسی گناه میکند می گوید: نمیدانستم، نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم، از دلایلی که میتوان به ضعیف بودن گناهکار اشاره کرد،
بحث اعتراف گناهکار است. گناهکاران بعد از مدتی اعتراف میکنند که ما نمی دانستیم و گناه کردیم،
نمی توانستیم جلوی نفس و شیطان را بگیریم، عذرخواهی می کنند و از گذشته خود پشیمان هستند.
همه ی اینها نشان دهنده ی ضعیف شدن گناهکار است.

⛔️گناه ضد کیاست است.
حضرت در غرر الحکم فرمودند:
عَلَى قَدْرِ اَلْعَقْلِ تَكُونُ اَلطَّاعَةُ
فرمان بردارى مرد (از خدا) باندازۀ خردش ميباشد.
اطاعت ارتباط مستقیمی با میزان عقلانیت دارد. انسان عاقل هرگز خودش را مقابل خداوند قرار نمی دهد.
این از دیوانگی است که کسی حرف خدای عالم حکیم قادر را نشنود و به حرف نفس و شیطان اهمیت بدهد.

💮حضرت در حکمت ۴ فرمود:
الْعَجْزُ آفَةٌ
عجز و ناتوانی آفت دینداری و ایمان انسان است.
همانگونه که عجز و ناتوانی و تنبلی آفت ایمان و دینداری است؛
از طرف دیگر اطاعت نکردن و ایمان نداشتن نیز باعث ضعف و ناتوانی فرد میشود.
مومنین قوی هستند و غیر مومنین ضعیف و شکننده

👈نکته 1:
خودِ طاعت غنیمت است.
بسیاری از ما این ذهنیت را داریم که انسان باید از خدا و اولیاء الهی اطاعت و حرف شنوی داشته باشد تا به بهشت برسد. اگر چه بهشت سر منزل مقصود مومنین است و محل اجتماع مومنین در بهشت است،
ولی، حضرت در این حکمت میفرماید خداوند طاعت را جایزه و دستاورد شما از طاعت قرار داده است.
دنبال این نباشید که چشم برزخی شما باز شود، صاحب مقام استخاره شوید، صاحب علم تعبیر خواب شوید، طی الارض داشته باشید و …

⤵️ آنچه مهم است اینست که به انسان این لیاقت را بدهند تا خداوند را اطاعت کند. طبیعتا اگر انسان زیرک بود و جایزه ی خودش را خود اطاعت دید، به طی الارض و چشم باطن و… نیز دست پیدا میکند.

👈 نکته ۲:
انسان اگر قوی شد، به خود و دیگران تسلط پیدا میکند.
انسان ضعیف کسی است که حتی زور او به خودش و تمایلاتش نیز نمیرسد و نمی تواند از گناه بگذرد.
ولی انسانی که با طاعت قوی شد:

⤵️ مرحله ی اول: تسلط بر جسم خود است که نگاهش را کنترل کند، دستش را کنترل کند و به دیگران آسیب نرساند، زبانش را کنترل کند و به دیگران زخم زبان نزند.

⤵️مرحله ی دوم: تسلط بر ذهن و روان خود است به نحوی که هر فکری نیز توان عبور از ذهن او را نداشته باشد،
سوء ظن به دیگران نیز پیدا نکند، غفلت بر او عارض نشود و بتواند یک نماز را با توجه بخواند.

⤵️مرحله ی سوم: تسلط بر زمان و مکان است که انسان به طی الارض و طی الزمان میرسد. هم میتواند از گذشته های دور خبر بدهد هم از آینده ها، هم میتواند بدون محدودیت زمینها را زیر پا بگذارد.

⤵️مرحله ی چهارمش: تسلط بر اشیاء خارجی است، اینکه نیل از هم بشکافد و رد الشمس بشود و حجر الاسود به سخن در بیاید و به امامت امام سجاد گواهی دهد که از آنها به معجزه یاد می کنند.

👈نکته ۳:
“غنیمت زیرکان” در احادیث امیرالمومنین علیه السلام :
غیر از حکمت ۳۳۱ که فرمود:
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَةَ غَنِيمَةَ الْأَكْيَاسِ
خداوند سبحان طاعت خود را غنيمت زيركان قرار داده ،

⏪حضرت در غرر الحکم نیز دو فرمایش دارند در مورد سود و بهره انسان های زیرک:

◀️ الف.
فَوْتُ الدُّنْيَا غَنِيمَةُ الْأَكْيَاسِ وَ حَسْرَةُ الْحَمْقَى‏
از دست رفتن دنیا برای انسان زیرک یک غنیمت و فرصت است و برای انسان احمق یک شکست و ناکامی.
مومن دنیا را هدف غایی خود نمی بیند لذا برای به دست آوردن آن حاضر نیست هر کاری بکند، و اگر از دست رفت نا امید و پژمرده نمی شود.

⭕️حضرت میفرماید زیرک ها برای از دست رفتن دنیا ناراحت که نمی شوند هیچ، بلکه آن را فرصت میدانند.
+ فرصت اینکه خداوند آن را برایشان در آخرت جبران کند.
+ فرصت اینکه تلاش کند برای به دست آوردن دنیای بهتر.
+ فرصت کم شدن مشغله های دنیایی و مشغول شدن بیشتر به آخرت.
+ فرصت آمادگی برای مرگ و چشیدن طعم دل کندن از تعلقات

◀️ ب.
غَنِيمَةُ الْأَكْيَاسِ مُدَارَسَةُ الْحِكْمَةِ
سرمایه و سود انسانهای زیرک، گفتگو و مذاکره حکمت است.
انسان زیرک کسی است که حکمت ها را بفهمد، قوانین و قواعد عالم را بفهمد و بتواند آنها را به درستی در زندگی خود پیاده کند.

⭕️ همه ی نهج البلاغه حکمت است مخصوصا بخش حکمت ها که واقعا کلمات انسان ساز و آموزنده امیرالمومنین هستند. اینکه به ما توفیق داده شده تا سر سفره نهج البلاغه بنشینیم خود جایزه ماست.
بنا نیست ما با نهج البلاغه به دنیا و پول و شهرت و… برسیم؛ همین که توفیق درس آموزی از نهج البلاغه به ما داده شده است یعنی ما برنده ایم و غنیمت برده ایم.

👈نکته ۴:
ادامه سخنرانی امیرالمومنین
در شان صدور این حکمت بیان شد که حضرت وقتی جنگ را قطعی دید، منبر رفتند و برای اصحاب خطبه ای خواند. بخشی از آن خطبه، حکمت ۳۳۱ بود که فرمود غنیمت اطاعت از امام است. حضرت در ادامه فرمود:
وَ احْذَرُوا مَا حَذَّرَکُمُ اللَّهُ مِنَ الشَّیْطَانِ همان گونه که خداوند، شما را از شیطان بر حذر داشته از او بپرهیزید.
وَ ارْغَبُوا فِیمَا هَیَّأَ لَکُمْ عِنْدَهُ مِنَ الْأَجْرِ وَ الْکَرَامَهِ
و به پاداش و کرامتی که به شما وعده فرموده دل بندید.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْمَسْلُوبَ مَنْ سُلِبَ دِینَهُ وَ أَمَانَتَهُ
و بدانید که محروم واقعی کسی است که دین و امانتش از وی ربوده شده ،
(امانت اطاعت از خدا و امام)
وَ الْمَغْرُورَ مَنْ آثَرَ الضَّلَالَهَ عَلَی الْهُدَی
و فریب خورده حقیقی کسی است که گمراهی را بر هدایت ترجیح داده است.
ثُمَّ إِنِّی آمُرُکُمْ بِالشِّدَّهِ فِی الْأَمْرِ وَ الْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
من شما را به سخت­ کوشی در این امر مهم و جهاد در راه خدا فرمان می دهم.
وَ أَنْ لَا تَغْتَابُوا مُسْلِماً
و دستور می دهم که از هیچ مسلمانی غیبت و بدگویی نکنید.
وَ انْتَظِرُوا النَّصْرَ الْعَاجِلَ مِنَ اللَّهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ
و چشم به راه پیروزی نزدیک از جانب خدا باشید، ان شاء الله.

اللهم اخرج حب الدنیا عن قلوبنا

حکمت سیصد و سی و یکم
error: کپی برداری این محتوا شرعاً جایز نیست.